آیا اگر فساد تمام جهان را فرا گیرد امام‌ زمان ظهور خواهند کرد؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیا اگر فساد تمام جهان را فرا گیرد امام‌ زمان ظهور خواهند کرد؟

امام مهدی علیه‌السلام تنها فرزند حضرت امام ‌حسن عسگری علیه‌السلام، در سن پنج سالگی پس از شهادت پدر به مقام امامت رسیدند، ولی به دستور الهی از نظرها پنهان شد و ظهور آن حضرت از وعده‌های الهی است.[۱]
برخی از روایات[۲] در مورد ظهور امام ‌زمان حکایت از آن دارد که قبل از ظهور آن حضرت جهان را فساد و تباهی در بر می‌گیرد و به برکت ظهور آن رهبر بزرگ، سرتاسر جهان پر از عدالت خواهد شد.
«فساد» به معنای تباهی است و «صلاح» ضد آن است. فساد را به معنای خارج‌شدن از حد اعتدال نیز معنا کرده‌اند.[۳]
قرآن کریم بندگان شایسته را این‌‌گونه معرفی می‌کند:
«تِلْكَ الدَّارُ‌ الْآخِرَ‌ةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِ‌یدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْ‌ضِ وَلَا فَسَادًا؛ این سرای آخرت است آن را برای کسانی قرار می‌دهیم که هیچ برتری و فسادی در زمین نمی‌خواهند».[۴]
فساد و تباهی هم در شخص امکان بروز دارد و هم در جامعه؛ فساد شخصی موجب خروج شخص از حد اعتدال می‌شود و فساد اجتماعی خارج شدن جامعه از حد اعتدال را در پی دارد. هر چه از زمان غیبت امام ‌زمان دور می‌شویم، این فساد ظهور و بروز بیشتری پیدا می‌کند. در روایات حکایت شده که این فزونی و فراگیری فساد به‌حدی خواهد رسید که زمین از فساد پر خواهد شد، چنانچه وقتی حضرت ظهور فرمودند از عدالت پر خواهد شد.
از امام ‌باقرعلیه‌السلام در تفسیر آیه «اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ یحیْىِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتهِا»[۵] حکایت شده:
«خداوند زمین را به ‌واسطه قائم زنده می‌کند؛ او با عدالت رفتار می‌کند، آن ‌گاه زمین به ‌واسطه عدالت زنده می‌شود، بعد از مردن آن به‌ واسطه ظلم».[۷]

روایات متعددی با این مضمون که «یملأ الارض بعون الله عدلاً کما ملئت جوراً» از امامان حکایت شده است[7] و معنای فراگیرشدن فساد، ظلم و ستم این است که بدی‌ها بر خوبی‌ها و ضدارزش‌ها بر ارزش‌ها غلبه می‌یابد و شعله آتش فتنه، دامن همه را بر‌می‌گیرد و جامعه انسانی در باتلاق فساد فرو می‌رود که یکی از مهم‌ترین مظاهر این فساد گسترش حاکمیت استکبار و محرومیت و ضعیف‌ شدن اهل دین می‌باشد.[8]
استاد شهید مطهری رحمه‌الله نیز به استناد روایتی از شیخ صدوق رحمه‌الله می‌نویسند: «فراگیر شدن ظلم و فساد آن است که هر یک از سعید و شقی و گروه حق و باطل، به اوج کار خود می‌رسند؛ ستمکاران به نهایت ستمکاری و صالحان در نهایت مظلومیت و استضعاف».[9]

یادآوری
منشأ این ظلم و فساد، اعمال و رفتار ناشایست و انتخاب غیرصحیح خود مردم است؛ خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «ظَهَرَ‌ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ‌ وَالْبَحْرِ‌ بِمَا كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ؛ به ‌خاطر دستاورد مردم، در خشکی و دریا فساد و تباهی آشکار شد».[10]
وقتی مردم بدهی‌ها را برنیکی‌ها برمی‌گزینند، فساد در زمین جاری می‌شود و این فساد علامت آن است که مردم بفهمند در انتخاب و عمل‌کرد خود اشتباه کرده‌اند تا به سبب این تنبه به صلاح برگردند از این رو در ادامه آیه می‌فرماید: «لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الّذی عَمِلوا لَعَلَّهُم یَرجعونَ؛ تا (سزای) بعضی از آنچه انجام داده‌اند را به آنان بچشاند! باشد که آنان بازگردند».[11]

نتیجه
فراگیرشدن فساد، ظلم و ستم از نشانه‌های قبل از ظهور است چنانچه فراگیری عدالت از نشانه‌های اصلی حکومت امام موعود می‌باشد، اما این فراگیری ظلم و فساد علت ظهور نمی‌باشد، بلکه نشانه قبل از ظهور است که به دنبال آن ظهور صورت می‌گیرد، بلکه می‌توان گفت محرومیت ما از امام‌ زمان به علت همین فسادها و انتخاب بدی‌ها بر خوبی‌هاست. اگر ما با کردار خوب و شایسته، منتظر اصلاح جامعه توسط امام عصر باشیم، ظهور زودتر صورت می‌گرفت.
آنچه روایات بر آن تأکید دارند پر شدن از «ظلم» است، نه پر شدن از «ظالم»؛ پس ممکن است تعداد ظالمین کم باشد، ولی تعداد مظلومین بسیار باشد؛ اما همان تعداد اندک زمین را از فساد پر خواهند کرد؛ بنابراین گمان نشود وظیفه ما این است که همه مردم را به ظلم سوق دهیم و با افزودن به ظالمین، بخواهیم به امر ظهور کمک کنیم، بلکه وظیفه ما مقابله با ظلم و ظالم و حمایت از مظلوم است؛ چنانچه انقلاب اسلامی در همین راستا قدم برداشت و با ظلمِ ظالم به مقابله پرداخت و از مظلومیتِ مظلوم در جهان دفاع کرد.
پس آنچه در آیات و روایات آمده خبر از امری است که حتماً محقق می‌شود و از طرف دیگر همین قرآن و روایات وظیفه فردفرد مردم را در کمک‌‌نکردن به ظالم و حمایت از مظلوم تبیین کرده است[۱۲] و برای ظالم و ایجاد فساد توسط هر کسی مجازات‌های دنیوی و اخروی شدیدی را خبر داده است.
به امید اینکه با تلاش و انتظار صحیح و سازنده، شاهد عدالت‌گستری و برچیدن فساد از روی زمین توسط امام عصر باشیم.

مفاسد آخرالزمان
مفاسدی که در آستانه انقلاب امام موعود فراگیر می‌شود، بسیار است؛ از امام ‌صادق علیه‌السلام این مفاسد حکایت شده است که بعضی از آنها جنبه اجتماعی و سیاسی، و بعضی جنبه اخلاقی دارد. حضرت در این روایت می‌فرماید:
۱. آن ‌گاه که دیدی حق مرده و اهل حق از میان رفتند؛
۲. ستم همه‌جا را فرا گرفته است؛
۳. قرآن فرسوده شده و بدعت‌هایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است؛
۴. دین بی‌محتوا شده، همانند ظرفی که آن را واژگون می‌سازند؛
۵. اهل باطل بر اهل حق بزرگی می‌جویند؛
۶. شر آشکار است و از آن نهی نمی‌شود، و هرکه کار زشت انجام دهد، معذورش می‌دارند؛
۷. فسق آشکار گردیده و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌کنند؛
۸. شخص مؤمن، سکوت اختیار کرده و سخنش را نمی‌پذیرند؛
۹. شخص فاسق دروغ می‌گوید و کسی دروغ و افترایش را بر او باز نمی‌گرداند؛
۱۰. بچه کوچک، مرد بزرگ را خوار می‌شمارد؛
۱۱. پیوند خویشاوندی بریده می‌شود؛
۱۲. هر که را به کار بد بستایند، خوشحال می‌گردد؛
۱۳. پسربچه همان می‌کند که زن می‌کند؛
۱۴. زنان با زنان تزویج می‌نمایند؛
۱۵. مداحی و چاپلوسی فراوان شده است؛
۱۶. مرد، مال خود را در غیر راه اطاعت خدا خرج می‌کند و کسی از او جلوگیری نکند؛
۱۷. چون شخص مؤمنی را ببیند از کوشش و تلاش او به خدا پناه برد؛
۱۸. همسایه، همسایه خود را اذیت می‌کند و مانعی برای او در این کار نباشد؛
۱۹. کافر خوشحال است، از آنچه در مؤمن می‌بیند و شاد است از اینکه در روی زمین فساد و تباهی بیند؛
۲۰. آشکارا شراب بنوشند و برای نوشیدنی گرد هم آیند؛ کسانی که از خدای عزوجل نمی‌ترسند؛
۲۱. امر به معروف‌کننده خوار است؛
۲۲. فاسق در آنچه خدا دوست ندارد، نیرومند و ستوده است؛
۲۳. اهل قرآن و هر که آنان را دوست دارد، خوار است؛
۲۴. راه خیر بسته شده و راه شر مورد توجه قرار گرفته است؛
۲۵. خانه کعبه تعطیل شده و دستور به ترک آن داده می‌شود؛
۲۶. مرد به زبان می‌گوید، آنچه را که عمل به آن نمی‌کند؛
۲۷. مردان خود را برای استفاده مردان فربه می‌کنند و زنان برای زنان؛
۲۸. زندگی مرد از پس او اداره می‌گردد و زندگی زن از فرج او؛
۲۹. زنان مانند مردان برای خود انجمن‌ها ترتیب می‌دهند؛
۳۰. در میان فرزندان عباس کارهای زنانگی آشکار گشته (و خود را ماند زنان زینت می‌کنند، همان‌طور که زن برای جلب شوهرش خود را آرایش می‌کند)؛
۳۱. به مردها پول می‌دهند که با آنها یا زنانشان عمل نامشروع انجام دهند؛
۳۲. شخص متمول از شخص باایمان عزیزتر است؛
۳۳. رباخواری آشکار است و رباخوار مورد ملامت قرار نمی‌گیرد؛
۳۴. زن‌ها به عمل زنا افتخار می‌کنند؛
۳۵. زن برای نکاح مردان با شوهر خود همکاری می‌کند؛
۳۶. بیشتر مردم و بهترین خانه‌ها آن باشد که به زنان در هرزگی‌شان کمک می‌‌کنند؛
۳۷. مؤمن به‌ خاطر ایمانش غمناک و پست و‌ خوار می‌گردد؛
۳۸. بدعت و زنا آشکار می‌گردد؛
۳۹. مردم به شهادت ناحق اعتماد می‌کنند؛
۴۰. دستورات دینی طبق تمایلات اشخاص تفسیر می‌گردد؛
۴۱. حلال تحریم شود و حرام مجاز؛
۴۲. مردم چنان در ارتکاب گناه جری شده‌اند که منتظر رسیدن شب نیستند؛
۴۳. مؤمن نمی‌تواند کار بد را نکوهش کند، جز با قلب؛
۴۴. مال کلان در راه غضب الهی خرج می‌شود؛
۴۵. زمام‌داران به کافران نزدیک می‌شوند و از نیکان دوری می‌گزینند؛
۴۶. والیان در داوری رشوه می‌گیرند؛
۴۷. پست‌های حساس دولتی به مزایده گذارده می‌شود؛
۴۸. مردم با محارم خود نزدیکی می‌کنند؛
۴۹. به تهمت و سوءظن مرد به قتل می‌رسد؛
۵۰. مرد به مرد پیشنهاد عمل زشت می‌کند و خود و اموالش را در اختیار او می‌گذارد؛
۵۱. مرد به‌ خاطر آمیزش با زنان مورد سرزنش قرار می‌گیرد (که چرا با مردان آمیزش نمی‌کند)؛
۵۲. مرد از کسب زنش از هرزگی نان می‌خورد و آن را می‌داند و به آن تن می‌دهد؛
۵۳. زن بر مرد خود مسلط می‌شود و کاری را که مرد نمی‌خواهد انجام می‌دهد و به شوهر خود خرجی می‌دهد؛
۵۴. مرد، زن و کنیزش را (برای زنا) کرایه می‌دهد و به خوراک و نوشیدنی پستی تن در می‌دهد؛
۵۵. سوگند‌های به ناحق به نام خدا بسیار می‌گردد؛
۵۶. قمار آشکار می‌گردد؛
۵۷. شراب را بدون مانع علناً می‌فروشند؛
۵۸. زنان مسلمان خود را در اختیار کافران می‌گذارند؛
۵۹. لهو و لعب آشکار می‌گردد و کسی که از کنار آن عبور می‌کند از آن جلوگیری نمی‌کند (و کسی جرأت جلوگیری را نداد)؛
۶۰. کسی که مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند، مردم شریف را خوار می‌کند؛
۶۱. نزدیک‌ترین مردم به فرمان‌روایان کسی است که به دشنام‌گویی ما خانواده ستایش شود؛
۶۲. هرکس ما را دوست دارد، دروغ‌گویش می‌دانند و شهادت او را نمی‌پذیرند؛
۶۳. مردم بر گفتن حرف زور و ناحق با همدیگر رقابت می‌کنند؛
۶۴. شنیدن قرآن بر مردم سنگین و گران می‌آید و در عوض، شنیدن سخنان باطل بر مردم آسان است؛
۶۵. همسایه، همسایه را گرامی می‌دارد از ترس زبانش؛
۶۶. حدود خدا تعطیل شده و در آن طبق دل‌خواه خود عمل می‌کنند؛
۶۷. مساجد طلاکاری می‌شود؛
۶۸. راستگوترین مردم پیش آنها، مفتریان دروغ‌گو می‌باشند؛
۶۹. شر و سخن‌چینی آشکار می‌گردد؛
۷۰. ستمکاری شیوع یافته؛
۷۱. غیبت را سخن نمکین می‌شمارند و مردم همدیگر را بدان مژده می‌دهند؛
۷۲. برای غیرخدا به حج و جهاد می‌روند؛
۷۳. سلطان به‌ خاطر کافر، مؤمن را خوار می‌کند؛
۷۴. خرابی و ویرانی بیش از عمرانی و آبادی است؛
۷۵.  زندگی مرد از کم‌فروشی اداره می‌شود؛
۷۶. خون‌ریزی را آسان می‌شمارند؛
۷۷. مرد برای غرض دنیایی ریاست می‌طلبد و خود را به بدزبانی مشهور می‌سازد تا از او بترسند و کارها را به او واگذار کنند؛
۷۸. نماز را سبک می‌شمارند؛
۷۹. مرد مال بسیار دارد، ولی از وقتی که آن را پیدا کرده زکات آن را نپرداخته است؛
۸۰. قبر مرده‌ها را می‌شکافند و آنها را می‌آزارند و کفن‌هایشان را می‌فروشند؛
۸۱. آشوب بسیار می‌شود؛
۸۲. مرد روز خود را به نئشه (شراب) به شب می‌برد و شب را به مستی صبح می‌کند؛
۸۳. با حیوانات عمل زشت انجام می‌دهند؛
۸۴. حیوانات همدیگر را می‌درند؛
۸۵. مرد به مصلی می‌رود، ولی چون برمی‌گردد جامه در تن ندارد؛
۸۶. دل مردم سخت و چشمانشان خشک شده و یاد خدا بر آنان سنگین می‌آید؛
۸۷. کسب‌های حرام شیوع یافته و بر سر آن رقابت می‌کنند؛
۸۸. نمازخوان برای ریا و خودنمایی نماز می‌خواند؛
۸۹. فقیه برای غیر دین فقه می‌آموزد و دنیا و ریاست طلب می‌کند؛
۹۰. مردم دور کسی را گرفته‌اند که قدرت دارد؛
۹۱. هرکس روزی حلال می‌جوید، مورد سرزنش قرار می‌گیرد و جوینده حرام، مورد ستایش و تعطیم است؛
۹۲. در مکه و مدینه کارهایی می‌کنند که خداوند دوست ندارد و کسی هم نیست که مانع شود و هیچ‌کس آنها را از این اعمال زشت باز نمی‌دارد؛
۹۳. آلات لهو لعب [حتی] در مکه و مدینه آشکار می‌گردد؛
۹۴. مرد سخن حق می‌گوید و امر به ‌معروف و نهی‌ از منکر می‌کند. دیگران او را نصیحت می‌کنند و می‌گویند: این کار بر تو لازم نیست؛
۹۵. مردم به همدگیر نگاه می‌کنند و به مردم بدکار اقتدا می‌نمایند؛
۹۶. راه خیر به کلی خالی است و کسی از آن راه نمی‌رود؛
۹۷. مردم را به مسخره می‌گیرند و کسی برای مرگ او غمگین نمی‌شود؛
۹۸. هر سال بدعت و شرارت بیشتر می‌‌شود؛
۹۹. مردم و انجمن‌ها پیروی نمی‌کنند، مگر از توان‌گران؛
۱۰۰. به فقیر چیزی می‌دهند، در‌ حالی ‌که به او می‌خندند و برای غیر خدا به او ترحم می‌نمایند؛
۱۰۱. نشانه‌های آسمانی پدید می‌آید، ولی کسی از آن هراس ندارد؛
۱۰۲. مردم در حضور جمع، همانند بهائم مرتکب اعمال جنسی می‌شوند و هیچ‌کس از ترس، کار زشت را انکار نمی‌کند؛
۱۰۳. مرد در غیر اطاعت خدا زیاد خرج می‌کند، ولی در مورد اطاعت خدا از کم هم دریغ می‌ورزد؛
۱۰۴. آزار به پدر و مادر آشکار می‌گردد و مقام آنها را سبک می‌شمارند و حال آنها در پیش فرزند از همه بدتر باشد و از اینکه به آنها افترا زده شود، خوشحال می‌شوند؛
۱۰۵. زن‌ها بر حکومت غالب گشته و پست‌های حساس را قبضه می‌کنند و کاری پیش نمی‌رود، جز آنچه طبق دلخواه آنان باشد؛
۱۰۶. پسر به پدر خود افترا می‌زند و به پدر مادر خود نفرین می‌کند و از مرگشان خوشحال می‌شود؛
۱۰۷. اگر روزی بر مردی بگذرد که در آن روز گناهی بزرگ مرتکب نشده باشد، مانند هرزگی یا کم‌فروشی یا انجام کار حرام یا می‌خوارگی، آن روز غمگین است و خیال می‌کند که روزش به هدر رفته و عمرش در آن روز بی‌خود تلف شده است؛
۱۰۸. سلطان مواد غذایی را احتکار می‌کند؛
۱۰۹. حق خویشاوندان پیامبر (خمس) به ناحق تقسیم می‌شود و بدان قمار بازی می‌کنند و می‌خوارگی می‌نمایند؛
۱۱۰. با شراب مداوا می‌کنند و بدان بهبودی می‌جویند؛
۱۱۱. مردم در مورد ترک امر به ‌معروف و نهی ‌از منکر و بی‌عقیدگی یکسان می‌شوند؛
۱۱۲. منافقان و اهل نفاق سروصدایی دارند و اهل حق بی‌سروصدا و خاموشند؛
۱۱۳. برای اذان‌گفتن و نمازخواندن مزد می‌گیرند؛
۱۱۴. مسجدها پر است از کسانی که ترس از خدا ندارند و برای غیبت و خوردن گوشت اهل حق به مسجد می‌آیند و در مساجد، از شراب مست‌کننده توصیف می‌کنند؛
۱۱۵. شخص مست که از خرد تهی گشته بر مردم پیش‌نمازی می‌کند و به مستی او ایراد نمی‌گیرند و چون مست گردد، گرامیش می‌دارند؛
۱۱۶. هرکه مال یتیمان را بخورد، شایستگی او را می‌ستایند؛
۱۱۷. قضات به خلاف دستور خدا داوری می‌کنند؛
۱۱۸. زمام‌داران از روی طمع خیانت‌کاران را امین خود می‌سازند؛
۱۱۹. میراث (یتیمان) را فرمان‌روایان به دست افراد بدکار و بی‌باک نسبت به خدا داده‌اند، از آنها حق و حساب می‌گیرند و جلوی آنها را رها می‌سازند تا هرچه می‌خواهند انجام دهند؛
۱۲۰. بر فراز منبرها مردم را به پرهیزکاری دستور می‌دهند، ولی خود گوینده به آن دستور عمل نمی‌کند؛
۱۲۱. وقت نمازها را سبک می‌شمارند؛
۱۲۲. صدقه به وساطت دیگران به اهل آن می‌دهند و به ‌خاطر رضای خدا نمی‌دهند، بلکه از روی درخواست مردم و اصرار آن‌ها می‌پردازند؛
۱۲۳. تمام همّ و غمّ مردم شکم و عورتشان است؛ باکی ندارند که چه بخورند و با چه آمیزش کنند؛
۱۲۴. دنیا به آن‌ها روی آورده است؛
۱۲۵. نشانه‌های حق  مندرس گشته است.
امام‌ صادق علیه‌السلام پس از پیش‌بینی این حوادث خطاب به راوی فرمود:
«در چنین موقعی مواظب خود باش. نجات خود را از خداوند بخواه (فرج نزدیک است) و بدان که مردم با این نافرمانی‌ها مستحق عذابند. اگر عذاب بر آنها فرود آمد و تو در میان آنها بودی، باید به‌ سوی رحمت حق بشتابی تا از کیفری که آنها به واسطه سرپیچی از فرمان خدا می‌بینند، بیرون بیایی. بدان که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌گرداند؛ و اِنَّ رِحمَةَ اللهِ قریبُ مِنَ المُحسنین»[13]
تذکر: لازم به یادآوری است که وجود این مفاسد بدان معنا نیست که ما آنها را انجام دهیم تا امام ‌عصر زودتر ظهور کند، بلکه وظیفه ما پاک‌‌ماندن و مبارزه با مفاسد و آماده‌شدن برای یاری امام‌ عصر است.

پی‌نوشت‌ها
۱. «إنّ الله لایَخلِفُ المیعاد؛ خدا از وعده (خود) تخلف نمی‌کند»؛ رعد:31.
۲. ر.ک: ملاحم، سیدبن‌طاووس، صص۱۴۴-۱۴۹.
۳. مفردات راغب ماده فسد.
۴. قصص: ۸۳.
۵. «بدانید که خدا زمین را بعد از مردنش زنده می‌کند»؛ حدید، ۱۷.
۶. ینابیع‌المودة، ص۴۲۹.
۷. «حضرت‌ حجت به کمک خدا زمین را از عدل پر می‌کند همان‌ طوری که از جور و ستم پر شده بود»؛ ر.ک: ملاحم سیدبن‌طاووس، صص ۱۴۴ـ۱۴۹ و معجم الملاحم والفتن، ج۳، ص۲۰۰.
۸. فرهنگ الفبائی مهدویت، ص۵۳۴.
۹. قیام و انقلاب حضرت ‌مهدی، ص۶۶.
۱۰. روم: ۴۱.
۱۱. همان.
۱۲. «تَعاوَنوا عَلَی البِرِّ والتقئی و لاتَعاونوا عَلَی الإثمِ والعُدوان»؛ مائده: ۲.
۱۳. روضه کافی، حدیث۷، ص۳۶ و ۴۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، صص۲۵۴ـ۲۶۰.

- لینک کوتاه این مطلب

» پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:23 اردیبهشت 1394 - 21:31

نظر شما...
    • Unknown

      امام زمان داره تو جامعه قدم میزنه و میبینه فساد و بدبختیو اما بازم هیچکس صداش درنمیاد. خیلی باید بترسیم که خدا قراره چه بلایی سرمون بیاره. منتظره اتفاقات عجیب و خارج از حد تصور باشید. از نشانه های آسمانی قرمز شدن نور خورشید در هنگام طلوع و غروب هست.
      از زمان سقوط آدم و حوا شیاطین ما انسان هارو به فساد و تباهی تشویق کردند.
      اما دوران حضرت سلیمان دوباره تکرار میشه و سر شیاطینی که مردمان عصر ما میپرستیدند بریده خواهد شد.
      در قرآن عبارت های پیچیده و عجیبی برای بیان حوادث قیامت استفاده شده.
      دابه الارض، الحدید، کوکب الطارق، دخان، حق، العصر، داعی الحق، قیامه، الغاشیه، الواقعه و چندین مورد دیگر که به احتمال زیاد هرآنچه در عصر پیامبران الهی اتفاق افتاده دوباره اتفاق خواهد افتاد.
      مثلا سیل حضرت نوح، اژدهای عصای حضرت موسی، آب حیات خضر نبی، حکومت حضرت سلیمان و ذوالقرنین و اتفاقاتی که فقط مومنین واقعی رو در سرتاسر جهان به پیروزی میرساند
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد