تعدادی از اسامی و القاب امام ‌مهدی علیه‌السلام در قرآن و دیگر کتب آسمانی

(بسم الله الرحمن الرحیم)
تعدادی از اسامی و القاب امام ‌مهدی علیه‌السلام در قرآن و دیگر کتب آسمانی را بیان کنید.

اسم
نام اصلی امام مهدی علیه‌السلام «محمد» است و این نامی است که پیامبر اکرم برای ایشان انتخاب کرده. در اخبار متعدد شیعه و سنی آمده که رسول خدا فرمودند: «مهدی هم‌نام من است».[۱]
در حدیث لوح فاطمه سلام‌الله‌علیها ـ که بسیاری از محدثین شیعه از جمله شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ صدوق و شیخ کلینی نقل کرده‌اند ـ از ابوبصیر روایت شده که امام‌ صادق علیه‌السلام فرمودند: پدرم به جابربن‌عبدالله انصاری فرمود:
من با تو کاری دارم، چه موقع برای تو آسان‌تر است که در خلوت از آن موضوع سؤال کنم؟ جابر عرض کرد: هر زمان شما دوست داشته باشید. تا اینکه روزی با جابر تنها نشست و به او فرمود: ای جابر به من گزارش بده از آن لوحی که در دست مادرم فاطمه، مشاهده نمودی و درخشندگی عجیبی داشت... تا آنجا که جابر گفت:
نام حضرت‌ مهدی، ابوالقاسم محمد‌بن‌‌الحسن، هو حجة الله القائم، ثبت‌و‌ضبط شده بود.[۲]
همچنین در حدیثی مشهور از حضرت‌ رسول وارد شده است که «مهدی از فرزندان من است، اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است و شبیه‌ترین مردم است به من از جهت خَلق و خُلق».[۴]

اما در قرآن به این اسم تصریح نشده؛ چنان‌که اسامی یازده امام دیگر نیز بیان نشده است، البته در به‌زبان‌آوردن این نام، اختلاف است و بعضی از فقها طبق بعضی از روایات که دلالت بر منع‌ ذکر نام آن حضرت در دوران غیبت می‌کند، بر زبان آوردن آن را حرام می‌دانند که در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. 

کنیه
به استناد روایات، ابوالقاسم، ابوعبدالله، ابوجعفر، ابومحمد، ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوبکر و ابوصالح و ابوتراب از کنیه‌های آن جناب است.[۴] در قرآن اشاره‌ای به کنیه امام مهدی علیه‌السلام نشده است.

القاب
القاب شریف ایشان که از قرآن و کتب سایر ادیان و روایات به دست می‌آید بسیار زیاد است و هریک بیانگر یک ویژگی ممتاز و مدح و تعریف آن حضرت است. حاجی نوری در کتاب نجم‌الثاقب، این القاب را جمع‌آوری کرده که بیش از صد و هشتاد لقب است. بعضی از آنها را از آیات قرآن و بعضی را از کتب دیگر ادیان و مذاهب و بعضی را هم از روایات و ادعیه برداشت نموده است.[۵] در این مجال به بعضی از این القاب اشاره می‌کنیم. 
القاب حضرت در کتب مذهبی ادیان دیگر: 
«صاحب و حاشر» در صحف ابراهیم؛ «قائم» در زبور سیزدهم؛ «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم؛ «ماشیع» مهدی بزرگ در تورات به لغت عبرانی؛ «مهمید آخر» در انجیل؛ «پسر انسان» در عهد جدید؛ «فیروز» در کتاب اشعیای پیامبر؛ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت؛ «پنده یزدان» در زند و پازند؛ «لندیطارا» در هزارنامه هندیان؛ «خسرو» در کتاب مجوس؛ «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان؛ «منصور» در کتاب دید براهمه.[۶]

القاب امام زمان در قرآن کریم
در آیات متعددی درباره امام مهدی علیه‌السلام سخن گفته شده:
۱. بقیة‌الله
از مشهورترین القاب آن حضرت در قرآن است و به معنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از انبیا و اوصیا می‌باشد. از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره آیه ۸۶ سوره هود سوال شد که این بقیه چیست و کیست؟ آن حضرت فرمودند: «اولیای خدا، بقیة‌الله‌ هستند و مقصود مهدی است که در هنگام پایان‌پذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، آن‌گونه که از ظلم و جور مملو گشته است و از آیات و نشانه‌های او غیبت است و پنهان‌شدن، آنگاه که طغیان گسترش یابد و انتقام فرا رسد».[۷]
همچنین از امام صادق علیه‌السلام سوال شد: آیا می‌شود به قائم آل محمد به‌عنوان امیرالمؤمنین سلام کرد؟ ایشان فرمودند: «نه، این اسمی است که خدا حضرت‌ علی علیه‌السلام را به آن نامیده و قبل و بعد از او، جز کافر به این نام نامیده نمی‌شود». راوی حدیث پرسید: فدای شما شوم، پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ آن حضرت فرمودند: «باید گفت: السلام علیک یا بقیة‌الله آنگاه آیه «بقیةالله خیر لکم ان کنتم مومنین» را تلاوت فرمود. در دعای ندبه نیز می‌خوانیم «این بقیة الله التی لاتخلو من العترة الهادیه؛[۸] کجاست آن بقیه‌الله که از خاندان هدایتگر است؟».  
البته همه اهل‌ بیت، بلکه جمیع حجج الهی، بقیة‌الله و باقی و به جا گذارده شده روی زمین برای هدایت بشر هستند، اما فرق امام مهدی با دیگر امامان آن است که بعد از هر یک از ائمه، دیگری باقی می‌ماند، ولی وجود مقدس صاحب‌الزمان آخرین بقیة‌الله است.[۹] 
۲. خلیفة‌الله
به‌معنای جانشین خداوند است و جزء القاب امام مهدی علیه‌السلام شمرده شده است. امام مهدی علیه‌السلام همان خلیفه باقی‌مانده‌ای است که در قرآن شریف به او اشاره شده:«إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْ‌ضِ خَلِیفَةً».[۱۰] ایشان خلیفه خدا به مفهوم حقیقی است، او برگزیده خداست، نه منتخب مردم. در زیارت آل یاسین می‌خوانیم: «السلام علیک یا خلیفة الله و ناصر حقه» پیامبر اکرم هم فرمودند: «خروج می‌کند مهدی و بر سر او ابری است و منادی در آن ندا می‌کند: «این مهدی خلیفة الله است، او را پیروی کنید».».
۳. حجة‌الله
امام مهدی علیه‌السلام یکی از حجت‌های الهی است که به وسیله او دین خدا بر خلائق غلبه و سلطنت پیدا می‌کند. در قرآن می‌خوانیم: «قُلْ فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِینَ؛ بگو: پس فقط دلیل رسا برای خداست. و اگر (بر فرض خدا) می‌خواست، حتماً همه شما را (به اجبار) هدایت می‌کرد».[۱۱] 
حکیمه خاتون، خواهر حضرت امام‌حسن‌عسگری علیه‌السلام می‌فرماید وقتی امام مهدی علیه‌السلام متولد شد آن جناب را به نزد برادرم حسن‌بن‌علی علیه‌السلام آوردم پس آن حضرت با دست شریفش روی پر نور او را مسح کرد و فرمود: «سخن بگو ای حجت خدا و بقیه انبیا ...» نقش انگشتر آن حضرت نیز «انّا‌ حجه‌الله» و به روایتی «انا‌ حجه‌الله و خالصته» می‌باشد.[۱۲]
۴. منتظَر
یکی از القاب مشهور امام زمان که از آیات قرآنی هم استفاده می‌شود، منتظَر است. شخصی از امام‌ باقر علیه‌السلام دلیل منتظَر نامیدن امام مهدی علیه‌السلام را سوال کرد؟، آن حضرت فرمودند: او را منتظر می‌گویند؛ چر‌اکه دوره غیبت بسیار طولانی خواهد داشت و پیروان مخلص او در طول این دوره با وجود سختی‌های زیادی که دارد در انتظار ظهور او به سر خواهند برد و این در حالی است که بسیاری از افراد تردید‌کننده، قیام و ظهور او را منکر خواهند شد.[۱۳] در دعای ندبه نیز می‌خوانیم: «این المنتظر لاقامة الأمْتِ العوج؛ کجاست آن امامی که مردم برای برطرف‌ساختن اساس کژی‌ها و انحراف‌ها در انتظار او به‌سر می‌برند». در زیارت صاحب الامر هم می‌خوانیم: «السلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر».[۱۴] 
۵. مضطر
اما‌م صادق علیه‌السلام درباره تفسیر آیه «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ‌ إِذَا دَعَاهُ وَیَكْشِفُ السُّوءَ».[۱۵] می‌فرمایند: «سوگند به خدا، منظور از مضطر در این آیه قائم آل‌محمد علیه‌السلام است. وقتی که در آخرالزمان ستم و بیداد و فساد در نتیجه سلطه پیدا کردن مستکبران و انحراف مردم از صراط مستقیم، سرتاسر جهان را پرساخت، آن حضرت در بین رکن و مقام دو رکعت نماز می‌خواند و آنگاه دست به دعا برداشته، از خداوند تعجیل در فرج خود را می‌خواهد و پروردگار عالم نیز دعای او را اجابت می‌کند و به او اذن ظهور می‌دهد. و به‌دنبال این واقعه مبارک، آن حضرت به برکت امدادهای غیبی و همچنین یاری انسان‌های مؤمن و شجاع، بساط ستم را از روی زمین برخواهد چید».[۱۶]  
در بسیاری از ادعیه و روایات نیز امام مهدی علیه‌السلام با لقب مضطر یاد شده است؛ چنان‌که در دعای ندبه می‌خوانیم: «این المضطّر الذی یجاب اذا دعی؛ کجاست آن مضطری که چون دعا کند، خواست او به اجابت می‌رسد».
۶. نور
امام‌ کاظم علیه‌السلام آیه «وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِ‌هِ...».[۱۷] را به ولایت قائم تفسیر فرموده.[۱۸] و همچنین در آیه «و اشرقت الارض بنور ربّها»، مراد، روشن‌شدن زمین به نور آن حضرت است و منظور از نور در آیه «یهدی الله لنوره من یشاء»، امام مهدی علیه‌السلام است؛ چنان‌که جابربن‌عبدالله انصاری می‌گوید: در مسجد کوفه داخل شدم درحالی‌که امیرالمؤمنین با انگشتان مبارک خود می‌نوشت و تبسم می‌کرد. عرض کردم یا امیرالمؤمنین چه چیز شما را به خنده آورده است؟ فرمود: «عجب دارم از آن که این آیه را می‌خواند، ولی به حق به آن معرفت ندارد». گفتم: کدام آیه؟ فرمود: «اللَّـهُ نُورُ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ مَثَلُ نُورِ‌هِ كَمِشْكَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّ‌یٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَ‌ةٍ مُّبَارَ‌كَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْ‌قِیَّةٍ وَلَا غَرْ‌بِیَّةٍ یَكَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ‌ نُّورٌ‌ عَلَىٰ نُورٍ‌ یَهْدِی اللَّـهُ لِنُورِ‌هِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِ‌بُ اللَّـهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ [۱۹] که «مثل نوره کمشکوة» مشکات حضرت‌ محمد است. «فیها مصباح» منم آن مصباح. «زجاجة الزجاجة» حسن و حسین هستند. «کانّها کوکب دُرّی» علی‌بن‌الحسین است و «یوقد من شجرة مبارکه» محمد‌بن‌علی است. «زیتونه» جعفربن‌محمد است. «لاشرقیه» علی‌بن‌جعفر است و «لاغربیه» علی‌بن‌موسی‌الرضا است. «یکاد زیتها یُضِیءُ» محمد‌بن‌علی است. «لولم تمسسه نار» علی‌بن‌محمد است. «نور علی نور» حسن‌بن‌علی است و «یهدی الله لنوره من یشاء» قائم مهدی است.[۲۰]  
۷. حق
امام‌ باقر علیه‌السلام ذیل آیه «قل جاء الحق...»[۲۱] فرموده‌اند: «چون قائم خروج کند، دولت باطل برود». در زیارت حضرت‌ حجت نیز می‌خوانیم: «السلام علی الحق الجدید».[۲۲]
۸. ضُحی
در تفسیر آیه «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» [۲۳] آمده است که منظور از شمس (خورشید) رسول‌الله است و ضحای شمس (نور خورشید) قائم است و طبق بعضی از روایات روشنایی خورشید، خروج آن حضرت از پس پرده غیبت است .[۲۴]  
۹. ناقور
ناقور به‌معنای صوری است که در آن دمیده می‌شود و صدا از آن خارج می‌شود. امام‌ صادق علیه‌السلام در تفسیر آیه شریفه «فَإِذَا نُقِرَ‌ فِی النَّاقُورِ‌»[۲۵] می‌فرمایند: «هرگاه خداوند اظهار امرش را اراده کرد، در دلش می‌افکند، آنگاه ظاهر می‌شود و خروج می‌کند به امر خداوند».[۲۶]  
۱۰. خُنّس
به‌معنای سیاره‌ای است که برای آنها محل سیری مشخص است؛ مانند مریخ و زهره و عطارد. ام هانی می‌گوید: امام‌ باقر علیه‌السلام را ملاقات کردم و از ایشان درباره آیه «فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ»[۲۷] سوال کردم حضرت فرمود: «خنّس آن امامی است که پنهان می‌شود در زمان خود».[۲۸]  

پی‌نوشت‌ها 
۱. ملاحم و الفتن، سیدبن‌طاوس، ص۷۴؛ یأتی علی الناس، محمود موسوی دهسرخی، ج۱، ص۳۵.
۲. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج۱، ص۳۰۵؛ غیبت طوسی، ص ۹۲.
۳. کمال‌الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۸۶؛ ینابیع الموده، قندوزی، ص ۴۳۹ یاتی علی الناس، ج۱، ص۳۶: در کتاب سنن ابی داود، ص ۳۰۹ حدیث ۴۲۸۲ از حضرت‌رسول نقل شده که آن حضرت فرمودند:«اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی؛ نام او نام من است و نام پدرش نام پدر من است». یعنی عبدالله و حال آن‌که می‌دانیم نام پدر امام مهدی علیه‌السلام حسن‌بن‌علی علیه‌السلام بوده است و علی‌الظاهر این حدیث به‌وسیله بنی‌عباس جعل شده است. زیرا دولت عباسی برای تائید سلطنت خود و تشویق مردم به بیعت با محمد‌بن‌عباس ملقب به مهدی عباسی که سومین خلیفه دولت عباسی است دست به هر کاری می‌زدند و یکی از آن حیله‌ها آن بود که منصور عباسی که نامش عبدالله بود، فرزندش را محمد نامید و او را ملقب به مهدی نمود و از مردم برای او به عنوان جانشین خود بیعت می‌گرفت و طوری وانمود کرد که مهدی عباسی همان مهدی امت است که پیامبر وعده او را داده است و چون کنیه او با کنیه پیامبر فرق می‌کرد حدیث را تحریف کرد و گفت اصل حدیث این است که اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی؛ چرا‌که نام پدر مهدی عباسی عبدالله بود. مؤید این نظریه آن است که این حدیث در سنن ترمذی و سنن ابن‌ماجه و مسند احمد حنبل و... آمده ولی عبارت اسم ابیه اسم ابی نیامده و در کتب حدیثی شیعه نیز چنین حدیثی به چشم نمی‌خورد و با ادله قطعی و روایات متواتر دیگر که بیان می‌کند مهدی فرزند امام‌حسن عسکری علیه‌السلام است، موافقت ندارد.
۴. النجم الثاقب، میرزا حسین طبرسی نوری، باب دوم؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۵۹۴.
۵. النجم الثاقب، باب دوم.
۶. نجم الثاقب باب دوم؛ الزام الناصب، علی یزدی حائری، ج۱، ص۴۸۱؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۹۴.
۷. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۹۳، ص۱۰۶.
۸. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، دعای ندبه.
۹. فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۱۷۲.
۱۰. بقره: ۳۰.
۱۱. انعام: ۱۴۹.
۱۲. النجم الثاقب، میرزا حسین طبرسی نوری، باب دوم؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۱۷۱.
۱۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۳۰؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۶۹۹.
۱۴. مفاتیح الجنان.
۱۵. نمل: ۶۲؛ «یا کیست آن بیچاره را اجابت می‌کند ـ آنگاه که او را می خواند ـ و گرفتاری را برطرف می کند».  
۱۶. بحارالانوار، ج۵۱، آیه ۴۸.
۱۷. کافی، کلینی، ج۱، ص۴۳۲.
۱۸. الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۳۸۱، در تفسیر آیه ۶۹ از سوره زمر.
۱۹. نور: ۳۵.  
۲۰. النجم الثاقب، باب دوم.
۲۱. اسراء: ۸۱.
۲۲. النجم الثاقب، باب دوم؛ فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۲۸۰.
۲۳. شمس: ۱.
۲۴. النجم الثاقب، باب دوم.
۲۵. مدثر: ۸.
۲۶. النجم الثاقب، باب دوم.
۲۷. تکویر: ۱۵.
۲۸.النجم الثاقب، باب دوم.

- لینک کوتاه این مطلب

» پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:30 آذر 1393 - 0:48

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد