آیا پیامبر(ص) امیرالمؤمنین را «امام» خطاب کرد؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

پیامبر اکرم(ص) امیرالمؤمنین(ع) را «امام» خطاب کرده و این مسئله یک امر شخصی نبوده است که پیامبر اکرم(ص) از جانب خود انجام داده باشد، بلکه پیامبر اکرم(ص) این سخن را به نقل از خداوند عالم نقل کرده است و روایت آن در کتب اهل سنت موجود است و روایان این حدیث هم مطابق سخن علمای رجال اهل سنت همه راست‌گو هستند. شیعیان، امیرالمؤمنین(ع) را امام اول خود و «واجب الاطاعه» می‌داند که توسط خداوند برای جانشینی پیامبر(ص) برگزیده شد و بارها توسط رسول خدا(ص) به مردم معرفی شد.

اما گاهی از جانب اهل سنت سؤال می‌شود که شیعیانی که امیرالمؤمنین(ع) را امام خود می‌دانند و معتقدند که رسول خدا(ص) ایشان را بارها به مردم معرفی کرد؛ آیا می‌توانند روایتی صحیح از منابع اهل سنت بیاورند که در آن رسول خدا(ص) امیرالمؤمنین(ع) را با لفظ «امام» خطاب کرده باشد. ما در این نوشتار ابتدا روایتی در همین زمینه از منابع اهل سنت نقل می‌کنیم و سپس به بررسی راویان آن می‌پردازیم.

«ابو نعیم اصفهانی» با سلسله سند خود از «عبدالله بن سعد» نقل می‌کند که رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که در شب معراج به سدرة المنتهی رسیدم، خداوند به من درباره علی(ع) سه چیز وحی کرد: به راستی که او امام پرهیزگاران، بزرگ مسلمانان و جلودار روسفیدان به سوی بهشت سرشار از نعمت خداوند است».

بررسی سندی

یکی از راه‌های پی بردن به صحت یک روایت بررسی سندی آن است. در بررسی لازم است تا تمام روایان یک حدیث مورد بررسی قرار بگیرند تا معلوم شود که آن افراد راست‌گو هستند یا نه؟ ابو نعیم اصفهانی این روایت را با هشت واسطه از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند؛ ما در این نوشتار با مراجعه به منابع رجالی اهل سنت به شرح حال این افراد نزد علمای رجال اهل سنت می‌پردازیم تا پس از روشن شدن وضعیت این راویان به درستی یا نادرستی این روایت حکم کنیم.

راوی اول

اولین راوی این حدیث «محمد بن محمد بن احمد» است که ابونعیم اصفهانی این روایت را بدون واسطه از او نقل می‌کند. خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد، پس از ذکر نام برخی از اساتید و شاگردان محمد بن محمد بن احمد او را ثقه می‌داند.

راوی دوم

«محمد بن عبدالله الحضرمی» راوی دوم این حدیث است و جلال الدین سیوطی پس از آن‌که از او به عنوان «حافظ بزرگ» یاد می‌کند با استناد به نظر «دار قطنی» او را ثقه می‌داند.

راوی سوم

«ابوبکر بن ابی‌شیبه» سومین راوی این حدیث است و احمد بن حنبل، عجلی، ابوحاتم و ابن خراش او را «ثقه» می‌دانند.

راوی چهارم

چهارمین نفر از راویان این حدیث «احمد بن مفضل حفری» است که «ذهبی» در کتاب «تاریخ الاسلام» و «ابن حجر عسقلانی» در کتاب «تهذیب التهذیب» از او با عنوان راست‌گو یاد می‌کنند.

راوی پنجم

«جعفر بن زیاد الأحمر» پنجمین راوی این حدیث است. خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد به نقل از محدثان اهل سنت او را «ثقه» و «صالح الحدیث» معرفی می‌کند.

راوی ششم

ششمین راوی این حدیث «هلال بن ایوب صیرفی» است و ابن حبان نام او را در زمره «ثقات» ذکر کرده است.

راوی هفتم

«افلح مولی ابو ایوب انصاری» هفتمین راوی این حدیث است. «ابن عدیم» در کتاب «بغیه الطلب فی تاریخ حلب» از او به عنوان یکی از «بزرگان تابعین» و «ثقه» یاد می‌کند. ابن حجر عسقلانی در کتاب تقریب التهذیب نیز او را ثقه می‌داند.

راوی هشتم

هشتمین و آخرین راوی این حدیث «عبدالله بن اسعد» از اصحاب پیامبر اکرم (ص) است و مطابق نظر اهل سنت، نیازی به بررسی ندارد. زیرا اهل سنت برای تمام اصحاب پیامبر اکرم(ص) جایگاه ویژه‌ای قائل هستند و همه آنان را عادل می‌دانند. روش ما نیز در این نوشتار بررسی راویان این حدیث مطابق نظر اهل سنت است و به همین جهت به بررسی این شخصیت نمی‌پردازیم.

علی‌رغم ادعای برخی از افراد که می‌گوید پیامبر اکرم (ص) هرگز امیرالمؤمنین(ع) را «امام» خطاب نکرده است؛ باید گفت پیامبر اکرم(ص) حضرت علی(ع) را «امام» خطاب کرده و این مسئله یک امر شخصی نبوده است که پیامبر اکرم(ص) از جانب خود انجام داده باشد، بلکه پیامبر اکرم(ص) این سخن را به نقل از خداوند عالم نقل کرده است و روایت آن در کتب اهل سنت موجود است و روایان این حدیث هم مطابق سخن علمای رجال اهل سنت همه راست‌گو هستند.


- لینک کوتاه این مطلب

» فارس
تاریخ انتشار:31 شهریور 1395 - 0:08

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد