ماجراى چسبيدن دست زن و مرد نامحرم به هم

(بسم الله الرحمن الرحیم)
زنى دور كعبه طواف مى‌كرد و مردى نيز پشت سر آن زن مى‌رفت. لحظه‌اى آن زن بازوى خود را از چادر بيرون آورد تا كعبه را لمس كند. ناگهان آن مرد دستش را دراز كرد و روى بازوى زن گذاشت. خداوند دست آن مرد را به بازوى زن چسباند. مردم ديدند و ازدحام كردند، چنان‌كه راه عبور بسته شد.

 

ماجراى چسبيدن دست زن و مرد نامحرم به هم

 

كسى را نزد امير مكه فرستادند و امير مكه فقها و علما را حاضر كرد و آنها فتوا دادند كه بايد دست مرد را ببرند؛ زيرا آن مرد مرتكب گناه شده است. امير مكه كه از فتواى علماى مكه قانع نشده بود، گفت: «آيا در اينجا از خانواده پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) كسى هست؟ » گفتند: «بله، حسين بن على (عليه السلام) اينجاست».

 

امير مكه كسى را نزد امام حسين (عليه السلام) فرستاد. امام حسين (عليه السلام) تشريف آوردند. به آن حضرت عرض كردند: «اى فرزند رسول خدا! حكم خدا درباره اينها چيست؟»

امام حسين (عليه السلام) رو به كعبه ايستادند و دست‌هايشان را بلند كردند.

 

آن‌گاه مدتى مكث فرمودند و دعا كردند. سپس به طرف زن و مرد رفتند و دست آن مرد را از بازوى آن زن جدا كردند. امير مكه عرض كرد: «اى حسين! آيا اين مرد را براى كارى كه از او سر زده است، مجازات نكنيم؟» حضرت فرمود: «نه».

 

گويند آن مرد همان شتربانى است كه در كربلا دست امام حسين (عليه السلام) را قطع كرد و اين‌گونه لطف آن حضرت را پاسخ داد. (شجره طوبي، حا، عين، ص ۴۲۲ )

  • منبع: راه‌هاي تقويت فرهنگ حجاب در حج و زيارت، نوشته عباس رجبي
  • جام

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:4 اسفند 1392 - 21:04

نظر شما...
    • محسن

      اس اون ناااااااااااااااااااااا................. ساربانه
    • سعیده

      یعنی کار اون مرد هیچ مجازاتی نداشت؟
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد