رویکرد پایگاه‌های اطلاع‌رسانی غرب درباره مهدی موعود

(بسم الله الرحمن الرحیم)

توجه غرب به موضوع مهدویت تا چندی پیش محدود به جوامع علمی بود و به طور ویژه بستر عمومی غرب به موضوع مهدویت توجه چندانی نشان نمی‌داد، با ظهور انقلاب اسلامی ایران، توجه غرب دوباره به سمت و سوی علل و عوامل این انقلاب معطوف گشت.


فضای مجازی یکی از رسانه‌های نوظهور است که به دلیل ضریب نفوذ بالا، جذابیت و سرعت انتقال اطلاعات مورد بهره‌برداری بسیاری قرار می‌گیرد. مفهوم منجی‌گرایی به سبب مورد سؤال بودن و نیز جذابیت برای مخاطبان، از نگاه رسانه‌های مختلف به ویژه رسانه‌های غربی دور نمانده است. در همین راستا مهدویت (منجی‌گرایی اسلامی) در سالیان اخیر توجه بسیاری به خود جلب کرده و رسانه‌های مختلف غربی در قالب‌های گوناگون خبری، تحلیلی، گزارشی و یا مستند به این موضوع پرداخته‌اند، حجت‌الاسلام زهیر دهقانی آرانی از کارشناسان مرکز تخصصی مهدویت در خصوص «رویکرد پایگاه‌های اطلاع‌رسانی غرب درباره موعود شیعه» این چنین می‌نویسد:

*روش‌های نوین اطلاع‌رسانی مجازی

با گسترش فناوری در سطح جهان، شیوه اطلاع‌رسانی اشکال جدیدی به خود گرفته است. اگر در زمانی نه چندان دور اخبار و گزارش‌ها با تأخیری چند خود گرفته است. اگر در زمانی نه چندان دور اخبار و گزارش‌ها با تأخیری چند روزه و گاه چند ماهه به صورت مکتوب منتقل می‌شد، امروزه اخبار و تحلیل‌ها در زمانی بسیار کوتاه از طریق شبکه‌های متعدد ماهواره‌ای و اینترنتی در سطح جهان مخابره می‌شود. این تأثیر تا بدان جا بوده که حتی برخی شیوه‌های قدیمی اطلاع‌رسانی منسوخ شده و بنگاه‌های خبررسانی مجبور به کارگیری ابزارهای جدید شده‌اند. از میان ابزارهای نوظهور اطلاع‌رسانی، اینترنت جایگاهی ویژه و برجسته داشته و علی‌رغم نوپا بودن گستره استفاده‌ای به وسعت جهان یافته است. دلایلی که استفاده از اینترنت به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای اطلاع‌رسانی در عرصه جهانی را باعث شده‌اند عبارتند از:

در دو سده اخیر جهان غرب به موضوع مهدویت و جایگاه ‌آن در اسلام و میان مسلمانان توجه خاص نشان داده است. دلیل این توجه معمولاً به دو امر بازگشت داشته است؛ اول واقعه‌ای تاریخی که توجه حکومت‌ها یا جوامع علمی غرب را به این مفهوم و مفاهیم مرتبط با آن جلب کرده، دلیل دوم هم موج حاصل از اوج‌گیری علاقه دانشمندان غربی به شرق و مردمان آن بوده است

-سرعت اطلاع‌رسانی بالا: اخبار و تحلیل‌ها در کمترین زمان در عرصه وب قابلیت انتشار دارند.

-قابلیت دسترسی وسیع: هر فرد در هر جای جهان به صرف اتصال به شبکه پهناور جهانی امکان دسترسی به سایت‌ها را دارد. این امکان هم برای مخاطبان اخبار و هم برای خبرنگاران و تهیه‌کنندگان محتوا، بستر تبادل گسترده اطلاعات را فراهم می‌سازد.

-چند رسانه‌ای بودن: با امکان رو به گسترش و فناوری‌های جدید، اخبار و گزارش‌ها در شکل‌های مختلف داده‌ای همچون متنی، صوتی، تصویری، ویدئویی و ... قابلیت عرضه دارند.

-ماندگاری در درازمدت: خبرها و گزارشات تولید شده در زمانی طولانی در عرصه وب باقی مانده و قابلیت دسترسی دارند.

-هزینه پایین: بسیاری هزینه‌های تولید و پخش خبر با اینترنت حذف می‌شود.

-همگونی ابزار با اهداف: با گستردگی وسیع ابزارهای کنونی در فضای مجازی، اهداف موردنظر به سادگی قابل دستیابی است.

-بستری مناسب برای پخش اخبار تأیید نشده (شبهه و شایعه‌پراکنی و فریب)

مورد اخیر ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد. عرصه اینترنت علیرغم گستره وسیع و سرعت بالا، می‌تواند بستری مناسب برای انتشار اخبار و گزارش‌های نادرست هم باشد. دلیل این امر هم این است که در بستر اینترنت فیلتری جهت صحت‌سنجی مطالب انتشار یافته وجود ندارد و بنابراین ممکن است خبری نادرست یا تحریف شده به راحتی در سطح وسیعی توزیع و پخش شود. روشن است که پس از انتشار یک خبر اصلاح و حذف آن کاری سخت و گاه غیرممکن است. این نکته عملاً باعث شد نتوان به این ابزار مفید،‌ جنبه‌ای علمی و قابل اتکا داد و شاید به همین دلیل باشد که اینترنت هنوز جایگاه قابل اعتمادی به عنوان منبع دقیق اطلاعاتی پیدا نکرده است.

*نگاهی تاریخی به توجه غرب به مهدویت

در طول تاریخ به ویژه دو سده اخیر جهان غرب به موضوع مهدویت و جایگاه ‌آن در اسلام و میان مسلمانان توجه خاص نشان داده است. دلیل این توجه معمولاً به دو امر بازگشت داشته است؛ اول واقعه‌ای تاریخی که توجه حکومت‌ها یا جوامع علمی غرب را به این مفهوم و مفاهیم مرتبط با آن جلب کرده است. دلیل دوم هم موج حاصل از اوج‌گیری علاقه دانشمندان غربی به شرق و مردمان آن بوده و در این زمینه برخی دانشمندان غربی را به سمت و سوی ادیان شرق از جمله اسلام کشانده و علاقه‌مندان را در این حیطه وارد کرده است. ماحصل این توجه کتاب‌های چندی است که مستشرقین به طور مستقل و یا در ضمن کتب دیگر در زمینه مهدویت در اسلام منتشر کرده‌اند.

به عنوان مثال می‌توان به جریان محمد احمد سودانی و قیام وی در سال 1885 م - 1302 ه.ق اشاره کرد، این واقعه که در شمال آفریقا و در میان مناطق مستعمره کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، توجه اروپاییان را به موضوع مهدویت کشانید تا بدانجا که دانشگاه سورین فرانسه جیمز دارمستتر محقق شرق‌شناس خود را مأمور کرد تحقیقی در این عقیده انجام دهد و ماحصل سخنرانی‌ها و مقالات وی در این موضوع در کتاب «The فطرةالله التی فطر الناس علیها Mahdi, Past & Present» به چاپ رسید.

در فیلم «نوستراداموس، مردی که فردا را دید» که تنها یک سال پس از وقوع انقلاب ساخته شد، اسلام و به ویژه رهبر اسلامی که خلافتی جهانی را به وجود می‌آورد، فردی خونریز و دشمن بشریت معرفی می‌شود

البته علاقه و توجه غرب به موضوع مهدویت تا چندی پیش محدود به جوامع علمی بود و به طور ویژه بستر عمومی غرب به موضوع مهدویت توجه چندانی نشان نمی‌داد. با ظهور انقلاب اسلامی در کشور ایران، توجه غرب دوباره به سمت و سوی علل و عوامل این انقلاب معطوف گشت و در این میان بحث مهدویت به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در این موضوع مطرح شد. از آنجا که غرب با ظهور انقلاب اسلامی در ایران منافع خود را در خطر می‌دید درصدد برآمد، اولاً از صدور آموزه‌های عقیدتی و انقلابی ایران به خارج از مرزها خودداری کند و ثانیاً این آموزه‌ها را تهدیدی مهم برای غرب و حتی کل جهان نشان دهد. برای اثبات این کلام کافی است نگاهی به فیلم «نوستراداموس، مردی که فردا را دید» بیندازیم. در این فیلم که تنها یک سال پس از وقوع انقلاب ساخته شد، اسلام و به ویژه رهبر اسلامی که خلافتی جهانی را به وجود می‌آورد، فردی خونریز و دشمن بشریت معرفی می‌شود.

این روند همگام با گسترش رسانه‌های ارتباطی در سطح جهان ادامه یافت تا آنکه همزمان با جریانات اسلام‌ستیزی در سال‌های اخیر به ویژه پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 شکل جدیدی به خود گرفت. در این سال‌ها ما با نمایش شکل جدیدی از اسلام در میان طالبان و گروه القاعده در سطح جهان مواجه می‌شویم که اسلامی خشن، متعصب، بی‌روح و مخالف‌ستیز را به عنوان نماد حقیقی اسلام به جهانیان عرضه می‌کند.

جالب است این روحیات که بر هر مخالفی حکم مرگ جاری می‌کند، پرچم سیاه را به عنوان علامت لشگر پیشگام مهدی، منجی آخرین مسلمانان علم می‌کند و رهبر خود را به عنوان نمایی از آن شخصیت والا معرفی می‌کند، اگر ما به فرض نتوانیم و یا نخواهیم ایجاد و قدرت گرفتن چنین گروهی را به دست غریبان بدانیم، نمی‌توانیم بر این واقعیت چشم خویش را ببندیم که نمایش این گروه کوچک به عنوان نماد تمامی مسلمانان در رسانه‌های غربی بدون قصد و غرض نبوده است.

در سال 2005 همزمان با برخی تحولات سیاسی و تشکیل دولت جدید در ایران، ما با نگاه جدیدی به مقوله مهدویت در غرب مواجه می‌شویم. علت این توجه سخنرانی رئیس جمهور ایران در سازمان ملل در آن سال‌ها و پرداختن گسترده به مهدویت و منجی‌گرایی از آن تریبون بوده است. با توجه به مطرح شدن این واژه در سطحی جهانی رسانه‌های غربی باب جدیدی برای معرفی این مفهوم با رویکردی خاص به مخاطبان خود بر می‌آیند که ما ادامه این روند را به طور متعدد در سالیان اخیر نیز مشاهده می‌کنیم. این روند پس از ظهور جریانات بیداری اسلامی در خاورمیانه و به ویژه پس از رخدادهای سوریه شکل خاص‌تری نیز به خود گرفته است. شاید بدون اغراق بتوان گفت فارغ از شیوه طرح این مبحث در زمان حاضر، هیچگاه چنین توجهی در سطح جهان به مفهوم منجی‌گرایی اسلامی و مهدویت نشده است.

*بررسی نمونه‌ها

نمونه‌های بسیاری برای موارد ذکر شده در بالا در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی غرب در سالیان اخیر وجود دارد که ذکر و تحلیل تمامی آنها مجالی وسیع می‌طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است. بنابراین مناسب است با دسته‌بندی شیوه‌های نمایش و تبلیغ منجی‌گرایی اسلامی در این پایگاه‌ها، در ذیل هر دسته نمونه‌هایی ذکر شود و بقیه موارد به مجالی دیگر موکول گردد.

الف- معرفی نادقیق:

در این شیوه رسانه بر آن است در موضوعی که برای مخاطب نامانوس و جدید است، اطلاعاتی ارائه کند. اگر چه اصل کار مطلوب و از وظایف رسانه‌هاست ولی معمولاً دو عامل سبب می‌شود این اطلاعات چهره دقیقی مفهوم مورد بحث را به نمایش نگذارند.

1. منابع اطلاعاتی که رسانه برای شناخت و معرفی مفهوم جدید به آن رجوع کرده و اطلاعات خود را به آن اسناد داده است،‌از نظر دقت، صحت و اعتبار حائز اهمیت بالایی است. طبیعی است بدون استناد به منابع دقیق و دست اول نمی‌توان انتظار ایجاد تصویری صحیح از موضوع ارائه نمود.

2. نگاه و عقیده نویسنده، تهیه‌کننده و دیگر عناصر رسانه در تهیه اطلاعات در موضوع مورد نظر اهمیت بسیاری دارد. اگر چه در روند اطلاع‌رسانی پیش‌فرض‌ها و ذهنیت نباید در شناخت و معرفی مفهوم دخیل باشند، ولی معمولاً چنین نیست و دیدگاه تولیدکنندگان در روند اطلاع‌رسانی تأثیرگذار است.

مثالی که در این قسمت ارائه می‌شود مربوط به سایت‌های دائرةالمعارف‌های معروف آنلاین همچون ویکی‌پدیای انگلیسی و یا بریتانیکاست، دائرةالمعارف ویکی‌پدیا که در میان دائرةالمعارف‌های تحت وب رتبه نخست از نظر مخاطبان را داراست، در ذیل واژه «Mahdi» و ضمن مقاله‌ای نسبتاً طولانی به معرفی این مفهوم می‌پردازد. در این دائرةالمعارف واژه «مهدی» مفهومی آخرت‌شناختی و از پیشگویی‌های اسلام معرفی شده که در 7 یا 9 یا 19 سال پیش از روز قیامت به همراه عیسی ظهور می‌کند و جهان را از بی‌عدالتی و بدیها و حکومت‌های ستمگرانه پاک می‌کند. همچنین به اهمیت و پایه‌ای بودن این عقیده نزد شیعه و ارتباط آن با امام دوازدهم شیعه اشاره می‌شود. پس از آن در بخش‌هایی مجزا عقاید فرقه‌های مختلف اسلامی در مورد مهدی را شرح می‌دهد. در ارائه دکترین شیعه در باب مهدویت، به اساسی بودن این عقیده نزد شیعه اذعان می‌شود و در ادامه به نقل از موژان مؤمن به رایج‌ترین علائم اشاره شده برای ظهور مهدی(عج) نزد شیعه اشاره می‌شود که عبارتند از:

-تقابل و جنگ مهدی(عج) با مسلمانانی که تنها در ظاهر مسلمانند، ولی در واقع پایبندی به احکام و قوانین اسلامی ندارند.

-وقوع دو مرگ سرخ (خونریزی) و مرگ سفید (بلا و مرض) پیش از ظهور مهدی(عج) که دو سوم مردم جهان را هلاک می‌کند.

-ظهور دجال تک چشم، سفیانی و یمانی

-وقوع جنگی بزرگ در سوریه و نابودی آن

-وقوع مرگ و ترس در عراق و نیز ظهور آتش در آسمان

مدعیان مهدویت نیز بخش مهمی از این مقاله را تشکیل داده است که در این بخش به معرفی معروفترین افرادی که تحت این نام در جهان اسلام ظهور کرده‌اند، می‌پردازد.

در دائرةالمعارف بریتانیکا نیز «مهدی» را مفهومی آخرت‌گرایانه در اسلام می‌داند و در توصیف آن می‌نویسد:

«مهدی» اشاره به نجات‌بخشی مسیحایی می‌کند که جهان را از عدالت و انصاف پر می‌کند، مکتب صحیح را اعاده می‌کند و عصر طلایی 7 یا 8 یا 9 ساله در پایان جهان را راهبری می‌کند. قرآن (کتاب آسمانی مسلمانان) به او اشاره نکرده و اغلب در روایات غیرقابل اعتماد که از پیامبر اسلام نقل شده،‌ به وی اشاره شده است. اگر چه در میان اهل سنت به ویژه متکلمین سنتی آن‌ها سؤالاتی در مورد مهدی مطرح شده ولی این عقیده، باوری اساسی نزد شیعه محسوب می‌شود، به نظر می‌رسد باور مهدویت در همان سده‌های نخستین پس از ظهور اسلام (قرن 7 و 8 میلادی) در میان پریشانی و تسلسل مکاتب و شورش‌های سیاسی پیشرفت کرده باشد.

از دید نویسنده این مقاله در دائرةالمعارف بریتانیکا، اعتقاد به مهدی در زمان‌های بحرانی مورد تأکید و توجه بیشتری قرار گرفته و از آنجایی که مهدی اعاده‌کننده قدرت سیاسی و طهارت مذهبی اسلام دانسته می‌شود، انقلاب‌های اجتماعی بسیاری در جوامع اسلامی از این عنوان برای خود بهره برده‌اند.

در نقد و تحلیل مطالب فوق که در منابع مرجع دیگر نیز قابل مشاهده و پیگیری است، نکات زیر قابل توجه و تأمل است:

1- ارجاع بسیاری از مقالات فوق به منابعی بر می‌گردد که نه توسط شیعیان و حتی مسلمانان بلکه توسط مستشرقین و روشنفکرانی نگاشته شده که نگاه خاص و مغرضانه در نوشتار آن‌ها هویداست، به عنوان بخش اسلام در لغتنامه مذاهب آکسفورد را اسقف سابق اورشلیم مدیریت می‌کند و یا بسیاری مقالات را در حیطه شیعه‌شناسی در دائرةالمعارف از جمله بریتانیکا و دائرةالمعارف جهان اسلام مدرن، دکتر موژان مؤمن-که پزشکی بهایی است و با دانشگاه آکسفورد انگلیس همکاری می کند- می‌نگارد، این نکته بسیار حائز اهمیت است که غرب با چه عینکی به معارف اسلامی و شیعه نگاه می‌کند.

2-عدم ارائه مفاهیم اساسی در زمینه مهدویت و یا ارائه ناصحیح مطالب اساسی و در مقابل ارائه مطالبی بی اهمیت نکته دیگری است که در این مقالات به طور واضح دیده می‌شود، به عنوان مثال کافی است به مواردی که به عنوان علائم ظهور امام مهدی(عج) در ویکیپدیا اشاره شده و یا تأکید هر دو دائرةالمعارف به مدعیان مهدویت توجه شود.

3-مقاله ویکیپدیا گرچه جامع‌تر به بحث مهدویت نگریسته، ولی از چند منظر قابل تأمل است:

اول آنکه بسیاری از قسمت‌های مقاله -به ویژه مواردی که قابل بحث هستند- به صورت گذرا و با کمترین ارجاع بیان شده است که از آن جمله می­‌توان به مدت زمان حکومت حضرت، شیوه قیام، علائم ظهور و ... اشاره کرد. در درجه دوم دیدگاه شیعه در این مقاله به صورتی افسانه­‌ای و اسطوره­‌ای معرفی شده است، به طوری که کمتر کسی با خواندن دیدگاه شیعه به طرف آن جذب شده و آن را حقیقی می­‌انگارد.
4- مقاله بریتانیکا از جهت گستردگی، ارجاعات و صحت مطالب درجه‌ای به مراتب ضعیف‌تر دارد و همان گونه که دیده می­‌شود بیش از آنکه به اصل باور مهدویت پرداخته شود، به مدعیان و قیام‌های صورت گرفته بر اساس این عقیده تأکید شده است و حتی اصل عقیده با ذکر عبارت «عدم اشاره قرآن و روایات معتبر به مهدی» مورد تشکیک واقع شده است.

لازم به ذکر است نمونه‌های فوق از آن جهت از دائرةالمعارف‌ها انتخاب شد که معمولاً رجوع اولیه هر محقق ناآشنا به مفاهیم،‌به این منابع و سایت‌ها است و طبیعی است نگاه این نوشته‌ها به مفاهیم در ذهن مخاطب نقش خواهد بست،‌متأسفانه ضعف دو مورد ذکر شده در ابتدای این بخش عدم ارجاع به منابع دست اول و دخالت عقاید نویسندگان در معرفی مفهوم در مثال‌های ذکر شده مشهود است.

ادامه دارد...



- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:5 تیر 1394 - 5:17

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد