باکره‌گی دختران توهین به آن‌هاست! +فیلم

بر خلاف چیزی که رسانه‎های غربی در صدد القای آن هستند، راه حل مشکلات زناشویی که ممکن است گاه به جدایی نیز بینجامد، تجربه جنسی پیش از ازدواج نیست.

جالب آنکه کسانی به بهانه پیشگیری از جدایی، چنین نسخه‌ای را تجویز می‌کنند که اساسا "طلاق" را مذموم نمی‎دانند!

 

البته بدیهی است که آنچه گفته شد مطلقا با لزوم آموزش صحیح و آگاهی‎بخشی دقیق در خصوص بایسته‌های جنسی و غیرجنسی ازدواج به جوانان منافاتی ندارد.

 

 

بازخوانی آثار نامطلوبی که این نسخه‌پیچی خطرناک در کشورهای پیشرفته دنیا از خود به جا گذاشته است نیز در جای خود قابل تأمل و تأسف‌برانگیز می‎باشد.

 

کانال 4 راديوی انگليس در تاریخ 22 آوریل 2014 گزارشی از افزايش آمار مواليد نامشروع در اين كشور به رقم بي‎سابقه 48درصد منتشر کرد.

بر اساس گزارشي كه به تازگي تحت عنوان «نقشه خانواده جهان 2014» منتشر شده، نزديك به نيمي از نوزادان متولد شده در انگليس در سال 2012 نتيجه روابط نامشروع بوده‌اند.

 

 

 

 

در قسمتي از اين گزارش كه به وضعيت كلي جهان در زمينه تولدهاي نامشروع پرداخته، آمده است: «در بسياري از جوامع، كودكاني كه والدينشان با هم ازدواج نكرده‌اند بيشتر در معرض بي‌ثباتي در وضعيت خانوادگي قرار داشته‌اند و احتمال دستيابي آنان به موفقيت در بسياري از حوزه ها -از رفتارهاي اجتماعي گرفته تا عملكرد تحصيلي- بسيار كمتر است.»

 

 

«لورا ليپمن» كارشناس کانال 4 راديوی انگليس مي‎گويد: فرزندان حاصل از روابط نامشروع، با آشفتگي و استرس بسيار بالايي مواجه مي‎شوند.

 

همين گزارش دليل افزايش بي‎سابقه ميزان تولد فرزندان نامشروع را «كاهش نرخ ازدواج» دانسته و نوشته است كه بالاترين آمار تولد حاصل از روابط نامشروع مربوط به مركز و جنوب قاره آمريكا و غرب اروپاست.

 

بر اساس اين گزارش، فرانسه با 56 و سوئد با 55 درصد، بالاترين نرخ تولدهاي نامشروع در اروپا را دارند و انگليس هم در جايگاه سوم است. اين آمار در آمريكا 41 و مكزيك 55درصد است. كلمبيا با 84درصد بالاترين ميزان تولد نامشروع در جهان را دارد.

اين در حالي است كه كشورهاي خاورميانه پايين ترين ارقام را داشته و ميزان تولدهاي نامشروع در آن‌ها كمتر از 5 درصد است.

 

 

 

 

آمار دیگری که مؤسسه آمریکایی «پیو» (Pew) در آستانه روز جهانی پدر راجع به وضعیت پدران آمریکایی و نقش آن‎ها در تربیت فرزندانشان منتشر کرده، نشان می دهد از هر چهار مرد آمریکایی صاحب فرزند، یک نفر (معادل 27 درصد) هیچ اطلاعی از وضعیت فرزند خود ندارد.

این میزان در مقایسه با آمار سال 1960 میلادی 2 برابر شده است.

 

همچنین نتایج تحقیقات مؤسسه «پیو» نشان می دهد که تمایل مردان آمریکایی به داشتن فرزند بدون ازدواج رسمی نیز به ‌شدت افزایش یافته است؛ به طوری که این میزان در میان سیاه‎پوستان 59 و در میان سفیدپوستان 37 درصد تخمین زده می‌شود.

 

بر این اساس، از هر چهار مرد آمریکایی 20 تا 24 ساله، سه نفر بدون ازدواج صاحب فرزند هستند.

 

همچنین آمار کودکان نامشروعی که با مادر خود زندگی می‎کنند از 5 درصد در سال 1960 میلادی، به بیش از 41 درصد در سال 2008 افزایش یافته است.

 

شمار زیادی از زنان آمریکایی مجبورند فرزندان نامشروع خود را بدون حضور پدر کودک بزرگ کنند که این مسأله به گفته جامعه‎شناسان آمریکایی مهمترین مشکل پیش روی جامعه و دولتمردان است؛ چرا که علاوه بر تحمیل بار مالی شدید بر دوش سازمان‎های تأمین اجتماعی، جامعه آمریکا را با موجی از ناهنجاری‎های اجتماعی به دلیل وجود کودکان تک‎سرپرست مواجه کرده است.

 

 

وزارت بهداشت آمریکا چندی قبل در گزارشی از تمایل بیشتر کودکان فاقد پدر به فرار از خانه یا اقدام به خودکشی خبر داد.

همچنین 85 درصد از کودکان آمریکایی با مشکلات رفتاری، به صورت تک والد و بدون حضور پدر زندگی می‌کنند.

 

نگرانی دیگر جامعه‌شناسان آمریکایی، پایین آمدن چشمگیر نرخ ازدواج و عدم تمایل جوانان این کشور به تشکیل زندگی به‌ صورت رسمی و قانونی است.

روابط جنسی پیش از ازدواج، یکی از عواملی است که جوانان آمریکایی را از فکر به تشکیل خانواده باثبات بازمی‌دارد، زیرا از این طریق می‎توانند به امیال و لذت‎های خود برسند و خود را هم در چارچوب و محدودیت‎های ازدواج گرفتار نکنند.

 

 

"ویکتور نلسون" مشاور خانواده می گوید: «کودکان به مراقبت و توجه پدر و مادر توأمان نیاز دارند تا مراحل رشد ذهنی و روانی خود را به ‌خوبی طی کنند. حضور پدر در خانواده تضمین کننده سلامت جسمی، روحی و رفتاری کودکان است.»

 

 

همان‎طور که ملاحظه فرمودید، در این کشورها روابط جنسی قبل از ازدواج به‌صورت کاملا بی‎قاعده و بی‎ضابطه جریان دارد.

فراتر از این، معضلاتی همچون ازدواج سفید، طلاق روزافزون، ترویج همجنس‎بازی، حیوان گرایی و... مؤلفه‎هایی هستند که عملا عبارت "کانون گرم خانواده" را در غرب بی‎معنا کرده‌اند.

 

 

اما آنچه مخاطبان احتمالی شبکه‌های ماهواره‎ای در کشورمان باید بدان توجه داشته باشند، این واقعیت است که رسانه‌های دشمن اصلا دغدغه اصلاح روابط زناشویی را ندارند و دلسوز دختران و پسران و زندگی مشترک آنان نیستند.

رسانه‎هایی که روابط نامشروع و پیوندهای بی‌ضابطه را تئوریزه می‌کنند و تمایزی بین ازدواج متعهدانه و همزیستی بی‎تعهد قائل نیستند، چگونه ممکن است نگران روابط سالم زناشویی ایرانیان باشند!؟

 

فصل مشترک تمام تبلیغات مسموم آنان این است که «مردم ایران زندگی خود را با موازین دینی منطبق نکنند»؛ همین و بس.