نام م ح م د در كلام دانشمندان شيعه

(بسم الله الرحمن الرحیم)
علاوه بر رواياتي كه در باب نام بردن از حضرت مهدي (عليه السلام) به نام خاص (م ح د ي) ذكر شد، عده ای از دانشمندان شيعه، از حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با عنوان، محمد، محمد المهدي، محمد بن الحسن و محمد بن الحسن العسكري(عليهما السلام)، ياد کرده‏اند. اين خود نشانگر آن است كه اين بزرگان، ذكر نام آن حضرت را جايز مي‏دانسته‏اند كه به برخي از آنها اشاره مي‏شود:

 نام م ح م د در كلام دانشمندان شيعه

 

  • 1. شيخ مفيد(ره) در معرفي آن امام همام(عليه السلام) مي نويسد: «...مُحَمد بنُ الحَسَن العَسْكَري ‏عليه السلام وَاَنَّهُ المَهْدي الُمنْتَظَر خُرُوجُهُ في آخِرالزَّمانِ وَاَنَّهُ غائِبُ بَعدَ فَتْرَةِ مِنْ وِلادَتِهِ...»؛1 «...محمد فرزند حسن عسكري و او است مهدي؛ همو كه خروجش در آخرالزمان انتظار كشيده مي‏شود و مدتي بعد از ولادتش غايب شد».
  • 2. سيد مرتضي در بيان اعتقادات شيعه درباره ائمه(عليهم السلام) مي نويسد: «وَيذْهَبُ الاِمامِيةُ ـ بِاَجْمَعِهِمْ ـ اِلي اَنها بِالنَّصِ الجَلي عَلي الائمةِ الاِثني عَشَر اَوّلهُمْ عَلي بنِ ابيطالب وَآخرهم محمد بن الحسن المهدي المنتظر...»؛2 «اعتقاد اماميه ـ بنا بر نص آشكار ـ اين است كه امامان دوازده نفرند؛ نخستين ايشان علي بن ابي طالب و آخرين آنان محمد فرزند حسن، مهدي منتظر است».
  • 3. شيخ طوسي(ره) درباره ولادت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از زبان اسماعيل علي نوبختي نوشته است: «...مُولِدُ مُحمد بن الحَسَنِ بنِ عَلي مُحمد بن علي بن موسي...».3
  • 4. شيخ صدوق(ره) آورده است: «...اَبُوالقاسِم مُحمدُ بنُ الحَسَنِ هُوَ حُجَةُ اللَّهِ القائمِ...».4
  • 5. علامه حلي در تحرير الاحكام ( ج2، ص109) و شرح منهاج الكرامة، (ص252 ) و الرسالة السعدية (ص19)، از حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با عنوان محمد بن الحسن العسكري(عليهما السلام) ياد کرده است.
  • 6. علي بن يوسف حلي پس از نام بردن از امامان داوزده‏گانه، نام امام زمان(عليه السلام) را چنين می-نويسد: «...حتي انتهي الي ابي القاسم محمد بن الحسن الحجة القائم...».5
  • 7. محقق كركي(ره) می نويسد: «ثُمَ الخَلَفُ الحُجَّةُ القائِمُ المُنْتَظَرُ مُحمدُ بن الحَسَنِ المَهدي المُستَتَر خَوفاً مِنَ الاَعْداءِ...»؛6 «سپس خلف، حجّت، قائم، منتظر، محمد فرزند حسن، مهدي كه به جهت ترس از دشمنان پنهان است...»
  • 8. اربلي(ره) نوشته است: «...وَاَمَّا اِسْمُهُ فمُحَمَّدٌ وَكُنْيتُهُ اَبُوالقاسِمِ وَلَقَبُهُ الحُجَّةُ وَالخَلَفُ الصالِحُ وَقيلَ المُنْتَظَر...»؛7 «اما اسم او محمد و كنيه‏اش ابوالقاسم و لقبش حجّت و خلف صالح و گفته شده منتظر است».
  • 9. علامه مجلسي اگر چه قائل به حرمت نام بردن ايشان است؛ ولي در موارد فراواني با نام مخصوص از ايشان ياد كرده است: «... المَهْدي الذي بَشَّرَ بِخُرُجِهِ النَبي المعظم‏-صلي الله عليه وآله- فِي روايات مُتَواتِرة مِن الخاصَةِ وَالعامَةِ وَهُوَ الاِمامُ مُحمد بن الحَسَنِ العَسكري المهدي المنتظر...».8
  • 10. شهيد اول مي گويد: «الثاني عَشَر: الاِمامُ المَهْدي الحُجَّة صاحِبِ الزَّمانِ اَبُوالقاسِمِ مُحمد بن الحَسَنِ العَسْكَري عليه السلام...».9
  • 11. حسين عبدالصمد عاملي پدر شيخ بهايي(ره) با عنوان محمد بن الحسن العسكري المهدي قائم از آن حضرت ياد کرده است.10
  • 12. قاضي نعمان مغربي نوشته است: «...وَمِنْ المُتَوقَّعْ اَنَّ هَذِهِ الرِّوايةَ وَرَدَتْ فِي المَهدي مُحمد بن الحسن العسكري...»11.
  • 13. طـريـحي(ره) می نـويسـد: «يكَني بِهِ (القـائم) عَن صـاحِبِ الاَمْرِ مُحمـد بـن الحَسَن العسكري...».12 و 13

    • پي نوشت ها:
    • 1. شيخ مفيد، الرسائل في الغيبة، ج1، ص4.
      • 2. سيد مرتضي، الانتصار، ص25.
      • 3. طوسی، كتاب الغيبة، ص271.
      • 4. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا(عليه السلام)، ج1، ص40.
      • 5. العدد القوية، ص70.
      • 6. محقق کرکي، رسائل الكرکی، ج1، ص63.
      • 7. كشف الغمة، ج2، ص437.
      • 8. بحارالانوار، ج19، ص284، ج28، ص46.
      • 9. شهيد اوّل، الدروس، ج2، ص16.
      • 10. ر. ك: وصول الاخيار الي اصول الاخبار.
      • 11. نعمان بن محمد تميمي مغربي، شرح الاخبار، ج2، ص63.
      • 12. طريحي، مجمع البحرين، ج3، ص571.
      • 13. از ديگر كساني كه در نوشتار و يا نقل قول هاي خود به كلمه محمد، ـ به عنوان نام حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ـ تصريح كرده‏اند، مي‏توان از شيخ علي يزدي حايري در الزام الناصب، (ج1، صفحه 121)، سيد هاشم بحراني در غايه المرام، (ج7، صفحه 134) و محمد جواد مغنيه در الشيعة في الميزان، (ص 266)، سيد علي ميلاني در دراسات في منهاج السنة، (ص41)، شيخ عباس قمي در منازل الاخره، (ص 288) و در الكني و الالقاب، (ج 3، صفحه 19)، مولي صالح مازندراني در شرح اصول كافي، (ج 6، ص26)، شيخ جعفر سبحاني در اضواء علي عقايد الشيعة الامامية، (ص218)، به عنوان نمونه ياد كرد.
      • نويسنده:خدامراد سلیمیان
      • درسنامه مهدویت1-ص210 تا ص212
  • - لینک کوتاه این مطلب

    تاریخ انتشار:28 فروردین 1393 - 13:17

    نظر شما...
    ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد