انتظار عام و انتظار خاص

(بسم الله الرحمن الرحیم)

انتظار عام

در بين احاديث اسلامي که از طريق شيعه و سني به دست ما رسيده، اشاره به دو نوع انتظار شده است: يکي انتظار عام، که از آن، انتظار فرج به صورت مطلق تعبير شده است. و ديگري انتظار خاص، که از آن، انتظار ظهور حضرت مهدي عليه السلام بالخصوص تعبير گرديده است. اين تعبير عمدتا در روايات شيعه وارد شده است. از باب نمونه در رابطه ي با دسته ي اول از روايات مي خوانيم:
1- رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «أفضل العباده انتظار الفرج»؛ (1) «برترين عبادت انتظار فرج است».

 انتظار عام و انتظار خاص

 

2- رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «انتظار الفرج عباده، أفضل اعمال امتي انتظار فرج الله عزوجل»؛ (2) «انتظار فرج عبادت است. افضل اعمال امت من انتظار فرج خداوند عزوجل است».
3- رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «افضل العباده الصبر و الصمت و انتظار الفرج»؛ (3) «برترين عبادت، صبر و سکوت و انتظار فرج است».
4- شيخ صدوق به سندش از احمد بن محمد بن ابي نصر از امام رضا عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «چقدر نيکوست صبر و انتظار فرج، آيا نشنيده اي گفتار خداوند عزوجل را که فرمود، «و ارتقبوا اني معکم رقيب» (4) و «فانتظروا اني معکم من المنتظرين»؛ (5) «پس بر شما باد به صبر، زيرا فرج بعد از يأس و نااميدي است، به راستي کساني که قبل از شما زندگي مي کردند از شما صبورتر بودند». (6)
5- مجلسي در «بحارالانوار» از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «من دين الأئمه الورع، و العفه، و الصلاح ... و انتظار الفرج بالصبر»؛ (7) «از دين ائمه پرهيزکاري، عفت، رستگاري ... و انتظار فرج همراه با صبر است».
6- ترمذي به سندش از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل مي کند که فرمود: «سل الله من فضله، فان الله يحب أن يسأل. و أفضل العباده انتظار الفرج»؛ (8) «از فضل خدا بخواهيد زيرا که خداوند سؤال کننده از خود را دوست دارد. و برترين عبادت انتظار فرج است».
7- شيخ صدوق از امام جواد عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «افضل اعمال شيعتنا انتظار الفرج. من عرف هذا الامر فقد فرج الله عنه بالانتظاره»؛ (9) «برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج است. هر کس از اين امر اطلاع داشته باشد خداوند به جهت انتظارش گرفتاري را از او برطرف مي کند».
حال در اينجا اين سؤال مطرح است که مراد از فرج در اين روايات چيست که انتظار آن افضل عبادات شمرده شده است؟ و انتظار فرج چه اثري دارد که اين همه براي آن اهميت قائل شده اند؟ آيا مراد به انتظار فرج همان انتظار فرج حضرت مهدي عليه السلام است که در اين روايات متعلق و مورد آن به جهت وضوح بيان نشده است؛ زيرا در احاديث ديگر از شيعه و سني به شخص منجي نيز اشاره شده است که او مهدي اين امت از نسل رسول خدا صلي الله عليه و آله مي باشد؟ و يا اين که مراد به انتظار فرج، کلي و عام است؟ به اين معنا که فرج و گشايش و نجات شيعه بلکه تمام مظلومين عالم از ظلم و بي عدالتي و شرک و فساد و تبعيض و بي ديني امري بسيار مطلوب است، و لذا انتظار آن نيز از باب اين که شخص منتظر را مستعد و زمينه ساز آن فرج مي کند افضل عبادات است. و اين منافاتي ندارد با رواياتي که صاحب آن فرج حقيقي را نيز نام برده و مشخص کرده است؟ اين سؤال را بعد از نقل روايات خاص پاسخ خواهيم داد.

انتظار خاص

با مراجعه به برخي از روايات مشاهده مي کنيم که مقصود از فرج همان فرج آل محمد عليهم السلام و ظهور مهدي موعود عليه السلام است.
1- شيخ صدوق رحمه الله به سندش از امام علي عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «المنتظر لأمرنا کالمتشحط بدمه في سبيل الله»؛ (10) «کسي که منتظر امام ما (مهدي عليه السلام) باشد به مانند کسي مي ماند که در راه خدا در خون خود غوطه ور است».
2- و نيز به سندش از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که مي فرمايد: «طوبي لشيعه قائمنا، المنتظرين لظهور غيبته، و المطيعين له في ظهوره، اولئک أولياء الله الذين لا خوف عليهم و لا يحزنون» (11)؛ «خوشا به حال شيعيان قائم ما، کساني که منتظر ظهور غيبت اويند، و کساني که هنگام ظهورش مطيع او خواهند بود، آنان اولياي خدايند، آن کساني که خوف بر آنان نبوده و محزون نخواهند بود».

جمع بين روايات

روايات عام و کلي گرچه اشاره به مصداق واقعي منجي و کيفيت و چگونگي فرج و خصوصيات کسي که فرج حقيقي را در سطح کل جامعه پياده خواهد کرد، نکرده است، ولي با مراجعه به روايات ديگر ـ از باب اين که احاديث يکديگر را تفسير مي کنند ـ پي مي بريم که مراد به فرج در روايات شيعه و سني همان فرج آل محمد عليهم السلام است که در آخر الزمان تحقق پيدا کرده و زمين به واسطه ي آن پر از عدل و داد مي شود همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.

تفاوت اساسي بين دو نوع انتظار

بين دو نوع انتظار، انتظار کلي و عام، و انتظار خاص، و خصوصا خاص الخاص تفاوت اساسي وجود دارد؛ زيرا کسي که معتقد به اصل فرج است بدون آن که آن فرج بخش و نجات دهنده را در قيد حيات و در کنار خود ببيند واحساس کند و نيز او را ناظر اعمال خود بداند چندان تأثيري در وجود او ندارد. به خلاف کسي که معتقد است که اولا او از ذريه ي پيامبر صلي الله عليه و آله است. و ثانيا: او موجود است و تمام اعمال و رفتار مردم، خصوصا شيعيانش در تحت نظر اوست، و هنگام گرفتاري ها به داد آن ها رسيده و آن ها را مراعات و مراقبت خواهد نمود، اعتقاد به اين چنين منجي، و انتظار ظهور چنين شخصي تأثير بسياري در روحيه ي انسان منتظر دارد، تأثيري که قابل مقايسه با تأثير نوع اول از انتظار نيست. شيعه به جهت اعتقاد به اين نوع انتظار هميشه در طول تاريخ زنده است و هيچ گاه اميد خود را از دست نمي دهد. شيعه هميشه خود را در کنار منجي و مصلح کل احساس مي کند... .

پی نوشت:

1. بحارالانوار، ج 52، ص 25، ح 11.
2. بحارالانوار، ج 52، ص 122، ح 2، جامع الصغير، ج 1، ص 416، کنزالعمال، ج 3، ص 273، ح 6509.
3. تحت العقول، ص 201.
4. سوره هود، آيه 93.
5. سوره اعراف، آيه 71.
6.کمال الدين، ص 645، حديث 5.
7. بحارالانوار، ج 52، ص 122، ح 1.
8. سنن ترمذي، ج 5، ص 225، ح 3642.
9. کمال الدين، ص 384، ح 1.
10. کمال الدين، ص 645، ح 6.
11. کمال الدين، ص 357، ح 54.

منبع: کتاب وظايف ما در عصر غيبت

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:29 مرداد 1393 - 13:55

نظر شما...
    • کنگان من (یوسف جمالی)

      سلام بزررگوار
      با مقاله ای راجب کنگان و چند تصویر از کنگان به روزم
      خواهشمندم مقاله را تا انتها خوانده و نظر خود را اعلام کنید
      منتظر حضور زیباتون هستم
      لطفاً با حضورتون کنگان من را آباد کنید
      سرافراز باشید
      آدرس وبلاگ :
      http://kanganrio.blogfa.com/
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد