(بسم الله الرحمن الرحیم)
بیشتر ادیان معتقدند که در پایان هر دورهای از تاریخ، بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط میرود و چون طبعاً و فطرتاً در حال هبوط و دوری از مبدأ است و همانند احجار بهسوی پایین حرکت میکند، نمیتواند بهخودیخود به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد؛ پس به ناچار، روزی یک شخصیت معنوی بلندپایه که از مبدأ وحی و الهام سرچشمه میگیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکی جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. دراین مورد، در تعالیم هر دینی بهصورت رمز، به حقایقی اشاره شده است که با معتقدات آیینهای دیگر، توافق و هماهنگی کامل دارد.[1]
آیینها و ادیان هندی نیز همانند سایر ادیان، درباره ظهور مصلح موعود، مطالب متنوع و متعددی دارند که در کلیات، با وعدهها و بشارتهای سایر ادیان مطابقت دارد، البته نباید انتظار داشت که همه این آیینها، در جزئیات مسأله نیز با هم توافق داشته باشند؛ چون منظور، آگاهی از بشارت ظهور مصلح آخرالزمان در این آیینهاست که به چند مورد اشاره میشود:
1. در کتاب «وشن جوک» آمده است: «سرانجام دنیا به کسی برمیگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «فرخنده» و «خجسته» باشد».[2]
2. در کتاب «دید» در مورد مصلح آخرالزمان آمده است: «پس از خرابی دنیا، در آخر زمان پادشاهی پیدا شود که نامش منصور است و پیشوای خلایق؛ تمام عالم را میگیرد و به دین خود آورد و همه کس را، از مؤمن و کافر، بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآید».[3]
3. در کتاب «دداتک» نوشته شده است: «دست حق درآید و جانشین آخر «ممتاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد؛ همهجا را و خلایق را هدایت کند».[4]
4. در کتاب زبدةالمعارف و ذخیرة الالباب «پاتیکل» ـ که از بزرگان هندوست ـ نقل شده است: «چون مدت روز تمام شد، دنیای کهنه، نو شود و زنده گردد و صاحب ملک تازه پیدا شود، از فرزندان دو پیشوای بزرگ جهان، یکی ناموس آخرالزمان و دیگری صدیق اکبر؛ یعنی وصی بزرگتر که «پشن» نام دارد و نام صاحب آن ملک تازه «راهنما» باشد به حق پادشاه شود و خلیفه «رام»[5] باشد و حکم براند و او را معجزه بسیار باشد. هرکه پناه به او برد و دین پدران او اختیار کند، در نزد رام، سرخ روی باشد».[6]
5. در کتاب «باسک» نیز چنین آمده است: «دو دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستی حق با او باشد و آنچه در دریا و زمین و کوهها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمانها و زمین، آنچه باشد خبر میدهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید».[7]
درآیین بودا نیز دورههای متعددی وجود دارد، ولی مسأله انتظار در این آیین، مطرح است و شخص مورد انتظار آنها، بودای پنجم است.[8]
پس آیینهای مختلف هندی، به ظهور مصلح و منجی در آخرالزمان اعتقاد دارند و هواداران خود را به آن بشارت دادهاند که میتوان اوصاف ذکر شده برای این مصلح را در موارد زیر خلاصه کرد:
1. در کتابهای آیینهای هندی، مصلح موعود بعد از آن که عالم، پُر از ظلم و فساد شد، آن را پُر از عدل و داد خواهد کرد؛
2. خداوند از او پشتیبانی و خواستههایش را اجابت میکند؛
3. حکومت او عالمگیر است و همه مردم را هدایت خواهد کرد؛
4. تمام نعمتهای زمین و آسمان را بهدست خواهد آورد و در دوران او، همه از نعمتهای فراوان الهی برخوردار خواهند بود؛
5. از فرزندان دو پیشوای بزرگ جهان است که اولی ناموس آخرالزمان و دومی صدیق اکبر و وصی بزرگتر ناموس آخرالزمان است؛
6. معجزههای بسیار میآورد؛
7. نام او «فرخنده»، «خجسته»، «منصور» و... است.
بنابراین، با دقت در اوصاف مصلح موعود در آیینهای هندی و بررسی احادیث شیعه و اهل سنت درباره امام مهدی علیهالسلام، متوجه خواهیم شد که موعود این دو، شباهتهای بسیاری به همدیگر دارند و حتی میتوان ادعا کرد که مصلح موردنظر آیینهای هندی، همان مصلح موعود اسلام است؛ زیرا از دیدگاه اسلام نیز امام مهدی علیهالسلام، عالم را پُر از عدل و داد خواهد کرد، بعد از آن که از ظلم و جور پُر شده باشد.
آن حضرت به قدرت خداوند، همه مردم را هدایت مینماید و حکومت عدل خویش را بر عالم میگستراند. وی از فرزندان پیامبر و امام علی علیهماالسلام است که به هنگام ظهورش، زمین و آسمان خوان نعمت خود را خواهند گسترانید و هرچه از خداوند بخواهد به او داده خواهد شد... .
پینوشتها
۱. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص۵۴.
۲. انقلاب جهانی مهدی، ناصر مکارم شیرازی، ص۵۴.
۳. بشارات عهدین، محمد صادقی، ص۲۴۵.
۴. انقلاب جهانی مهدی ، ص۵۵.
۵. رام در لغت سانسکریتی، نام خداوند است.
۶. بشارات عهدین، صص ۲۴۷ـ۲۴۶.
۷. همان، ص۲۴۶.
۸. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص54.
آیا در کتابهای هندیان و برهماییان، به مصلح آخرالزمان اشاره شده است؟
بیشتر ادیان معتقدند که در پایان هر دورهای از تاریخ، بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط میرود و چون طبعاً و فطرتاً در حال هبوط و دوری از مبدأ است و همانند احجار بهسوی پایین حرکت میکند، نمیتواند بهخودیخود به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد؛ پس به ناچار، روزی یک شخصیت معنوی بلندپایه که از مبدأ وحی و الهام سرچشمه میگیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکی جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. دراین مورد، در تعالیم هر دینی بهصورت رمز، به حقایقی اشاره شده است که با معتقدات آیینهای دیگر، توافق و هماهنگی کامل دارد.[1]
آیینها و ادیان هندی نیز همانند سایر ادیان، درباره ظهور مصلح موعود، مطالب متنوع و متعددی دارند که در کلیات، با وعدهها و بشارتهای سایر ادیان مطابقت دارد، البته نباید انتظار داشت که همه این آیینها، در جزئیات مسأله نیز با هم توافق داشته باشند؛ چون منظور، آگاهی از بشارت ظهور مصلح آخرالزمان در این آیینهاست که به چند مورد اشاره میشود:
1. در کتاب «وشن جوک» آمده است: «سرانجام دنیا به کسی برمیگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «فرخنده» و «خجسته» باشد».[2]
2. در کتاب «دید» در مورد مصلح آخرالزمان آمده است: «پس از خرابی دنیا، در آخر زمان پادشاهی پیدا شود که نامش منصور است و پیشوای خلایق؛ تمام عالم را میگیرد و به دین خود آورد و همه کس را، از مؤمن و کافر، بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآید».[3]
3. در کتاب «دداتک» نوشته شده است: «دست حق درآید و جانشین آخر «ممتاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد؛ همهجا را و خلایق را هدایت کند».[4]
4. در کتاب زبدةالمعارف و ذخیرة الالباب «پاتیکل» ـ که از بزرگان هندوست ـ نقل شده است: «چون مدت روز تمام شد، دنیای کهنه، نو شود و زنده گردد و صاحب ملک تازه پیدا شود، از فرزندان دو پیشوای بزرگ جهان، یکی ناموس آخرالزمان و دیگری صدیق اکبر؛ یعنی وصی بزرگتر که «پشن» نام دارد و نام صاحب آن ملک تازه «راهنما» باشد به حق پادشاه شود و خلیفه «رام»[5] باشد و حکم براند و او را معجزه بسیار باشد. هرکه پناه به او برد و دین پدران او اختیار کند، در نزد رام، سرخ روی باشد».[6]
5. در کتاب «باسک» نیز چنین آمده است: «دو دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستی حق با او باشد و آنچه در دریا و زمین و کوهها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمانها و زمین، آنچه باشد خبر میدهد و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید».[7]
درآیین بودا نیز دورههای متعددی وجود دارد، ولی مسأله انتظار در این آیین، مطرح است و شخص مورد انتظار آنها، بودای پنجم است.[8]
پس آیینهای مختلف هندی، به ظهور مصلح و منجی در آخرالزمان اعتقاد دارند و هواداران خود را به آن بشارت دادهاند که میتوان اوصاف ذکر شده برای این مصلح را در موارد زیر خلاصه کرد:
1. در کتابهای آیینهای هندی، مصلح موعود بعد از آن که عالم، پُر از ظلم و فساد شد، آن را پُر از عدل و داد خواهد کرد؛
2. خداوند از او پشتیبانی و خواستههایش را اجابت میکند؛
3. حکومت او عالمگیر است و همه مردم را هدایت خواهد کرد؛
4. تمام نعمتهای زمین و آسمان را بهدست خواهد آورد و در دوران او، همه از نعمتهای فراوان الهی برخوردار خواهند بود؛
5. از فرزندان دو پیشوای بزرگ جهان است که اولی ناموس آخرالزمان و دومی صدیق اکبر و وصی بزرگتر ناموس آخرالزمان است؛
6. معجزههای بسیار میآورد؛
7. نام او «فرخنده»، «خجسته»، «منصور» و... است.
بنابراین، با دقت در اوصاف مصلح موعود در آیینهای هندی و بررسی احادیث شیعه و اهل سنت درباره امام مهدی علیهالسلام، متوجه خواهیم شد که موعود این دو، شباهتهای بسیاری به همدیگر دارند و حتی میتوان ادعا کرد که مصلح موردنظر آیینهای هندی، همان مصلح موعود اسلام است؛ زیرا از دیدگاه اسلام نیز امام مهدی علیهالسلام، عالم را پُر از عدل و داد خواهد کرد، بعد از آن که از ظلم و جور پُر شده باشد.
آن حضرت به قدرت خداوند، همه مردم را هدایت مینماید و حکومت عدل خویش را بر عالم میگستراند. وی از فرزندان پیامبر و امام علی علیهماالسلام است که به هنگام ظهورش، زمین و آسمان خوان نعمت خود را خواهند گسترانید و هرچه از خداوند بخواهد به او داده خواهد شد... .
پینوشتها
۱. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص۵۴.
۲. انقلاب جهانی مهدی، ناصر مکارم شیرازی، ص۵۴.
۳. بشارات عهدین، محمد صادقی، ص۲۴۵.
۴. انقلاب جهانی مهدی ، ص۵۵.
۵. رام در لغت سانسکریتی، نام خداوند است.
۶. بشارات عهدین، صص ۲۴۷ـ۲۴۶.
۷. همان، ص۲۴۶.
۸. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص54.
- لینک کوتاه این مطلب
تاریخ انتشار:18 دی 1393 - 2:56
مطالب مرتبط...
نظر شما...