چرا یوگا «عرفان کاذب» است/ ردپایی از تفکرات یوگا در عرفان حلقه

(بسم الله الرحمن الرحیم)

در عرفان حلقه عبارت تسلیم بودن به این معنا که شخص بدون مقاومت خود را در اختیار فرادرمانگر قرار دهد. طاهری در این‏ باره می‏‌گوید: تنها شرط حضور در حلقه‏ وحدت، شاهد بودن است... تسلیم بودن، تنها شرط تحقق حلقه‏ مورد نظر است!


در بررسی و تحلیل آموزه‌های هر دین یا فرقه باید ابتدا به بررسی مبانی و پیش فرض‌های آن پرداخت، برای شناسایی بهتر آموزه‌های فرقه «عرفان ضاله حلقه» نیز لازم است، به بیان مبانی فکری این فرقه بپردازیم، با مطالعه آثار مکتوب و شفاهی عرفان حلقه درمی‌یابیم که این فرقه نیز مطالبی را از ادیان مختلف و همچنین فرقه‌های انحرافی برای مبانی و پیش فرض‌های خود انتخاب کرده است، محمد علی طاهری با تصریح به التقاطی بودن مبانی فرقه خود می‌گوید:

«ادیان، یک سلسله دروس، پله پله با هم هستند و جدا شدنی نیستند، علتش را هم من متوجه شده‌ام؛ یعنی مثل یک چیز می‌ماند که دامنه‌دار است؛ ولی نویسنده‌ها متفاوت هستند، بدون درک عهد عتیق، {فهم} عهد جدید امکان ندارد و بدون درک آن، درک این امکان ندارد، حالا إن‌شاءالله این را در یک جایی جداگانه مطرح می‌کنیم؛ اما من یک مطلبی می‌خواهم بگویم، من امروز به این نتیجه رسیده‌ام که یک عده‌ای به من خبر داده‌اند که ما مطلب شما را با عرفان یهودی کابالا انطباق داده‌ایم. عجیب است! شاگردان کلیمی ما گفته‌اند، به طرز عجیبی دریافت‌های شما با عرفان کابالا می‌خواند، مسیحی‌ها هم یک طوری همین را گفته‌اند؛ شما فکر نکنید که مسلمان‌ها فقط می‌خواهند با قرآن تطبیق بدهند، مسیحی می‌خواهد برود با انجیل تطبیق بدهد و کلیمی می‌خواهد با عهد عتیق انطباق بدهد، ما خودمان را نگاه نکنیم؛ ما داریم یک حرف می‌زنیم که از اول، این، انسان‌شمول است، توجه فرمودید؟! من ایمان دارم دریافت‌ها و مطالب با کتب مقدس در تضاد نخواهد بود، حالا ما با قرآنش را انجام بدهیم، دیگران هم با کتب دیگر انجام بدهند؛ اما شما بدانید که به نظر من کتب مقدس، جلد یک، دو، سه هستند که از هم جدا نیستند».

بنابر گفته‌های رهبر این فرقه آموزه‌های او از ادیان مختلف یهودی، مسیحی و .... برگرفته شده و از همین روی در ادامه به بررسی مبانی او که از ادیان مختلف گرفته شده است، می‌پردازیم:

 

 

*یوگا

به عقیده هندوها، دستیابى به حقیقت یا اتحاد با خداى توانا از طریق یوگا یعنى یوغ نهادن حاصل مى‌شود. یوگا با ریاضت‏‌هاى سخت و طاقت‌فرسا و معمولاً با نشستن آرام و پیوسته به شکل چهار زانو و همراه با تأمل صورت مى‌گیرد... .

کلمه یوگا از ریشه یوگ یا یوج، واژه‏‌ای سانسکریت است. یوگا یعنی ملحق شدن یا یکی شدن، یوگا به عنوان یک ورزش ذهنی - بدنی معرفی شده، معمولاً افکار عمومی آن را صرفاً ورزش تصور می‏‌کنند؛ اما با توجه و تعمق بیشتر دانسته می‏‌شود که اساس آن، تأثیر معنویت‏‌های کاذب بر ذهن است و با این توجه، چهره‏ واقعی یوگا در قالب معنویت یا عرفانی انحرافی آشکار می‌شود، آشنایی با یوگا در مراحل اولیه به صورت حرکات جسمی و در مواردی با هدف لاغری یا زیبایی اندام صورت می‌گیرد، اما «در حقیقت تعالیمی سرّی است که سینه به سینه منتقل شده است».

بنابراین آنچه در کتاب‏‌ها یا در مراکز عمومی به صورت علنی آموزش داده می‏‌شود، همه‏ واقعیت یوگا نیست؛ بلکه کتاب‏‌ها و کلاس‏‌های گوناگون، نقطه‏ شروع و دروازه‏ ورود افراد به یک مرام سری و محرمانه هستند که واقعیت‏‌های آن را به راحتی نمی‌توان بازگو کرد، این موضوع به روشنی با اهداف متفاوتی که برای یوگا تعریف می‏‌شود، قابل درک است. آنچه در یوگا اهمیت دارد، آساناها یا وضعیت‏‌های بدنی که ورزش به نظر می‏‌رسند، نیست. پذیرش اینکه «قبول این‏ نکته که یوگا فقط ورزش بدنی است و برای چاقی و لاغری یا بدن‌سازی به کار می‌رود، کوته‌نظری است، آنچه در یوگا ورزش به نظر می‏‌رسد، مقدمه ورود به موضوعات دیگری است که هدف اصلی یوگا را در آن‏جا باید یافت. یکی از اساتید جهانی یوگا رمزهای رفتن به مراحل اصلی یوگا را چنین بیان می‏‌کند:

گه گاه می‌‏شنوم یا می‏‌بینم که بعضی بیماران قلبی با وجود دنبال کردن برنامه‏ یوگا، کنترل استرس و رژیم غذایی به نتایج مطلوبی دست نیافته‏‌اند. دردهای فقسه سینه، کلسترول و فشار خون آن‏‌ها هنوز بالاتر از حد طبیعی است. چرا این برنامه در مورد آن‏‌ها اثر نمی‏‌کند. موضوع تنها این نیست که ما یوگا کنیم یا حرکاتی را انجام بدهیم. بلکه حالت‏‌های یوگا، تنفس‏‌ها و مراقبه کردن تمرین‏‌هایی هستند که ما را به درون می‏‌برند و باید با مسائل بیرونی هماهنگ باشند. با این مسأله که ما چگونه با جسم و ذهن خود رفتار یا بدرفتاری می‏‌کنیم. یا با دیگران چگونه رفتار می‏‌کنیم؟ چگونه زندگی را می‏‌گذرانیم؟ آیا به ندای قلبمان گوش می‏‌دهیم یا نمی‏‌گذاریم پیام‏‌هایی که به ما می‏‌دهد شنیده شوند؟ قضاوت کردن دیگران می‏‌تواند منجر به بسته شدن دل‏‌های ما شود. حتی اگر کسی بزهکار، جانی و قاتل باشد، ما می‏‌توانیم کاری را که او انجام داده است محکوم کنیم و مجازات مناسبی برایش در نظر بگیریم، اما اگر عشق خود را از او دریغ بداریم و قلبمان را ببندیم، خودمان را هم مانند او تنبیه کرده‏‌ایم.

یوگایی که در حال حاضر معرفی می‌شود، پتنجلی یوگا است. هدف‌های مکاتب یوگا چندان با هم تفاوت نداشته و با وجود شیوه‏‌های مختلف در یوگا، آن‌ها به اصول مشترکی پایبند هستند، زیرا یک وحدت جوهری در میان مکاتب مختلف وجود دارد و تفاوت عمده‏ آن‏‌ها در تأکید بر موضوعی خاص است؛ البته در آن‌ها معرفت‏‌گرایی کمتر مشاهده می‏‌شود و بیشتر به ظاهرسازی بر مبنای شبه‏‌عرفان‏‌ها می‏‌پردازند، در این میان، اصول اخلاقی و کرامات انسانی فروریخته و به حداقل نزول و یا در مواردی سقوط می‏‌کند.

در یوگا تجسد یافتن خدایان در قالب انسان‏‌ها و ساختن مجسمه‏‌هایی از خدایان موضوعیت پیدا می‏‌کند؛ زیرا عشق ورزیدن به خدای متشخص راحت‏‌تر است. از این رو جنبش‏‌های بهکتی حول محور اواتاره‌ها یعنی انسان‏‌هایی که تجسد خدا پنداشته می‏‌شوند، شکل می‏‌گیرد.

نتیجه‏ پروسه‏ شکل‌گیری ذهن، به وجود آمدن کارما و نتیجه‏ اعمال و آرزوهاست که آدمی را دوباره به این دنیا می‏‌کشد و تولد‏های متوالی را رقم می‏‌زند. شکل‌گیری امیال موجب می‏‌شود که ذهن از تصاویر دنیوی و آرزوهای مادی پر شود و همین ذهن و کارمای انباشته شده در آن، خلق شدن جسمی دیگر و روی‏ دادن تولدی دوباره را در دنیای رنج‌بار در پی دارد، مفهوم کارما اولین بار در اتهروه ودا ظاهر شد و در سایر منابع هندویی ادامه پیدا کرد.

مسأله‏ نجات و رهایی از تناسخ در یوگا به مسائل اخلاقی مربوط می‏‌شود. موضوع این است که اگر کسی به توقف ذهن نزدیک شود، دیگر کارمایی برایش ذخیره نمی‏‌شود، در این صورت ممکن است به هر کاری دست بزند، بدون این‏که پیامدهایی داشته باشد، فرد متولد از تمرکز، از تأثیرات رهاست.

*تفویض و تسلیم

در عرفان حلقه عبارت تسلیم بودن یا شاهد بودن به این معنا است که شخص بدون مقاومت و پیش داوری خود را در اختیار فرادرمانگر قرار دهد. طاهری در این‏ باره می‏‌گوید: «تنها شرط حضور در حلقه‏ وحدت، شاهد بودن است... تسلیم بودن، تنها شرط تحقق حلقه‏ مورد نظر است».

در یوگا نیز به این مطلب تصریح شده است آن‏جا که در کتاب پرانا آمده است:

داشتن یک ذهن نظاره‌گر جهت بازرسی یک عامل مهم تلقی می‌گردد، ذهن نظاره‌گر چیست؟ ... ما هیچ چیز به جز یک ذهن بی‌تفاوت برای کار کردن نیاز نداریم، هر گاه که ذهن بی‌تفاوت بوده و هیچ‏ گونه ادراکی نداشته باشد، میزان دقّت اسکن کردن ما بسیار بالا می‌رود، حس کردن به خودی خود هیچ‏گونه معنایی ندارد، تنها یک بازرسی بی‌طرفانه از واقعه‌ای است که در آن لحظه پیش آمده است... .

*روح و شعور کیهانی

یکی از اصول مسلم زیربنایی طاهری بحث شبکه شعور کیهانی است و چنان‏که پیش از این آمد همه‏ اهداف در حلقه به شعور کیهانی پایان می‏‌یابد که همچون روح واحدی، درمان تمام بیماری‏‌های جسمی و روحی افراد را در خود دارد،‌ در یوگا به این مسأله نیز تصریح شده است: «ارتباط بسیار مهم و نزدیک بین صدا و پرانا وجود دارد. در آغاز خلقت، قبل از آن‏که پدیده‌ای خلق شود، اول آگاهیِ جهانی یا ماهات (روح کیهانی) وجود داشته است».

منبع: کتاب «حلقه اسارت» به قلم جمعی از استادان حوزه و دانشگاه



- لینک کوتاه این مطلب

» فارس
تاریخ انتشار:8 مهر 1394 - 21:59

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد