مهدی منتظَر در نهج البلاغه

(بسم الله الرحمن الرحیم)

خطبه 100:

 

«و خلَّف فینا رایةَ الحقِّ، مَن تَقدَّمها مَرق، و مَن تَخلَّف عَنها زَهق، و مَن لَزِمها لَحَق، دلیلُها مَكیثُ الكَـلام، بَطـِىءُ القِیام، سَریعٌ إذا قَام، فإذا أنتُم أَلَنتم لَه رِقابَكم، و أَشَرتم إلیه بِـأَصابِعِكم جاءَهُ المَوتُ فذَهَب بِه فَلَبِثتُم بَعدَه ماشاءَ اللهُ، حتَّى یُطلِعَ اللهُ لَكم مَن یَجمَعُكم، و یَضُـمُّ نَشرَكم ، فلاتَطمَعوا فِى غَیرِ مُقبِل، و لاتَیأَسُوا مِن مُدْبِر ، فإنَّ المُدْبرَ عَسى أن تَزِلَّ بِهِ إِحدَى قائِمَتَـیْهِ، و تَثبُتَ الأُخرَى، فَتَرجِعَا حتَّى تَثْبُـتا جَمِیعاً »

او ( پیامبر ) پرچم حق را برافراشت و در میان ما به یادگار گذارد; آن كس كه از زیر سایه این پرچم پاى پیش نهد از شریعت اسلام خارج گردد; و آن كس كه از پیرویش سر باز زند به هلاكت رسد; و سرانجام كسیكه زیر سایه این پرچم به پیش رود راه سعادت پیموده و به آن دست یابد.

ابن ابی الحدید همچون دیگر شارحان ، بى چون و چرا هدف از ایراد این خطبـه را پیشگـوئى از مهـدى و توصیف آن حضرت دانسته و مى گوید: شخصى را كه خدا برمى انگیزد از اهل بیت است; و این سخن اشاره به مهـدى آخرالزمان مى باشد و در نزد ما ( اهل تسنن ) غیر موجود است و از این پس وجود پیدا خواهد كرد; و به عقیده امامیه اكنون موجود مى باشد

پرچمدار این پرچم با شكیبائى و آرامش سخن گوید; و با كندى و تأنى در اجراى كارها بپا خیزد; امّا چون بپا خواست بسى شتاب كند تا به پیروزى نهائى رسد; پس آنگاه كه سر در گرو فرمانش نهادید ، و با سرانگشت به سویش اشاره كردید ، دوران او سپرى شده و مرگش فرارسد.

از آن پس ناگزیر مدتى كه مشیت الهى اقتضاء كند در انتظار بسر برید ، آنگاه خداوند شخصیتى را برانگیزد تا شما را ( كه به اختـلاف و جـدائى گرائیده اید ) جمع كند و پراكندگى شما را سر و سامان بخشد. پس به كسیكه ( چیزیكه ) رو نكرده دل مبندید; و از آن كه رو گردانده ناامید مشوید.

آگاه باشید كه آل محمّد صلَّى الله علیه و آله همانند ستارگان این گنبد مینا باشند; آن هنگام كه یكى از آنها غروب كند دیگرى بدرخشد.

گوئى چنان است كه در پرتو آل محمد(ص) نعمتهاى الهى را بر شما فراوان و تمام شده مى بینم; و آنچه را كه آرزویش را در دل مى پروراندید بدان دست یافتید.

ابن ابى الحدید مى نویسد:امام این خطبه را در سومین جمعه زمامدارى خود ایراد فرمود; و ضمن آن به مطالبى پیرامون احوال خود اشاره كرد.

سپس همچون دیگر شارحان ، بى چون و چرا هدف از ایراد این خطبـه را پیشگـوئى از مهـدى و توصیف آن حضرت دانسته و مى گوید: شخصى را كه خدا برمى انگیزد از اهل بیت است; و این سخن اشاره به مهـدى آخرالزمان مى باشد و در نزد ما ( اهل تسنن ) غیر موجود است و از این پس وجود پیدا خواهد كرد; و به عقیده امامیه اكنون موجود مى باشد.

اكنون لازم است كه درباره « و لاتَیأَسُوا مِن مُدْبِر » توضیح دهیم كه معنى آن این است كه از كسیكه روگردانده مأیوس و ناامید مشوید; و مصداق آن غیبت حضرت مهدى(ع) و روگردانى آن حضرت از تصدّى ریاست و زعامت ظاهرى باشد ، تا هنگام ظهور.

ولى ابن ابى الحدید به خاطر فرار از رفتن زیر بار ولادت آن بزرگوار و غیبتش به دست و پا افتاده ، و خواسته است وانمود كند لازمه « مُدْبِر » بودن ، موجود بودن است ، و در صورت عدم تولّد و موجود نبودن ، تعبیر به ادبار و روگردانى غلط است و مفهوم معقولى ندارد.

آگاه باشید كه آل محمّد صلَّى الله علیه و آله همانند ستارگان این گنبد مینا باشند; آن هنگام كه یكى از آنها غروب كند دیگرى بدرخشد.

آنگاه كلمه « و لاتَیأَسُوا مِن مُدْبِر » را این چنین معنا مى كند كه هرگاه این مهدى از دنیا رفت و فرزندانش را بجانشینى برگزید و كار یكى از آنها به اضطراب و ناپایدارى گرائید ، پس مأیوس نشوید و به شكّ نیفتید و نگوئید شاید ما در پیروى اینان دچار اشتباه شده ایم ، زیرا . . .

اكنون این گونه بیراهه روى در تفسیر كلام روشن امام(ع) را ، جز به مخالفت با واقعیات وتعصب مذهبى ، بر چه چیز مى توان تطبیق كرد؟! جوابش به عهده خود خوانندگان است و نیازى به توضیح ندارد.

 


 منبع:

مهدی منتظر در نهج البلاغه، مهدی فقیه امامی، بر اساس « نهج البلاغه » چاپ صبحى صالح

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:13 بهمن 1396 - 1:34

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد