نقد بازی Prison Life RPG ; مار بخور تا افعی شوی! +تصاویر

(بسم الله الرحمن الرحیم)
فرض کنید که مجبور هستید 36135 روز را در زندانی مخوف در کنار زندانی های مختلف سر کنید! در این صورت، برای زنده ماندن خود چه اقداماتی خواهید کرد؟ چطور می توانید در میان این همه خلافکار و جانی، جان سالم به در ببرید؟ آیا برای بقای خود، استراتژی خاصی دارید یا در همان روزهای اول تسلیم شده و به بدترین سرنوشت ها تن خواهید داد؟


اگر شما هم مانند چند میلیون شهروند ساکن آمریکا و اروپا در این رابطه دغدغه دارید، نگران نباشید! استودیویNob بازی ای به نام Prison Life RPG تولید کرده که می توان از آن به عنوان یک دوره آموزشی فشرده بقا در زندان نام برد.

01

در این بازی که برای سیستم عامل Android و iOS منتشر شده، ابتدا باید از میان 100 شخصیت موجود، یکی را به دلخواه انتخاب کرده و با ورود به زندان، تا موعد و روز آزادی از او مراقبت کنید. درواقع، بازی به کاربر این اجازه را می دهد که در زمان تجربه آن، با شرایط احتمالی و انتخاب های ممکن برای بقا در یک زندان مخوف به خوبی آشنا شده و برای زنده ماندن، راهکارهای مختلف را مورد آزمایش قرار دهد.
هر شخصیت، صاحب پرونده ای است که در آن تمامی مشخصات فردی وی، از نام و نام خانوادگی گرفته تا جرمی که مرتکب شده، مدت زمان محکومیت، قابلیت های فردی (که معمولاً تأکید به کارهای خلاف دارند)، علاقه مندی ها و... را شامل می شود.
کاربربا انتخاب یکی از این شخصیت ها، وارد زندان شده و در همان لحظات نخستین، با فضای خطرناک و ناپایدار حاکم بر آن مواجه می شود. در هر بخش از زندان، چندین چالش بزرگ و مهم وجود دارند که در ابتدای کار،سازندگان آن ها را در قالب بخش آموزشی به کاربر آموزش می دهند.

02

زندان از چهار بخش اصلی تشکیل شده که توسط چهار گروه بزرگ گانگستری اداره می شود. هر یک از این گروه ها برای خود رئیس و اعضایی دارند و سعی می کنند تا قدرت خود را به رخ دیگر گروه ها بکشند و موقعیت خود را تثبیت کنند. کابر، به عنوان یک عضو تازه وارد(که به هیچ گروهی تعلق ندارد) مجبور است تا با این گروه ها تعامل داشته و در نهایت سعی کند تا به عضویت یکی از آن ها درآید. باید توجه داشت که عدم رعایت این قانون می تواند تبعات بسیار سنگینی برای کاربر به همراه داشته باشد.
چالش بعدی موجود، نگهبان ها هستند. آن ها بخش های مهم و کلیدی زندان را مدیریت می کنند و دست بر قضا رابطه خوبی با تازه واردها هم ندارند. برخی از آن ها با گروه های گانگستری همکاری نزدیکی دارند. عدم برقراری ارتباط حسنه (باج دادن، جاسوسی از باندها، پاچه خواری، حق حساب دادن) با نگهبان ها می تواند عواقبی مانند حبس های طولانی در انفرادی، بیگاری در بدترین نقاط زندان و حتی صدور اجازه قتل کاربر توسط باندهای خلاف را به همراه داشته باشد. از این رو، یادگیری چگونه باج دادن، جاسوسی کردن، چاپلوسی و حق حساب دادن از مهمترین مأموریت های کاربر به حساب می آیند. درواقع، وجود این بخش، آموزش غیرمستقیمی برای رهایی از دردسرهای احتمالی هست که ممکن است در زندان به واسطه گارد امنیتی گریبانگیر شما شود.

03

اما این تمام ماجرا نیست و چالش های دیگری نظیر درگیری در رستوران، حمام و محیط بیرون زندان و کم شدن جان، میزان شادی و انرژی را هم باید به چالش های موجود در این زندان افزود.
هر کاربر،جدا از قابلیت های ویژه ای که در اختیار دارد، می تواند در برخورد با سایر زندانیان به چند شکل مختلف رفتار کند:
مثلاً می تواند با آن ها تعامل کرده و در نهایت، رابطه دوستی برقرار کند. در این صورت، می تواند قابلیت های فردی وی (که آن ها هم اکثراً قابلیت های منفی هستند) را بیاموزد و خود را ارتقاء بخشد یا از او برای تشکیل تیم فرار از زندان دعوت کند. پس اگر فردی بتواند دوران محکومیت خود را به سلامت به پایان برساند، به اجبار قانون بقای زندان، بدون شک تبدیل به فردی با درجه انحراف و خلاف بالاتر نسبت به آنچه قبل از زندان بوده خواهد شد. مثلاً یک سارق معمولی، پس از زندانی شدن، به اجبار کم کم به یک قاتل، زورگیر، قاچاقچی مواد مخدر، متجاوز و... تبدیل می شود. حالا تصور کنید که زندان برای این فرد مفید بوده یا مضر؟ آیا زندانی کردن وی به نفع جامعه بوده یا برای آن هزینه ای سنگین به بار آورده است؟
روش دوم در مواجه با دیگر زندانیان، درگیری با آن ها است که این کار به سه طریق زورگیری، دعوا (بزن بزن) و قتل صورت می گیرد.البته باید توجه داشت که استفاده از هر یک از این انتخاب ها پیامدهایی را هم به همراه دارد.
به عنوان مثال، قتل باعث بالارفتن شهرت کاربر در زندان به عنوان فردی شجاع، قوی و خطرناک می شود، اما اقامتچند روزه درزندان انفرادی زجرآور و طاقت فرسا و ثبت چند نمره منفی در پرونده را هم در پی دارد.

04

زورگیری موجب درآمدزایی می شود و دعوا هم به شهرت کاربر می افزاید، اما آن ها هم پرونده کاربر را قطورتر و سنگین تر می کنند. باید دقت داشت که سیاه شدن پرونده در روند آزادی مشروط بازیکن تأثیر مستقیم و منفی خواهد داشت. از این رو،باید با احتیاط بیشتری آن ها را انتخاب کرد.
یکی از مهمترین استراتژی ها برای بقا، یادگیری انواع خلاف هاست! به طور مثال،برای در امان ماندن از آزار و اذیت گروه های خلافکار حاکم بر بخش های مختلف زندان، کاربر باید ابتدا از هر طریق ممکن قابلیت های فردی خود (که همان یادگیری انواع خلاف ها هست) را گسترش دهد و بعد به دلخواه در آزمون ورودی یکی از گروه ها شرکت کرده و در صورت قبولی به عضویت آن ها درآید. فقط در این صورت است که اعضای گروه از او درمقابل زورگویی های سایر گروه ها محافظت خواهند کرد و این اتفاق به معنای بقا در زندان است.
در روند روزانه بازی، لازم است تا کاربر کارهایی را به صورت روتین انجام دهد. اموری مانند پرسه در شب و روز، استحمام، رفتن به سالن غذاخوری، انجام کار اجباری و خواب در سلول چندنفره،بخشی از کارهای هر روزه کاربر را تشکیل می دهند که چگونگی مدیریت انجام آن ها در مجموع، سرنوشت کار را تعیین می کند.
شکست در درگیری با سایر زندانیان و زخمی شدن، تحقیر در روبرو شدن با افراد زورگو، کم خوابی، محکومیت در سلول انفرادی و... از جمله رویدادهایی هستند که در صورت عدم مدیریت منطقی می توانند کاربر را با خطر جدی مرگ در زندان روبرو کنند. به همین دلیل،کاربر باید با جمع آوری پول و اعتبار و پرهیز از درگیری، همواره به این فاکتورها توجهی ویژه داشته باشد.
برای کسب درآمد، می توان از کارهایی مانند زورگیری، فروش مواد، انجام مأموریت برای باندهای خلاف یا نگهبانان زندان استفاده کرد. البته ابتدا لازم است تا مهارت و انجام این امور فرا گرفته شود.

05

خواب و تغذیه مناسب هم می توانند کمبود جان و انرژی را جبران کنند و دیدن تلویزیون، موفقیت در انجام مأموریت ها و غلبه بر زورگویان هم میزان شادی را بالا می برند.
در هر بخش از زندان، گروه های مختلف اقدام به فروش اجناسی می کنند که می توانند در بهبود شرایط کاربر در زندان مفید باشند یا او را در فرار از زندان کمک کنند. به همین دلیل داشتن پول در زندان بسیار مهم و حیاتی است. پول می تواند روابط کاربر با همه افراد موجود در زندان و بیرون آن (نگهبان و زندانی، وکیل، اعضای خانواده و...)را به شکل خارق العاده ای حسنه کرده و تضمینی برای آزادی بی دردسر باشد.
مثلاً کاربر می تواند با باج دادن به نگهبان ها، آن ها را خریده و بدون هیچ مشکلی اقدام به جنایت کند. همچنین می تواند رأی آن ها برای گزارش به رئیس زندان در هنگام درخواست عفو مشروط را خریداری کند.
اما اگر پول ندارید، نگران نباشید. جاپلوسی و پاچه خواری هم می تواند تا حد بسیار زیادی اوضاع را به نفع شما تغییر دهد!
باید به این نکته مهم همواره توجه داشت که اگر کاربر از برقراری تعادل رفتاری در زندان غفلت کند،ممکن است شخصیت تحت کنترل وی یا در اثر افسردگی اقدام به خودکشی کرده یا از فرط ضعف و بیماری جان خود را از دست دهد.
کاربر در این بازی از آزادی عمل نسبتاً بالایی برخوردار است. می تواند با تقویت قدرت های خود و خرج پول های هنگفت، طی توطئه ای رئیس گروه های خلاف کار را از پای درآورده و کنترل گروه را در دست بگیرید (این کار را می توان با هر چهار گروه انجام دهید). البته با این کار، مدت زمان حبس خود را طولانی تر خواهد کرد.

06

برای رهایی از زندان هم آزادی عمل بالایی وجود دارد و راهکارهای متنوع و خلاقانه ای در نظر گرفته شده اند:
الف- آزادی مشروط:
درصورتی که کاربر پول و اعتبار کافی داشته باشد، می تواند با استخدام وکیل آن را درخواست کند. درواقع این امکان فقط برای زندانیان پولدار فراهم است و به نوعی کاربران را به جمع آوری پول و کسب درآمد تشویق می کند. برای موفقیت در استفاده از عفو مشروط باید چندین کار مهم انجام شود:
1- دادن باج و رشوه به نگهبان ها و برقراری ارتباط بسیار دوستانه با آن ها!
2- انجام کارهای روزانه (بیگاری) به بهترین شکل و در بیشترین زمان.
3- دوری از درگیری با افراد مختلف (عضویت در یک گروه خلافکار).
4- خبرچینی برای رئیس زندان (بازی در نقش جاسوس دوجانبه).
5- عدم عضویت در گروه های خلاف (فقط برای افرادی که قدرت بدنی بالایی دارند و یا قاتلان جانی این امکان وجود دارد).
6- انجام کارهای مثبت (برقراری ارتباط دوستی با سایر زندانی ها، انجام مأموریت های شخصی برای افراد مختلف).
ب- اتمام زمان محکومیت:
برای موفقیت در این مدل باید چندین کار مهم انجام گیرد:
1- در حالت تعادل نگه داشتن فاکتورهای مهم حیاتی مانند جان، شادی و سلامتی.
2- عضویت در یک گروه خلافکار به منظور محافظت از خود.
3- بالا بردن قابلیت های فردی.
4- ایجاد روابط حسنه با بیشترین تعداد زندانیان.
پ- فرار از زندان:
برای موفقیت در این مدل باید چندین کار مهم انجام داد:
1- برقراری رابطه دوستی با افراد مختلف با قابلیت های بالا.
2- برقراری رابطه دوستی با زندانیان هم سلولی و همکار.
3- خرید و یا دزدی آیتم های لازم برای حفر تونل.
4- داشتن نقشه فرار.
5- خرید نگهبان ها یا کشتن آن ها.
6- استفاده از حیواناتی مانند موش برای کندن تونل.
7- بالا بردن سطح روابط با پزشکان برای فرار از بهداری.
8- بالا بردن سطح روابط با سرآشپز برای فرار از رستوران.
8- داشتن همدست در خارج از زندان.

07

پس از آزادی از زندان، پرونده ای برای کاربر ایجاد می شود و در آن کل سوابق و عملکرد وی در زندان ثبت می شود. بدین ترتیب، کاربر می تواند با بررسی نحوه عملکرد خود، میزان موفقیت خود را سنجیده و برای انجام مجدد بازی (با همان شخصیت یا شخصیتی جدید) برنامه ریزی درستی داشته باشد.
می بینید که چطور با یک بازی ساده و به ظاهر سرگرم کننده، مخاطب را با حال و هوای حاکم بر زندان ها آشنا کرده و با آموزش روش های مختلف بقا! روح خلاف را در وی زنده می کنند؟ آیا با وجود همه این شواهد انکار ناپذیر، باز هم می توان به بازی های رایانه ای فقط به عنوان یک سرگرمی صرف نگاه کرد و ساده از کنار آن گذشت؟
آیا جایز نیست که در انتخاب سرگرمی خود کمی حساس باشیم و اجازه ندهیم به هر قیمتی ما را سرگرم کنند؟


- لینک کوتاه این مطلب

» محمود بلالی / vgpostmortem.ir
تاریخ انتشار:6 خرداد 1394 - 20:43

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد