چند همسری؛ واجب در کتاب مقدس و نظام مند در اسلام!! (بخش سوم)

(بسم الله الرحمن الرحیم)
بر اساس کتاب پیدایش کتاب مقدس، باب 38 جملات 6 تا 8، زن باید به منظور حفظ نام شخص متوفی، با برادر شوهرش ازدواج کند.
 
6 و یهودا، زنی مسمی به تامار، برای نخست زاده خود عیر گرفت.۷ و نخست زاده یهودا، عیر، در نظر خداوند شریر بود، و خداوند او را بمیراند.
 
8 پس یهودا به اونان گفت: «به زن برادرت درآی، و حق برادر شوهری را بجا آورده، نسلی برای برادر خود پیدا کن.
 
چند همسری، امری است که در بین اقوام و ملل مختلف، بالاخص میان اعراب جاهلیت رواج داشته و با آمدن اسلام از بی قید و بندی خارج شده است.
 
این مساله در چارچوبی قانونمند متبلور شد،که نتیجهٔ آن عزت و آرامش زن از یک طرف و استحکام و پایداری روابط زناشویی از طرف دیگر است.
 
بر اساس تصریح قرآن کریم، برقراری عدالت بین همسران امری لازم و ضروری است،که پیامبر با خلق عظیمی که داشت توانست زنان متعدد از قبائل مختلف را به عقد خویش در آورد، بدون اینکه کم‌ترین حقی از کسی ضایع شود. 
ازدواج و تولید نسل امری کاملا طبیعی و حقی است،که خداوند برای بندگان خود در نظر گرفته است تا به کمال رسیده و انسانیت آنها تمام گردد.
مسأله تعدد زوجات ابتکار اسلام نیست، بلکه در بین اعراب جاهلی و ملل مختلف غیر عرب به شکل حرمسرا وجود داشته است.
 
 یکی از آیاتی که قرآن کریم تعدد زوجات را تجویز کرده است، آیهٔ 3 سوره نساء است که چنین می‌فرماید: وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ
 
و اگر مى‏ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند.
 
مفسر بزرگ قرآن کریم مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می فرماید: این آیه با آیه قبل ((و آتوا اليتامى اموالهم))، ارتباط کامل داشته وآيه در بين كلام جنبه ترقى را دارد و نهى در آيه قبلى را ترقى مى دهد.
 
معناى مجموع دو آيه چنين مى شود: درباره ايتام تقوا پيشه كنيد و خبيث را با طيب عوض ننمائيد و اموال آنان را مخلوط با اموال خود مخوريد، حتى اگر ترسيديد كه در مورد دختران يتيم نتوانيد رعايت عدالت بكنيد و ترسيديد كه به اموالشان تجاوز كنيد و از ازدواج با آنها به همين جهت دل چركين بوديد مى توانيد آنان را به حال خود واگذار نموده و با زنانى ديگر ازدواج كنيد با يك نفر، دو نفر، سه نفر و چهار نفر.
بنابراين جمله شرطيه كه: (اگر ترسيديد كه در مورد يتيمان عدالت را رعايت نكنيد پس زنان ديگرى را به ازدواج خود در آوريد) به منزله اين است كه فرموده باشد:(اگر از ازدواج با دختران بى پدر كراهت داريد، چون مى ترسيد درباره آنان نتوانيد عدالت را رعايت كنيد، با آنها ازدواج نكنيد و زنانى و دختران ديگرى را به عقد خود درآوريد).
 
پس جمله (فانكحوا) در حقيقت در جاى جزاى حقيقى قرار گرفته در جاى (فلا تنكحوهن)، پس با دختران بى پدر ازدواج مكنيد، واقع شده و جمله (ما طاب لكم) جمله اى است كه با بودن آن ديگر احتياجى باقى نمى ماند كه بفرمايد: پس ‍ با چگونه زنانى ازدواج كنيد.
 
در نتیجه معلوم است وقتى از ازدواج با دختران يتيم كراهت دارند و به ايشان بفرمايد، پس با هر كس كه دلتان مى خواهد ازدواج كنيد ديگر احتياجى باقى نمى ماند به اين كه آن زنان را توصيف كند كه چگونه زنانى باشند.

ان شاالله ادامه دارد...

- لینک کوتاه این مطلب

» ادیان نیوز
تاریخ انتشار:27 آبان 1393 - 22:10

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد