تحلیلی بر انیمه Magi / هزار و یک شب تخریب اسلام +تصاویر

(بسم الله الرحمن الرحیم)

سال هاست که در مورد مجموعه داستان هایی با عنوان "هزار و یک شب" مطالب مختلفی می خوانیم و تا به امروز، شاهد هزار و یک برداشت مختلف از آن در سراسر جهان هستیم. داستان هایی مملو از جادو و جادوگران، جنیان، سرزمین های ناشناخته و قهرمان هایی افسانه ای با قدرت های خارق العاده که ظاهراً همه و همه برای سرگرم کردن پادشاهی سفاک و خونریز پا به عرصه وجود گذاشتند و مخلوق زنی خوش ذوق به نام "شهرزاد" هستند!


اما تا به حال از خودتان سوال کرده اید که ماهیت وجودی این داستان ها چیست؟ چه کسی آن ها را خلق کرده و در پس این داستان های به ظاهر خیالی چه رازی نهفته است؟
چرا تعداد شب های قصه گویی شهرزاد "1001" شب انتخاب شده و چرا این عدد 1000 یا 999 نیست؟ چرا نام یکی از محبوب ترین شخصیت های این سری داستان ها "علی بابا" است و چرا فضای گنگ ملیتی در سراسر داستان دیده می شود؟ هزار و یک شب، داستان هایی عربی هستند یا فارسی یا هندی؟ و ده ها سوال از این دست که شاید پاسخ به خیلی از آن ها ممکن نباشد و یا قطعیتی برای پاسخ به هیچ یک از آن ها وجود نداشته باشد. اما در هر صورت، نمی توان از کنار این دست از سوال ها به راحتی عبور کرد و آن ها را نادیده گرفت. از این رو، در ادامه این متن سعی دارم تا با تحلیل یکی از آثار برجسته ای که بر اساس سری داستان های هزار و یک شب تولید شده و البته از محبوبیت بسیار زیادی هم در بین طرفداران خود برخوردار است، پاسخی معقول و در حد بضاعت برای برخی از این سوال ها بیان کنم.
انیمه Magi که در دو فصل The Labyrinth of Magic و The Kingdom of Magic تولید شده روایتگر داستان مغی کم سن و سال به نام علاءالدین (Aladdin) است که برای شناخت خود، سفری طولانی و خطرناک را آغاز کرده و در این راه با افراد مختلفی آشنا می شود و اتفاقات گوناگونی برای وی رقم می خورند. سفری که انسان را به یاد کتاب "خاطرات یک مغ" نوشته پائولو کوئیلو می اندازد.

Goltas stopping Mor

جادو، عنصر اصلی تمام حوادث سریال را تشکیل می دهد و برای ریشه یابی رویدادها، داستان به سراغ سلیمان نبی رفته و حکومت وی و قدرت هایش را به عنوان حکومتی با قدرت های جادویی مورد کنکاش قرار می دهد.
علاءالدین، مغی است که هنوز از قابلیت های واقعی خود ناآگاه است و نمی داند که برای انجام چه مأموریتی پا به عرصه وجود گذاشته است. او که در قالب کودکی 10-11 ساله تصویر می شود، در ادامه مسیر سفرش با علی بابا، شاهزاده ترد شده ای آشنا می شود که مانند خود او هدفش را گم کرده و در انتخاب مسیر صحیح زندگی مستأصل شده است. همراهی علاءالدین و علی بابا برای تغییر سرنوشت آن ها را با افراد مختلفی آشنا می کند که برخورد با هریک از آن ها ماجراهای زیبا و جذابی را رقم می زند.
آشنایی با سندباد، مرجانه، امپراطوری های افسانه ای، قدرت های جادویی و تقابل نیروهای خیر و شر در قالب جادوی سیاه و سفید، بن مایه های اصلی این انیمه را تشکیل می دهند.
در یک سو، گروهی متشکل از جادوگرانی پلید که قصد نابودی دنیا و ایجاد هرج و مرج دارند و با نام "آل ثامن" شناخته می شوند، قرار دارند و در سوی دیگر، یاران سلیمان و نیروهای جادویی آن ها که برای نابودی آل ثامن و متحدانش از هیچ کوششی دریغ نمی کنند، دیده می شوند.
در این داستان که ادعا می شود بر اساس داستان های هزار و یک شب ساخته شده، نکات بسیار زیادی وجود دارند که بررسی دقیق آن ها می تواند در یافتن پاسخ برخی از سوال های مطرح شده در بالا مفید باشد. از این رو، شرح تفصیلی داستان به شکل مرسوم و معمول را رها کرده و داستان را در قالب نکات مختلف بررسی خواهم کرد.


در این سریال، علاءالدین به همراه یارانش به سرزمین های مختلفی سفر کرده و در آنجا با افراد مختلفی دیدار می کنند که بررسی هر یک از آن ها می تواند نکات بسیار مهمی را مشخص نماید. در ادامه به بررسی این سرزمین ها می پردازم:

آلما طوران (Alma Torran)

Alma Toran anime

یکی از مهم ترین سرزمین هایی که در این انیمه به آن اشاره می شود، سرزمینی به نام آلما طوران است. مکانی که گفته می شود پیش از خلق دنیای مادی (به طور خاص زمین) وجود داشته و پس از نابودی آن، دنیای فعلی شکل گرفته است.
آلما طوران برگرفته از واژه عربی "عالم طرّا" به معنی جهان یگانه و محل زندگی اولیه انسان ها و جنیان بوده است. در این سرزمین، سلیمان یهواخاز ابراهیم (Solomon Jehoahaz Abraham) بزرگ به همراه همسرش صبا (Sheba)، حکمرانی می کرده و جنیان و جادوگران در خدمت آن ها بودند.

Solomon.Jehoahaz.Abraham.full

سلیمان، فرزند داوود یهواخاز ابراهیم (David Jehoahaz Abraham)، پادشاه سابق آلما طوران است و پس از وی، علاءالدین، تنها فرزند وی، به عنوان پادشاه انتخاب می شود.
این سرزمین نمادی از بهشت یا آرمانشهری است که بشر همواره به دنبال دستیابی به آن است. دنیایی یکپارچه که در آن انسان های عادی در کنار جادوگران و جنیان، بدون هیچ مشکلی زندگی می کردند و همه یکدل و یگانه بودند. سلیمان، پادشاه جادوگران، بر این سرزمین حکمرانی می کرد و موفق شده بود تا به کمک "ایل لاه"، سرزمینی کامل و بدون نقص ایجاد نماید. اما سرانجام این آرمانشهر رویایی توسط عده ای از جادوگران سیاه دل، به نابودی کشیده شد و پس از یک شورش عظیم، آلما طوران به کلی از بین رفت.

David.Jehoahaz.Abraham.full

اما سلیمان که فردی مقتدر و دانا بود، در آخرین لحظات، با تصور دنیایی دیگر، زمین و جهان مادی را خلق نمود و برای هدایت بشری که حالا بی حامی و سرگردان به زمین هبوط کرده بود، عزیزترین عضو خانواده خود، یعنی فرزندش علاءالدین را راهی زمین کرد تا هدایتی برای مردم سرگشته باشد. البته پیش از علاءالدین، چندین فرستاده دیگر به زمین فرستاده شده بودند، اما علاءالدین برترین و والامقام ترین آن ها بود و تنها کسی بود که حکمت سلیمان را در اختیار داشت. بدین ترتیب دوران طلایی آلما طوران به پایان رسید و دوره زمین آغاز شد.

ایل لاه (Ill Ilah)

Magi-Ill-Ilah-in-sky

ایل لاه یا خدای سیاه، خدایی معرفی می شود که در ابتدا آلما طوران را خلق نمود و سپس آن را نابود کرد. در این باور، خداوند به شکلی که ادیان الهی به آن باور دارند، وجود ندارد و منظور از خدا، ماده خام با قابلیتی است که می توان با کمک آن دست به خلقت زد!
به باور سلیمان، ایل لاه توده ای از قدرت بی اراده بود که با کمک آن می شد تمام موجودات دنیا را خلق کرد. این توده (ماده) دارای قدرت تخریب و آفرینش بود و بسته به نوع استفاده، می توانست مخرب یا خلق کننده باشد.
ایل لاه با عنوان پدر، توسط آل ثامن پرستیده می شد و آن ها قصد داشتند تا با احضار او در دنیا، جهان فعلی را به کل نابود کنند و خلقتی نو به وسیله آن ایجاد نمایند.
به دلایل نامعلومی در گذشته های دور، ایل لاه پس از تغییر رنگ به سیاهی، با جسم داوود، پدر سلیمان ادغام می شود و سندباد تجلی آن ها در دنیای مادی است. هیچ اطلاعاتی از گذشته ایل لاه در دست نیست. فقط گفته می شود که در گذشته به رنگ سفید بوده و کم کم از طریق آل ثامن به رنگ سیاه تغییر رنگ داده است.

ماده تاریک (Dark Matter)

Dark matter stride by tchaikovsky2

به نظر می رسد که ایل لاه، برداشتی آزاد از چیزی که به آن ماده تاریک گفته می شود، باشد. نوعی از ماده که فرضیه وجود آن در اخترشناسی و کیهان‌شناسی ارائه شده‌ تا پدیده‌هایی را توضیح دهد که به نظر می‌رسد ناشی از وجود میزان خاصی از جرم باشند که از جرم موجود مشاهده ‌شده در جهان بیشتر است.
ماده تاریک، به طور مستقیم با استفاده از تلسکوپ قابل مشاهده نیست. مشخصاً ماده تاریک نور یا سایر امواج الکترومغناطیسی را به میزان قابل توجهی جذب یا منتشر نمی‌کند. به بیان دیگر، ماده تاریک به سادگی ماده‌ای است که واکنشی نسبت به نور نشان نمی‌دهد.
در عوض، وجود و ویژگی‌های ماده تاریک را می‌توان به طور غیرمستقیم و از طریق تأثیرات گرانشی‌اش روی ماده مرئی، تابش و ساختار بزرگ مقیاس جهان نتیجه گرفت. طبق داده‌های تیم مأموریت پلانک در سال ۲۰۱۳ و بر پایه مدل استاندارد کیهان‌شناسی، کل جرم- انرژی موجود در جهان شناخته ‌شده شامل ۴٫۹٪ ماده معمولی، ۲۶٫۸٪ ماده تاریک و ۶۸٫۳٪ انرژی تاریک تشکیل شده‌ است. یعنی ماده تاریک ۲۶٫۸٪ کل ماده موجود در جهان را تشکیل می‌دهد و انرژی تاریک و ماده تاریک روی هم رفته ۹۵٫۱٪ از کل محتویات جهان را تشکیل می‌دهند. با توجه به زمان کشف ماده تاریک، به نظر می رسد که استفاده از آن در داستانی که گفته می شود بر اساس هزار و یک شب خلق شده، بیشتر به منظور بیان هدفی خاص باشد. هدفی که در آن خداوند از جایگاه ادیانی خود به پایین کشیده می شود و هویتی در حد یک ماده با قابلیت بالا می یابد. در چنین تفکری، دنیا حاصل تفکری مادی و انسانی معرفی می شود و انسان نقش خدایی به خود می گیرد. تفکری که امروزه از آن به عنوان اومانیست یاد می شود. سلیمان، همان خدایی است که جهان، حاصل تفکر وی است و آل ثامن و جادوگرها تفکر مقابل این خدا هستند. علاءالدین هم فرستاده و نماینده این خدا برای حفاظت از تفکرات خالقانه وی محسوب می شود. اما چرا شخصیت والای سلیمان نبی در این انیمه اینچنین دستخوش تحریف شده است؟ برای پاسخ، کافی است تا نگاهی به قرآن مجید داشته باشیم:

سلیمان و تهمت جادوگری به وی:
در این سریال، به وضوح حضرت سلیمان را پادشاه جادوگران می خوانند. این دقیقاً همان تهمتی است که کفار پیش از اسلام و در صدر اسلام نیز به این پیامبر والاقدر نسبت می دادند و قرآن با صراحت تمام آن را رد کرد. در آیه 102 سوره بقره در این مورد می خوانیم:

"وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْکِ سُلَيْمَانَ وَ مَا کَفَرَ سُلَيْمَانُ وَ لکِنَّ الشَّيَاطِينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السحر وَ مَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَ لاَ يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کَانُوا يَعْلَمُونَ‌ (البقرة، 102)"

"و آنچه را كه شيطان [صفت]ها در سلطنت سليمان خوانده [و درس گرفته] بودند، پيروى كردند. و سليمان كفر نورزيد، ليكن آن شيطان [صفت]ها به كفر گراييدند كه به مردم سحر مى‏آموختند. و [نيز از] آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پيروى كردند]، با اينكه آن دو [فرشته] هيچ كس را تعليم [سحر] نمى‏كردند مگر آنكه [قبلاً به او] مى‏گفتند: «ما [وسيله] آزمايشى [براى شما] هستيم، پس زنهار كافر نشوى.» و [لى] آن ها از آن دو [فرشته] چيزهايى مى‏آموختند كه به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند. هر چند بدون فرمان خدا نمى‏توانستند به وسيله آن به احدى زيان برسانند. و [خلاصه] چيزى مى‏آموختند كه برايشان زيان داشت، و سودى بديشان نمى‏رسانيد. و قطعاً [يهوديان] دريافته بودند كه هر كس خريدار اين [متاع] باشد، در آخرت بهره‏اى ندارد. وه كه چه بد بود آنچه به جان خريدند اگر مى‏دانستند."

یهواخاز کیست؟

solomon-1

در این انیمیشن، کنیه سلیمان، یهواخاز نامیده شده است. حال ببینیم که یهواخاز چه کسی است و چرا وی با این کنیه خوانده شده است:
یهواخاز، پادشاه اسرائیل (کتاب دوم پادشاهان-بخش 13)
۱- در سال بیست و سوم، یوآش بن اخزیا، پادشاه یهودا، یهواخاز بن ییهو، بر اسرائیل در سامره پادشاه شده، هفده سال سلطنت نمود.
۲- و آنچه در نظر خداوند ناپسند بود به عمل آورد، و در ‌پی گناهان یربعام بن نباطکه اسرائیل را مرتکب گناه ساخته بود، سلوک نموده، از آن اجتناب نکرد.
۳- پس غضب خداوند بر اسرائیل افروخته شده، ایشان را به‌ دست حزائیل، پادشاه ارام و به ‌دست بنهدد، پسر حزائیل، همه روزها تسلیم نمود.
۴- و یهواخاز نزد خداوند تضرع نمود و خداوند او را اجابت فرمود زیرا که تنگی اسرائیل را دید که چگونه پادشاه ارام، ایشان را به تنگ می‌آورد.
۵- و خداوند نجات‌ دهنده‌ای به اسرائیل داد که ایشان از زیردست ارامیان بیرون آمدند و بنی‌اسرائیل مثل ایام سابق در خیمه های خود ساکن شدند.
می بینید که باز هم در این انیمیشن سعی شده تا تهمتی به سلیمان و خاندان وی وارد شود. این موضوع را می توان در راستای جادوگر دانستن وی و از سلسله تحاریفی دانست که در کتاب مقدس یهودیان به این پیامبر گرامی وارد شده است.

حکمت سلیمان (Wisdom of Solomon)

Wisdom-of-Solomon-1

نکته دیگری که در انیمیشن از آن سخن به میان می آید، قدرتی است که مختص سلیمان بوده و اجازه می دهد تا صاحب آن بتواند با روخ (Rukh)، افراد زنده و مرده ارتباط برقرار کند. همچنین این قدرت اجازه می دهد تا مردم عادی هم بتوانند از طریق اتصال به روخ، قادر به دیدن گذشته، حال و آینده باشند. همچنین صاحب این قدرت می تواند به طور موقت ارواح گذشتگان را احضار کرده و به آن ها فرصت دیدار مجدد با اعضای خانواده خود را بدهد و اوست که از همه چیز آگاه است. هم اکنون این قدرت در اختیار علاءالدین قرار دارد و اوست که می تواند با این علم الهی ویژه، موجبات سعادت و هدایت بشر رها شده و سرگشته را فراهم آورد.
به نظر می رسد که حکمت سلیمان، تحریف علم لَدُنّی پیامبران الهی و ائمه اطهار باشد. علمی که در اثر فقر و جهل بشر امروزی از آن به عنوان جادو یاد می کنند.

در کتاب مقدس
مهمترین ویژگی سلیمان در کتاب مقدس، حکمت او است. کتاب اول پادشاهان، شرح دعای سلیمان برای دریافت حکمت را بیان می کند:
"و شاه به گیبون رفت تا قربانی کند زیرا آنجا مکان بسیار بلند بود. سلیمان یک هزار قربانی سوزاندنی تقدیم کرد. در گیبون خداوند در خواب به سلیمان ظاهر شد و خداوند گفت از من بخواه و به تو خواهم بخشید. و سلیمان گفت تو به خدمتگزار خود داوود پدر من بخشش زیادی داشتی زیرا او در برابر تو با صداقت و درستکاری راه می رفت و قلب او با تو بود و تو برای او محبت زیادی نگاه داشتی و تو به او پسری بخشیدی که بر تخت پادشاهی او بنشیند همانگونه که امروز اینگونه است. و اکنون، پروردگارا خداوند من، تو خدمتگزار خود را بجای داوود پادشاه کردی و من کودکی بیش نیستم من نمی‌دانم که چگونه بیرون روم و بازگردم. و خدمتگزار تو در بین مردم توست که تو برگزیدی مردمی بینظیر که تعداد آن ها بیشمار است. به خدمتگزار خود قلبی ببخش که به وسیله آن بر مردم قضاوت کنم تا فرق درست و نادرست را بدانم که چه کسی شایسته قضاوت بر این مردم است؟"
خداوند به سلیمان گفت:
"به دلیل اینکه تو زندگی طولانی و ثروت برای خود نخواستی و درخواست مرگ دشمنان خود را نکردی و درخواست اجرای عدالت در زمین نمودی من آنچه تو می خواهی انجام خواهم داد."

Wisdom-of-Solomon-2

کتاب مقدس همچنین اشاره می کند:
"تمامی دنیا به سخنان سلیمان گوش می دادند تا حکمتی که خداوند در قلب او قرار داده بود بشنوند."
در یک داستان بسیار معروف در کتاب مقدس، دو زن به نزد سلیمان می آیند و هر دو ادعا می کنند که مادر کودکی هستند. آن ها از سلیمان درخواست می کنند تا بین آن ها قضاوت کند. سلیمان شمشیر خود را در می آورد و دستور می دهد تا کودک به دو نیم تقسیم شده و نیمی از او به هر زن داده شود. یکی از آن دو زن از ادعای خود برگشته و درخواست می کند که سلیمان کودک را به زن دیگر دهد و او را نکشد. سلیمان اعلام می کند که این زن مادر واقعی کودک است، زیرا ترجیح داده که کودک زنده بماند.

ظروف مقدس:

magi-metal-vessels-collection-11

ظروف مقدس، از دیگر مواردی هستند که در رابطه با آلما طوران و پادشاهی سلیمان از آن ها سخن به میان می آید. گفته می شود که 72 ظرف مقدس در عالم وجود دارند که 72 جن می توانند در آن ها ساکن شوند و از این طریق به اربابان خود خدمت کنند. این ظروف در زمان حکومت سلیمان در آلما طوران وجود داشتند، اما به مرور به سرنوشتی نامعلوم دچار شدند و تنها 13 ظرف باقی ماند که بعدها در سیاه چال ها قرار داده شدند. فاتحان سیاه چال، می توانستند با استفاده از این ظروف، اجنه درون آن ها را به خدمت خود درآورند و به قدرت پادشاهی برسند. طبق این باور تنها افرادی لیاقت کسب مقام پادشاهی را داشتند که اولا توسط مغ انتخاب می شدند و بعد صاحب ظروف مقدس و مجهز به جن بودند. تکیه به اعداد 72 و 13 هم در این بخش قابل توجه است. حال ببینیم که جریان دربند کشیدن جنیان توسط سلیمان نبی چه بوده و به چه شکل دچار تحریف شده است:

72 جنی که سلیمان نبی در بند کرده بود
سوره انبیاء/۸۲:
"و من الشیاطین من یغوصون له و یعملون عملا دون ذلک و کنا لهم حافظین."

"برخى از شیطان‏‌ها براى حضرت سلیمان غواصى می ‏کردند و کارهاى دیگر جز این (بناهاى عظیم می ‏ساختند، حمل سنگهاى بزرگ براحتى و...) و ما نگاهبان آن‌ها بودیم."
مفسرین تعداد این اجنه را 72 عدد ذکر کرده اند که از سرکردگان آن ها به شمار می رفتند.
ظروف نامبرده شده در این انیمه هم از همین حقیقت الگوبرداری شده اند. در واقع این 72 برده و خدمتکار سلیمان به عنوان 72 منبع قدرت و یار او معرفی می شوند. به گونه ای که در مخاطب این باور ایجاد می شود که سلیمان با این اجنه رابطه ای صمیمانه داشته و بحث اسارت و بردگی، افسانه ای بیش نبوده!

جنیان (Djinn)
یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده داستان های این انیمه، جنیان هستند. در این اثر، آن ها اینگونه معرفی می شوند که:
"گونه ای برتر از زندگی که توسط روخ به وجود آمده اند. آن ها از ساکنان آلما طور بودند و خاطرات زیادی از آنجا در ذهن دارند. جنیان در اصل همگی خانه زاد سلیمان و از طرفداران او بودند و به او خدمت می کردند. آن ها فرمانروایان سیاه چال ها به حساب می آمدند و از طرف سلیمان مأموریت داشتند تا با در اختیار گذاشتن قدرت خود به انسان ها، موجب سعادت و مراقبت از آن ها باشند. همه افرادی که با فاتح سیاه چال پیمان خانوادگی ببندند، می توانند از قدرت جن او بهرمند شوند. (توجه داشته باشید که چطور از طریق گزاره های رسانه ای، ارتباط با جن موجب سعادت بشر معرفی می شود)"
در این انیمیشن، از 27 جن به طور خاص نام برده می شود. اسامی این جنیان در هیچ یک از کتب مقدس نیامده، اما در کتابی با عنوان کلید سلیمان از 72 جن و قابیلت های ویژه آنان به تفصیل نام برده شده که نویسندگان داستان این انیمه با مراجعه به آن، داستان خود را تکمیل نموده اند. کتاب "کلید سلیمان" یا به زبان عبری مفتاح شلومو، کتاب سحر معروفی است که به طور نادرست به سلیمان نبی نسبت داده می‌شود. به احتمال زیاد این کتاب به قرن ۱۴ و ۱۵ ایتالیا بازمی‌گردد و نمونه‌ای از سحر دوره رنسانس است.
تنها نام 24 امین جن درون این انیمیشن، سربروس در کتاب کلید سلیمان (Key of Solomon) ذکر نشده و نام باقی جنیان عینا در این کتاب آمده است. این جنیان عبارتند از:
1- اوگو (Ugo). رتبه: نامعلوم. ارباب: سلیمان و علاءالدین

bal

2- بعل (Baal)، اولین جن. ارباب: سندباد
3- آگارس (Agares)، دومین جن. ارباب: کوئن رن (Kouen Ren)
4- واساگو (Vassago)، سومین جن. ارباب: آرماکان آمون-را (Armakan Amun-Ra)
5- ویلفور (Valefor)، ششمین جن. ارباب: سندباد

Amon and ugo

6- آمون (Amon)، هفتمین جن. ارباب: علی بابا
7- بارباتوس (Barbatos)، هشتمین جن. ارباب: مو الکسیوس (Muu Alexius)
8- پایمون (Paimon)، نهمین جن. ارباب: هاکوئی رن (Hakuei Ren)
9- لراجه (Leraje)، چهاردهمین جن. ارباب: کوئن رن (Kouen Ren)
10- زپار (Zepar)، شانزدهمین جن. ارباب: سندباد
11- پورسون (Purson)، بیستمین جن. ارباب: ایگناتیوس الکسیوس (Ignatius Alexius)
12- سربروس (Cerberus)، بیست و چهارمین جن. ارباب: ماریا دیانوس آرتمینا (Mira Dianus Artemina)

Djinn oscuro

13- گلاسیا لابولاس (Glasya-Labolas)، بیست و پنجمین جن. ارباب: بارباروسا (Barbarossa)
14- آستاروس (Astaroth)، بیست و نهمین جن. ارباب: کوئن رن (Kouen Ren)
15- فورنئوس (Forneus)، سی و مین جن. ارباب: رامه توتو (Rametoto)
16- فور فور (Furfur)، سی و چهارمین جن. ارباب: سندباد.
17- فنکس (Phenex)، سی و هفتمین جن. ارباب: کوئن رن (Kouen Ren)
18- فوکالور (Focalor)، چهل و یکمین جن. ارباب: سندباد.
19- وپار (Vepar)، چهل و دومین جن. ارباب: سندباد.
20- شاکس (Shax)، چهل و چهارمین جن. ارباب: نروا جولیوس کالوادس (Nerva Julius Caluades)
21- وینئا (Vinea)، چهل و پنجمین جن. ارباب: کوئن رن (Kouen Ren)
22- کروسل (Crocell)، چهل و نهمین جن. ارباب: سندباد.
23- آلوسز (Alloces)، پنجاه و دومین جن. ارباب: داریوش لئوکسز (Darius Leoxses)
24- کایم (Caim)، پنجاه و سومین جن. ارباب: تاکروهیکو یاماتو (Takeruhiko Yamato)

Zagan

25- زاگان (Zagan)، شصت و یکمین جن. ارباب: هاکوریو رن (Hakuryuu Ren)
26- بلایال (Belial)، شصت و هشتمین جن. ارباب: هاکوریو رن (Hakuryuu Ren)
27- دانتالیون (Dantalion)، هفتادویکمین جن. ارباب: کئومئی رن (Koumei Ren)

روخ (Rukh)

rukh-1

یکی از واژه های کلیدی و پر کاربرد موجود در این انیمه، واژه روخ است. حال ببینیم روخ چیست و چه توانمندی هایی دارد:
اصطلاحاً به خانه ارواح (محل تجمع آن ها) روخ گفته می شود. وقتی که انسان و یا حیوانی می میرد، روح او به روخ می رود و جسم او به زمین.
روخ، همان نیروی درونی هدایتگری است که پس از تولد، مسئولیت هدایت انسان ها به سوی روشنایی را بر عهده دارد و در اصطلاح سرنوشت، توسط روخ تعیین می شود. اما نیروی دیگری وجود دارد که علیه روخ عمل می کند و سعی در تغییر سرنوشت دارد. این نیرو، روخ سیاه نامیده می شود. (در اینجا هم بحث هدایت تکوینی و تشریعی، با مفهومی خیالی به نام روخ تعویض شده است. بدین معنا که هیچ نیروی برتر و الهی برای هدایت بشر وجود ندارد و اگر هم هدایتی هست، از ماهیت نیروهای جادویی است که زمانی توسط جادوگران خلق شده و حالا همان نیرو در سعادت بشر و هدایت وی به سوی روشنایی ایفای نقش می کند.)

black rukh by neruni-d7ifqqd

منبع شکل گیری روخ سیاه، نفرت و کینه توزی است و جن های سیاه و شرور از آن به وجود می آیند.
نام روخ، در واقع ترکیبی از نام پرنده افسانه ای به نام رخ و روح است. به همین دلیل هم روخ به صورت پرنده ای نورانی نمایش داده می شود.

ماگویی (Magoi)

Magoi

از دیگر مفاهیم پر کاربرد در این داستان، می توان به واژه ماگویی اشاره کرد. ماگویی در واقع، انرژی تولید شده توسط روخ است. همه موجودات زنده در بدن خود دارای ماگویی هستند، اما فقط افرادی خاص با کمک اشیاء خاص می توانند این نیرو را به خدمت بگیرند. به طور مثال، جادوگران از ماگویی برای تولید و خلق جادوهای مختلف استفاده می کنند و دارندگان ظرف مقدس از آن برای احضار جن و استفاده از جادوهای وی بهره می برند. اگر فردی بیش از حد از ماگویی خود استفاده کند، ممکن است دچار خستگی و یا در موارد حاد خونریزی از چشم و گوش خود و در نهایت مرگ شود. بر این اساس، فقط جادوگران و صاحبان ظروف مقدس هستند که می توانند از موهبت ماگویی بهره ببرند و انسان های عادی از مزایای ماگویی محروم هستند. در نتیجه، اگر فردی بخواهد از این قدرت ویژه و این موهبت بزرگ بهره برداری کند، یا باید جادوگر شود و یا باید با اجنه ارتباط برقرار نماید!

ماگی (Magi)

Magi

حال که با روخ و ماگویی آشنا شدید، لازم است تا با واژه ماگی (نام انیمیشن هم در واقع همین است) نیز آشنا شوید. ماگی، به جادوگرانی گفته می شود که با استفاده از ماگویی موجب شکل گیری دنیا می شوند. آن ها افرادی هستند که می توانند دنیای روخ را کنترل کنند و مورد توجه روخ هستند. یک ماگی می تواند سیاه چال ها را پدید آورد و مردم را به سوی آن هدایت کند و پس از فتح، آن ها را به پادشاهی برساند.
اصل این نام از واژه فارسی مغ، به معنای روحانی زرتشتی گرفته شده است. لازم به ذکر است که مغان در نزد غربیان به عنوان گروه اسرارآمیز شناخته می شدند و کلمه Magic یا مشابهات آن در زبان‌های اروپایی (به معنی جادو) برگرفته از کلمه مغ است.

magi2-11yunan

همچنین واژه Magnet و Magnetism (و شکل فارسی آن مغناطیس) به همراه واژه Magic، از ریشه واژه فارسی مغ بوده که برگرفته از نام گروه مغان ایرانی است. این واژه به صورت مگو چندین بار در کتیبه‌های بیستون آمده و در اوستا به صورت مغو و در پهلوی مغ شده ‌است. کلمه موبد که به پیشوای دین زردشتی اطلاق می‌شود، از همین ریشه ‌است. این واژه که در یونانی به شکل ماگوس بود و در لاتین به شکل مگوس درآمد. در زبان آرامی به شکل مجوشا بوده ‌است.
به نظر می رسد که ماگی در این داستان هجویه ای از مقام پیامبران و نقش آن ها در هدایت بشریت به سوی سعادت باشد.

پس از آلما طوران، کشور بالباد مهمترین نقش را در شناسایی و تبیین تفکرات نویسنده داستان دارد. این که بالباد کجاست و چه ویژگی هایی دارد، می تواند ما را در درک بهتر تفکرات نویسنده داستان یاری رساند:

جمهوری بالباد (Balbadd)

balbadd palace 1

کشوری کوچک و بندری که زادگاه علی بابا و محل حکومت قبیله سلوجا (Saluja) محسوب می شود. اولین پادشاه این کشور رشید سلوجا (Rashid Saluja) نام داشت و سپس حکومت به احمد (Ahbmad) پسر بزرگ وی رسید و سهمد (Sahbmad) هم به عنوان جانشین وی انتخاب شد. احمد، حکومت ظالمانه ای را آغاز کرد و همین موضوع موجب شد تا علی بابا (دیگر شاهزاده سلوجا) علیه وی کودتا کرده و حکومت پادشاهی را ملغی و به جمهوری تغییر دهد.
اما این تغییر حکومت هرگز به وجود نیامد و در ادامه به واسطه بی لیاقتی احمد و تعهدات نامعقول وی به امپراطوری کو (Kou) در قبال دریافت وام های کلان و اجازه ورود پول بی پشتوانه به داخل کشور، بالباد توسط کو اشغال شد و علی بابا به اجبار به سیندریا فرار کرد و در آنجا پناهنده شد.
در واقع، بالباد نمادی از شهر صیدا یا صیدون (Sidon)، سومین شهر بزرگ لبنان الگوبرداری شده و قبیله سلوجا نیز برداشتی از قبیله مولتان (Jhangi Clans) است. مولتان، یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان و مرکز ناحیه مولتان است. این شهر در بخش جنوبی استان جای دارد. مولتان به عنوان شهر صوفیان بزرگ و زیارتگاه‌ها شناخته می‌شود. البته سلوجا را می توان نمادی از حکومت سلجوقیان هم دانست.
در این داستان، علی بابا به عنوان نماد ضد پادشاهی معرفی شده و بیانیه جمهوری از زبان وی بیان می شود. توجه داشته باشید که چطور شیطنت وار علی در برابر احمد قرار داده شده است.

تبدیل پادشاهی به جمهوری توسط علی بابا

Balbadds Greed

علی بابا با شورش علیه حکومت پادشاهی برادرش، آن را منحل کرده و حکومت جمهوری را پیشنهاد می دهد. اما با دخالت آل ثامن و شورش گروه مه (Fog) علیه علی بابا، این خواسته تحقق نمی یابد و کشورش به دست امپراطوری کو فتح می شود.
جمهوری نوعی حکومت است که در آن مسئولین حکومتی موروثی انتخاب نشوند، ریاست کشور با رأی مستقیم یا غیر مستقیم مردم برگزیده شده و دوران تصدی او محدود باشد. تأکید اصلی مفهوم جمهوری بر عدم وجود منسبی دائمی برای شخص اول مملکت است. جمهوری از نظر مفهوم واژه بیشتر درجاتی از مردم‌ سالاری را نیز در بر دارد. به تعریف کلی، جمهوری شیوه حکومتی است که بر پایه مردم‌ سالاری (دموکراسی) یا غیر دموکراسی، مردم آن، حق حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی خودشان را به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق زمامدارانی که با رضایت و رأی مستقیم یا غیر مستقیم آنان به گونه‌ای که توارث در آن دخالتی نداشته باشد، تعیین و آنان نیز اقتدارات معین قانونی خود را در یک مدت محدود و تحت نظارت آنان اعمال می‌نمایند. امروزه بیشینه دولت های موجود در دنیا نوعی نظام حکومتی جمهوری دارند، ولی این بدین معنا نیست که بافت و ساختار نظام حکومتی جمهوری در تمام کشورهای جمهوری یکسان است.
ریشه لفظ جمهوری، اصطلاح لاتین Res Publica به معنای امر عمومی است که در نوشته‌های لئوناردو برونی، تاریخ ‌نگار ایتالیایی به معنی نزدیک به معنی امروزی استفاده شد. توده و توده‌ای واژه‌های پارسی سره برای جمهور و جمهوری است.

گروه مه

Fog-3

دزدان جوانمرد، گروهی از یاغیان محله های فقیر نشین، موسوم به گروه مه که علیه فساد پادشاهی حکومت بالباد قیام کردند. آن ها شب هنگام با کمک ابزار جادویی که قابلیت تولید مهی جادویی (توهم زا) داشت، به مکان های دولتی حمله کرده و پس از غارت اموال، آن ها را میان فقرا تقسیم می کردند. در ادامه، علی بابا هم به این گروه پیوست و به عنوان فرمانده آن ها برگزیده شد.
اعضای اصلی این گروه به ترتیب عبارتند از:

Fog-2

علی بابا، کاظم (Cassim)، زینب (Zaynab)، حسن (Hassan)
این گروه، پس از کودتا و سقوط پادشاهی احمد، توسط علی بابا منهل شد، اما کاظم دوباره آن ها را گرد هم آورد و کودتای جدیدی را علیه علی بابا به عنوان عضوی از خاندان سلطنتی به راه انداخت که این کودتا سرانجام شکست خورد و کشور به دست امپراطوری کو فتح شد.
در ادامه، درباره اسامی اعضای اصلی این گروه و ماهیت آن ها بیشتر توضیح خواهم داد.

پول بی پشتوانه

fan-3

در این انیمیشن، فردی معروف به "بانکدار" با رواج پول کاغذی به نام فان (Fan) کشور بالباد را به زوال می کشاند و موجب می شود تا این کشور تمامی امکانات خود (حقوق دریانوردی، حقوق تجاری) را به عنوان بهره در ازای وامی که از کو (نمادی از امپراطوری چین) دریافت کرده به آن ها واگذار نماید. در انتها، احمد مجبور می شود تا برای دریافت پول بیشتر، مردم کشورش را به عنوان وثیقه به کو واگذار نماید.
همین امر، موجب اعتراض شدید مردم شد، اما پادشاه برای سرکوب اعتراضات، همه معترضین را در محله های فقیرنشین حبس می کند. در نتیجه این اقدام، گروه های شورشی ضد حکومتی در این مناطق شکل می گیرند و علیه پادشاه قیام می کنند. گروه مه، نتیجه همین رفتار حکومتی است.
پول بی‌پشتوانه، پول حکمی، پول دستوری یا پول اعتباری (Fiat Currency) پولی است که ارزشش ذاتی نبوده و تنها ناشی از دستور دولتی یا قانون باشد. نام آن از واژه لاتین فیات به معنی بگذارید، انجام شود گرفته شده است. این نوع پول با پول کالایی متفاوت است که در آن یک کالا (معمولاً فلزات گرانبها نظیر طلا و نقره) به عنوان پول مورد استفاده قرار می‌گیرد.

fan-2

اولین استفاده از چنین نوع پولی در چین در سال ۱۰۰۰ میلادی بوده است و از آن زمان به طور متناوب در بعضی نقاط دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. مهمترین خطر این نوع پول تورم سرسام آور به دلیل عدم وجود هرگونه محدودیت بر حجم نقدینگی است. این پول در تضاد با پول کالایی است که در آن سکه طلا و نقره و یا پولی که دارای ارزش مشخصی نسبت به طلا و نقره باشد، مورد استفاده قرار می‌گیرد. مقدار ارزش ضرب شده بر روی پول فیات به صورت سکه، بسیار بیشتر از ارزش فلز آن بوده و این ارزش بالا به دلیل دستور حکومت است.

fan

اولین استفاده از پول فیات در قرن ۱۱ در چین بوده است. استفاده از آن در سلسله‌های مینگ و یوان رایج بود. سلسله سونگ در چین اولین سلسله‌ای بود که از پول کاغذی استفاده نمود؛ ولیکن این پول کاغذی دارای ارزش ثابتی نسبت به طلا و نقره بود با اینکه در عمل هیچگاه اجازه تبدیل به طلا و نقره داده نمی‌شد. با افزایش چاپ این نوع پول توسط حکومت، تورم ایجاد شد. حکومت تلاش زیادی برای کاهش تورم انجام داد، ولیکن این تلاش ها موفقیت آمیز نبودند.
سلسله یوان، اولین سلسله‌ای بود که تنها از پول کاغذی استفاده نمود. گوبلای خان مؤسس این سلسله از پولی به نام چائو استفاده نمود.

مارکیو (Markkio)

markkio

مشهور به بانکدار، فردی که از طرف امپراطوری کو مامور شد تا پول کاغذی این کشور را در بالباد رواج دهد. او درواقع یکی از افرا نفوذی آل ثامن است که به همراه فردی که خود را دلال سلاح معرفی می کرد، وارد بالباد شدند تا این کشور را به هرج و مرج بکشانند.
او سابق بر این در آلما طوران به عنوان یک جادوگر زندگی می کرده و عضو گروهی بود که برای سرنگونی حکومت سلیمان علیه وی قیام کردند. علت پیوستن مارکیو به مخالفان سلیمان، قتل عام خانواده وی توسط داوود و افرادش ذکر شده است. پس از قیام در آلما طوران، سلیمان موفق به کنترل ایل لاه شده و همین موضوع موجب سرخوردگی و ترد مارکیو می شود و او از سر درماندگی به آل ثامن ملحق می شود.
در این سریال، تاج خاری که روی چفیه مارکیو قرار دارد، نمادی از بدهی در نمادگرایی اسلامی است که نمایانگر هدف وی به عنوان بانکدار است!
نوع پوشش مارکیو و اعضای آل ثامن، در نوع خودش بسیار جالب توجه است. در ادامه، به این موضوع اشاره خواهم کرد.

مرجانه (Morgiana)

Morgiana-1

کنیزی از نژادی خاص به نام فانالیس (Fanalis) که در ابتدا برده جمیل بود و سپس توسط علی بابا و علاءالدین آزاد شد و به گروه آن ها پیوست. مرجانه دختری است با موهای قرمز رنگ و توان بدنی بسیار بالا که همواره در درگیری های تن به تن پیروز میدان است. او از دوران کودکی به عنوان برده به جمیل خدمت می کرده و پس از آزادی به دنبال یافتن سرزمین پدری و اعضای خانواده خود است. در ادامه داستان، مرجانه به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی علی بابا انتخاب می شود و می تواند از قدرت ظرف مقدس وی استفاده نماید.
فانالیس از ترکیب دو واژه یونانی Fanari به معنای شوالیه و عربی فارِس به معنای اسب ساخته شده و معنی "شوالیه اسب سوار" می دهد. به این سرزمین قاره تاریک نیز گفته می شود که کنایه ای از سرزمین های آفریقایی است.
نام این شخصیت از نام مرجانه گرفته شده است:
"مرجانه نام کنیزی زناکار و مجوسی بود که در ابتدا کنیز شخصی به نام کسری بود و کسری وی را (1) به "ابی خیر بن عمرو" بخشید و ابی خیر نیز او را به طبیب خود حارث هبه نمود. (2)
مرجانه به دلیل ارتکاب‏ مفاسد اجتماهی و ناهنجاری، از سوی مردم نکوهش شده و به عنوان زن زناکار و فاجره شهرت پیدا نمود.

Morgiana-2

فرزند وی، "عبیدالله بن زیاد" است (3) که هم عبیدالله و هم پدرش زیاد از حرام زادگان بودند. (4) عبیدالله در سال 28 و یا 29 هجری متولد و در سال 68 (5) و یا 67 هجری به دست یاران مختار به قتل رسید. (6) عبیدالله بن زیاد از سوی معاویه به فرمانداری خراسان (7) بصره و کوفه منصوب شد. (8) همچنین عبیدالله بن زیاد از سوی یزید به عنوان فرماندار کوفه انتخاب شد و عملاً اوضاع سیاسی و اجتماعی کوفه را تحت کنترل در آورده، حضرت مسلم را به شهادت رساند (9) به دستور او لشکریان دشمن به جنگ امام‏ حسین علیه‏السلام رفته، سرانجام امام را به شهادت رسانده و اهل بیت امام را به کوفه بردند. در هنگام ورود اهل بیت علیه‏السلام به دارالاماره، حضرت زینب (س) خطاب به ابن زیاد از او به عنوان "ابن مرجانه" یاد کرد و این اشاره به نسبت ناپاک او بود. (10) بعضی از شیعیان برای اشاره به نسبت ناپاک وی، او را به ابن مرجانه یاد می کردند. در زیارت نامه عاشورا از عبیدالله بن زیاد هم به عنوان ابن مرجانه یاد شده است و هم به عنوان عبیدالله بن زیاد، که نشان از ناپاکی پدر و مادر عبیدالله دارد. نقش بنیادی ابن زیاد در اهانت به خاندان پیامبر (ص) و شهادت امام حسین علیه‏السلام باعث شد که در زیارت عاشورا مورد لعن واقع شود: "واللعن عبیدالله بن زیاد و ابن مرجانة...
پی نوشت ها :
1- فرهنگ عاشورا، ص 305
2- دایرة المعارف الشیعه، ج12، ص 471
3- همان؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص 640 – 642
4- همان؛ دایرة المعارف فارسی، ج2، ص 1678
5- همان.
6- دایرة المعارف فارسی، ج2، ص 1678؛ تاریخ طبری، ج7، ص 166
7- تاریخ طبری، ج7، ص 166
8- انساب الاشراف، ج4، ص 401
9- دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص 641؛ تاریخ طبری، ج 7، ص 320
10- فرهنگ عاشورا، ص 305

امپراطوری کو (Kou)

kouen ren

یک کشور نظامی بزرگ که در آن تعداد زیادی از فاتحان سیاه چال ها و جودار (Judar) یکی از پنج ماگی رتبه بالا به عنوان راهنما و حامی امپراطوری حضور دارند. به همین دلیل، امپراطوری کو به عنوان یک امپراطوری مهاجم عمل کرده و همواره قصد گسترش قلمروی خود را دارد. اما این امپراطوری هم از گزند فتنه های آل ثامن در امان نماند و پس از ایجاد یک جنگ داخلی، به دو جناح تقسیم شد. جناح اول، شامل ارتش غربی به رهبری کوئن رن (Kouen Ren) بود که پس از الصاق بالباد به کشورش، این کشور را به عنوان پایتخت حکومت خود قرار داد و جناح دوم شامل ارتش شرقی به رهبری چهارمین امپراطوری کو، هاکوریو (Hakuryuu) بود که در خود کو حکومت می کرد و تمایل بسیاری به آل ثامن داشت.
در اصل، امپراطوری کو تمثیلی از امپراطوری چین باستان است. تلفظ نام کو در زبان چینی به صورت Huáng به معنی "امپراطوری پول کاغذی" است. این نام اشاره به رواج نوعی پول کاغذی به نام فان از طرف امپراطوری کو در بالباد دارد که به واسطه آن اقتصاد این کشور دچار سقوط شد و زمینه تصاحب آن را برای امپراطوری کو فراهم نمود.

پادشاهی سیندریا (Sindria)

sindiria

یکی از مهمترین امپراطوری های مطرح شده در این داستان، امپراطوری سیندریا نام دارد.
سیندریا کشوری قدرتمند و آرمانی در دریای جنوبی است که توسط سندباد به وجود آمد و بخشی از اتحاد هفت دریا به شمار می رود. این کشور به علت قدرت بالای پادشاه خود، از اقتدار بسیاری برخوردار است و از این رو به محل مهمی برای پناهندگان فراری کشورهای مختلف تبدیل شده و اکثر اعضای اصلی شورای مدیریت کشور را همین افراد تشکیل داده اند. علی بابا هم پس از شکست کودتا و فتح کشورش توسط کو، به سیندریا پناهنده می شود.
از افراد مهم این کشور می توان به:
سندباد (پادشاه)
جعفر (Ja'far) ترک شده از امپراطوری پارسویا
مسرور (Masrur)
دراکون (Drakon) ترک شده از کشور Parthevia Empire
هیناهوهو (Hinahoho) تبعیدی از Imuchakk
یامرایها (Yamraiha) تبعیدی از پادشاهی مستعصم (Musta'sim)
شارکان (Sharrkan) تبعیدی از Heliohapt
پیستی (Pisti) تبعیدی از Artemyra
اسپارتوس (Spartos) تبعیدی از Sasan

در اصل، نام کشور سیندریا به نوعی الهام گرفته از نام کشور هندوستان است. این نام از واژه سانسکریت Sindhu به معنای رود سند گرفته شده است. کاخ سندباد در این انیمه هم از مسجد سلیمانیه ترکیه الگوبرداری شده است.
اتحاد هفت دریا نیز اشاره ای به "هَفت دَریا" که در متون قدیمی هفت آب و هفت بحر و هفت محیط نیز نامیده شده، دارد و در هر دوره یا مکان به مجموعه‌های گوناگونی از دریاها اشاره داشته‌ است.

sindiria-2

مشهورترین این دریاها عبارتند از:
دریای چین (دریای جنوبی چین)، دریای مغرب (دریای مدیترانه: بخش غربی)، دریای روم (دریای مدیترانه: بخش شرقی)، بحر بنطش (دریای سیاه)، بحر طبریه (دریاچه طبریه) در فلسطین و سوریه، بحر جرجان (دریای خزر)، بحر خوارزم (دریاچه آرال)
البته در روایتی دیگر، از دریاهای دیگری نام برده شده که عبارتند از:
دریای اخضر (اقیانوس هند)، دریای عمان (دریای عمان و بخشی از خلیج فارس)، دریای قلزم یا بحر احمر (دریای سرخ)، دریای بربر (بخشی از اقیانوس هند)
دریای اقیانوس (اقیانوس اطلس)، دریای قسطنطنیه، بحرالروم (مدیترانه)، دریای اسود (دریای سیاه)

سندباد و عذرا (Esra)

Esra-AOS-1

سندباد پادشاه مقتدر امپراطوری سیندریا، و مادرش عذرا، از مرموزترین شخصیت های این داستان محسوب می شودند.
عذرا، مادر سندباد و همسر بدر (Badr) است. او فرزندی به دنیا می آورد که بزرگترین پیشگویان او را مولودی خاص و ویژه می دانستند و از سال ها قبل (طبق پیشگویی ها) انتظارش را می کشیدند. طبق داستان، فرزند وی، سندباد، در واقع تناسخ و تجلی ای از داوود است که در زندگی دیگری وارد زمین شده بود.
عذرا از لحاظ خلق و خوی زنی بسیار مهربان و خوش قلب شناخته می شد و از محبوبیت بالایی در میان همسایگان و مردم شهر برخوردار بود. او کسی بود که سندباد را برای فتح سیاه چال تشویق کرد و باعث شد تا آینده وی به عنوان پادشاه هفت دریا رقم بخورد. عذرا زمانی که سندباد 14 ساله بود دچار بیماری شد و در اثر همین بیماری درگذشت.
در این سریال، نحوه تولد سندباد شباهت بسیار زیادی به روایت اروپائیان از تولد حضرت مسیح (ع) دارد. سندباد در مکانی شبیه به یک طویله به دنیا می آید (البته این روایتی تحریف شده و توهین آمیز است، زیرا طبق روایات اسلامی موجود، حضرت مریم با همراهی جبرئیل، به کربلا برده شد و فرزند خود را در موضع قبر امام حسین (ع) در کربلا به دنیا آورد- حدیثی از امام سجاد، به نقل از تهذیب الاحکام شیخ طوسی). در هنگام تولد سندباد، همه پیشگوها خبر از ولادت انسانی خاص با قدرت هایی ویژه دادند و از مدت ها قبل منتظر این مولود بودند. نام مادر سندباد هم، لقبی است که به حضرت مریم داده شده بود. از این رو می توان آن ها را هجویه ای از حضرت مسیح و مادرش دانست.

Ezra-2

حضرت مریم (س) با احدی ازدواج نکرده اند، نه قبل از تولد مسیح (ع) و نه بعد از آن و ایشان. به همین دلیل، به ایشان القابی مانند عذرا و بتول داده اند که به معنای باکره و دوشیزه خوانده می شوند. اساساً ایشان نذر خدمت به معبد شده بودند و نمی توانستند ازدواج کنند و در زمان نبوت و قبل از عروج حضرت مسیح (ع) از دنیا رفتند و در مراسم آن جناب، حضرت مسیح (ع) شرکت فرمودند. (مستدرک الوسائل ج 7 ص 506.)
قرار گرفتن سندباد در کنار علی بابا و علاءالدین مغ هم می تواند نمایانگر روایت دیدار مغان در هنگام تولد حضرت مسیح با وی باشد (البته لازم به ذکر است که چنین مشابهتی تنها در این داستان وجود دارد و در داستان هزار و یکشب، این شباهت دیده نمی شود)

دیدار مغ ها با مسیح

three-kings

در سنت مسیحی بر اساس خبری که در باب دوم انجیل متّی آمده، در هنگام تولد حضرت عیسی (ع) سه نفر مجوس (زرتشتی) از حوالی ایران به اورشلیم و سپس بیت اللحم رفته‌اند و هدایایی به حضرت عیسای نوزاد تقدیم کرده‌اند. به وقت تولد حضرت عیسی (ع) در شهر بیت اللحم، سه ایرانی به کمک ستارگان از تولد آن حضرت با خبر شده و به آنجا رفتند و هدایایی به حضرت مریم (س) تقدیم نمودند. مسیحیان این سه نفر را به "سه پادشاه" (The Three Kings) یا "سه مرد عاقل" (The Three Wise Men) ملقب کرده و حتی نام‌هایی نیز به آن ها نسبت داده‌اند:
"بالتازار (بل تصّر)، مِلکور (ملکیور)، گاسپر (یاسپر) (Balthassar, Melchior, Gaspar)."
در خصوص اینکه این مجوسان که بوده و از کجا آمده‌اند، بحث و نظرهای گوناگونی درگرفته، ولی هنوز هیچ قطعیتی در این خصوص وجود ندارد.

امپراطوری پارسویا (Parthevia Empire)

Parthevia

پارسویا سرزمین مادری سندباد و جعفر است. کشور کوچکی در جنوب غربی که مدام در جنگ برای حفظ استقلال خود است. این کشور، پس از شکست امپراطوری سلطه گر جنوبی توسط دوانشادیل چهارم (Davashadil IV) توانست امپراطوری مستقل و قوی ای ایجاد نماید. به این صورت که با پرداخت طلا به شهروندان خود آن ها را برای جنگ با دشمن ترغیب نموده و بدین ترتیب ارتشی بزرگ و قوی به وجود آورده بود. اما این امپراطوری پس از جنگ با امپراطوری ریم، بخش هایی از خاک خود را از دست داد و همین موضوع باعث شد تا اقتصاد این امپراطوری با مشکل جدی مواجه شده و در نتیجه از مردم خود مالیات های سنگین دریافت نماید.
40 سال پیش، مستعصم با ارسال نامه ای به امپراطوری های ریم و پارسویا از آن ها درخواست کرد تا به او ملحق شوند و سرپرستی وی را تأیید کنند، اما پادشاه پارسویا از پذیرفتن این پیشنهاد سرباز زد و در نتیجه جنگی میان آن دو درگرفت که این جنگ موجب شکست امپراطوری پارسویا شد.
در اصل، پارسویا برگرفته از امپراطوری پارس قدیم است. درگیری این امپراطوری با امپراطوری ریم و از دست دادن بخش هایی از این کشور اشاره ای مغرضانه به نبرد ایران و روم دارد.
نکته قابل توجه در این روایت، استفاده از گذاره های پراکنده و شیطنت بار است. اشاره به نامه نگاری مستعصم به امپراطوری های ریم (روم) و پارسویا (پارس) برای پیوستن به او، اشاره ای شیطنت بار به نامه نگاری پیامبر اسلام (ص) به دو امپراطوری بزرگ آن زمان، ایران و روم دارد. البته در این روایت (روایت کل داستان) واژه ها و وقایع حقیقی بسیار پراکنده و درهم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. به گونه ای که نمی توان یک خط روایی ثابت و کامل را از آن استخراج کرد و همین عامل موجب شده تا در نگاه اول چنین عقده گشایی هایی چندان جلو نکنند. اما با کنار هم گذاشتن حقایق پراکنده موجود در کل داستان و کمی تأمل در مفاهیم، می توان به اصل ماجرا پی برد. در ادامه بیشتر در این زمینه بحث خواهم کرد.

پادشاهی مگنوستادت (Magnostadt)

magnostat

یکی از مکان های مهم و مورد بحث در این سریال پادشاهی مگنوستادت نام دارد. کشوری که به کشور جادوگران معروف است و در آن بزرگترین آکادمی تعلیم جادو بنا نهاده شده است. این کشور جمعیتی حدود 300000 نفر را در خود جای داده است. طبق قانون مگنوستادت، شهروندان به 5 دسته تقسیم بندی می شوند که به ترتیب اولویت با جادوگران و در آخر با انسان های عادی است.
دسته اول: شامل جادوگران رتبه بالا که حدودا به 500 نفر می رسیدند.
دسته دوم: همه شهروندان درجه دو و دانش آموزان آکادمی را شامل می شد و حدود 300 نفر عضو داشت.
دسته سوم: همه افرادی که یکی از اعضای خانواده آن ها جادوگر بودند، اعضاء ارتش و کارمندان دولتی. این افراد حدود 20000 نفر بودند.
دسته چهارم: همه شهروندان عادی مگنوستادت که حدود 80000 نفر را شامل می شدند.
دسته پنجم: همه شهروندان غیرجادوگری که توان پرداخت مالیات را نداشتند. تعداد این افراد به 200000 نفر می رسید.
جادوگران از بیشترین حقوق شهروندی در این شهر برخوردار بودند و اداره امور اصلی به دست آنان بود. اما مردم عادی در پست ترین طبقات شهر (زیر زمین) حبس شده بودند و از آن ها به عنوان برده های تولید ماگویی برای خلق جادو استفاده می شد.

Matal-Mogamett

پادشاه این کشور، ماتال موگامت (Matal Mogamett)، نام داشت که با کودتایی موفق شد تا حکومت ظالم مستعصم (Musta'sim) را سرنگون کرده و کشور رویایی جادوگران را بنا نهد. از آن پس، او با فراخوانی همه جادوگران را از سراسر دنیا در این شهر گرد هم آورد و علیه غیر جادوگران اتحادی قوی تشکیل داد. او برای مقابله با تمامی پادشاهان غیر جادوگر و گسترش قلمروی خود اقدام به همکاری با آل ثامن نمود و فن آوری خلق جن های سیاه، ظروف تاریک و روخ سیاه را از آن ها فرا گرفت.
فعالیت های مشکوک موگامت، موجب شد تا سایر کشورها برای مبارزه با او اقدام کنند. سرانجام، این پادشاهی با خیانت آل ثامن به نابودی کشیده شد و دنیا از سوی موجودات خلق شده در آزمایشگاه های سری آن دچار چالش و بحران جدی گردید. اما در ادامه اتحاد همه کشورها علیه تهدید جدید و همکاری ماگی ها در این جنگ، موجب شد تا دنیا از نابودی حتمی نجات پیدا کند.
نام اصلی این شهر از ترکیب دو کلمه لاتین Magnus به معنی بزرگ و کلمه آلمانی Stadt به معنی بزرگ ساخته شده است.
نام امپراطوری سابق این کشور، مستعصم هم، دراصل از نام آخرین خلیفه عباسی، أبو أحمد عبدالله بن منصور بن محمد المستعصم بالله گرفته شده است.

مستعصم

mostasam

أبو أحمد عبدالله بن منصور بن محمد المستعصم بالله (۶۵۶-۶۰۹ قمری در بغداد) آخرین خلیفه عباسی در بغداد بود؛ او از سال ۶۴۰ تا ۶۵۶ قمری خلافت را برعهده داشت.

خلافت وی مصادف با ایلغار چنگیزخان در ایران و عراق بود. پس از وی، منگوقاآن برادر کوچکترش هلاکوخان را به ایران فرستاد، هلاکو نخست طالقان و الموت را در اختیار گرفت و آخرین شیخ الموت را کُشت و بسیاری از قلاع اسماعیلیان را ویران کرد؛ در این میان خلافت بغداد دو دشمن بزرگ خود یعنی فاطمیان و اسماعیلیان را از دست داده بود. سرانجام، هلاکوخان کسانی را به نزد خلیفه در بغداد فرستاد و از او خواست که تسلیم شود و خود یا وزیرش به نزد او بیایند، اما مستعصم اعتنایی نکرد. از این رو، هلاکوخان دستور به محاصره بغداد داد. مغولان وارد شهر شدند و آن شهر را ویران کردند و بسیاری را کشتند.
بالاخره شهر تصرف شد و خلیفه با نزدیکانش در یکشنبه ۴ صفر ۶۵۶ قمری (۲۹ بهمن ۶۳۶) تسلیم شدند.
افسانه‌های بسیاری در مورد قتل مستعصم وجود دارند. همچون اینکه مغولان از کشتن خلفا بیم داشتند و به همین دلیل او را نمدمال کردند و سپس با اسبان بر او تاختند تا کشته شد.
بر اساس سفرنامه مارکوپولو، هلاکوخان او را در اتاقی بدون آب و غذا زندانی کرد و او را مجبور به خوردن طلاهایی کرد که انبار کرده بود.


آل ثامن (Al-Thamen)

Al Sarmen1

خلق گروهی شرور به نام آل ثامن را می توان از شیطنت های بزرگ خالق این اثر دانست. در مورد این گروه در انیمه اینطور توضیح داده می شود که:
"ما آل ثامن، وظیفه داریم تا تاریکی را در این دنیا گسترش دهیم. ما، اجتماع ملت واقعی، خلق شده به وسیله پدرمان هستیم. این است دستور کار آل ثامن."
آل ثامن، یک انجمن سری است که هدفی جز به آشوب کشیدن جهان ندارد. آن ها قصد دارند تا با تغییر مسیر سرنوشت که روخ آن را مشخص می کند، جهانی را که تجسم جادوی سلیمان برای نجات بشریت است، تباه کرده و زمینه حکومت خود و پدرشان، نیروی ظلمت و تاریکی را بر جهان فراهم نمایند.
آن ها با کمک یکی از ماگی هایی که به تاریکی روی آورده، اهداف خود را در دنیا پیش می برند. در اقدامی مهم، به حکومت مستعصم پایان داده و ماتال موگامت که همسوی فکری با آن ها بود را به حکومت رساندند. موگامتی که در انتها زمینه ساز ظهور نیروی خالص ظلمت و تاریکی را فراهم آورد، اما در نهایت با فداکاری و اتحاد همه پادشاهان این امر تحقق نیافت و آل ثامن موقتاً شکست خورد.
در حال حاضر، نماینده آل ثامن در زمین، ملکه امپراطوری کو، کوئن رن است که در راستای تحقق اهداف این گروه تلاش می کند.
اعضای اصلی این گروه، در زمان حکومت سلیمان در آلما طوران حضور داشتند که با دسیسه ای اقدام به شورش علیه وی نموده و با کمک جادو، نیروی خالص ظلمت و تاریکی را وارد آلما طوران کرده و آن را به کل نابود کردند. پس از آن، انسان ها و ساکنان آلما طوران دچار درماندگی و پراکندگی شدند که با تدبیر سلیمان و خلق دنیای کنونی از این وضع رهایی یافتند.

8 Pointed Star

چندی بعد یکی از ماگی ها به نام جودار اقدام به جمع آوری هشت تن از جادوگران اصلی رقم زننده این فاجعه نمود و با تشکیل انجمنی با نماد ستاره هشت پر، آل ثامن را به وجود آورد. هدف اصلی این گروه مقاومت در برابر آنچه تصمیم از پیش تعیین شده، نامیده می شود بیان شده که برای دست یابی به این مهم ابتدا باید همه دنیا در تاریکی و نافرمانی از سرنوشت روخ قرار بگیرد و سپس با فراخوانی تاریکی مطلق، سیستم جدید در دنیا بنا نهاده شود. سیستمی که به آن آزادی و رهایی از بند جبر گفته می شود.
آن ها خالق روخ سیاه، ظروف مقدس تاریک و جن های سیاه هستند.
در مورد اینکه چرا از نام آل ثامن در این انیمه استفاده شده، دلیل محکم و ثبت شده ای در دست نیست، اما نکته جالبی که در این باب می توان به آن اشاره نمود، ارتباط عدد 1001 (1001 شب) با ثامن است! اگر با حروف ابجد آشنایی داشته باشید، خواهید دید که ابجد نام رضا (به عنوان هشتمین امام شیعیان که به ثامن الائمه و ثامن الحجج معروف است) عدد 1001 است.
(الف =1 )، (ب = 2 )، ( ج = 3 )، ( د = 4 )، (ه = 5 )، ( و = 6 )، ( ز = 7 )، ( ح = 8 )، ( ط = 9 )، ( ی = 10 )، ( ک = 20 )، ( ل =30 ) ، ( م = 40 )، ( ن = 50 )، ( س = 60 )، ( ع = 70 )، ( ف = 80 )، ( ص = 90 )، ( ق = 100 )، ( ر = 200 )، ( ش = 300 )، ( ت = 400 )، ( ث = 500 )، ( خ = 600 )، ( ذ = 700)، ( ض = 800 )، ( ظ = 900 )، ( غ = 1000 ) .
رضا به حروف ابجد:
200+ 800+ 1= 1001
این در حالی است که نام اصلی این کتاب سابقاً "هزار افسان" بوده و بعدها در دوره قاجار نام آن به 1001 شب تغییر پیدا کرده است. پوشش اعضای آل ثامن هم شبیه به آنچه شیعیان به عنوان پوشش ائمه در نظر می گیرند، انتخاب شده است. قرابت ثامن و مستعصم عباسی و مخفی بودن این گروه (نمادی از انجمن مخفی شیعیان در زمان حکومت های ضد شیعه) هم دلیل دیگری بر این موضوع است.

امپراطوری ریم (Reim Empire)

rem

بزرگترین امپراطوری دنیا که توسط مغ بزرگ، شهرزاد مدیریت می شود. پس از مرگ شهرزاد مدیریت این امپراطوری به Titus Alexius که تناسخی از وی بود، سپرده شد. این کشور دارای بزرگترین ارتش، تکنولوژی و اقتصاد در جهان است. این امپراطوری، همانند امپراطوری کو، از دو بخش مجزا در مدیریت تشکیل شده است: مرکز قدرت نظامی که رمانو (Remano) نام دارد و پایتخت سیاسی آن که به ناپورلیا (Naporlia) معروف است و همین تفکیک موجب ثبات قدرت در این امپراطوری شده است.
امپراطوری ریم، در واقع نمادی از امپراطوری روم است و شاهزادگان آن (Nerva Julius Caluades) نیز اسامی و پوششی شبیه به رومیان دارند.

پادشاهی ساسان (Sasan)

Darius-Leoxses

کشوری کوچک که در محاصره کوه ها بنا شده و پادشاه داریوش لئوکسز (Darius Leoxses) بر آن فرمان می راند. ساسان یکی از متحدان هفت دریا به شمار می رود و به خاطر منابع طبیعی فراوانی که در خود جای داده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مردمان این سرزمین از فرزندان اصلی پادشاهی آلما طوران به شمار می روند و نژادی الهی دارند. عده کثیری از مردم این سرزمین، پادشاه سلیمان را به عنوان خدا پرستش می کنند و در شهر معابد زیادی برای وی ایجاد نموده اند.
در اصل، نام این کشور از امپراطوری ساسانی الگوبرداری شده و به همین دلیل نام یک پادشاه ایرانی (داریوش) به عنوان پادشاه این سرزمین انتخاب شده است.


گیشان (Qishan)

Qishan anime

کشوری مهم و تجاری که در مرکز صحرا بنا شده و محل عبور کاروان های تجاری بزرگ محسوب می شود. این کشور توسط فردی خودخواه و سادیستیک به نام جمیل (Jamil) اداره می شود.
در اصل، گیشان نمادی از کشور عربستان سعودی است که در موقعیتی کویری بنا نهاده شده و در گذشته یکی از مراکز مهم تجاری به شمار می رفته است.

و کلام آخر در مورد هزار و یک شب و ماهیت واقعی آن
طبق اسناد موجود هزار و یک شب، مجموعه‌ای از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی هندی، ایرانی و عربی است که به زبان‌های متعددی منتشر شده‌ است.
شروع داستان هزار و یک شب، به نقل از پادشاهی است ساسانی با عنوان شهرباز (پادشاه) و روایتگر آن شهرزاد (دختر وزیر) است. اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد و داستان‌های آن را از ریشه ایرانی دانسته‌اند که تحت تأثیر آثار هندی و عربی بوده ‌است. اینکه داستان‌های هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آن‌ها دقیقاً هزار و یک باشد، چندان واقعی به نظر نمی‌رسد. اما داستان‌های زیادی زیر نام هزار و یک شب نوشته شده‌ است.

Ali-Baba

به ‌گفته علی‌اصغر حکمت، این کتاب پیش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله اسکندر به فارسی (احتمالاً فارسی باستان) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شده ‌است. اصل پهلوی، کتاب ظاهراً از زمانی که به عربی ترجمه شده از میان رفته ‌است. او دلیل آنکه کتاب پیش از اسکندر به فارسی درآمده را به مروج‌الذهب مسعودی (درگذشته به سال ۳۴۶ ه. ق) و الفهرست ابن ندیم (درگذشته به سال ۳۸۵ ه. ق) مراجعه می‌دهد و سپس با اشاراتی به مشابهت هزار و یک شب با کتاب استر تورات استدلال می‌کند که هر دو کتاب در یک زمان و پیش از حمله اسکندر نوشته شده‌اند و ریشه واحد دارند. نام ایرانی آن، "هزار افسان" است و وقتی به عربی ترجمه شده، نخست الف خرافه و سپس الف لیله خوانده شده، و چنانکه حکمت می‌گوید در زمان خلفای فاطمی مصر به صورت الف لیلة و لیله (هزار شب و یک شب) درآمده ‌است.
در سال ۱۲۵۹ هجری قمری، در زمان محمدشاه به دست ملا عبداللطیف طسوجی به فارسی ترجمه شده (این کتاب دارای ارزش تاریخی است، اما در کل یک سوم کتاب اصلی را هم شامل نمی‌شود.) و میرزامحمدعلی سروش اصفهانی اشعاری به فارسی برای داستان‌های آن سروده ‌است که تا زمان ناصرالدین شاه ادامه داشته ‌است. داستان‌های این کتاب، دارای محتوای بسیار بوده ازجمله طنز، تعالیم اخلاقی چه بد و چه خوب (بعضی از داستان‌های آن تشویق به عیش و نوش و خوش‌گذرانی می‌نموده برای همین از این حکایات صرف نظر شده، ولی در بعضی حکایات هم تشویق به عدالت و ایثار و جوانمردی نموده ‌است.)، آداب و سنن ملل مختلف، مشکلات اجتماعی، مسافرت و سیاحت و...
نسخه کنونی فارسی را عبداللطیف طسوجی در زمان محمدشاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید. «هزار و یک شب» نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار در ایران شهرت یافته و نام قدیم آن هزار افسان بوده ‌است. چاپ کتاب تا زمان انقلاب اسلامی به همان سیاقی که چاپ کلاله خاور درآمده بود، مشکلی نداشت. بعد از انقلاب هم انتشارات هرمس این کتاب را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد که در ۱۳۸۶ به چاپ دوم رسید.

One-Thousand-and-One-Nights-2

هزار و یک شب در قصه هایش با بعضی خوارق عادات و سلوک عرفای مسلمان هم عنان می شود. اما بیگمان سبک و اسلوب همه کتاب مربوط به جهان اسلام است، زیرا که این داستان ها، بازتاب سهولت دنیای اسلام در درونی کردن داده های گوناگون در قرون وسطی و زدن مهر خود بر آن هاست. شرق شناسان عموماً اتفاق نظر دارند که این مجموعه، التقاطی از متون دارای ریشه های بس گوناگون است که در طی چندین قرن، پرداخته شده اند و کتاب در قرن 13 و 14 میلادی شکلی ثابت به خود گرفته است. این که تصور کنیم هزار و یک شب اثر یک نویسنده است، بر جایی نااستوار ایستاده ایم. در حقیقت با اثری جمعی سر و کار داریم که نه تنها به مدت چندین قرن فراهم آمده، بلکه نمودار گرایش هایی بس مختلف نیز هست و کلاً چهار دسته داستان در آن تشخیص می توان داد:

الف) نخست هسته قصه های ایرانی الاصل و هم ریشه با داستان های شاهنامه و هم ارز شاهنامه که به دست فاتحان مسلمان با اسلام انطباق یافته اند و قدیم ترین بخش هزار و یک شب اند. خصیصه این قصه ها، غنای تخیّلی و وهمناک، و مداخله دائم جنیان و پریان، و وفور مسخ و حلول و سخنگویی جانوران است. دوز و کلک ها و اندیشه های این مجموعه ایرانی است. نام شخصیت های اصلی (شهریار و شهرزاد و دینارزاد و شاه زمان) ایرانی است و تقطیع بندی این اثر نیز ایرانی است. در واقع کتاب زبان پهلوی زبان "هزار افسان" که بین قرون 2 تا 4 هجری به عربی ترجمه شد باید پایه اصلی این کتاب بوده باشد. هسته اصلی این کتاب شامل شاه شهریار و حیوانات و پرندگان و اسب آبنوس و فریزاد گلخنده و علی بابا و چهل دزد و غیره متعلق به همین منبع کهن است.
ب) دومین دسته حکایات که بیشتر مغازله آمیزاند، تا وهمناک و در بغداد در دوران خلافت هارون الرشید می گذرند، قصه های عاشقانه با عواقب عدیده اند. در این داستان ها، مناظر زندگی درباری یا شهری، اندک اندک جایگزین صحنه های طلسم و جادو می گردند. داستان های عشقی به معنای ویژه واژه (قصه علی بن بکار و شمس النهار و نعم و نعمت و غیره) و حکایات کمابیش ظریف مردم پسند برگرفته از وقایع اتفاقیه که مداح آن ها را در بازارها نقل می کرده است. اشعار شهوت انگیز و از طرفی جعفر برمکی، آخرین بازمانده خاندان برمکیان مربوط به همین دسته اند.
پ) برعکس، عنصر شگرف و خارق العاده، در دوره ای از قصه های دریانوردان که مشهورترینشان قصه های سندباد بحری، مربوط به بندر بصره، نقش بسته است. اعجاب انگیزی این قصه ها ناشی از به هم آمیختگی تنگاتنگ راست و دروغ است. این قصه ها، حماسه نخستین دریانوردان مجهز به قطب نما و شاخص و میل رصد و شمسه و اسطرلاب به کشف مناطق ناشناخته می روند.

One-Thousand-and-One-Nights

ت) شهری و بورژوازی شدن قصه ها در چهارمین دسته که در قاهره پرداخته شده اند و به قصه های کهن مزید گشته اند، برجستگی بیشتر می یابد. یعنی حکایات مشتمل بر ماجراجویی های قهرمانان و قصه های هزل آمیز و هجوآلود و صحنه هایی از زندگی اعیان خوش ذوق و ظریف و گوشه هایی از معاش سوداگران و پیشه وران، تقریباً به طور کامل، جانشین وهمناکی قصه های کهن می شوند. قصه های جوذر صیاد از جمله قصه های این دوره است. البته در این قصه، چنانکه در قصه علاءالدین نیز، عناصری مراکشی الاصل به چشم می خورد. این قصه ها مشحون از عناصر اعجاب انگیز و خوارق عادت اند. اما این عنصر اعجاب انگیز از عنصر شگفتی زای ایرانی تبار، متمایز است و در آن، پاره خاطراتی از ادبیات تعلیمی مصر باستان و برگرفته هایی از روایات تلمودی، می توان یافت.
البته قصه هایی هم هستند که در هیچ طبقه ای نمی گنجند و تنها قصه هایی عامیانه اند. به این نکته نیز باید اشاره کرد که در واقع، چندین چاپ عربی هزار و یک شب وجود دارد که در هند و مصر و سوریه و سرانجام در اروپا به طبع رسیده اند و روایات مختلف کتاب به شمار می روند، تا آنجا که بعضی کتب نخستین ترجمه شده در اروپا، قصه هایی دارند که در نسخ عربی آن موجود نیست!

توهین به اسامی مقدس شیعه
در این انیمیشن (و داستان های هزار و یک شب) اسامی زیادی از شیعیان دیده می شود. اتفاقی که ماهیت ضد شیعی داستان های هزار و یک شب را بیشتر برملا می کند و این سوال را در ذهن ایجاد می کند که چرا در این داستان ها هیچ نامی از اسامی معروف سایر فرق اسلامی وجود ندارد؟ و همه نام ها از شیعیان است؟
چرا اسامی شیعه به کار رفته، همگی در جایگاه های نازل و دون قرار دارند و همگی توهین آمیز هستند.
به مثال های زیر توجه کنید:

12-26-2015-06-46-42-ب

1- علی بابا: لقبی که بچه های یتیم ها به دلیل رفتارها و رسیدگی های حضرت علی (ع) به ایشان داده بودند. توجه داشته باشید که بابا اسم نیست و یک لقب است. اما در اثر مرور زمان این نام و لقب به صورت یک نام واحد در میان مردم جا افتاده است! در این سریال علی بابا شاهزاده ای ساکن محله های فقیرنشین معرفی می شود. او برای کمک به فقرا شب ها با لباس مبدل اقدام به دزدی از ثروتمندان کرده! و اموال مسروقه را میان فقرا تقسیم می کند.

Aladdin.Magi.full

2- علاءالدین: در فرهنگ لغت در مورد معنای این نام می خوانیم: موجب بلندي آيين و كيش. حالا این سوال مطرح است که علاءالدین کیست که موجب بلندی آیین و دین شده است؟ با توجه به ماهیت ضد اسلامی این داستان به نظر می رسد که این نام اشاره ای غیر مستقیم به حضرت رسول (ص) داشته باشد. اوست که علاء دین است و موجب فخر و بلندای دین شده است. اوست که مدام در کنار علی باباست و او را حمایت می کند و در نهایت او را به عنوان پادشاه برمی گزیند!

kasim

3- کاظم: سر دسته دزدان جوانمرد که با کمک علی بابا به فقرا کمک می کند. او سودای حکومت و پادشاهی در سر دارد و در انتها مشخص می شود که همه شعارهای آزادیخواهانه وی دروغی بیش نبوده و تنها به دنبال حکومت است.

Zaynab

4- زینب: دختری از محله های پایین که همدست علی بابا و کاظم است. او صاحب جادویی عجیب به نام مه بنفش است که موجب ایجاد توهم در افراد می شود.

Hassan anime

5- حسن: دیگر عضو گروه مه که با کمک جادوی ویرانگر خود همه دیوارها را تخریب کرده و زمینه را برای غارت اموال اشراف فراهم می کند.

Fateme

6- فاطمه: مردی با گرایشات زنانه! برده فروشی سادیستیک که به زبان حیوانات تسلط دارد و بر آن ها فرمان می راند (معلوم نیست چرا این نام برای یک مرد استفاده شده است!)

JaWires

7- جعفر: وزیر ایرانی سندباد که به قدرت جادو مجهز است. او به همراه سندباد موقتاً به گروه مه ملحق می شود و علیه حکومت پادشاهی احمد مبارزه می کند.

aahbmad

8- احمد: پادشاه بی لیاقت بالباد که موجب نابودی کشور و تسلیم آن به امپراطوری کو می شود.

fra

اینکه هدف اصلی از خلق داستان های هزار و یک شب چه بوده، به درستی آشکار نیست و پراکندگی اطلاعات، موجب شده تا این موضوع همچنان در هاله ای از ابهام باقی بماند. اما از طریق شواهد و توهین های آشکار موجود در این داستان ها، می توان به ماهیت ضد شیعی و بعضاً ضد اسلامی آن پی برد و صد جای تأسف اینکه امروزه در میان برخی جوامع روشنفکر داخلی، از وجود چنین داستان هایی به عنوان فخر فرهنگ اصیل پارسی یاد می کنند و سعی در گسترش فرهنگ مطالعه این کتاب در مدارس دارند. موضوعی که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد و باید با دقت نظر بیشتری به ریشه یابی ماهیت واقعی این سری داستان ها پرداخت.


- لینک کوتاه این مطلب

» محمود بلالی / vgpostmortem.ir
تاریخ انتشار:6 دی 1394 - 13:13

نظر شما...
    • الف

      سلام.واقعا میخوایین به چی برسین.این انیمه اصلا ربطی به اسلام.و دین داوود نداره.
    • مهمان سلام

      نقل قول: الف
      سلام.واقعا میخوایین به چی برسین.این انیمه اصلا ربطی به اسلام.و دین داوود نداره.


      میشه بگید از کجا فهمیدید که ربط نداره؟
    • سمیه

      حالتون خوبه شما؟
      واقعا خوبید یا سرتون به یک جایی خورده.
    • تهران

      کار دیگه ای به جز نشستن و نوشتن یه نقد طولانی از یه انیمه ی شاهکار وجود نداره تو این مملکت؟
    • M

      خیلی ممنون از نقدتون واقعا دوس داشتم یه نقد بخونم از این انیمه و اگرچه واقعا دنبال اینک انیمع ب چی اشارره داشته یا نه نیستم ولی واقعا تو این انیمه اشارات واضح بود و واقعا دوس دارم بدونم چرا ژاپنی ها باید همچین انیمه ای ک اسلام رو بد معرفی میکنه بسازن
      همه ی انیمه رو کامل و جامع توضیح داده بودین و نقد کرده بودین امیدوارم بازم نقدایی ازتون بخونم
    • مهمان عرفان

      ممنون از وقتی که بابت جمع آوری این اطلاعات پراکنده کردید واقعا جالب و مفید بود و واقعا اون نگاه بد بینانه شدیدی که موجب گارد گیری میشه رو نداشت با این حال حقیقت گفته شده بود دست مریزاد و خسته نباشید
    • مهمان عرفان

      یه نکته ای هم که با خوندن کامنت ها به ذهنم رسید بگم کسایی که میگن نه ربطی نداره و اینا با ابعاد پنهان تاثیر گذاری رسانه روی ناخودآگاه مخاطب بی اطلاع اند و همچنین از شیوه آماده سازی ذهنی جامعه جهانی توسط حالا صاحبان اصلی رسانه آگاه نیستند و این باعث میشه نسبت به چنین مطالبی این نگاه رو داشته باشند اما واقعیت اینه که این اسامی هرچند ساده تاثیر گذار هستند و این تاثیر خیلی بیشتر شده توی این انیمه که نمرات بسیار بالایی کسب کرده و بسیار جذاب و درجه یک ساخته شده که تاثیرات موندگاری روی ناخودآگاه میزاره
    • صبا

      کاش به جای اینکه اوتاکوی محصولات کشوری باشیم که میخواد سر به تنمون نباشه اوتاکوی اسلام بشیم!
    • سرتونو درد نیارم

      سلام ممنون از نقدتون اما اگه خودتون رو زیاد درگیر چیزی کنید ممکنه که راه رو گم کنید بهترین کار درس گرفتن از این انیمه است در واقع نویسنده صرف نظر از مقصودش راهی رو جلوی شما گذاشته تا بیشتر فکر کنید و بالغ تر بشید بدی یا خوبی همه به برداشت شما بستگی داره اگر کسی بدی کرده باشه توسط کاعنات مجازات میشه حتی اگه شما نفهمید برای به وجود اوردن این نقد کامل شما اطلاعاتتون رو افزایش دادید پس سود بردید
    • سرتونو درد نیارم

      سلام ممنون از نقدتون اما اگه خودتون رو زیاد درگیر چیزی کنید ممکنه که راه رو گم کنید بهترین کار درس گرفتن از این انیمه است در واقع نویسنده صرف نظر از مقصودش راهی رو جلوی شما گذاشته تا بیشتر فکر کنید و بالغ تر بشید بدی یا خوبی همه به برداشت شما بستگی داره اگر کسی بدی کرده باشه توسط کاعنات مجازات میشه حتی اگه شما نفهمید برای به وجود اوردن این نقد کامل شما اطلاعاتتون رو افزایش دادید پس سود بردید
    • OTAKU

      خسته نباشین واقعا ایوا
      کی فکرش و میکرد این انیمه اینجوری باشه بخواد اگه خود کاگردانش یا نویسندش این نقد و ببینه شوکه میشه فکر نکنم خودش اصلا یه این چیزا فکر کرده باشه :/

      واقعا چرا اخه چرا اصلا .
      انیمه و مانگا یه دنیای کاملا خیالی و فانتزیه کارگردان و نویسندهای رمان و مانگا چون انقدر انیمه ساخته شده از روی همه ی داستان باید با استفاده از تخیل خودشون و داستان ها و افسانه های دنیا یه داستان متفاوت درست کنند . بنظرم شما برین یکم رو اینکه ژاپنی ها اصلا جادو رو چی میدونن تحقیق کنین بدونین اصلا درباره جادو چی فکر میکنن بعدشم انیمه نه وابسطه به دینیه نه چیزی .
      چرا فقط دنبال اینجور چیزایی یه فیلم و انیمه رو نگا میکنین ببنین یارو انگشتش و اینجور کرد یعنی شیطان پرستیه این فیلم یا این انیمه ضد اسلامه اخه چرا فکر میکنین دنیا بده شماها خوبین .
      ولی ایول انثدر چیز منفی از توی یه داستان در اوردن مغز کاملا منفی میخواد ایول دارین .

      کاش یاد بگیریم اول خودمون و نقد کنیم .
    • OTAKU

      وجان من حالت خوش نیست اون یارو نویسندش که مسلمون نیس بعدم داستان های علی بابا ت عربستانه اونم سرچ کردهئ چند تا اسم عربی پیدا کرده بعدم اسم علی بابا و داستان هاش که چند قرنه هست.
    • Shadow

      نقل قول: مهمان سلام
      نقل قول: الف
      سلام.واقعا میخوایین به چی برسین.این انیمه اصلا ربطی به اسلام.و دین داوود نداره.


      میشه بگید از کجا فهمیدید که ربط نداره؟

      از اونجایی که چندین سال داریم انیمه می‌بینیم.
    • Shadow

      نقل قول: صبا
      کاش به جای اینکه اوتاکوی محصولات کشوری باشیم که میخواد سر به تنمون نباشه اوتاکوی اسلام بشیم!

      کی گفته ژاپن میخواد سر به تنمون نباشه؟! ژاپن هرساله میزبان کلی ایرانی اوتاکو هست که به خاطر انیمه ها به کشور میرن.به چرت و پرت های اینا گوش نکن، ژاپن صد برابر ایران مهمون نواز تره.
    • Shadow

      اینو مینویسم تا دهن بعضی ها بسته شه. انیمه مال ژاپنه و با قوانین و فرهنگ اونا سازگاره و اونا هرجوری که بخوان میتونن بسازنش. بجای اینکه اینقدر دشمن تراشی کنید و بگید این بده من خوبم، رسانه خودمون رو قوی کنیم و با اونا رقابت کنیم. واقعا فکر کردید با این دروغ ها، تهمت ها، بدبینی ها و.... جزو یاران امام زمان (عج) هستید؟ انیمه ها صد برابر امثال شما برای جوانان مفیدترند. درضمن چرا ژاپن رو بد معرفی میکنید؟ ژاپن در همه جای دنیا بخاطر مهمون نوازی و مهربانی مردم و فرهنگش معروفه؛ اونوقت تو ایران آدمایی مثل شما دارن بر سر تبل جنگ میکوبن. چرا اینقدر با کشورهای دیگر دشمنی میکنید؟
      اینو در آخر بگم که هیچ کس بی عیب نیست و هرکس و هرچیزی بدی های خودش رو داره، ولی من ترجیح میدم به جای اینکه دنبال بدی های دیگران بگردم، برم دنبال خوبی هاشون، چون اگه فقط به دنبال بدی های دیگران باشم، همیشه تنها میمونم.
    • Shadow

      نقل قول: مهمان عرفان
      یه نکته ای هم که با خوندن کامنت ها به ذهنم رسید بگم کسایی که میگن نه ربطی نداره و اینا با ابعاد پنهان تاثیر گذاری رسانه روی ناخودآگاه مخاطب بی اطلاع اند و همچنین از شیوه آماده سازی ذهنی جامعه جهانی توسط حالا صاحبان اصلی رسانه آگاه نیستند و این باعث میشه نسبت به چنین مطالبی این نگاه رو داشته باشند اما واقعیت اینه که این اسامی هرچند ساده تاثیر گذار هستند و این تاثیر خیلی بیشتر شده توی این انیمه که نمرات بسیار بالایی کسب کرده و بسیار جذاب و درجه یک ساخته شده که تاثیرات موندگاری روی ناخودآگاه میزاره

      برادر من مخاطب سنی بیشتر انیمه ها از 16 سال شروع میشه، یعنی در این سن انسان میتونه خوب رو از بد تشخیص بده و راه درست رو انتخاب کنه، چون که اون الان میتونه احساسات و عواطف خودش رو کنترل کنه. اگه انیمه هارو برای بچه ها میزاشتن باید نگران می‌بود، چون ناخودآگاه بچه ها بسیار آسیب پذیره ولی برای یه نوجوان و جوان بالغ این مسئله خطری نداره.
    • مهمان Mohammadreza

      [quote=Shadow]
      اولا تو چی هستی که بخوای چیزی بنویسی و دهن کسی رو ببندی؟! و دوما این یارویی که زحمت کشیده رو انیمه ماگی تحقیق کرده صدبرابر تو درباره انیمه ها و ژاپن میدونه، تویی که عین یه سیبزمینی بی عار نشستی پشت گوشیت خودتو پنهان کردی حرفهای گنده گنده میزنی درصورتی که حتی از نظر علمی صلاحیت لازم رو هم برای رقابت و یا بحث با نویسنده این اثر نداری.
      واقعا اذیت کنندست تویی که جوان این مملکتی نشستی زندگیتو با انیمه دیدن تلف میکنی و درمقابل رسانه های دیگه منفعل عمل میکنی و هرچی بفرستن رو اینترنت قبول میکنی و راحت قانع اونا میشی اونوقت میایی اینجا انتقاد میکنی؟!!!
      خودت برای جامعه نمونه ای از یک شکست کاملی اوتاکوی عزیز
    • Shadow

      [quote=مهمان Mohammadreza][quote=Shadow]
      اولا تو چی هستی که بخوای چیزی بنویسی و دهن کسی رو ببندی؟! و دوما این یارویی که زحمت کشیده رو انیمه ماگی تحقیق کرده صدبرابر تو درباره انیمه ها و ژاپن میدونه، تویی که عین یه سیبزمینی بی عار نشستی پشت گوشیت خودتو پنهان کردی حرفهای گنده گنده میزنی درصورتی که حتی از نظر علمی صلاحیت لازم رو هم برای رقابت و یا بحث با نویسنده این اثر نداری.
      واقعا اذیت کنندست تویی که جوان این مملکتی نشستی زندگیتو با انیمه دیدن تلف میکنی و درمقابل رسانه های دیگه منفعل عمل میکنی و هرچی بفرستن رو اینترنت قبول میکنی و راحت قانع اونا میشی اونوقت میایی اینجا انتقاد میکنی؟!!!
      خودت برای جامعه نمونه ای از یک شکست کاملی اوتاکوی عزیز[/quote]
      من اینجام تا نذارم آدم های خوار و کوچکی مثل تو ذهن مردم با چرت و پرت هاشون پر کنن. درضمن فوضولی انیمه نگاه کردن ما به جنابعالی نیومده. همین که باعث شدم موش های کوچکی مثل تو از سوراخ هاشون بیان بیرون تا افکار پوچ و دروغشون به این مردم ثابت بشه خیلی کار کردم. درضمن تویی که سنگ رسانه های داخلی رو به سینه میزنی به کجا رسیدی؟ من حداقل اونجا یه کورسوی امیدی دیدم و سعی کردم اونو به مردم نشون بدم و روابط مردم رو با اونا بهتر کنم ولی تو چیکار کردی بدبخت؟ تازه، نمیدونستم آدمی مثل تو قراره صلاحیت منو تایید کنه ( گرچه برای امثال تو نباید اصطلاح آدم بکار بره). اون موقع که من از چندسال قبل داشتم تو همچین سایت هایی مقاله میذاشتم تو کجا بودی پشمک؟
      من از انیمه ها دفاع کردم تا نشون بدم هرچیزی تو این دنیا بد نیست و هرچیز خوبی هایی داره. در آخر بگم که بدبخت دنیا زده ای مثل تو بهتره همونجا تو خونش بمونه و کانال های تلویزیون رو عوض کنه و برای سریال ها مضخرف ایرانی له له بزنه.
      ( هه، گربه ها که نباشن، موشا دم در میارن)
    • مهمان علیرضا

      [quote=Shadow][quote=مهمان Mohammadreza][quote=Shadow]
      اولا تو چی هستی که بخوای چیزی بنویسی و دهن کسی رو ببندی؟! و دوما این یارویی که زحمت کشیده رو انیمه ماگی تحقیق کرده صدبرابر تو درباره انیمه ها و ژاپن میدونه، تویی که عین یه سیبزمینی بی عار نشستی پشت گوشیت خودتو پنهان کردی حرفهای گنده گنده میزنی درصورتی که حتی از نظر علمی صلاحیت لازم رو هم برای رقابت و یا بحث با نویسنده این اثر نداری.
      واقعا اذیت کنندست تویی که جوان این مملکتی نشستی زندگیتو با انیمه دیدن تلف میکنی و درمقابل رسانه های دیگه منفعل عمل میکنی و هرچی بفرستن رو اینترنت قبول میکنی و راحت قانع اونا میشی اونوقت میایی اینجا انتقاد میکنی؟!!!
      خودت برای جامعه نمونه ای از یک شکست کاملی اوتاکوی عزیز[/quote]
      من اینجام تا نذارم آدم های خوار و کوچکی مثل تو ذهن مردم با چرت و پرت هاشون پر کنن. درضمن فوضولی انیمه نگاه کردن ما به جنابعالی نیومده. همین که باعث شدم موش های کوچکی مثل تو از سوراخ هاشون بیان بیرون تا افکار پوچ و دروغشون به این مردم ثابت بشه خیلی کار کردم. درضمن تویی که سنگ رسانه های داخلی رو به سینه میزنی به کجا رسیدی؟ من حداقل اونجا یه کورسوی امیدی دیدم و سعی کردم اونو به مردم نشون بدم و روابط مردم رو با اونا بهتر کنم ولی تو چیکار کردی بدبخت؟ تازه، نمیدونستم آدمی مثل تو قراره صلاحیت منو تایید کنه ( گرچه برای امثال تو نباید اصطلاح آدم بکار بره). اون موقع که من از چندسال قبل داشتم تو همچین سایت هایی مقاله میذاشتم تو کجا بودی پشمک؟
      من از انیمه ها دفاع کردم تا نشون بدم هرچیزی تو این دنیا بد نیست و هرچیز خوبی هایی داره. در آخر بگم که بدبخت دنیا زده ای مثل تو بهتره همونجا تو خونش بمونه و کانال های تلویزیون رو عوض کنه و برای سریال ها مضخرف ایرانی له له بزنه.
      ( هه، گربه ها که نباشن، موشا دم در میارن)[/quote]


      دمت گرم نوکرتیم عالی جواب دادی.
    • Shadow

      [quote=مهمان علیرضا][quote=Shadow][quote=مهمان Mohammadreza][quote=Shadow]
      اولا تو چی هستی که بخوای چیزی بنویسی و دهن کسی رو ببندی؟! و دوما این یارویی که زحمت کشیده رو انیمه ماگی تحقیق کرده صدبرابر تو درباره انیمه ها و ژاپن میدونه، تویی که عین یه سیبزمینی بی عار نشستی پشت گوشیت خودتو پنهان کردی حرفهای گنده گنده میزنی درصورتی که حتی از نظر علمی صلاحیت لازم رو هم برای رقابت و یا بحث با نویسنده این اثر نداری.
      واقعا اذیت کنندست تویی که جوان این مملکتی نشستی زندگیتو با انیمه دیدن تلف میکنی و درمقابل رسانه های دیگه منفعل عمل میکنی و هرچی بفرستن رو اینترنت قبول میکنی و راحت قانع اونا میشی اونوقت میایی اینجا انتقاد میکنی؟!!!
      خودت برای جامعه نمونه ای از یک شکست کاملی اوتاکوی عزیز[/quote]
      من اینجام تا نذارم آدم های خوار و کوچکی مثل تو ذهن مردم با چرت و پرت هاشون پر کنن. درضمن فوضولی انیمه نگاه کردن ما به جنابعالی نیومده. همین که باعث شدم موش های کوچکی مثل تو از سوراخ هاشون بیان بیرون تا افکار پوچ و دروغشون به این مردم ثابت بشه خیلی کار کردم. درضمن تویی که سنگ رسانه های داخلی رو به سینه میزنی به کجا رسیدی؟ من حداقل اونجا یه کورسوی امیدی دیدم و سعی کردم اونو به مردم نشون بدم و روابط مردم رو با اونا بهتر کنم ولی تو چیکار کردی بدبخت؟ تازه، نمیدونستم آدمی مثل تو قراره صلاحیت منو تایید کنه ( گرچه برای امثال تو نباید اصطلاح آدم بکار بره). اون موقع که من از چندسال قبل داشتم تو همچین سایت هایی مقاله میذاشتم تو کجا بودی پشمک؟
      من از انیمه ها دفاع کردم تا نشون بدم هرچیزی تو این دنیا بد نیست و هرچیز خوبی هایی داره. در آخر بگم که بدبخت دنیا زده ای مثل تو بهتره همونجا تو خونش بمونه و کانال های تلویزیون رو عوض کنه و برای سریال ها مضخرف ایرانی له له بزنه.
      ( هه، گربه ها که نباشن، موشا دم در میارن)[/quote]


      دمت گرم نوکرتیم عالی جواب دادی.[/quote]
      چاکرتم
    • مهمان امیر

      [quote=Shadow][quote=مهمان علیرضا][quote=Shadow][quote=مهمان Mohammadreza][quote=Shadow]
      اولا تو چی هستی که بخوای چیزی بنویسی و دهن کسی رو ببندی؟! و دوما این یارویی که زحمت کشیده رو انیمه ماگی تحقیق کرده صدبرابر تو درباره انیمه ها و ژاپن میدونه، تویی که عین یه سیبزمینی بی عار نشستی پشت گوشیت خودتو پنهان کردی حرفهای گنده گنده میزنی درصورتی که حتی از نظر علمی صلاحیت لازم رو هم برای رقابت و یا بحث با نویسنده این اثر نداری.
      واقعا اذیت کنندست تویی که جوان این مملکتی نشستی زندگیتو با انیمه دیدن تلف میکنی و درمقابل رسانه های دیگه منفعل عمل میکنی و هرچی بفرستن رو اینترنت قبول میکنی و راحت قانع اونا میشی اونوقت میایی اینجا انتقاد میکنی؟!!!
      خودت برای جامعه نمونه ای از یک شکست کاملی اوتاکوی عزیز[/quote]
      من اینجام تا نذارم آدم های خوار و کوچکی مثل تو ذهن مردم با چرت و پرت هاشون پر کنن. درضمن فوضولی انیمه نگاه کردن ما به جنابعالی نیومده. همین که باعث شدم موش های کوچکی مثل تو از سوراخ هاشون بیان بیرون تا افکار پوچ و دروغشون به این مردم ثابت بشه خیلی کار کردم. درضمن تویی که سنگ رسانه های داخلی رو به سینه میزنی به کجا رسیدی؟ من حداقل اونجا یه کورسوی امیدی دیدم و سعی کردم اونو به مردم نشون بدم و روابط مردم رو با اونا بهتر کنم ولی تو چیکار کردی بدبخت؟ تازه، نمیدونستم آدمی مثل تو قراره صلاحیت منو تایید کنه ( گرچه برای امثال تو نباید اصطلاح آدم بکار بره). اون موقع که من از چندسال قبل داشتم تو همچین سایت هایی مقاله میذاشتم تو کجا بودی پشمک؟
      من از انیمه ها دفاع کردم تا نشون بدم هرچیزی تو این دنیا بد نیست و هرچیز خوبی هایی داره. در آخر بگم که بدبخت دنیا زده ای مثل تو بهتره همونجا تو خونش بمونه و کانال های تلویزیون رو عوض کنه و برای سریال ها مضخرف ایرانی له له بزنه.
      ( هه، گربه ها که نباشن، موشا دم در میارن)[/quote]


      دمت گرم نوکرتیم عالی جواب دادی.[/quote]
      چاکرتم[/quote]
      اولا منم قبول دارم همه انیمه ها بد نیست مثله kingdom و خیلی های دیگه. ولی اینم باید قبول کرد بعضی هاشون واقعا داره داد میزنه که به قصد ساخته شدن.خودم عاشق ژاپن ولی متاسفانه خود ژاپن هم به شدت تحت تاثیر افکار غرب و یهود قرار گرفته.مثلا اگه فیلمای کوروساوا رو با فیلمای النشون مقایسه کنی خودت خوب میفهمی که دیگه ژاپن،اون ژاپن زیبا توی ذهن های ما نیست.
    • Shadow

      [quote=مهمان امیر][quote=Shadow][quote=مهمان علیرضا][quote=Shadow][quote=مهمان Mohammadreza][quote=Shadow]
      اولا تو چی هستی که بخوای چیزی بنویسی و دهن کسی رو ببندی؟! و دوما این یارویی که زحمت کشیده رو انیمه ماگی تحقیق کرده صدبرابر تو درباره انیمه ها و ژاپن میدونه، تویی که عین یه سیبزمینی بی عار نشستی پشت گوشیت خودتو پنهان کردی حرفهای گنده گنده میزنی درصورتی که حتی از نظر علمی صلاحیت لازم رو هم برای رقابت و یا بحث با نویسنده این اثر نداری.
      واقعا اذیت کنندست تویی که جوان این مملکتی نشستی زندگیتو با انیمه دیدن تلف میکنی و درمقابل رسانه های دیگه منفعل عمل میکنی و هرچی بفرستن رو اینترنت قبول میکنی و راحت قانع اونا میشی اونوقت میایی اینجا انتقاد میکنی؟!!!
      خودت برای جامعه نمونه ای از یک شکست کاملی اوتاکوی عزیز[/quote]
      من اینجام تا نذارم آدم های خوار و کوچکی مثل تو ذهن مردم با چرت و پرت هاشون پر کنن. درضمن فوضولی انیمه نگاه کردن ما به جنابعالی نیومده. همین که باعث شدم موش های کوچکی مثل تو از سوراخ هاشون بیان بیرون تا افکار پوچ و دروغشون به این مردم ثابت بشه خیلی کار کردم. درضمن تویی که سنگ رسانه های داخلی رو به سینه میزنی به کجا رسیدی؟ من حداقل اونجا یه کورسوی امیدی دیدم و سعی کردم اونو به مردم نشون بدم و روابط مردم رو با اونا بهتر کنم ولی تو چیکار کردی بدبخت؟ تازه، نمیدونستم آدمی مثل تو قراره صلاحیت منو تایید کنه ( گرچه برای امثال تو نباید اصطلاح آدم بکار بره). اون موقع که من از چندسال قبل داشتم تو همچین سایت هایی مقاله میذاشتم تو کجا بودی پشمک؟
      من از انیمه ها دفاع کردم تا نشون بدم هرچیزی تو این دنیا بد نیست و هرچیز خوبی هایی داره. در آخر بگم که بدبخت دنیا زده ای مثل تو بهتره همونجا تو خونش بمونه و کانال های تلویزیون رو عوض کنه و برای سریال ها مضخرف ایرانی له له بزنه.
      ( هه، گربه ها که نباشن، موشا دم در میارن)[/quote]


      دمت گرم نوکرتیم عالی جواب دادی.[/quote]
      چاکرتم[/quote]
      اولا منم قبول دارم همه انیمه ها بد نیست مثله kingdom و خیلی های دیگه. ولی اینم باید قبول کرد بعضی هاشون واقعا داره داد میزنه که به قصد ساخته شدن.خودم عاشق ژاپن ولی متاسفانه خود ژاپن هم به شدت تحت تاثیر افکار غرب و یهود قرار گرفته.مثلا اگه فیلمای کوروساوا رو با فیلمای النشون مقایسه کنی خودت خوب میفهمی که دیگه ژاپن،اون ژاپن زیبا توی ذهن های ما نیست.[/quote]
      با سلام
      من قبلا هم گفتم، الان هم میگم که هیچ چیز و هیچ کس بی عیب نیست ولی هر چقدر فکر میکنم، می‌بینم که ژاپن و انیمه ها در اون حدی نیستن که اینقدر ازشون ایراد گرفته بشه. تا این حد بی احترامی و توهین از طرف این سایت و سایت های مشابه، بی انصافی کامل در حق ژاپن و انیمه هاست. در ضمن ژاپن تحت تأثیر یهود قرار نگرفته ‌؛ تحت تأثیر صهیونیسم قرار گرفته. علاوه بر اون فقط ژاپن اینطوری نشده، همه تحت تاثیر قرار گرفتن، حتی ما. پس بهتره نیست که بجای اینکه اینقدر به ژاپن و انیمه ها توهین کنن، دنبال سر منشأ مشکل بگردن و در اون مورد اقدامی انجام بدن؟
    • مهمان amir

      درست میگی ولی به نظرت این که هیچ کاری نکنیم درست تره؟و باید همه قبول کنیم که انیمه هم بد داره هم خوب.من به شخصه از این سایت وسایتای مشابه تشکر میکنم که تمام تلاششون رو برای آگاهی مردم انجام میدن.در ضمن نمی دونم چرا شما از این نقد این برداشت میکنین که نویسنده انگار با انیمه مخالفه،در صورتیکه در مورد یه انیمه خاص صحبت شده،اگه بخش های دیگه همین سایت رو ببینید متوجه میشید که در مورد موضوعات گسترده ای توش بحث شده.درضمن اینم در نظر داشته باشید ما همه هموطنیم با افکار متفاوت،ما همه صلاح مملکتو میخوایم.چیزی که به ما ضربه میزنه تعصبات بیخود روی افکار خودمونه،که گاهی اوقات باعث میشه که یک بحث رو با اینکه هزار تا مدرک براش وجود داره نپذیریم.چاکریم.
    • Shadow

      (در جواب به آقا امیر)
      خیلی خوشحالم که میبینم یه نفر به صورت منطقی و بی تعصب داره صحبت میکنه. ببینید اگه یکم بیشتر به مطالب این سایت دقت می‌کردید میدید که دارن پاشونو فراتر از گلیمشون میذارن؛ من با هیچ نقدی مشکل ندارم ولی از نقدی که توش توهین باشه متنفرم. این سایت به چه جرعتی در یکی از مطالب خودش به مردم ژاپن میگه پست و بی دین؟! این سایت به چه جرعتی افسانه های ژاپن رو مسخره و مورد توهین قرار میده؟!
      درضمن، شما واقعاً فکر می‌کنید این کارا برای آگاه کردن مردمه؟ تخریب و تمسخر عقاید کشور های دیگه به منظور تبلیغ عقاید خود، آگاهی دادن به حساب نمیاد. اینا اگه میخوان که دین اسلام جلو اینا کم نیاره، باید سعی کنن خودشون و اسلام رو بکشن بالا، نه اینکه برن عقاید دیگران رو تخریب کنن. شما حرف قشنگی زدید، ما افکار متفاوتی داریم، ولی اون چیزی که نادرست و غلطه، برای همه غلطه و این ربطی به عقاید و افکار متفاوت نداره.
      راستی اگه به مطالب این سایت دقت کنید می‌بینید که تنها به یک انیمه حمله نکردن؛ ماگی، مرد تک مشتی، توکیو غول، نوراگامی، دفترچه مرگ و....
      اینا تا جایی که میتونستن به انیمه ها حمله کردن( حالا بگذریم از اینکه در جاهایی به خود ژاپن و مردمش هم توهین کردن)
      اگه فکر می‌کنید که من از روی تعصب حرف زدم، باید بهتون بگم که دارید اشتباه میکنید. من از اون جایی که چند ساله دارم انیمه میبینم، فهمیدم که بهتره بیام و درباره انیمه ها به مردم توضیح بدم و نذارم گول همچین آدمایی رو بخورن. در آخر هم بگم که شما درست گفتید، انیمه بد و خوب داره، ولی نه بد و خوبی که اینا میگن.
      باتشکر
    • استاد اهل قلم

      حاجی جون من این انیمه دوستام میگمن صحنه داشته اول برو توبه کن که دیدیش بعد سخنرانی کن
    • Shadow

      نقل قول: استاد اهل قلم
      حاجی جون من این انیمه دوستام میگمن صحنه داشته اول برو توبه کن که دیدیش بعد سخنرانی کن

      داداش جنبه نداری، انیمه نبین! کی مجبورت کرده انیمه ببینی؟ بیخودی هم صحنه صحنه نکن، هرچیز جنبه میخواد که معلومه تو نداری! به گند کشیدین مملکت رو با این افکارتون.
    • باباپور

      نقد خیلی خوبی بود کسایی که می گند ربطی ندارند نمی خوان قبول کنند و کسایی هستند که واقعیت رو می بینند و می دونند درست اما می خوان ازش فرار کنند
    • باباپور

      نقل قول: OTAKU
      خسته نباشین واقعا ایوا
      کی فکرش و میکرد این انیمه اینجوری باشه بخواد اگه خود کاگردانش یا نویسندش این نقد و ببینه شوکه میشه فکر نکنم خودش اصلا یه این چیزا فکر کرده باشه :/

      واقعا چرا اخه چرا اصلا .
      انیمه و مانگا یه دنیای کاملا خیالی و فانتزیه کارگردان و نویسندهای رمان و مانگا چون انقدر انیمه ساخته شده از روی همه ی داستان باید با استفاده از تخیل خودشون و داستان ها و افسانه های دنیا یه داستان متفاوت درست کنند . بنظرم شما برین یکم رو اینکه ژاپنی ها اصلا جادو رو چی میدونن تحقیق کنین بدونین اصلا درباره جادو چی فکر میکنن بعدشم انیمه نه وابسطه به دینیه نه چیزی .
      چرا فقط دنبال اینجور چیزایی یه فیلم و انیمه رو نگا میکنین ببنین یارو انگشتش و اینجور کرد یعنی شیطان پرستیه این فیلم یا این انیمه ضد اسلامه اخه چرا فکر میکنین دنیا بده شماها خوبین .
      ولی ایول انثدر چیز منفی از توی یه داستان در اوردن مغز کاملا منفی میخواد ایول دارین .

      کاش یاد بگیریم اول خودمون و نقد کنیم .

      ببین حق با تو هستش اما تا یه جایی این داستان واضح تو انیمه معلوم و تو نقد اومده واست دلیل آورده بعد تو می گی نه؟ما داریم از خیلی چیزا زیادی سطحی می گذریم درسته انیمه یه دنیای فانتزی های اما این دنیا فانتزی تاثیر زیادی رو دنیای واقعی می گذاره شاید واسط فرقی نکنه اما رو ناخودآگاه تو خیلی تاثیر میزاره
    • Shadow

      نقل قول: باباپور
      نقد خیلی خوبی بود کسایی که می گند ربطی ندارند نمی خوان قبول کنند و کسایی هستند که واقعیت رو می بینند و می دونند درست اما می خوان ازش فرار کنند

      هاهاها! نمیخوایم باور کنیم؟! اگه دوست داری چرت و پرت های دروغین این افراد رو باور کنی، به من ربطی نداره ولی تا حالا یه بار با خودت فکر کردی، چرا کل جهان با ما دشمنن؟ به خاطر اخلاق گندمون، به خاطر کینه ای بودنمون، به خاطر دشمن تراشیمون، به خاطر تهمت زدمون، به خاطر کافر خطاب کردن مردمان دیگه، به خاطر بی احترامیمون به کشور های دیگه..... چرا سعی نمی‌کنید این اخلاق پوسیده رو کنار بزارید؟ چرا با جهان یکی نمیشید؟ چرا همیشه سعی می‌کنید یه بهانه ای برای دشمنی کردن پیدا کنید؟ به خدا گناه داره.
    • Shadow

      نقل قول: باباپور
      نقل قول: OTAKU
      خسته نباشین واقعا ایوا
      کی فکرش و میکرد این انیمه اینجوری باشه بخواد اگه خود کاگردانش یا نویسندش این نقد و ببینه شوکه میشه فکر نکنم خودش اصلا یه این چیزا فکر کرده باشه :/

      واقعا چرا اخه چرا اصلا .
      انیمه و مانگا یه دنیای کاملا خیالی و فانتزیه کارگردان و نویسندهای رمان و مانگا چون انقدر انیمه ساخته شده از روی همه ی داستان باید با استفاده از تخیل خودشون و داستان ها و افسانه های دنیا یه داستان متفاوت درست کنند . بنظرم شما برین یکم رو اینکه ژاپنی ها اصلا جادو رو چی میدونن تحقیق کنین بدونین اصلا درباره جادو چی فکر میکنن بعدشم انیمه نه وابسطه به دینیه نه چیزی .
      چرا فقط دنبال اینجور چیزایی یه فیلم و انیمه رو نگا میکنین ببنین یارو انگشتش و اینجور کرد یعنی شیطان پرستیه این فیلم یا این انیمه ضد اسلامه اخه چرا فکر میکنین دنیا بده شماها خوبین .
      ولی ایول انثدر چیز منفی از توی یه داستان در اوردن مغز کاملا منفی میخواد ایول دارین .

      کاش یاد بگیریم اول خودمون و نقد کنیم .

      ببین حق با تو هستش اما تا یه جایی این داستان واضح تو انیمه معلوم و تو نقد اومده واست دلیل آورده بعد تو می گی نه؟ما داریم از خیلی چیزا زیادی سطحی می گذریم درسته انیمه یه دنیای فانتزی های اما این دنیا فانتزی تاثیر زیادی رو دنیای واقعی می گذاره شاید واسط فرقی نکنه اما رو ناخودآگاه تو خیلی تاثیر میزاره

      دلایل بی منطق این نقد به درد خودش میخوره. چه عیبی داره انیمه رو زندگی واقعی تأثیر بزاره؟ انیمه پر از نکات آموزندست. انیمه میتونه یه الگوی مناسب باشه. اگه آدم منطقی باشی باید قبول کنی که دنیای خیلی از انیمه ها از دنیای ما خیلی قشنگ تره، پس چه عیبی داره اونارو تو زندگی خودمون پیاده کنیم؟
      شماهم تا کم میارید، ضمیر ناخودآگاه رو وسط می‌کشید؛ انیمه ها مخاطب سنی دارن و وقتی یه نفر این قانون رو رعايت نکنه، دیگه مشکل از انیمه و سازندش نیست. وقتی یه آدم 16 ساله میاد انیمه مخصوص سن‌ خودش رو نگاه میکنه، مشکلی براش پیش نمیاد، ولی وقتی یه بچه 7 ساله بیاد همون انیمه رو نگاه کنه، معلومه روش تأثیر میزاره. این نکته فقط مخصوص انیمه ها نیست، هر بازی و فیلم و انیمیشنی هم از این نکته پیروی میکنه.
    • مهمان فاطمه

      نقل قول: تهران
      کار دیگه ای به جز نشستن و نوشتن یه نقد طولانی از یه انیمه ی شاهکار وجود نداره تو این مملکت؟

      منم نمیتونم باورکنم
    • T

      واقعا نوشتین یک مشت چرندیات شاهکاره
      هرجا کم اوردی شروع کردی به تحریف مثلا ابمد تبدیل کردی احمد
      مورجیانا تبدیل کردی به مرجانه

      حماقتم خوب چیزیه
      واقعیت داستاان اینه یک ایده برای یک داستان تخیلی بیان میشه
      بعد برای پربال دادن به اون ایده + فروش و استقبال جهانی شما باید کاری کنی برای بیشتر مردم جهان یکم حس آشنا پنداری ایجاد کنی
      برای ایجاد این حس میان با ساده ترین سرچ در افسانه ها و اریخ هر منطقه ی چیز بر میداری

      با این فرمون نوشتن و تفصیر شما خود اصل داستان های علی بابا و دزد بغداد
      ماجراهای سندباد
      داستان 1001 شب که جز ادبیات منطقه خاورمیانست همه بر اساس کفره

      یکم خجالت بکش اگه از 50000 هزار نفر مخاطب خارج ایران سوال کنی برداشتت از این انیمه چیه یکیش نزدیک چرندیات شمام نیست
      خیالتم راحت بازار هدفش ایران نبوده چون کلا انیمه تو ایران نسبت به سایر جهان طرفدار بالا نداره تازه که همشون باز این انیمه رو نگاه کنن

      بجای نوشتن این چرندیات اینهمه فسفری که سوزندنی رو خرج فکر کردن درمورد کارای کشور خودمون در داخل و خارج میکردی الان چیزای دیگه واسه گفتن داشتی

      آرزوی تفکر ....
    • Help482

      نقل قول: سمیه
      حالتون خوبه شما؟
      واقعا خوبید یا سرتون به یک جایی خورده.

      میدونم درکش واسه گوساله ای مثل تو سخته
    • مهمان یه بنده خدا

      والا توضیحاتتون خیلی خوب بودن اما درمورد اسم هزارویکشب یکم پیچیدش کردید. میدونید چرا اسم کتاب 1001شبه چون که پادشاهه میخواسته شهرزادو بکشه اما شهرزاد تصمیم میگیره براش هرشب قصه تعریف کنه بعد قصه ها تعریفشون 1001شب طول میکشه بعدپادشاه دیگه هیچوقت شهرزادو نمیکشه .
    • ارتمیس

      نقل قول: الف
      سلام.واقعا میخوایین به چی برسین.این انیمه اصلا ربطی به اسلام.و دین داوود نداره.

      دقیقا اینا یک مشت انبمه هیترن که دارن چرت مینویسن اخه به شما چه . هرکی یک سایقه ای داره خوب سرتون بهتره تو کار خودتون باشه راستی برای معرفی این انیمه عالی هم ممنون تو هخوته ما همه عاشقش شدن
    • ارتمیس

      نقل قول: مهمان سلام
      نقل قول: الف
      سلام.واقعا میخوایین به چی برسین.این انیمه اصلا ربطی به اسلام.و دین داوود نداره.


      میشه بگید از کجا فهمیدید که ربط نداره؟

      میشه بگید خودتون از کجا فهمیدید مگه با نویسنده اش مصاحبه کردید؟
    • ارتمیس

      نقل قول: صبا
      کاش به جای اینکه اوتاکوی محصولات کشوری باشیم که میخواد سر به تنمون نباشه اوتاکوی اسلام بشیم!

      من اوتاکوام بهش هم افتخار میکنم اگه قراره که به خاطر اوتاکو بودنم اسلام ماله من نباشه اشکال نداره مال خودتون منکه میخوام زندگیمو بکنم کاری هم به نسل های قبلی ندارم الانه که مهمه نه گذشته که تموم شذه
    • ارتمیس

      نقل قول: OTAKU
      خسته نباشین واقعا ایوا
      کی فکرش و میکرد این انیمه اینجوری باشه بخواد اگه خود کاگردانش یا نویسندش این نقد و ببینه شوکه میشه فکر نکنم خودش اصلا یه این چیزا فکر کرده باشه :/

      واقعا چرا اخه چرا اصلا .
      انیمه و مانگا یه دنیای کاملا خیالی و فانتزیه کارگردان و نویسندهای رمان و مانگا چون انقدر انیمه ساخته شده از روی همه ی داستان باید با استفاده از تخیل خودشون و داستان ها و افسانه های دنیا یه داستان متفاوت درست کنند . بنظرم شما برین یکم رو اینکه ژاپنی ها اصلا جادو رو چی میدونن تحقیق کنین بدونین اصلا درباره جادو چی فکر میکنن بعدشم انیمه نه وابسطه به دینیه نه چیزی .
      چرا فقط دنبال اینجور چیزایی یه فیلم و انیمه رو نگا میکنین ببنین یارو انگشتش و اینجور کرد یعنی شیطان پرستیه این فیلم یا این انیمه ضد اسلامه اخه چرا فکر میکنین دنیا بده شماها خوبین .
      ولی ایول انثدر چیز منفی از توی یه داستان در اوردن مغز کاملا منفی میخواد ایول دارین .

      کاش یاد بگیریم اول خودمون و نقد کنیم .

      عجب هرفی دمت گرم داداش واقعا اول بریذ اطلاعات جمع کنید بعد زر زر الکی کنید
    • نشناس

      سلام. میخواستم یه چیزی بگم.
      انسان قدرت تصمیم گیری داره
      هر کس هم نظرات و عقاید خودشو داره
      فقط لطفا به عقاید دیگران احترام بگزارید
      اگه فکر میکنین اشتباه میکنن با ادب و احترام بهشون توضیح بدین خودشون داری فهم کافی هستن حالا خواستن قبول میکنن نخواستن نمیکنن
    • مهمان عرفان

      نقدتون رو کامل خوندم خیلی عالی و کامل بود و بعضی جاهاش هم باب میل من نبود که عادیه.یه نظر هم خواستم بدم ک:سندباد داخل انیمه دشمن بزرگ آل ثامن بود که ازش متنفر بودن اپه به تاریخ ایران بعدواز حمله اعراب برگردیم میبینیم که سندباد یه شخص زرتشتی ایرانی بوده اعراب پسرش رو کشتن و باهاش غذا درست کردن و به خورد سندباد دادن وقتی سندباد متوجه میشه علیه اعراب شورش میکنه و ایران رو از نو پایه گذاری میکنه که در نهایت بخاطر خیانت یکی از مردم خودش شکست میخوره وکشته میشه به وضوح میشه فهمید که اعراب از سندباد تنفر داشتن که با انیمه در ارتباطه
    • Yojio

      نه تنها در این انیمه بلکه در انیمه fate grand order نیز از سلیمان یا بهتر بگم حضرت سلیمان به عنوان شاه جادوگران یاد می شده و یجورایی کاملا شخصیت بده بود البته من به نظرم این توهین به اسلام نیست و فقط یحورایی داستانیش کردن و به صورت افسانه ای آوردنش تا قشنگ تر کنن انیمه رو ولی کاملا نقدهاتون منطقیه و من مشتاق شدم برم این انیمه رو ببینم ممنون
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد