مقابله با غاصبان فدک؛ به بهای شهادت در راه خدا

(بسم الله الرحمن الرحیم)

در تبیین مقام و شأن آن حضرت همین بس که در حدیث معروفی از پیغمبر(ص) او را سیده نساءالعالمین، بانوی تمام بانوان جهان، شمرده‌اند.

دفتر آیت الله مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعیان در نوشته‌ای به تبیین نشانه‌های شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پرداخته است.متن این یادداشت به شرح ذیل می‌باشد:

بی‌تردید نام مبارک حضرت فاطمه(س) یادآور عظمت، قداست فوق العاده، شجاعت بی‌نظیر و کرامت والای انسانی است. این بانوی بزرگ اسلام در عمر کوتاه خود آثار گران بهایی از قول و عمل برای پیروانش به یادگار گذاشت، در تبیین مقام و شأن آن حضرت همین بس که در حدیث معروفی از پیغمبر(ص) او را سیده نساءالعالمین، بانوی تمام بانوان جهان، شمرده‌اند. در مقام قرب او نزد خداوند نیز همین بس که خداوند از رضایش راضی و از غضبش خشمگین می‌­گردد و او بالاترین مقامی است که ممکن است یک انسان دارا شود و درباره مقامات آن بانوی بزرگ اسلام هر چه بگوییم کم است

آن بزرگوار در برابر انحرافات و کج روی‌های بعضی حاکمان آن زمان فریاد می‌­ کشید و مبارزه می‌کرد. حال باید پرسید به راستی آیا ما توانسته‌ایم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در برابر فاسدان و مفسدان با منطق صحیح انجام دهیم؟ او جان خود را در برابر امام زمانش سپر قرار داد، آیا ما توانسته ­ایم به مقدار توان برای جلب رضا و خشنودی امام زمانمان تلاش کنیم؟

بنابراین باید اذعان نمود شهادت حضرت فاطمه(س) افسانه نیست بلکه شهادت آن بانوی بزرگ اسلام یک واقعیّت انکارناپذیر تاریخی است بلکه باید دید پس از درگذشت پیامبر(ص) تا چه اندازه حرمت این خانه ملحوظ گشت؟ چگونه احترام آن خانه را شکستند.

از این رو بر ما فرض است تا همگان را با اهداف حضرت زهرا(س) در مبارزه و مواجهه موثر با ظلم و جور و حمایت همه جانبه از امامت و ولایت آشنا کنیم؛ این اهداف مهم است و اگر به این اهداف آشنا شویم آن وقت می‌توانیم از این برنامه‌ها نتیجه بگیریم. زیرا عدم توجه به فرهنگ فاطمی موجب اختلاس و بی‌اخلاقی می‌شود.

 

 

* شهادت مظلومانۀ حضرت زهرا(س) در پرتو ولایت محوری

 

بدیهی است ولایت‏ حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه‏ علیه السلام از ولایت پیغمبر صلی الله علیه و آله و علاقه به قرآن و اسلام و سایر پیشوایان معصوم جدا نیست، [10] لذا داستان غم‏ انگیز فدک و طوفان ‏هایی که این روستای ظاهرا کوچک را در طول تاریخ اسلام در بر گرفت به خوبی نشان می‏ دهد که توطئه بزرگی برای کنار زدن اهل‏بیت پیامبر(ص) از متن حکومت و خلافت اسلامی و نادیده گرفتن مقام ولایت‏ و امامت در جریان بود، توطئه‏ ای حساب شده و در تمام ابعاد. از این رو آن حضرت رمز ولایت را رسیدن جامعه به وحدت اسلامی عنوان کردند.

بی‌شک بخشیدن فدک به فاطمه‏ (علی‌ها السلام) یک مسأله ساده نبود، بلکه پشتوانه ‏ای بود برای مسأله ولایت‏ علی(ع) و سندی برای تحکیم و تثبیت مقام والای این خانواده، و از این نظر یک هدیه معنوی نیز محسوب می‏ شد. از این رو خطبه معروف فدکیه حضرت زهرا(س) در بردارنده مضامین عمیق توحیدی، عرفانی، اخلاقی و سیاسی است که همه ما باید به این مباحث دقت کرده و آن را در زندگی خود پیاده کنیم. گفتنی است حضرت زهرا(س) در این خطبه دفاع جانانه‌ای از ولایت داشتند؛ این دفاع از ولایت درس بسیاری بزرگی برای همه شیعیان است؛ لذا شهادت آن حضرت «فریاد دردآلودی بود» در حمایت از امیرمؤمنان علی(ع) وصی و جانشین پیامبر اکرم(ص) که گروهی از بازیگران سیاسی آیات قرآن و توصیه‏ های مؤکد «رسول الله» را درباره او نادیده گرفته بودند.

 

* شهادت؛ مقام قرب حضرت زهرا(س) در پیشگاه خدا

 

بی‌شک بالاترین قرب «فنا» است. لیکن دختر انسانی است همچون سایر انسان‏‌ها، نعمتی است از نعمت‏ های پروردگار، موهبتی است الهی، دختر نیز می ‏تواند مانند پسر مدارج کمال را طی کند و به حریم قرب‏ خدا راه یابد. «فنا» به معنی فراموش کردن همه چیز، و همه کس، و حتی فراموش کردن خویشتن در برابر خداوند. یعنی انسان به مرحله­‌ای برسد که جهان هستی را جز سرایی نبیند، و عالم آفرینش را جز سایه ­ای کمرنگ مشاهده نکند.

همه جا خدا را ببیند، و همه جا در جستجوی او باشد. خویشتن را پروانه وار در آتش شمع وجود او بسوزاند، و هستی خویش را در هستی او محو و نابود ببیند.

یکی از آثار رسیدن به این مقام «تسلیم مطلق» در برابر اراده او است، آنچه او می‌­ خواهد، بخواهد، و آنچه او می‌پسندد، بپسندد. هم رضای او رضای خدا باشد، و هم رضای خدا رضای او.

با در دست داشتن این معیار باید به سراغ مقام عرفان بانوی اسلام، فاطمه زهرا(س) و قرب او در درگاه خدا حاضر شد و این حقیقت را از زبان پیامبر بزرگ اسلام(ص) شنید که فرمود؛ «ان اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک؛ خداوند به خاطر تو خشمگین می‌شود و به خاطر رضای تو راضی».

هم چنین پیامبر اکرم(ص) در فرازی دیگر فرمودند؛ ««فانما هی فاطمه بضعه منی یریبنی ما اراب‌ها و یؤذینی ما آذاها؛ فاطمه پاره تن من است آنچه او را آزار دهد مرا آزار می‌دهد و آنچه او را به زحمت افکند مرا به زحمت می‌­افکند»

بدیهی است علاقه پدر و فرزندی هرگز نمی‌­ تواند چنین پدیده‌ای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول اللّه» چیزی را اراده نمی‌­ کند جز آنچه خدا اراده کند و هماهنگی و رضای فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.

ولی با این همه دفاع او از حریم قدس علوی و حمایتش از امیرمؤمنان علی(ع) در این دوران پر درد و رنج بر کسی پوشیده نیست. گرچه حیاتش بعد از پدر همان‏گونه که خود از خدایش تقاضا کرد طولانی نشد و چندین روز بیشتر نگذشت که به جوار قرب‏ خدا و دیدار پدر شتافت، ولی در همین مدت از بذل هر گونه فداکاری و ایثار در حق امیرمؤمنان علی(ع) و دفاع از اسلام فروگذاری نکرد.

حال پرسش کلیدی این است که آیا احادیث مذکور با آنچه بر فاطمه گذشت سازگار است؟ آیا آنان که خانه فاطمه(س) را آتش زدند به این حدیث ایمان داشتند؛ آن‌ها که صورت فاطمه را به ضرب سیلی نیلی کردند به این حدیث پیامبر ایمان داشتند؟ اینجاست که شیعه هر چه گریه و ناله و عزاداری کند بجاست.

لذا باید گفت شهادت آن حضرت «تندر سهمگینی بود» که پژواک آن همه جا پیچید، و آثار آن در همه اعصار و قرون باقی ماند.

 

 

* مقابله با غاصبان فدک؛ به بهای شهادت در راه خدا

 

بعد از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم طوفان عجیبی سراسر جهان اسلام را فرا گرفت، و کانون این طوفان مرکز «خلافت» بود، سپس به هر چیز که به نحوی با آن ارتباط می‏کرد منتقل شد، از جمله حکم مصادره سرزمین فدک.

فاطمه(س) که می ‏دید این‏ تجاوز آشکار، توأم با نادیده گرفتن بسیاری از احکام اسلام در این رابطه، جامعه اسلامی را گرفتار یک انحراف شدید از تعالیم اسلام و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و گرایش به برنامه‏ های جاهلی می‏کند، و از سوی دیگر مقدمه‏ ای است برای خانه‏ نشین کردن امیرمؤمنان علی علیه السلام و محاصره اقتصادی یاران جانباز علی علیه السلام، به دفاع از حق خویش در مقابل غاصبان فدک پرداخت، ولی نظام حاکم به بهانه حدیث مجعول «نحن معاشر الانبیاء لا نورث‏؛ ما پیامبران ارثی از خود نمی‏ گذاریم!» از ادای این حق سر باز می ‏زد.

یقیناً بانوی اسلام سیده زنان عالم علی‌ها السلام با جمعی از زنان بنی ‏هاشم به مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد تا در برابر توده‏ های مسلمان، و سران مهاجر و انصار گفتنی ‏‌ها را بگوید، و اتمام حجت کند. او بی‏ اعتنا به «جوسازی» خاصی که شده بود، و به بهانه «غصب فدک» خطبه بسیار غرایی ایراد نمود که بسیاری از حقایق در آن افشا شد.

لحن گیرای بانوی اسلام در این خطبه بیانگر این واقعیت است که او سخنوری بلیغ، و خطیبی نستوه، همتای همسرش علی علیه السلام بود که خطبه ‏های او را درنهج‏البلاغه تداعی می‏کند.

ولی نظام حاکم که این مطلب را بخوبی درک کرده بود، بعد از رحلت‏ پیامبر(ص) تقریبا بدون هیچ گونه فاصله زمانی، به استناد یک حدیث مجعول، فدک را از فاطمه زهرا (علی‌ها السلام) گرفت و جزء بیت المال کرد.

لذا شهادت آن حضرت «احقاق حق مظلومانه‏ ای بود» برای بیدار ساختن آن‌ها که حقشان غصب می‏شود و سکوت مسالمت ‏آمیز را بر فریادهای کوبنده و بیدارگر ترجیح می ‏دهند.

هم چنین شهادت آن بانوی بزرگ اسلام «اخطار شدیدی بود» برای آن‌ها که از گسترش حزب منافقین و نفوذ آن‌ها در دستگاه سیاسی بعد از رسول خدا(ص) بی‏خبر بودند، و جنب و جوش‏ های مرموز آنان را نادیده می‏ گرفتند.

 

 

* حضرت فاطمه(س)؛ شهیدۀ امر به معروف و نهی از منکر

 

بدیهی است خطبه ای که آن حضرت در مسجد در میان اصحاب و مردم، خطاب به آن‌ها و خلیفه وقت قرائت کردند، به همه ما می‌آموزد که هیچ‌گاه امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنیم؛ لذا آن حضرت با ذکر این فراز که فرمود؛ «و الامر بالمعروف مصلحه للعامه؛ امر به معروف را وسیله‏ ای برای اصلاح توده ‏های مردم» درجۀ اهمیت این فریضه را برای همگان آشکار نمود.

لذا شهادت آن حضرت «طوفان عمیقی بود» که امواجه شکننده ‏اش ارواح خفته را- هر چند موقتا- بیدار کرد، و راه حق را به آن‌ها نشان داد.

 

* سخن آخر

 

در خاتمه باید گفت شهادت حضرت زهرا(س) «زنگ بیدار باشی بود» برای آن‌ها که قلبشان به عشق اسلام می‏ طپید، و از آینده‏ این‏ آیین‏ پاک‏ بیمناک بودند، لذا باید همگان از حضرت زهرا(س) درس بگیریم و آن حضرت را الگوی زندگی خود قرار دهیم.

خوشبختانه در جامعه اسلامی، عاشورای دومی به نام حضرت زهرا برپا شده و این‌ها همه به برکت انقلاب اسلامی است ان شاءالله همه در مراسم سوگواری حضرت فاطمه زهرا(س) شرکت کنند. لیکن از انجا که «اقامه عزاداری در ایام و لیالی شهادت سیده نساءالعالمین من الاولین و الآخرین، فاطمه زهرا(س) از افضل قربات است. لذا همه باید توجه داشته باشند به گونه‌ای مراسم عزای حضرت صدیقه طاهره را انجام دهند که مورد رضایت امام زمان ارواحنا له الفدا باشد. در این ایام ممکن است برخی برای اختلاف‌افکنی شعارهایی بدهند یا مطالب و مسائلی بگویند که ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی کند و بهانه به دست دشمنان اهل بیت بدهد و جان پیروان این مکتب به خطر بیفتد. از این رو می‌­ گوییم مراقب باشید، نصیحت کنید؛ همه اوضاع و شرایط را در نظر بگیرند و به مسئولیت‌های خود توجه داشته باشند؛ مسائل تفرقه‌افکن در کار نباشد اما هر چه می‌خواهید به عزاداری‌ها و فضائل آن بانو اهمیت دهید و آن‌ها را تبیین کنید.

خدایا! ما را شیعه آن بانوی «شهیده‏» ای قرار ده که وقتی در محراب عبادت می‏ ایستاد، به گونه‏ ای به سوی عالم بالا اوج می‏ گرفت که نور جمالش برای فرشتگان آسمان، می‏ درخشید، آن گونه که نور ستارگان برای اهل زمین می ‏درخشد، و به گونه ‏ای حضور قلب داشت که خدای عزوجل خطاب به ملائکه ‏اش می‏ فرمود: «به کنیزم فاطمه‏ بنگرید که به درگاه من ایستاده و تمام وجودش از خوف من لرزان است و با قلب و جانش به عبادتم روی آورده، گواه باشید پیروانش را از آتش دوزخ، امان داده ‏ام».

خداوندا! ما را با محبت این بانوی بزرگ و پدر و همسر و فرزندانش (صلوات الله علیهم اجمعین) زنده بدار، و با محبت آن‌ها محشور گردان. امیدواریم در سایه لطف و عنایت آن بانوی بزرگوار همه ما بتوانیم خادمان خوبی برای اسلام و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) باشیم و عظمت نظام و کشور را حفظ کنیم.

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:10 بهمن 1396 - 20:44

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد