محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اعراب از موجوديت دين توحيدي كه در بين يهوديان و مسيحيان وجود داشته اطلاع نداشته است. و به همين سبب دين يكتا پرستي مي آورد؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
پرسش :

محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اعراب از موجوديت دين توحيدي كه در بين يهوديان و مسيحيان وجود داشته اطلاع نداشته است. و به همين سبب دين يكتا پرستي مي آورد؟


پاسخ :

دين اسلام كامل كننده اديان توحيدي قبل و كاملتر از آنهاست. و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرستاده خداست. و دين اسلام را از جانب خداوند و نه از جانب خود آورده است. خدايي كه اين دين را توسط محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرستاده، خود اديان سابق را توسط پيامبران قبلي ـ عليهم السّلام ـ فرستاده است. و خداوند از وجود اديان يهودي و مسيحي اطلاع داشته بلكه فرستنده آنها بوده و حتي در همان تورات و انجيل از آمدن دين جديد و پيامبر آخرالزمان (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) خبر داده است.
محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فقط فرستاده خداست و دين اسلام را از خدا گرفته و به مردم مي رساند. از جانب خود نياورده تا اطلاع داشتن وي تأثيري در آوردن يا نياوردن دين اسلام داشته باشد.
بعلاوه اينكه از نظر تاريخي موارد فراواني وجود دارد كه نشان مي دهد علاوه بر اينكه محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اعراب از اديان توحيدي يهودي و مسيحي اطلاع داشتند بلكه آشنايي زيادي با آنها داشتند و با يهوديان و مسيحيان رابطه تجاري داشتند. حتي برخي اعراب به مسيحيّت و احياناً به يهوديت گرويده بودند. ما نمونه هايي از آن موارد را ذكر مي كنيم.
حتي با نگاهي گذرا به منابع تاريخي كه عصر بعثت را مورد مطالعه قرار داده اند، مي توان پي برد كه هم علماي يهود و نصاري (مسيحيان) از آمدن پيامبر آخرالزمان (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) خبر مي دادند، (بقره ـ 174) و (اعراف ـ 157)، و هم اعراب از آن اديان اطلاع كامل داشته اند. حتي برخي مثل «ورقة بن نوفل {پسر عموي خديجه همسر پيامبر} كشيش بوده است. همه خاندان و آباي پيامبر هم مسلمان و از مؤمنان اصلي به دين عيسي بوده اند. حضرت خديجه هم در اين باره اطلاعات زيادي داشته و پيش از ازدواج ايشان را شناخته است»[1]. زيرا علاوه بر اينكه در خاندان خديجه اهل كتاب (مسيحي) زياد است، خديجه خود در مسافرتهاي تجاري به اين اقوام (يهودي و مسيحي) كاملاً آشنا بوده است.
«مسيحيان در عصر نزديك به بعثت به مكه مهاجرت داشتند. يعني كشيشها و عالمان آن روز، آستانه ظهور را نزديك مي ديدند و براي اينكه حضور او (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) را درك كنند به مكّه رفته بودند. و بر اساس تفاوت برداشتهايشان از تورات و انجيل نقاطي را كه بر مي گزيدند، متفاوت بود»[2]. نتيجه اين مهاجرتها و مسافرتها آشنايي اعراب و كسب اطلاعات زياد در مورد اقوام يهودي و مسيحي بود.
قبل از بعثت ظلم و فساد در بين مردم رايج بوده و عالمان يهودي و بويژه مسيحي را براي مبارزه با ظلم و فساد و براي اميد قلبي مؤمنان، آياتي را كه در تورات و انجيل در مورد پيامبر آينده (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) بود، مي خواندند، كه آيه 157 سوره اعراف به اين مهم اشاره دارد.
«نجران يمن مركز مسيحيان بود كه از اخبار مربوط به پيامبر آخرالزمان موج مي زد. همه منتظر او بودند. آنان تا اهالي مكه را مي ديدند، مي پرسيدند: در شهر شما اتفاقي نيفتاده است؟ ... اين خبر به مكّه منتقل مي شود و دهان به دهان مي گردد»[3].
علاوه بر محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اعراب زمان بعثت، چند نسل قبل از پيامبر هم كه ساكن مكّه و جزيرة العرب بودند، علاوه بر اينكه با اديان يهودي و مسيحي كاملاً آشنا بودند، رابطه هم داشتند. منابع از ملاقات اجداد با اهل كتاب خبر مي دهد. «سيف بن ذي يزن فرماندار يمن از خصوصيات پيامبر آخرالزمان به عبدالمطلب مي گويد. و عبدالمطلب را به پاسداري از او توصيه مي كند. و مي گويد كه اگر دشمنان او (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) را بيابند خواهند كشت»[4].
«از كارهاي هاشم (از اجداد محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) پي ريزي مسافرت قريش در تابستان بسوي شام و در زمستان بسوي يمن بود، اين شيوه تا مدتي پس از طلوع اسلام نيز ادامه داشت»[5].
«شخص محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ هم تا 25 سالگي همراه جد (عبدالمطلب) و عموي خود (ابوطالب) به سفرهاي تجارتي مي رفت. عموم منابع از ملاقات پيامبر با بحيرا كشيش مسيحي در اين سفرها خبر داده اند»[6]. در 25 سالگي تصميم گرفت كه به تنهايي به اين مسافرتها ادامه دهد كه كاروان تجاري مكه را رهبري و هدايت مي كرد و همين منجر به ازدواج با داناترين و ثروتمندترين بانوي قريش شد.
«در اين سفر ميسره مسئول دفتر خديجه كه از مسيحيان با سواد است، همراه پيامبر (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) مي رود و گزارش سفر را مفصل براي خديجه مي آورد)[7].
بنابراين معلوم مي شود كه اعراب علاوه بر اينكه با يهوديان و بويژه با مسيحيان آشنايي كامل داشتند، برخي از اعراب مكه از متدينان و احياناً علماي مسيحي بودند. مثل ميسره و ورقة. بن نوفل اين همه مواردي بود كه ثابت مي كرد پيامبر اسلام (محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) قبل از بعثت از وجود اديان مسيحي و يهودي اطلاع داشته، امّا بعد از بعثت كاملاً مشخص است. زيرا ارسال نامه ها توسط محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ به سران كشورها مثل ايران و ورم (كه حاكم آن مسيحي بود) و دعوت آنها به اسلام در ابتداي بعثت نشان دهنده همين موضوع است.
همچنين آياتي از قرآن كه در مورد يهوديان نازل شد. و جنگها و معاهدات محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ با آنها بويژه يهوديان دلايل روشني بر اطلاع كامل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ از يهوديان و مسيحيان است.
بنابراين با توجه به موارد مذكور معلوم مي شود محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و اعراب نه تنها از موجوديت اديان يهودي و مسيحي اطلاع كامل داشته بلكه با آنها ارتباط داشته است. و بايد به اين مسئله نيز توجه داشته باشيم كه حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ديني توحيدي را از پيش خود كه نياورده است و اصولاً هيچ يك از پيامبران از پيش خود ديني نياورده اند چون اعلام دين و فرستاده شدن پيامبران به خداوند مربوط است. مگر عيسي كه دين مسيح را آورده از دين موسي خبر نداشته، چون پيامبر از طرف خداوند مبعوث مي شود نه اينكه از پيش خود ديني بياورد، لذا تمام پيامبران داراي كتاب آسماني هستند. ابراهيم و موسي و عيسي هر يك داراي كتاب آسماني هستند كه نشانگر برگزيده شدن آنها از طرف خداوند است. كتاب موسي ـ عليه السّلام ـ تورات است. كتاب عيسي ـ عليه السّلام ـ انجيل و كتاب محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ قرآن مي باشد كه دلالت بر اين مطلب مي كند كه آنها را خدا فرستاده است كه علاوه بر كتاب معجزات ديگري نيز داشته اند.
منابع جهت مطالعه بيشتر
1. زرگري نژاد، تاريخ صدر اسلام.
2. سيره ابن هشام، جلد اول.
3. البداية و النهايه، ج دوّم.
4. دكتر آيتي، تاريخ اسلام عصر پيامبر.
5. بحارالانوار، ج 15.
  • [1] . حلبي، علي بن ابراهيم، السيرة الحلبية، بيروت، دارالمعرفه، ج 1، ص 93.
  • [2] . تبار انحراف، قم، مؤسسه اطلاع رساني و مطالعات فرهنگي لوح و قلم، 1383، صفحه 207.
  • [3] . همان، ص 207.
  • [4] . ابن كثير، البداية و النهايه، بيروت، دارالمعرفة، چاپ 4، جلد 2، صفحه 736.
  • [5] . جعفر سبحاني، فرازهايي از تاريخ پيامبر اسلام، نشر مشعر، چاپ 10، صفحه 40.
  • [6] . علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، بيروت، ج 15، صفحه 410.
  • [7] . تبار انحراف، قم، مؤسسه اطلاع رساني و مطالعات فرهنگي لوح و قلم، 1383، صفحه 221.
  • اندیشه قم

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:4 اسفند 1390 - 12:51

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق