اختلاف امام حسین با یزید فقط سیاسی بوده! + فیلم

وی بدلیل سواد پایینش همواره اظهارات سخیف و مضحکی می کند تا جایی که بین مخاطبان به عنوان یک کمدین و گوینده سخنان خنده دار معروف شده است تا یک عالم!

اخیرا این به اصطلاح عالم وهابی، اظهاراتی را در مورد واقعه عاشورا کرده و مدعی شده: "هدف قیام [امام] حسین [علیه السلام] برای نجات اسلام نبوده چون اسلام وجود داشته است"

وی که کارشناس شبکه وهابی کلمه نیز می باشد پارا فراتر گذاشته و با پسر عمو خواندن یزید با امام حسین علیه السلام مدعی می شود: "یزید و امام حسین علیه السلام در مورد اسلام هیچ اختلافی نداشتند و اختلافشان در پیاده کردن اسلام بود/ امام حسین و یزید دو پسر عمو بودند که اختلافشان سیاسی بوده و بر سر اسلام نبوده است!!!"

اظهارات این فرد وهابی نیازی به جواب ندارد اما برای روشن شدن انحراف عقاید این گروه افراطی و تفاوت دیدگاهشان با اهل سنت و الجماعت نگاهی به نظر علمای اهل سنت و کتب معتبرشان در مورد یزید و قیام امام حسین علیه السلام می اندازیم:

«ابوالحسن اشعري» در کتاب «مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين»، ص 45 :
«چون ستمگري يزيد از حد گذشت امام حسين ـ عليه‎السلام ـ با ياران خود عليه بيداد او قيام كرد و در كربلا به شهادت رسيد.»

«ابوفلاح حنبلي» در کتاب «شذرات الذهب من اخبار من ذهب»، ج 2، ص 67 :
«شانزده تن از اهل بيت امام حسين ـ عليه‎السلام ـ كه در آن روزگار كسي همانند آنها نبود همراه او به شهادت رسيدند. خدا انجام دهنده آن را بكشد و خوار گرداند هر آن كس را كه بدان امر كرد و رضايت داد.»

ابن خلدون در کتاب ابن خلدون، مقدمه، ترجمه محمد پروين گنابادي، تهران مركز انتشارات علمي فرهنگي، چاپ 4، سال 1362، ج1، ص417 :
«اين عمل يزيد يكي از اعمالي است كه فسق او را تأكيد و تأئيد مي كند و حسين در اين واقعه شهيد و در نزد خدا مأجور است و عمل او بر حق و از روي اجتهاد است.»

کفر یزید
کار جنایت یزید به جایی رسیده که اکثر اهل سنت به کفر او تصریح کرده اند و دلیل کفر او را علاوه بر واقعه دردناک حره به نقل سبط بن جوزی در کتاب ینابع الموده / ص ۲۳۵ اینگونه نو شته اند که «هنگامیکه رأس شریف حسین رضی الله عنه نزدش آوردند ، اهل شام را جمع کرد و شروع کرد به زدن آن راس شریف با خیزران و این اشعار را می خواند : لیت اشیاخی ببدر شهدوا لعبت هاشم والملک فلا خبر جاءولا وحی نزل»

جهت طولانی نشدن مطلب به همین چند نمونه بسنده می کنیم. مطابق آنچه در منابع اهل سنت آمده، ديدگاه اكثريت مورخان و نويسندگان اهل سنت در رابطه با قضاياي كربلا و شهادت امام حسين ـ عليه‎السلام ـ همان طور كه بيان شد، تأييد حركت امام حسين ـ عليه‎السلام ـ و تخطئه اقدامات يزيد مي باشد. اين گروه يزيد را فردي ظالم، بزه كار و قاتل امام حسين ـ عليه‎السلام ـ مي دانند و برخي حتي معاويه را هم مقصر مي دانند. که در این بین وهابیون که همیشه ساز مخالف می زنند اگرچه انتقاداتی را به یزید وارد می کنند اما بدنبال توجیه عملکرد او در واقعه خونین کربلا هستند!
 

علاوه بر مطالب بالا، امام حسين(ع) نابودی بدعت هاي ايجاد شده را نيز امري ضروري مي داند، آنجا كه پس از ورود به مكه نامه اي به سران قبائل بصره فرستاد و طي آن چنين نوشت:
".... در شرايطي قرار گرفته ايم كه سنت پيامبر به كلي از بين رفته و بدعت ها زنده شده است "  و کلام آخر اینکه امام حسین علیه السلام هدف از قیام خود را اینطور معرفی میفرماید: «وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي صلی الله علیه وآله و سلم»  حال باید از این فرد وهابی پرسید که آیا این بدعت ها و ضرورت اصلاح آن خارج از دستورات اسلام است یا صرف یک مسأله ی سیاسی است؟!