ايرانيان خارج نشين چه تصويری از مهدويت را به غرب نشان مي دهند؟ (بخش 3)

(بسم الله الرحمن الرحیم)

در دو بخش پيشين به بررسي شيوه معرفي مهدويت توسط دو تن از ايرانيان خارج نشين پرداختيم. از آنجا كه ايران بزرگترين كشور با جمعيت شيعي در جهان است، در مراكز علمي جهان به نظرات ايرانيان در جهت درك نگاه شيعي به موضوعات اسلامي توجهي ويژه مي شود و در اين ميان ايرانياني كه به جايگاه علمي و دانشگاهي والايي دست يافته اند، بيشتر در معرض ديد و توجه هستند. پروفسور محمد علي اميرمعزي يكي از اين افراد است...

 

محمد علي امير معزي متولد پنچم بهمن ماه سال 1334 (۲۶ ژانويه ۱۹۵۶) در تهران است. اميرمعزي كه بنابه گفته خود، به توصيه هانري كربن[1] به تحصيل در دانشگاه سوربن فرانسه روي آورده، دكتراي خاورشناسي و مطالعات اديان را در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه سوربن پاريس گرفته است. (تز دكتراي او،‌ «تفسير شرعي و الهياتي اسلام شيعي» تا آن زمان تنها تز مربوط به شيعه در جهان دانشگاهي غرب بوده است.)[2] وي علاوه بر همكاري و عضويت در موسسات علمي مختلف همچون موسسه مطالعات پيشرفته دانشگاه عبري اورشليم، مركز مطالعات اديان فرانسه، موسسه مطالعات اسماعيلي و دايره المعارف ايرانيكا، بيش از 20 سال است كه استاد كرسي شيعه شناسي مدرسه عالي سوربون بوده و از جمله معروفترين شيعه پژوهان و  اسلام شناسان در فرانسه و اروپا به حساب مي آيد.

اميرمعزي تاكنون 7 كتاب را به صورت فردي و 8 كتاب را با همكاري ديگران منتشر ساخته است علاوه بر آنكه بيش از 120 مقاله داشته[3] و چندين كتاب را نيز از عربي و فارسي به فرانسه برگردانده است.[4] از جمله آثار معروف وي كتب «شيعه چيست؟»، «مذهب باطني يا معنويت در اسلام شيعي»، «قرآن صامت و قرآن ناطق» و «راهنماي الهي در تشيع نخستين» است علاوه بر آنكه كتاب «وحي و تحريف وحي: مقدمه‌اي بر كتاب القراءات سياري» و مقاله «نكاتي در مورد كتاب سليم بن قيس، قديمي ترين كتاب موجود شيعي» از جمله كارهاي مشترك او با اتان كلبرگ(Etan Kohlberg)  شيعه شناس بسيار شناخته شده غربي است.[5] به دليل جايگاه علمي والاي اميرمعزي، از او در تدوين برخي دائره المعارف هاي مهم غربي نيز استفاده شده كه از جمله آنها دائره المعارف قرآن (منتشر شده در 2007 به سرپرستي رابرت لافونت) مي باشد.[6]

«تشيع، ريشه ها و باورهاي عرفاني» از جمله كتب اميرمعزي است كه در سالهاي اخير ترجمه و منتشر شده است. (تهران، نامك، 1393)

ديدگاه اميرمعزي در مورد شيعه

پروفسور امير معزي در كتاب پيشواي ملكوتي و نيز پاره اي از مقالاتش به جنبه هاي متفاوت تفكر مذهبي شيعه پرداخته است. وي بر اين اعتقاد است كه جنبه هاي باطني و تأويلي در تفكر شيعه امامي اصالت دارد و محور انديشه مذهبي آنان بر حول محور معرفت امام و ولايت متمركز است، به طوري كه محورهاي ديگر اعتقادي و از جمله خدا، نسبت با مخلوقات و تفسير از عالم وجود و پيامبر شناسي و فرجام شناسي همگي بر اين محور قابل تفسير است. وي ادبيات دوره متقدم شيعه را اساسا مبتني بر اين رويكرد مي داند، ادبياتي كه به نظر او بعدا در گرايشات اجتهادي و فقهي متكلمان اماميه پس از آغاز غيبت كبري و در دوران حكومت شيعي آل بويه، به حاشيه رانده شده و گرايشات كلامي جايگزين آن گرديده است. بدين ترتيب وي آنچه را كه از سوي ادبيات دوره متكلمان به عنوان گرايش غاليانه، مورد انتقاد و حتي به نظر او مورد حذف قرار گرفته است، جريان اصلي تفكر شيعي در دوران متقدم مي داند كه نماينده آن را نيز مكتب قم و ري قرار مي دهد. وي بيشتر به پديدار شناسي روايات و عقايد موجود در منابع كهن اكتفا كرده است.[7] لازم به ذكر است ديدگاه باطني گرا بودن شيعه، ريشه در اعتقاد هانري كربن[8] داشته و وي در نوشته هاي مختلف خود بدين جنبه از شيعه علاقه وافر نشان داده است.

مشكل اصلي اميرمعزي آن است كه با استناد به برخي متون و روايات كهن شيعي –كه البته بسياري از آنان مورد تشكيك علماي شيعه قرار گرفته اند- سعي در برجسته سازي وجوه غالي و باطني اين مذهب دارد و بدين سبب تشيع غاليانه را اصل و تشيع معتدل امامي را يك انحراف از تشيع اصيل به شمار مي آورد. اگرچه ارائه چنين تصويري از تشيع باطني و غالي، شواهد و نشانه هايي در كتابهاي روايي دارد اما در ساختار تشيع امامي معقول و كلامي جايگاه خاصي نداشته است[9] و علماي گرانقدر شيعه به صراحت تشيع غاليانه را مردود شمرده و با دلايل فراوان اين نگاه را مورد طعن و انكار ائمه عليهم السلام معرفي نموده اند.[10]

تصويري از كتاب «القرائات» احمد سياري كه با مقدمه و كوشش اتان كلبرگ و محمدعلي اميرمعزي در اروپا منتشر شده است.

لازم به ذكر است اميرمعزي (به همراه كلبرگ) با بازانتشار كتاب «القرائات» احمد سياري در راستاي اثبات باور خويش در مورد عقيده شيعه متقدم به تحريف قرآن –و در نتيجه عدم اصالت قرآن نزد ايشان- برآمده است. اين باور كه معتقدان انگشت شماري ميان علماي شيعه دارد، با دلايل عقلي و نقلي مختلف توسط علامه طباطبايي و مرحوم خويي رد و پاسخ داده شده است.

ديدگاه اميرمعزي در موضوع مهدويت

با نگاهي گذرا به نوشته هاي غربي منتشرشده در فضاي مجازي مي توان به تاثيرگذاري ديدگاههاي اميرمعزي در زمينه باورداشت مهدويت پي برد. به عنوان مثال كافي است نگاهي به كليدواژه هاي مربوط به امام مهدي ع در ويكي پديا -دايره المعارف معروف تحت وب- يا ايرانيكا بزنيم (كليدواژه هايي مانند حجت ابن الحسن، غيبت، THE CONCEPT OF MAHDI IN TWELVER SHIʿISM و ...) و استناد متعدد نويسندگان به گفتار و نظرات اميرمعزي را مشاهده كنيم.

تصويري از مقاله «مفهوم مهدي نزد شيعيان دوازده امامي» در دائره المعارف ايرانيكا؛ بسياري از مطالب اين مقاله از نظرات اميرمعزي برداشت شده است.

به عنوان نمونه برخي مطالبي كه در مقاله «مفهوم مهدي نزد شيعيان دوازده امامي» در دايره المعارف انگليسي ايرانيكا[11] در مورد مهدويت نزد شيعيان دوازده امامي به نقل از اميرمعزي بيان شده عبارتند از:

  1. پس از رحلت {امام} حسن عسكري، شيعيان به گروه هاي مختلفي پراكنده شدند ولي عده اي معتقد شدند {امام} حسن عسكري فرزندي داشته كه از ديد مردم مخفي مانده است و او امام دوازدهم مردم در اين دوران است. ديدگاه اين گروه كه در ابتدا ديدگاه اقليت شيعه بود، به‌مرور به ديدگاه تمامي شيعيان امامي تبديل شد كه شيعيان دوازده امامي فعلي‌اند.
  2. بررسي منابع شيعه به ويژه منابع دوره حيرت (منظور دوران ابتداي غيبت صغري است)، بحران عميقي را ميان شيعيان نشان مي‌دهد. بررسي منابع اين دوران شك و ابهام عميق ايشان در مورد تعداد امام‌هاي شيعه و حتي موضوع غيبت را نشان مي‌دهد.
  3. برخي معتقدند ديدگاه غيبت ساخته و پرداخته برخي علماي شيعه مانند ابوسهل نوبختي، شيخ كليني، نعماني و يا شيخ صدوق است و پيش از اين شيعيان با مفهوم غيبت آشنا نبوده اند.
  4. اينكه مادر امام دوازدهم شيعيان دختر سزار روم شرقي بوده‌است كه به اسارت مسلمانان در مي‌آيد و به صورت برده در بغداد به يكي از ياران {امام} هادي فروخته مي‌شود، از ديدگاه تاريخي صحت ندارد و بدون شك جنبه‌اي افسانه‌اي و تذكره‌اي دارد.

در مورد نظرات فوق، بايد بحث كاملي در زمينه تاريخ دوران غيبت صغري صورت گيرد كه اين نوشتار مجال آن نيست.[12] ليكن به صورت اجمالي مي توان گفت گرچه جامعه شيعه در ابتداي دوران غيبت به واسطه عدم آشنايي با فضاي جديد، دچار نوعي سردرگمي و حيرت شد[13]، ولي به واسطه تلاش وافر علماي شيعه و نواب خاص امام عصر ع در عصر غيبت –كه بي ترديد به مدد هدايت امام زمان ع صورت مي گرفت- در طول زمان كوتاهي اين حيرت برطرف گرديد و غالب جامعه شيعي، معتقد به ديدگاه اثني عشري شدند.[14] از سوي ديگر وجود امامان دوازده گانه سالها قبل در منابع حديثي مسلمانان –به ويژه منابع اهل سنت[15]- ذكر شده بود و طبعاً اين اعتقاد نمي توانست زاييده فكر علماي عصر غيبت باشد. در مورد سخن آخر (در مورد نسبت مادر امام زمان ع) نيز گرچه اين موضوع از مسائل اصلي شيعه نبوده و حتي عدم اثبات آن ضرري به اعتقادات شيعي نمي زند، در عين حال برخي از محققين با ادله مختلف در صدد اثبات اين موضوع برآمده اند كه قابل ملاحظه و بررسي است.[16]

نتيجه گيري

از آنجا كه ايران و شيعه دو كليدواژه نزديك به هم در عرصه جهاني به شمار مي روند، طبيعتا نظرات ايرانياني همچون محمدعلي امير معزي در فضاي اروپا و غرب مورد توجه بسيارِ مجامع علمي و پژوهشي قرار مي گيرد. چنانكه ملاحظه گرديد نوع نگاه اميرمعزي به شكل گيري جريان شيعه و آموزه هاي شيعي، حاوي نكات قابل تأمل و البته نقدي است كه توجه پژوهشگران و علماي شيعه در اين زمينه ضروري به نظر مي رسد.

  • تحقيق و بررسي: حجت الاسلام زهير دهقاني آراني
 

[1] - ر ك به مقاله «روش شناسي شيعه پژوهي پروفسور محمد علي امير معزي» نوشته آقاي سعيد جازاري معمويي منتشر شده در مجله نامه ايران و اسلام - سال دوم - شماره ششم - پاييز 1392

[2] - https://fa.wikipedia.org/wiki/محمدعلي_اميرمعزي

[3] - برخي از مقالات ترجمه شده از ايشان در پايگاه مجلات تخصصي نور در آدرس زير قابل مشاهده است:

http://www.noormags.ir/view/fa/creator/71809/محمد_علي_اميرمعزي

[4] - http://lem.vjf.cnrs.fr/spip.php?article75&lang=fr

[5] - https://fa.wikipedia.org/wiki/ايتان_كلبرگ

[6] - فهرستي از مهمترين كتب ايشان عبارتند از: دين رازآلود: باورها و مناسك معنوي در اسلام شيعي (ورن، ۲۰۰۶)، تاريخ مختصر اسلام (همراه با پي ير لوري، ۲۰۰۷)،هادي الهي در تشيع آغازين: تبارهاي باطني گري در اسلام (ورديه، ۲۰۰۷)، مكان هاي اسلامي:  آئين ها و فرهنگ ها از افريقا تا جاوه (جمعي، اُترمان، ۲۰۰۵)، تشيع چيست؟ (همراه با كريستين ژامبه، فايار، ۲۰۰۴)، امر زنانه ي معنوي: زندگان و خدايان (زير نظر ميشل كازناو،۲۰۰۱ )، هانري كربن: فلسفه ها و حكمت ها اديان آسماني (۲۰۰۵)، سفر تعليمي در دار الاسلام: معراج هاي آسماني و راه هاي معنوي، كتاب حكم: ماجراي معنوي بشريت (جمعي با فردريك لونوآر)، شرق در تاريخ ديني اروپا، مقدمه ي كتاب جشن: قرائتي از سوره ي مائده (از ميشل سيپر، ۲۰۰۷) (به نقل از http://mahsha.blogfa.com/post-25.aspx )

[7] - در اين بخش از نوشته قابل تقدير دكتر حسن انصاري با عنوان «شيعه شناسي در غرب: بررسي رويكردها» در آدرس زير استفاده شده است:

www.ayyam.kateban.com/post/2445

[8] - https://fa.wikipedia.org/wiki/هانري_كوربن

[9] - در اين زمينه از نوشته حجت الاسلام رسول جعفريان با عنوان « پانزده نكته در باره جريانهاي شيعه شناسي در غرب و ايران » استفاده شده كه در آدرس زير قابل مشاهده است:

http://www.khabaronline.ir/detail/429623/weblog/jafarian 

[10] - براي اطلاعات بيشتر در مورد نقدهاي وارد بر نظرات دكتر امير معزي ر ك به مقاله "نظريه «امامت باطني در تشيع نخستين» در بوته نقد" از آقايان محمدجعفر رضايي و محمد نصيري در فصلنامه نقد و نظر (فلسفه و الهيات) سال هفدهم شماره 3 پاييز 1391

[11] - http://www.iranicaonline.org/articles/islam-in-iran-vii-the-concept-of-mahdi-in-twelver-shiism

[12] - جهت مطالعه بيشتر در اين مورد ر ك: «تاريخ عصر غيبت: نگاهي تحليلي به عصر غيبت امام دوازدهم عجّل‌الله‌فرجه‌الشريف » اثر مسعود پورسيد آقايي ، رضا جباري ، حسن عاشوري و سيد منذر حكيم» اين كتاب در فضاي مجازي نيز قابل دانلود مي باشد.

[13] - سردرگمي و غيبت شيعيان در اين دوران را ائمه معصومين عليهم السلام بارها پيش از اين به اصحاب خود متذكر شده بودند از جمله از امير مومنان عليه السلام چنين نقل شده است: «...تكون له حيرة وغيبة، يضل فيها أقوام ويهتدي فيها آخرون ...» (كمال‌الدين و تمام النعمه جلد 1 باب 29 صفحه 330)

[14] - در اين زمينه مراجعه به كتاب «تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم (‌عجل الله تعالي فرجه)» نوشته دكتر جاسم حسين بسيار مفيد است.

[15] - در اين زمينه ر ك به مقاله «دوازده امام در منابع اهل سنّت» نوشته آقاي غلام حسين زينلي در فصلنامه علوم حديث، شماره 6. اين مقاله در آدرس زير قابل دستيابي است:

http://www.hawzah.net/fa/Article/View/79519/دوازده-امام-در-منابع-اهل-سنّت

[16] - از جمله ر ك به مقاله «بررسي تاريخي گزارش شيخ صدوق در مورد نرگس خاتون» نوشته آقاي مختار اصلاني منتشر شده در مجله مشرق موعود، شماره 7 پاييز 1387.


- لینک کوتاه این مطلب

» غرب و مهدویت
تاریخ انتشار:6 اردیبهشت 1395 - 0:23

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد