آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟

امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با وجود آدمی سروکار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است؛ زمان و مکان نمی‌شناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد.

 آیا در ادیان دیگر نیز به منجی آخرالزمان اشاره شده است؟


از‌این‌رو، همه افراد طبق فطرت خود مایلند روزی فرارسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسان‌ها از وضع فلاکت‌بار موجود نجات یابند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه‌ای نایل آیند؛ به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایت‌ها و خیانت‌های ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را بر اساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد، سخن به میان آمده است و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان نویدهایی داده‌اند.
یکی از نویسندگان در این زمینه، می‌نویسد:
«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیت خاصی است. صرف‌نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل می‌دهد، هر فرد علاقه‌مند به سرنوشت بشریت و طالب تکامل معنوی، وقتی که از همه ناامید می‌شود و می‌بیند که با وجود این همه ترقیات فکری و علمی شگفت‌انگیز، باز متأسفانه، بشریت غافل و بی‌خبر، روزبه‌روز خود را به‌ سوی فساد و تباهی می‌کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دوری می‌جوید و از اوامر او بیشتر سرپیچی می‌کند؛ بنابه فطرت خود متوجه درگاه خداوند بزرگ می‌شود و از او برای رفع ظلم و فساد یاری می‌جوید».
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دل‌های خداپرستان وجود داشته است و این آرزو نه‌تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی و یهودی و مسیحی و مسلمانان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب‌های قدیم چینیان و در عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز می‌توان یافت.[۱]
ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار با هم اختلاف‌نظر دارند، مسلمانان او را «مهدی موعود منتظر علیه‌السلام» و پیروان سایر ادیان و مکتب‌ها و ملت‌ها و توده‌های محروم وی را «مصلح جهانی یا مصلح غیبی یا رهاننده بزرگ یا نجات‌بخش آسمانی و یا منجی اعظم» می‌نامند؛ ولی درباره اوصاف کلّی، برنامه‌های اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس عدالت و آزادی، و ظهور او در آخرالزمان اتفاق نظر دارند.[۲]
اینک به بررسی مسأله مهدویت از دیدگاه ادیان مختلف و مهم جهان می‌پردازیم.

الف. منجی آخرالزمان در مسیحیت
اندیشه بازگشت عیسی مسیح علیه‌السلام یکی از مهم‌ترین باورهای جامعه مسیحیت را تشکیل می‌دهد. از دیدگاه آنان مسیح به صلیب کشیده شده و به شهادت رسیده است، سپس به آسمان‌ها رفته و در آخرالزمان برمی‌گردد و جهان را درخشان می‌سازد و آخرین نجات‌دهنده است؛ چنان که در انجیل آمده است:
«خدای پدران ما آن عیسایی را که شما به صلیب کشیده و کشتید برمی‌خیزاند. او را خدا بر دست راست خود بالا برده سَرور و نجات‌دهنده ساخت، تا اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بدهد».[۳]
«ولیکن شنیده و دانسته‌ایم که این مرد (موعود) به راستی مسیح است و خلاصه‌کننده عالم».[۴]
درباره اندیشه مهدویت، در انجیل موجود، قطعه‌هایی وجود دارد که چراغ انتظار را در میان مسیحیان روشن می‌دارد؛ به‌ عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم.

انجیل لوقا
«کمرهای خود را بسته و چراغ‌های خود را افروخته بدارید، باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بی‌درنگ در را برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامانی که آقای ایشان چون آید آنها را بیدار یابد، پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که شما گمان نمی‌برید، پسر انسان می‌آید».[۵]
در جای دیگر از انجیل لوقا به علائم ظهور اشاره شده است؛ «و چون اخبار جنگ‌ها و فسادها را بشنوید، مضطرب مشوید؛ زیرا که وقوع این امور ضروری است، لیکن انتها، در ساعت نیست. پس به ایشان گفت قومی به قومی و مملکتی با مملکتی مقاومت خواهند نمود و زلزله‌های عظیم در جای‌ها و قحطی‌ها و وباها پدید و چیزهای هولناک و علامات بزرگ از آسمان ظاهر خواهد شد. و قبل از این همه بر شما دست‌اندازی خواهند کرد و جفا نموده شما را به کنایس و زندان‌ها خواهد سپرد و در حضور سلاطین و حکام به جهت نام من خواهند برد».[۶]

انجیل متی
«اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدس خویش آید، آن‌گاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست و جمیع امت‌ها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می‌کند؛ به صورتی که شبان، میش‌ها را از بزها جدا می‌کند. آن‌گاه پادشاه به اصحاب طرف راست می‌گوید: بیایید، ای برکت‌یافتگان از پدر من و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آمده شده است به میراث گیرید...».[۷]
در جای دیگر انجیل متی آمده است: «آن‌گاه اگر کسی به شما بگوید، اینک مسیح در اینجا یا در آنجاست، باور مکنید؛ زیرا که مسیحیان کاذبند و انبیای کذبه ظاهر شده علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را گمراه کردندی. اینک شما را از پیش خبر دادم؛ پس اگر شما را گویند اینک در صحراست بیرون مروید یا آنکه در خلوتست باور مکنید؛ زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد».[۸]

انجیل مرقس
«پس بیدار باشید؛ زیرا نمی‌دانید که در چه وقت صاحب‌خانه می‌آید، در شام یا نیمه شب یا با بانگ خروس یا صبح. مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. اما آنچه به شما می‌گویم و به همه می‌گویم بیدار باشید».[۹]
همچنان که ملاحظه می‌شود این قطعه‌ها از انجیل، به‌صراحت مسیحیان را به انتظار سازنده و آمادگی برای آمدن منجی و مصلج جهانی دعوت می‌نماید و آنان را به این نکته متوجه می‌سازد که هر کس امید به آمدن پسر انسان دارد، باید بیدار و آماده باشد و آمادگی پذیرش او را در خود ایجاد کند.
مسیحیان به جهت شوق به بازگشت عیسی‌ علیه‌السلام دچار توهماتی شدند و تاریخ‌هایی را برای این روی‌داد پیش‌گویی کردند؛ ازاین‌روی فرقه‌های متعددی پدید آمد؛ مثلاً گروه «آناباتیست‌ها» در قرن شانزدهم برای آماده‌کردن زمینه سلطنت هزار ساله حضرت‌ عیسی علیه‌السلام به‌پاخاستند و برخی از شهرها را برای مدتی در اختیار گرفتند، ولی آنان را بی‌رحمانه سرکوب کردند. همچنین «ایروینگینان» برای سرعت‌بخشیدن به ظهور آن حضرت، دوازده حواری تعیین کردند، ولی از این انتظار طرفی نبستند و یا اینکه گروه «گواهان یهوه» برای پذیرایی از حضرت‌ عیسی علیه‌السلام و انبیای پیشین در آمریکا آپارتمان تهیه کردند.[۱۰]

شوق انتظار در مسیحیت معاصر
در میان مسیحیت معاصر هم، شوق انتظار هنوز زنده است. عده‌ای از مسیحیان بر این عقیده هستند که عیسی به‌زودی خواهد آمد و حکومت هزار ساله تشکیل خواهد داد؛ ازاین‌رو از دیرباز گروه‌های کوچکی به هزاره‌گرایی در مسیحیت پدید آمده‌اند که همه سعی و تلاش خود را به آمادگی برای ظهور دوباره حضرت‌ عیسی علیه‌السلام در آخرالزمان مصروف می‌دارند؛ مثلاً فرقه «ادونیست‌های» روز هفتم که قبل از سال ۱۸۴۳م. به وجود آمدند و تا عصر ما باقی هستند.[۱۱]
یکی از رهبران مسیحی ایران، طی مصاحبه‌ای چنین اظهار می‌دارد:
«دین ما نیز مثل اکثر ادیان دیگر که به آمدن فردی اعتقاد دارند؛ به ظهور مجدد حضرت‌ عیسی معتقد است. همه مسیحیان به این معتقدند؛ چون حضرت ایشان اعلام کرده‌اند و در انجیل هم آمده است که حضرت‌ عیسی فرمود: من اکنون می‌روم و بازخواهم گشت.[۱۲] حتی کلیسای ما نیز یکی از یکشنبه‌های عید خود را یکشنبه بازگشت نامیده است».[۱۴]

ب. یهودیت و مسأله منجی
قسمت اول از کتاب مقدس، به عهد عتیق معروف است که این قسمت، همان کتاب تورات یهود و ملحقات آن است. در این کتاب بشاراتی در مورد مسأله مهدویت آمده است؛ به عنوان مثال:

۱. در مزمور ۳۷ از مزامیر داوود نبی آمده است:
«خداوند داود نبی را به وسیله انتظار تسلی می‌دهد و او را به انتظار دعوت می‌نماید و به او وعده داده می‌شود که از اکثریت شروران واهمه نداشته باشد؛ به او می‌گویند: ای داود! ذهنت را مشوش نساز که البته منتظران را خداوند وارث زمین قرار خواهد داد و آنان که لعنت شده‌اند پراکنده خواهند شد و صالحان از مردم، همان کسانی هستند که زمین را به میراث برند و تا فرجام حیات جهان در آن زیست کنند».[۱۴]
مصداق همین توصیه چشم‌به‌راهی و انتظار نیز در قرآن کریم بیان شده است؛ «و به یقین در «زبور» بعد از آگاه کننده [تورات] نوشتیم که: «بندگان شایسته‌ام، آن زمین را به ارث خواهند برد».[۱۵]

۲. در کتاب مقدس حیقوق نبی آمده است:
«اگرچه تأخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود، بلکه جمیع امت‌ها را نزد خود جمع می‌نماید و تمام قوم‌ها را برای خویش فراهم می‌آورد».[۱۶]
قرآن کریم نیز در دو مورد به این موضوع پرداخته است: «فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّه فَانتَظِرُ‌وا إِنِّی مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِ‌ینَ؛ پس بگو: «[آنچه از حس] پوشیده، تنها برای خداست؛ پس منتظر باشید؛ [چرا] که من [هم] با شما از منتظرانم»[۱۷] و نیز «بگو: «پس منتظر باشید که من (هم) با شما از منتظرانم!».[۱۸]

۳. در کتاب مقدس صفنیای نبی آمده است
«منتظر باشید؛ زیرا هدف من این است که امت‌ها را جمع نمایم و ممالک را فراهم آورم، در آن زمان زبان پاک به امت‌ها باز خواهم داد تا جمع آنان اسم خدا را بخوانند و یک دل او را عبادت نمایند».[۱۹]

۴. در کتاب مقدس دانیال نبی آمده است:
«در آن وقت سرور بزرگ میکائیلی که از جانب پسران قومت قائم است، خواهد ایستاد و در آن زمان قوم تو؛ هر کسی که در آن کتاب مکتوب یافت شده است، نجات خواهد یافت».[20]
همچنین آمده است: «اما تو ای دانیال! کلمات را مخفی کن و کتاب را به زمان انجام کار مختوم ساز؛ حینی که بسیاری گردش کرده علم زیاد گردد».[۲۱]
 و نیر: «و آن مردِ ملبس شده به کتان را که بالای آب‌های نهر می‌ایستاد، شنیدم در حالتی که دست راست و دست چپ خود را به‌ سوی آسمان بلند کرده به حیّ ابدی سوگند یاد نمود که برای یک زمان و زمان‌ها و نیم زمان خواهد کشید و به محض تمام‌شدن پراکندگی قوت قوم مقدس همگی این حوادث به انجام خواهد رسید».[۲۲]

۵. در کتاب اشعیا آمده است
«و نهالی از تنه یشی برآمده، شاخه از ریشه‌هایش قد خواهد کشید و روح خداوند ـ که روح حکمت و فطانت و روح مشورت و جبروت و روح علم و خشیت از خدا است‌ ـ بر آن خواهد آرامید و او را در خشیت خداوند نیز هوش گردانید. موافق منظور نظرش حکم و مطابق مسموع گوش‌هایش تنبیه نخواهد فرمود، بلکه ذلیلان را به عدالت حکم و برای مسکینان زمین به راستی نتیجه خواهد نمود و زمین را به عصای دهانش زده به روح لب‌هایش شریر را خواهد کشت. و کمربند کمرش عدالت و وفا نطاق میانش خواهد بود و گرگ با برّه سکونت داشته، ببر با بزغاله و هم گوساله و پرواری‌ها با شیر جوان هم خوابه خواهند شد و طفل کوچک راعی ایشان خواهد بود».[۲۳]

یهودیت معاصر و مسأله مهدویت
چشم‌به‌راهی و انتظار آمدن شخص فوق‌العاده در بحرانی‌ترین ایام روزگار و دادرسی او نسبت به بندگان خدا در منابع کنونی یهود با همه تحریفاتی که طی قرون متمادی در آنها رخ داده است، قابل توجه و عنایت است؛ به‌‌طوری‌که در عصر حاضر مشاهده می‌کنیم که ادعیه و عبادات جامعه یهود خالی از انتظار نیست و کاملاً این عقیده در آنها ملموس است. در اینجا به چند نمونه اشاره می‌کنیم:
۱. در کلمات قدوشا[۲۴] از انتظار سخن به میان آمده است و این نمونه بارزی است بر اینکه یهودیان معاصر از جمله منتظرین می‌باشند و امید و چشم به راهی آنان را در اذهان متبلور می‌سازد، در آنجا که به منجی و موعود خود اشاره می‌کند و می‌گوید:
«ای پادشاه ما! از مقامت ظاهر شو و بر ما حکم‌فرمایی کن؛ چون ما در انتظار تو هستیم».[۲۵]
۲. یهودیان هم‌اکنون هر ساله در مراسم سالگرد بنیانگذاری اسرائیل[۲۶] مراسم باشکوهی برپا می‌کنند و در آن مراسم ادعیه‌ای خوانده می‌شود و از جمله آن ادعیه این دعا است:
«اراده خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده‌دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد».[۲۷]
۳. نمازنامه‌های یهود[۲۸] که در بند هفتم آن به انتظار اشاره شده است:
«چشمان ما ببیند که تو از در رحمت به صهیون[۲۹] باز می‌گردی».
و در فراز دیگری از آن نمازنامه آمده است:
«این اسیران بیچاره در سرزمین‌های بیگانه، همچون غلامان و کنیزان از روزی که آنان را ترک کرده‌ای منتظر تو هستند».[۳۰]
همان‌گونه که مشاهده نمودید در عصر کنونی در جامعه یهودیّت همانند گذشتگان به انتظار معتقدند و در مجموع کامل‌ترین و اصیل‌ترین بیان در انتظار مسیحایی در منابع یهود موج می‌زند.

ج. زرتشتیان و مسأله منجی
بیشتر پژوهشگران اسلامی بر وجود شخصیتی به نام زرتشت باور دارند و اگرچه در خصوصیات زندگی و پیغمبر‌بودن او دچار تردیدند، اما اغلب مورخان اسلامی او را شاگرد با واسطه ارمیای نبی و یا عزیر نبی می‌دانند.[۳۱]
اما زرتشتیان بر این باورند که قرن‌ها قبل از میلاد مسیح،[۳۲] زرتشت به‌دنیا آمد و در ۳۰ سالگی پس از آنکه مکاشفه‌ای به او دست داده از جانب اهورامزدا ـ نام خدا در آیین زرتشت ـ به پیامبری مبعوث شد،[۳۳] و اگرچه اوستا منشأ تضاد و تناقض بی‌شمار در ثنویت و توحید است،[۳۴] اما زرتشتیان امروزی خود را یکتاپرست می‌دانند. کتاب مقدس مزدیسنا ـ زرتشت ـ اوستا[۳۵] است. احتمالاً آیین زرتشت، نخستین دینی بود که پیروزی نهایی خوش‌رفتاری بر بدرفتاری و بشارت آمدن منجی و آبادانی جهان را تعلیم داد.[۳۶]
زرتشتیان با عنایت به بشارت‌های اوستا ـ بر این باورند که بعد از زرتشت و قبل از پایان جهان در سه فاصله هزار سال، سه منجی به نام‌های آشود، آشودرماه، سوشیانت (سوشیانس) خواهند آمد و یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.[۳۷]
سوشیانت سوم[۳۸] هنوز زاده نشده و نو کننده و رهاننده جهان در پایان هزاره سوم است. او سومین پسر آینده زرتشت و آخرین آفریده و مخلوق اهورامزدا شمرده شده است.[۳۹]
اینک به مواردی از کتاب اوستا و دیگر آثار زردشت و زردشتی که پیرامون مهدویت است اشاره می‌کنیم:
۱. «کی ای مزدا،[۴۰] سپیده درخشان پیروزی، جهان را در برخواهد گرفت. کی درخشندگی آفتاب دین، همه‌جا را تابان خواهد ساخت؟ کی سوشیانت‌ها فراوانی و زیادی خواهند یافت تا از پرتو کار و کردارشان دین گسترده شود».[۴۱]
۲. در کتاب جاماسب که از کتب زرتشتیان است آمده است: «مردی بیرون آید از زمین تازیان از فرزندان هاشم مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دین جد خویش بود، با سپاه بسیار و روی به ایران نهد و آبادانی کند و زمین پرداد کند...».[۴۲]
۳. در کتاب گات‌ها که بخشی از اوستای زردشت می‌باشد گوید:
«کی ای مزدا بامداد روز فراز آید جهان دین راستین فراگیرد با آموزش‌های فزایش‌بخش پر خرد، رهانندگان کیانند آنانی که بهمن به یاریشان خواهد آمد از برای آگاه‌ساختن من تو را برگزیدم...».[۴۳]
۴. در فروردین یشت قسمت دیگر اوستا فقره ۱۴۶ آمده است:
«بشود فرهوشی‌ها ـ ارواح و قوای نیکان ـ به زودی در اینجا به دیدار ما بشتابند که آنان به یاری ما آیند و هنگامی که به تنگنا افتاده‌ایم یاوری آشکار خویش نگهداریمان کنند، با پشتیبانی اهورامزدا».

زرتشتیان معاصر و مسأله مهدویت
زرتشتیان در زمان معاصر با خواندن ادعیه و دیگر مراسم عملاً منتظربودن خود را به اثبات می‌رسانند.
۱. خواندن سه بار دعای «اشم اهورامزدا» که واژه‌های نخستین از بند اول کرده ۱۳ و یسپرد و دیگر اعمال آن، برای ظهور سه موعود مزدیناست و چنان‌چه این دعا به خوبی و درستی خوانده شود، ایشان زودتر به جهان می‌آیند و دنیا را آبادتر و امن‌تر می‌کنند.[۴۴]
۲. بهترین مردمان در ایام سخت پیش از ظهور کسی است که علی‌رغم کمرنگ‌شدن و اضمحلال دین و دینداری هنوز کشتی نشان و کمربند مخصوص آیین زرتشتی را در میان بسته باشد و به این آیین وفادار بماند و به خواندن دعاهای وارده مبادرت ورزد تا ظهور موعودها زودتر فرا رسد.[۴۵]

د. هندوییسم و مسأله منجی
اندیشه منجی در آیین هند و با شخصیت کلکی یا کلکین شکل می‌گیرد. بنابر فکر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل می‌شود. در چهارمین دوره یعنی عصر کنونی، سراسر جهان را ظلم و تاریکی فرامی‌گیرد، ناشایستگان بر جان و مال مردم مسلط می‌شوند، دروغ و دزدی و رشوه سایه سیاه خویش را بر دنیا می‌گستراند. در این عصر که بنابر باورهای هندویی، ما اکنون در آن به سر می‌‌بریم، فقط به یک چهارم دَرْمِه (نظم کیهانی یا دین) عمل می‌شود و سه چهارم آن به دست فراموشی سپرده می‌شود. در پایان چنین دوران سیاهی، دهمین و آخرین تنزل (اوتاره) ویشنو[۴۶] که کلکی یا کلین نام دارد، سوار بر اسبی سفید و با شمشیری آخته و شهاب‌گون ظهور می‌کند تا شرارت و ظلم را ریشه‌کن کند و عدالت و فضیلت را برقرار سازد.[۴۷]
این نکته شایان توجه است که هندویان براساس کتب مقدسشان منتظر حضرت‌ولی‌عصر هستند و کتاب‌های آنان اسم حضرت را برده و از قیام ایشان بشارت داده است[۴۸] که به نمونه‌هایی اشاره می‌‌شود.
۱. در کتاب دید که نزد هندویان کتب آسمانی است آمده:
«پس از خرابی دنیا (هرج و مرج شدنش) پادشاهی در آخرالزمان ظاهر می‌شود که پیشوای خلایق شود و نامش منصور[۴۹] باشد و تمام عالم را بگیرد و تمام اشخاص را از مؤمن و کافر بشناسد.
۲. شاکموتی پیامبر هندوها در کتاب خود نسب یحیی را به سیر خلایق می‌رساند و چنین بیان می‌دارد:
«پادشاهی دنیا به فرزند سیر خلایق دو جهان کشن[50] بزرگوار تمام می‌شود. او کسی است که بر کوه‌های مشرق و مغرب دنبا حکم براند و بر ابرهایی سوار شود و فرشتگان کارکنان او باشند و جن و انس در خدمت او شوند و از سودان که زیر خط استوا است تا ارض تسعین که زیر قطب شمال است و ماورای بحار را صاحب شود و دین خدا یک دین شود و دین خدا زنده گردد و نام او قائم است و خدا شناس باشد».[51]
۳. در کتاب پاتکیل از اعاظم هندوان که در نزد آنان صاحب کتاب آسمانی است، راجع ‌به منجی آخرالزمان بشارت داده که: «او از نسل پیامبر اسلام و وصی او علی‌بن‌ابیطالب است که نام وی راهنما می‌باشد که چون مدت روز تمام شود، دنیای کهنه نو شود و زنده گردد و صاحب ملک تازه پیدا شود از فرزندان دو پیشوای جهان یکی ناموس آخرالزمان».[۵۲]
«و دیگری صدیق اکبر یعنی وصی بزرگ‌تر وی که پشن[53] نام دارد و نام آن صاحب ملک تازه راهنما است[54] به حق پادشاه شود و خلیفه رأم[55] باشد و حکم براند و او را معجزه بسیار باشد. هرکه پناه به او برد و دین پدران او اختیار کند سرخ روی باشد در نزد رأم و دولت او بسیار کشیده شود و عمر او از فرزندان ناموس اکبر زیاد باشد و آخر دنیا به او تمام شود...».[56]
بنابراین روشن است که اعتقاد به آمدن یک منجی و مصلح جهان عقیده‌ای قطعی در نزد هندوهاست و این اعتقاد به ‌طور وسیع و گسترده‌ای در میان آنان رواج دارد؛ چنان که در بسیاری از کتاب‌های مقدسشان به ان بشارت داده‌اند.

هـ. بودیسم و مسأله منجی
آیین بودا یکی از شاخه‌های کیش هندوست که از هندوستان بیرون آمده و سراسر مناطق خاوری را درنوردیده است و به علت گسترش در مناطق پرجمعیت جهان، پیروان زیادی دارد.[57] اندیشه موعودگرایی در آیین بودائیان با مفهوم میتیریه تبیین می‌گردد.
میتیرویه[58] در الهیات بودایی او را بودای پنجم و آخرین بودا از بودائیان زمین می‌دانند که هنوز نیامده است، اما خواهد آمد تا همگان را نجات دهد. او را در نمادنگاری بودایی به هیبت مردی در وضعیت نشسته آماده برخاستن نمایش می‌دهند تا نمادی از آمادگی وی برای قیام باشد.[59]
اندیشه انتظار و اعتقاد به موعود، تا آنجا در میان بودائیان رواج داشته و دارد که در آرزوی به سر آمدن انتظار، بعضی اوقات افرادی را مصداق منجی موعود پنداشته‌اند؛ به‌عنوان نمونه در شمال برمه مردم عقیده دارند بودا از رهبران دینی معاصر پادشاه جهان و همان بودای آینده، یعنی میتریه بوده است و یا در میان بودائیان آسیا فراوان پیش آمده که رهبران آینده، یعنی میتریه بوده است و یا در میان بودائیان آسیا فراوان پیش آمده که رهبران و پایه‌گذاران جریان‌های دینی اجتماعی را، همان میتیریه می‌انگاشته‌اند.[60]
جالب توجه است که بودائیان نیز براساس بعضی از کتاب‌های مقدسشان، مانند مسلمانان منتظر ظهور شخصیتی هستند که از نسل پیامبر اکرم است؛ چنان که بودائیان در کتاب دادانگ از قول بودا نقل می‌کنند که او گفته: «آن وقت (بعد از پرشدن عالم از فسق و گناه) دست راستین جانشین مماطا ظهور کند خاور و باختر عالم را بگیرد، آدمیان را به راه خوبی‌ها رهبری کند. او تنها حق و راستی را قبول کند و بسیار کسان را بکشد و خلایق را هدایت کند...».[61]
روشن است که موعودگرایی و عقیده منجی آخرالزمان در میان بودائیان عقیده‌ای اصیل و قطعی است، علاوه ‌بر اینکه با اثبات قطعی‌بودن عقیده به ظهور منجی، مسأله انتظار و منتظربودن آنان نیز ثابت می‌شود؛ زیرا انتظار از آثار و نتایج عقیده به ظهور منجی است که در آیین هندو روشن گردید.[62]

نتیجه‌گیری
بنابراین روشن می‌شود که در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایت‌ها و خیانت‌های ضدانسانی پایان خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را براساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد سخن به میان آمده است و تمام رسولان و سفیران الهی در این زمینه به مردم باایمان جهان، نوید‌هایی داده‌اند، هرچند مذاهب مختلف در مورد نام آن مصلح و ویژگی‌های او و علائم ظهور او، تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.

پی‌نوشت‌ها
 1. مقدمه کتاب «مهدی موعود»، ص۱۷۷؛ مهدی انقلابی بزرگ، مکارم شیرازی، ص۵۷.
 2. او خواهد آمد، علی‌اکبر مهدی‌پور، ص۷۵.
 3. اعمال رسولان (یکی از قسمت‌های عهد جدید)، ج۵، ص۳۱.
 4. انجیل یوحنا، فصل۸، باب۴، ص۲۵۳.
 5. انجیل لوقا، باب۱۲، شماره۳۵ـ۴۰.
 6. همان، باب۲۱، شماره۹ـ۱۲؛ ر.ک. باب۲۱ شماره۸، ۱۶، ۲۰، ۲۱، ۲۴، ۲۵، ۲۶، ۳۲.
 7. انجیل متی، فصل۲۵، شماره ۳۱ـ۳۴ (به نقل از ادیان و مهدویت، محمد بهشتی، ص۳۲).
 8. انجیل متی، باب۲۴، شماره۲۳ تا ۲۷؛ ر.ک. همان شماره ۲۷ـ۴۲.
 9. انجیل مرقس، باب۱۳، شماره۳۵.
 10. مجله موعود، ش۱۷، مقاله هزاره گرایی در مسیحیت حسین توفیقی، ص۱۹و۳۹ (به نقل از: معارف مهدوی، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم).
 11. همان.
 12. منظور از یکشنبه‌های عید، عشای ربانی است که در رأس شعائر هفت‌گانه مسیحیان قرار دارد که در آن نان و شراب می‌خورند، به‌عنوان جسم و خون حضرت‌ عیسی علیه‌السلام مسیحیان این مراسم را در یکشنبه‌ها برگزار می‌کنند؛ ر.ک. ادیان بزرگ چهان، هاشم رضی، ص۵۵۶ـ۵۵۷.
 13. مهدی تجسم امید و نجات، عزیزالله حیدری، ص۶۸ (به نقل از معارف مهدوی، ص۲۵).
 14. کتاب مقدس، سفر مزامیر داود، مزمور۳۷، همچنین ر.ک: همان مزمور ۲۷.
 15. انبیا: ۱۰۵.
 16. کتاب مقدس، حیقوق نبی، عهد قدیم، باب دوم.
 17. یونس: ۲۰.
 18. یونس: ۱۰۲.
 19. کتاب مقدس صفنیای نبی، باب سوم، شماره۸ و ۹.
 20. کتاب دانیال نبی، فصل۱۲، شماره۱.
 21. همان، شماره۴.
 22. همان، شماره۷.
 23. کتاب اشعیا، فصل۱۱، شماره۶ـ۱؛ ر.ک: همان شماره ۱۰ـ۷، فصل۶۵، شماره ۲۵ـ۱۶.
 24. قدوشا: نیایش و ادعیه فرهنگی و اعیاد یهود می‌باشد که از کلمات مقدس تشکیل یافته است.
 25. انتظار مسیحا در آیین یهود، جولیوس کرینستون، ترجمه حسین توفیقی، ص۷۷.
 26. پنجم ماه عیار عبری.
 25. انتظار مسیحا در آیین یهود، ص۱۳.
 28. نمازنامه‌های یهود بیانی است از آرمان‌های بلند انبیا و تأملات دانایان و فیلسوفان و تخیلات عارفان که عالمان دینی یهود آن را تنظیم نموده‌اند (معارف مهدوی، ص۲۸).
 29. نام تپه‌ای در شهر اورشلیم است.
 30. انتظار مسیحا در آیین یهود، جولیوس کرینستون، ترجمه حسین توفیقی، ص۱۸۳.
 31. خدمات متقابل اسلامی و ایران، داوود الهامی، ص۶۲.
 32. بین ۶۶۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد مسیح.
 33. گات‌ها، ابراهیم پورداود، ص۲۸.
 34. آشنایی با ادیان یزرگ، حسین توفیقی، ص۶۶.
 35. اوستا به معنی معرفت است و قسمت‌های آن عبارتند از: یسنا، و یسپرد، یشت‌ها، وندیدا، فرده اوستا، ر.ک: ادیان و مذاهب بزرگ جهان، رابرت ۱. هیوم، توجمه عبدالرحیم گواهی، ص۳۳۱.
 36. همان.
 37. آشنایی با ادیان بزرگ، حسین توفیقی، ص۶۶.
 38. سوشیانت سوم، استوت ارتد نام دارد.
 39. ر.ک. سوشیانت، علی‌اصغر مصطفوی، ص۶۰.
 40. مزدا همان اهورا مزدا، یعنی خداوند است.
 41. اوستا بخش یسناهات۴۶.
 42. ادیان و مهدویت، ص۱۹.
 43. گات‌ها، ابراهیم پورداود، ص۹۸ تحت عنوان بامداد روز.
 44. مهدویت در اسلام زرتشت، علیرضا ابراهیم، ص۱۱۳.
 45. همان ص۱۱۷.
 46. در آیین هندو سه خدا وجود دارد، برهما، شینوا و شیوا، «برهما» همان خدای پدر یا خدایی است که جسم نیست و غیرمتناهی  است و ازلی و ابدی می‌باشد. «ویشنو» خدایی است که خالق موجودات است و «شیوا» خدای میراننده موجودات و آورنده سیل و خشک‌کننده درختان است.
 47. مجله هفت آسمان، ش۱۲ و ۱۳، مقاله گونه‌شناسی موعود در ایان مختلف، ص۱۱۶.
 48. معارف مهدوی،‌ ص۳۳ و ۳۴.
 49. منصور یکی از القاب و اسامی حضرت ولی‌عصر است که در دعای ندبه نیز آمده است «این المنصور علی من اعتدی»
 50. کشن به لغت هندی نام پیامبر است.
 51. مصلح جهانی، سیدهادی خسروشاهی، ص۶۰
 52. ناموس آخرالزمان یعنی حضرت‌ محمد.
 53. پشن نام هندی علی‌بن‌ابی‌طالب است.
 54. راهنما نام حضرت‌مهدی و نامش نیز هادی و مهدی و قائم بالحق است.
 55. رام به لغت سانسکریتی نام خداست.
 56. ر.ک: ادیان و مهدویت، محمد بهشتی، ص۲۰.
 57. پیروان این آیین در کشورهای چین، کره و ژاپن، مغولستان، تبت، هند و چین، تایلند،‌ یاسیام و برمه زندگی می‌کنند (ر.ک: خلاصه ادیان، محمدجواد مشکور، ص۷۰).
 58. واژه میترویه در زبان سانسکریت به‌معنای «مهربان» است.
 59. مجله هفت آسمان، ش۱۲ و ۱۳، مقاله گونه‌شناسی موعود در ادیان مختلف، ص۱۱۸ـ۱۱۷.
 60. همان، ص۱۱۹.
 61. ادیان و مهدویت، محمد بهشتی، ص۲۲.
 62. ر.ک. معارف مهدوی، ص۳۷.

- لینک کوتاه این مطلب

» پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:18 دی 1393 - 20:33

نظر شما...
    • مینا

      عالی بود
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد