زیبایی هایی از سیره پیامبر(ص)

(بسم الله الرحمن الرحیم)
مقدمه :
امروز بر دانشمندان و پژوهشگران ضرورت دارد غبارهایی که دشمنان اسلام برچهره دین اسلام پراکنده اند و چهره ای مخدوش و وارونه از اسلام به نمایش گذاشته اند را بزدایند؛ بی گمان  بر علمای اسلام تکلیف الهی است با قلم و بیان آنچه را گروههای تکفیری از اسلام با خون ریزی و وحشت بنام جهاد خود درآورده و التقاطی به نمایش گذاشته اند ، پاک سازی شود ؛ یکی از روشهایی که می توان بوسیله آن این شبهات را زدود و چهره زیبای اسلام را به جهانیان شناساند و با گروههای تکفیری مقابله نمود و اسلام واقعی را به مردم معرفی نمود، بیان زیبایی هایی از سیره رسول رحمت است؛ اختصاص دادن بخش عمده ای از کتاب های تاریخی و فصولی از آن به سیره و زیبایی هایی از زندگی پیامبر رحمت(ص) و ناگفته هایی از این زیبایی ها، وظیفه و رسالتی است بر عهده علمای فریقین و دانشمندان آگاه تا ضمن بیداری دادن به مسلمانان، خشونت گرایی و خون ریزی را از چهره تابناک دین مبین و حضرت خاتم النبیین محو نمایند .

پیامبر مهربانی و مهرورزی و رحمت تلاش نمود و علاقه داشت، اسلام با زیبایی ذاتی که دارد شناسانده شود از اینرو به همه جزئیات آن خود عمل کرد و سیره ی نورانی از خود برجای نهاد که درمنابع روایی و فقهی و تاریخی و... اهل سنت و شیعه جمع آوری گردیده است؛ امروز ضروری ترین کار تبیین و باز تبیین این آثار است .
دراین مقاله گوشه ی ناچیزی از سیره آن بزرگوار ارائه می گردد تا الگویی باشد برای پژوهشگران وصاحبان قلم های فاخر تا در این عرصه وارد شوند و این زیبایی ها را به جوامع انسانی بشناسانند؛ از طرفی چهره واژگونی که گروه داعش از اسلام با دسیسه های صهیونیست به نمایش گذاشته است آشکار گردد و حقایق برای همه روشن شود که اسلام دین مهرورزی و منطق و عقلانیت است .

بهداشت درسبک زندگی پیامبر رحمت (صل الله علیه وآله )
بهداشت به معنای نیکو داشتن، نگهداری تندرستی و حفظ صحت است[1]. و در اصطلاح به مجموعه فعالیت ها و اقداماتی که برای بهبود و ارتقای تندرستی و توانایی یک فرد یا جامعه انجام می شود، بهداشت می گویند؛ که شامل همه دانش ها و روش هایی است که به حفظ سلامت فرد و جامعه کمک کند.

اهمیت پاکیزگی در اسلام:
با نگاه به وضع  بهداشت در زندگی عربِ عصر جاهلی و مقایسه آن با پس از بعثت می توان دریافت که تاکیدهای قرآن و دیدگاه و سیره نبوی در تغییر فرهنگِ زندگی اثرگذاری عمیق و چشمگیر داشته است. عرب قبل از اسلام، از نظر بهداشت و کیفیت تغذیه و خوراک که از نمادهای مدنیت است، وضع اسفباری داشت. خوردن خون و گوشت درندگان و خزندگان، و حیوانات وحشی و حتی گوشت انسان نیز در بین آنان رواج داشت[2]. آنان در اشعار خود به هجو قبایل با خوراکی‌های پست، پرداخته و نمایی از فرهنگ تغذیه عرب را به تصویر کشیده‌اند.[3] این گزاره‌های ادبی بیان‌گر وضع معیشتی عرب و فقدان هرگونه بهداشت و توجه به این مسائل، قبل از اسلام است. آنان از خوردن گوشت سگ نیز ابایی نداشتند؛ عرب با این خوراکی ها که فاقد بهداشت بود، تنها به فکر تأمین خوراک به حسب ضرورت بود. برخی از آثار ادبی سروده‌هایی دارند که حاکی از این مسئله است که برخی از قبایل عرب از خوردن گوشت سگ چاق خود پرهیز نداشند[4]. همه این­ها علاوه بر فقدان بهداشت در امر تغذیه و پست بودن خوراک آنان، بیان گر درنده‌ خویی و نهایت قساوت و گمراهی برخی از قبایل عرب قبل از اسلام است.
دین اسلام آداب و رسوم آنان و فرهنگ‌شان را دگرگون و تعالی بخشید؛ امیرمؤمنان(ع) وضع فرهنگی و معیشتی عرب را قبل و بعد از اسلام مقایسه و تأثیر نبوت و کتاب آسمانی را در تمام ابعاد زندگی عرب تبیین نموده و می فرماید: «عرب قبل از اسلام در پست‌ترین درجات معیشت و زندگی قرار داشت و فاقد معرفت و تشخیص بود؛ بهترین غذای آنان خرما بود که به آسانی تحصیل نمی‌شد، فاقد زراعت و کشاورزی بودند، به ویژه در مکه شرایط سخت‌تری نسبت به یثرب حاکم بود؛ و آغاز دعوت پیامبر اکرم(ص) در مکه و دعوتش از مکیان بود که با مقاومت سرسخت قریش و قبایل دیگر مواجه گردید.»[5] احمد امین مصری که خود عرب است، درباره‌ وضعیت معیشتی اعراب  قبل از اسلام چنین می‌نویسد: «... گوشت آنها را با یک مختصر طبخی ساده می‌خورند ... و نیز سوسمار و موش صحرایی و پشم شتر را هنگام تنگ‌دستی می‌خوردند ... و هنگام اضطرار، آب و عصاره موادی را که در شکم حیوانات است می‌خورند. از خوردن هیچ جانوری هر چه باشد، خودداری نمی‌کردند».[6] اما پس از ابلاغ آئین اسلام به تدریج فرهنگ قرآنی و فرامین الهی و نوع رفتار پیامبر هنجارها و آداب و رسوم را دگرگون کرد. وضع عمومی معیشت نیز مشمول این دگرگونی بود.[7]

اهمیت بهداشت در قرآن مقدس :
در قرآن کریم به مسئله بهداشت توجه ویژه شده و برای آن آثار معنوی فراوانی ذکر گردیده است. واژه ها و مفاهیمی که در قرآن برای اهمیت بهداشت می توان یافت؛ واژه هایی مانند: طیب، طهر و غسل است. واژه ای چون غسل، به شستشوی ظاهری توجه ویژه و حکمی داشته و برخی مانند: طیب و طهر مفهومی فراگیر از ظاهر و باطن  دارد. [8] بنابر این می توان گفت، در قرآن مقصود از این مفاهیم بهداشت ظاهری و باطنی است.
بسیاری از مفسرین معاصر یا همه آن­ها آیاتی که این واژه ها در آنها وجود دارد[9]  و گاهی فراتر از آنها را مانند: دوری از زنا و مقاربت با همسران، در ایام حیض) معادل بهداشت فردی و خانوادگی، تفسیرکرده اند؛[10]
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» به نظر «یُحِب التّوّابین» براى آن آمده که اگر تا به حال با زنان در حال حیض آمیزش مى‏کردید، از هم اکنون توبه کنید که خدا توبه‏کاران را دوست دارد. تطهیر و پاک شدن خواه به وسیله شستشو باشد یا غسل، موجب نظافت و مورد رضاى خداست. لفظ «یُحبُّ المتطَهرِّین» ارزش بهداشت و پاکیزگى را روشن مى‏کند، اسلام طرفدار پاکى و پاکیزگى است و به آن فرمان مى‏دهد.[11] رعایت بهداشت در قرآن برای جلب دوستی خداوند و رسیدن به ترقی معرفی شده است. «خداوند پاکیزگی را دوست دارد»؛[12] چون پاکیزگی نمایانگر جلوه ای از زیبایی هاست؛ به همین جهت پیامبر(ص)، نظافت و پاکیزگی را نمایی از ایمان برشمرده است[13].  خداوند در قرآن پاکیزگی را این گونه وصف نموده و پاکیزگان را دوست خود بر شمرده است.[14]
رستگاری یکی از فواید بهداشت و پاکیزگی است؛ دوری از خبائث و پلیدی ها در قرآن از علائم رستگاری است[15].
بهداشت و پاکیزگی در قرآن ملاک و معیار ارزش گذاری اشیاء شمرده شده و چیزهای پاکیزه نماد خوبی ها دانسته شده است، که پلیدی ها در مقایسه با آن­ها بی ارزش هستند[16].
بهداشت شرط اساسی استفاده از نعمت های زمینی و مواهب است. از نگاه قرآن، هر نعمتی که به وصف پاکیزگی متصف است؛ قابل بهره وری است. چیزهای کثیف و غیر بهداشتی ممنوع از بهره مندی هستند. با توجه به تعریفی که از  بهداشت شده و مقبولیت همگانی دارد، اشیاء و مواد غذائی غیر پاکیزه برای انسان زیان آور و برای سلامتی زیان بار به شمار آمده اند؛ از این روی قرآن شرط بهره مندی از خوراکی ها و ... را پاکیزگی و بهداشتی بودن آنها برمی شمارد[17]؛  خوردن چیزهای پاکیزه بر شما مجاز شد.[18] وصف طیب به معنای پاکیزگی و برخورداری از بهداشت است که قیدی برای حلال ذکر شده است. در این وصف، نکته بسیار ظریفی نهفته است که هر طیبی را حلال و قابل خوردن نمی شمارد؛ بلکه غذای گوارا و پاکیزه ای که حلال است، از بهداشت کامل نیز برخوردار است و خوردن آن مجاز است.[19] ای پیامبر وقتی از تو می پرسند چه چیزی حلال شده؟ بگو برای شما چیزهای پاکیزه حلال شده است. قرآن کریم به ظرایف هر دستوری توجه می دهد؛ اگر در امر بهداشت توصیه و سفارش دارد، سخن جامع­تر و پرفایده را بیان می کند. از نظر ظاهری نیز به نظافت و بهداشت رویکرد عمیقی در قرآن وجود دارد. [20] و خوراکی که دارای بهداشت ظاهری است وگوارا می نماید، بهداشتی را مد نظر قرار داده که مرتبه­ای بالاتر و جامع­تر از بهداشت ظاهری است و برای سلامتی روحی و جسمی مفید و لازم است، بیان قرآن عمیق­تر و فراتر از ظاهر است. لذا کامل ترین وجه را معرفی و مناسب با طبع و فطرت سالم انسان برمی شمارد.

پاکیزگی لباس  :
آیاتی نیز در قرآن وجود دارد که درباره‌ بهداشت و پاکیزگی جامه و لباس، سخن گفته و به اهمیت آن پرداخته است؛ «جامه و لباست را پاکیزه دار[21]»  این خطاب وقتی به پیامبر نازل شد که او را به عبادت ترغیب می‌فرمود. مفسرین بر این باورند که خداوند در این آیه پیامبر(ص) بر را کوتاه کردن لباس از پایین و آستین دستور می‌دهد؛ چرا که، که رسم عرب بر پوشیدن لباس بلند بود. خداوند این فرهنگ را اصلاح می‌کند، که لباس‌هایشان بر زمین کشیده شده و کثیف می‌شد و با همین حال در خانه و در اجتماع حاضر می‌شدند. برخی دیگر بر این گمان هستند که منظور شستن لباس با آب است که خداوند صریحاً از پیامبر می‌خواهد که با لباس‌های پاکیزه در عبادت حاضر شود؛ این مسئله بیانگر
اهمیت و نقش پاکیزگی و بهداشت پوشش در قبولی عبادت، که موضوع دستور خداوند بر پیامبر قرار گرفته است.[22] علامه طباطبائی بر این باور است که خداوند در این آیه ضمن تشریع نماز به تشریع طهارت در لباس برای نماز پرداخته است. در هر صورت توجه به پوشش در آیات مختلف بیان گر اهتمام قرآن، به مسئله بهداشت در پوشش می‌باشد[23].
برخی از تفاسیر معنای «طهر» را عام گرفته و برای هر حال مؤمن (نماز و غیر نماز) لازم دانسته‌اند. از این آیه استفاده می‌شود که، پاکیزگی و نظافت و آراستگی ظاهری و مراقبت از بهداشت لباس در قرآن موضوعیت داشته که خداوند به آن اهمیت داده است و در آغازین روزهای وحی به پیامبر که مخاطب اول قرآن است، دستور داده تا ضمن ابلاغ توحید به این مساله نیز عطف توجه کند.
در آیات دیگر نیز به صراحت اهمیت بهداشت عمومی برای مؤمنین تبیین شده و خداوند پاکیزگان و زیباگرایان مؤمن آراسته را دوست می‌دارد[24]. امر به نظافت و غسل [25] در هنگام عبادت یا پس از تلاقی به نجس‌ها و پرهیز از پوشیدن لباس‌های پوستی که از حیوانات نجس تهیه شده [26] نیز به مراتب، بیانگر اهمیت بهداشت در دین اسلام می‌باشد.
بهترین مبنای رسول گرامی برای اهتمام امر بهداشت در تمام امور، براساس آنچه که درباره بهداشت در قرآن تاکید شده است، می باشد.
در سیره آن بزرگوار نکاتی بسیار دقیق و موشکافانه درباره توجه به بهداشت فردی و اهتمام به آراستگی و پاکیزگی ظاهری و دوری از پلیدی دیده می شود که همه اینها اصولی است سیبا که بشریت به آن محتاج است ؛ به اختصار در این مقاله به برخی از ابعاد  پرداخته می شود:

* توجه به بهداشت در سبک تغذیه :
بر اساس نص قرآن پیامبر اکرم (ص) در رفتار از امور شخصی و فردی تا آداب و امور اجتماعی [27]  سرآمد و اسوه است.[28] از جمله این امور توجه به بهداشت بود که ابتدا خودشان عمل می‌نمود و پس از آن نزدیکان و خانواده را دستور و سفارش می‌کردند. در مرحله بعدی مردم و عموم مسلمانان مدینه و مسلمان آینده و انسانها را به رعایت بهداشت و عمل به دستورات اسلام سفارش می‌کرد. پیامبراکرم به اهمیت بهداشت و نظافت در اسلام به حدی تاکید داشت که گاهی علت توقف وحی از طرف خداوند را کوتاهی مسلمانان در رعایت بهداشت و پاکیزگی می دانست. از این رویکرد الهی به امر بهداشت بر می آید که ممکن است آلوده بودن محیط زندگی و جامه و بدن سبب نزول بلا و گرفتاری و بسته شدن درهای رحمت برای یک امت باشد و انواع بیماری ها در جامعه شیوع یابد و مرگ و میر و قحطی فراگیر شود. از این روی بهداشت اجتماعی در اسلام و سیره نبوی و دیگر پیشوایان بسیار مهم نمایان شده و با سرنوشت انسان پیوند خورده است. براین اساس انواع غسل ها در اسلام و سیره نبوی وجود دارد که برای آنها پاداش و وعده های معنوی و ظاهری در نظر گرفته شده است،[29]  که مسلمانان بدین وسیله تشویق به حفظ بهداشت و پاکیزگی فردی و اجتماعی گردیده اند.
 روش پیامبراکرم(ص) از آغاز رسالت در تمام امور از ترتیب عقلانی بسیار منظم و نتیجه بخش برخوردار بوده؛ به نحوی که سیره اش در تمام امور ضابطه مندو قابل الگو برداری است؛
وقتی حکیمان دیگر ملل درباره دیدگاه اسلام از مسلمانان درباره طب پرسیدند ؛ جواب شنیدند که پیامبر ما فرموده است : معده مرکز تمام بیماری هاست ؛ آن حکیم گفت چه سخن عمیق وژرف است که تمام طب در آن گنجانده شده است ؛ یا وقتی پزشکی مسیحی  در مدینه به پیامبر (ص) از عدم مراجعه مردم شکوه کرد ؛حضرت فرمود مسلمان تا گرسنه نشود غذا نخورد واگر این نسخه را رعایت کرد هرگز بیمار نخواهد شد؛ همه اینها نمونه است از اینکه دین اسلام وپیامبرش برای انسانیت سعادتی را تضمین می کند که اساس آن بهداشت وعلم الصحه می باشد.
همه این اصول مورد رعایت حضرت بود ؛ در هنگام خوردن، این دستورات خاص بهداشتی را، رعایت می‌کرد:
1. قبل از هر چیز با گرسنگی کامل بر سر سفره حاضر می‌شد و قبل از سیر شدن دست می‌کشید و پرخوری نمی‌کرد. اصحاب خود را نیز به این روش دعوت و از پرخوری وآروغ زدن بر سر سفره و در جمع نهی می کرد.[30] اولین آسیب پرخوری و مصرف بی رویه غذا، استهلاک دستگاه گوارش و کاهش عمر آن هاست. بیماری ها وقتی در بدن، زمینه رشد پیدا می کنند که نظام دفاعی بدن نتواند در مقابل ویروس ها و میکروب ها مقاومت نماید. علت کاهش توان دفاعی، پیری سلول های بدن و استهلاک آن­ها است که حاصل فرایند کار و تلاش فراوان بدن جهت هضم و جذب غذاها و دفع سموم و اضافات آنهاست.
2. پیامبر برای اجرای دستورات بهداشتی برای آنها تضمین و پشتوانه عملی و پایبندی در نظر می گرفت. علاوه براینکه در وهله اول، خود پایبندی پایدار و مداوم نشان می داد؛ برای آنها پادش اخروی پایدار و مستمر که نشانگر نتیجه باطن اعمال و رفتارهای بهداشتی بود مقرر می کرد. آن حضرت پس از  شستن کامل دست و صورت و انجام وضوء و مسواک بر سر سفره می نشست و می فرمود، هرکس علاقه مند است در خانه اش، برکت باشد با وضوء بر سر سفره بشیند. این شیوه فرهنگ سازی با اصول بهداشتی تنها در مکتب او صورت گرفته که در جوامع اسلامی نمایی از دین محسوب می گردد.
3. نمک و سرکه دو مواد غذایی افزودنی هستند که خاصیت ضد انگلی و ویروسی دارند؛ نمک در جذب اکسیژن برای سلول ها از ریه ها و تقویت گلبول ها برای مبارزه با میکروب ها و مواد خارجی[31]  موثر است. پیشرفت علوم تجربی این خواص را برای این دو ادویه اثبات کرده؛ چهارده قرن پیش در جامعه عربستان و جوامع دیگر درباره خواص مواد چون نمک و سرکه و ... کسی فکر و اندیشه ای نداشت. اگرچه استفاده از آنها در غذا رواج داشته اما پیش از غذا چشیدن نمک و سرکه روش معمول نبوده؛ اما پیامبر اکرم(ص) با نمک آغاز به خوردن می‌نمود و به دیگران سفارش می‌کرد و آن­را به عنوان عمل استحبابی (دارای پاداش) مطرح می کرد. بدین روش فرهنگِ بی توجه به بهداشت و پاکیزگی عربستان را به تدریج تغییر داد و بهداشت و اهتمام به سلامتی را همگانی می کرد.
4. بر سر سفره طولانی می‌نشست، و به آن اهمیت می‌داد و غذا را بسیار می‌جوید.وپیوسته به مسلمانان سفارش می کرد : طولانی کنید نشستن بر سر سفره های خود را .
 5. از ظرف مقابل خودش غذا می‌خورد. ظاهراً ظرف شخصی داشت و هنگام خوردن به صورت دیگران، خیره نمی‌شد و از مقابل کسی غذا بر نمی‌داشت مگر سبزی، نمک و ... .
6. در غذا نمی‌ دمید. شاید دمیدن در غذا عمل غیر بهداشتی تلقی شود؛ از آن جهت که میکروب و یا ذرات معلق در هوا که آلوده هستند، با دمیدن روی غذا نشسته و آن را آلوده می کنند.
7. پرهیز از خوردن غذای داغ؛ به جهت آسیب رسانی به بافت های مخاط دهان و دندان ها کاملا امر بهداشتی است، که در سلامتی دهان و دندان موثر است. از این روی پیامبر توصیه فراوان می کرد که از خوردن غذای داغ پرهیز کنید. هرگز غذای داغ نمی‌خورد و آن­را منع می‌کرد و برای سلامتی زیان بار می دانست[32].
8. آب را یکباره به سر نمی‌کشید، بلکه با مکث و سه بار می نوشید و آرام می‌خورد و با غذای چرب آب کمتر می‌خورد.[33] دوست داشت در ظرف های تمیز و بهداشتی بلورین که از شام برایش می آودند، آب بخورد که آن­ها را تمیز ترین ظروف می دانست. [34]گاهی نیز با دستهایش و یا ظروفی که از
چوب می ساختند؛ آب می خورد.[35]
9. لقمه‌ها را بسیار کوچک بر می‌داشت.
10. نان خورده و ریزه‌های بر سر سفره را جمع می‌کرد و می‌خورد.
11. وجود نمک یا سرکه و سبزی بر سر سفره جهت بهداشتی دارد؛ چون نمک و سرکه هر دو ضد عفونی کننده هستند و قبل از شروع غذا استفاده از یکی آنها مستحب شمرده شده است؛ پیامبر (ص) اغلب نمک و سرکه و سبزی بر سر سفره‌اش بود[36]. امروزه با استفاده از علوم تجربی اثبات شده که سبزی ها حاوی موادی بنام فیبرها هستند که مهمترین عامل پیشگیری از سرطان می باشند؛ از این روی پیامبر و معصومان دیگر بر سر سفره به لحاظ خواص ضد ویروسی آن، سبزی مصرف می کردند.

* توجه به بهداشت بدن و لباس:
پیامبر اکرم در جامعه ای به پیامبری برانگیخته شد که از نظر تمدنی و بهداشتی دارای وجه برجسته ای نبوده و به آن توجه عمومی و انگیزه کافی وجود نداشت. براین اساس به اصلاح امور زندگی و بهبود معیشت آنان نیز توجه نمود و خداوند نیز در این راستا از وی پشتیبانی کرد. لذا علاوه بر سیره پسندیده، در امور زندگی خصوصاً بهداشت دستورات بهداشتی نیز از آن حضرت خطاب به امتش رسیده که هر زمان به آن­ها نیازمند هستند. به برخی از این توصیه ها اشاره می شود:
1. شستن لباس: در میان عرب و محیط عربستان توجه به بهداشت و پاکیزگی کمتر بود، به ویژه اینکه بعضی با لباس های کثیف در انظار حاضر می شدند. پیامبر(ص) رحمت با تلاش فروان و با بیان احکام و نصایح ویژه و با لطافت و نرمش خاص که مورد ستایش قرآن است[37] تمام رفتارهای ناپسند را از زندگی عرب محو کرد یا با نوعی کنش ناپسندی آنها را برای آنان بیان کرد؛ تا به تدریج به سوی زندگی پاکیزه رغبت داشته باشند. درباره رعایت پاکیزگی سعی کرد بدون تنش، عیوب آنها را یاد آوری و نظافت را به عنوان عبادت و همراه پاداش اخروی و آسایش زندگی مطرح کرد و در غالب احکام دینی به آن ها تبیین کرد و آنان را به شستشو و بهداشت ترغیب نمود و بارها فرمود: لباس‌های خود را بشویید و از ژولیدگی و کثافات دوری کنید.[38]
2. پرهیز ازآلودگی و ژولیدگی: خداوند چروک و ناپاک بودن لباس و ژولیدگی را دشمن می‌دارد[39] ؛ در سایه این رهنمودهای بهداشتی و فرهنگی که پیامبر(ص) برای مردم و تازه مسلمانان می فرمود، به تدریج سبک زندگی آنان را به سوی تعالی تغییر داد.
3. سفارش به نزدیکان: اصلاح هر فرهنگ و بنای روش نو، نیازمند بستر مناسب برای تجربه نمودن است. پیرامون نزدیک؛ در امر فرهنگ سازی می تواند در صورت موفقیت، برای دیگران الگو و سرمشق باشد؛ از این روی پیامبر هر دستوری را از خویشان و نزدیکان شروع می کرد از دعوت[40] تا اعلام حجاب[41]  و نماز [42] و... همه از خویشان و نزدیکان آغاز شده است. درامر بهداشت اجتماعی و فرهنگ سازی بهداشتی، علاوه بر اینکه خود پایبندی استوار داشت، به أنس، خادم خود، توصیه می‌کند: «به پاکیزگی لباس و نظافت شخصی زیاد اهمیت بده و به بهداشت خود مراقب باش تا خداوند عمرت را زیاد کند...».[43]
پیامبر اکرم با این نگرش و روش، اسلام را به مسلمانان معرفی و بنای اسلام را با بهداشت و پاکیزگی آغاز کرد و ریشه ژولیدگی و خمودی را از دین اسلام می‌زداید و هیچ جایگاهی به این گونه رفتارها که ظاهراً در بین برخی از صحابه وجود داشت باقی نمی‌گذارد و آن را با اساس ایمان بیگانه دانسته و پاکی را با ایمان پیوند می‌دهد.
4. پاکیزگی نماد مسلمانی: مردم یثرب به خاطر نداشتن فرهنگ مستقل، مجاورت و داشتن زندگی مشترک با یهود در برخی از مظاهر فرهنگی از سبک زندگی یهود پیروی و تاثیر پذیر بودند؛[44]  از این روی آن حضرت رفتار قوم یهود را که با هیئت و لباس مندرس و کریه در جامعه حاضر شده و به نظافت اهمیت نمی‌دادند، نادرست شمرد و مسلمانان را به رعایت دستورات شرع مقدس و متمایز شدن با یهود دستور داده و فرهنگ اسلام را فرهنگی اصیل و برگرفته از توحید نشان  می‌دهد. [45]  و هنجارهای غیر بهداشتی که یهود گرفتار آن شده بودند را از  علل و اسباب، مفاسد و پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن می داند و به مسلمانان در این باره هشدار می‌دهد.(همانجا)
5. اهتمام به آرایش مو و لباس: وقتی پیامبر اکرم(ص) خودش را پیرایش می‌کرد و آینه نداشت، به ظرف آب زلال می‌نگریست. روزی، به این سبک و با نگاه بر کاسه آب خود را می آراست و موهای خود را تمیز کرده و شانه می زد. وقتی مؤمن دوست خود و برادر دینی را با لباس ژولیده و مندرس و غیر نظیف ببیند، افسرده و دلگیر و نگران می‌شود. پیامبر اکرم(ص) این قدر به مؤمنین و خوشحالی و نشاط آن­ها اهمیت می‌دهد که دوست نداشت آن ها با دیدن ظاهری غیر آراسته از دوستان رنجیده خاطرشوند. نشاط جامعه اسلامی برای پیامبر مهربان اسلام، اینگونه دارای اهمیت و جایگاه است که حاضر نیست به خاطر ژولیدگی ظاهری همدیگر، دلگیر شوند. این فرهنگ اسلام است که دارای چنین پیشوایی است. اما معاندان اسلام از این پیامبر چهره ای دگرگونه و خشن به جهان معرفی می کنند که از کم کاری دانشمندان اسلامی است که کتابهای سیره خود را اختصاص به امور نظامی و دفاعی پیامبر دادند و این زیبایی ها را برجسته و آن گونه که شایسته است، مطرح نکردند.
شاید مهمترین چیزی که پیامبر درباره‌ لباس و پوشش به آن توجه داشته، بهداشت لباس بوده که گمان می‌رود بدان جهت باشد که خداوند در اولین فرامین آسمانیش این مساله را آغازین راه دیانت اسلام قرار داد.[46] پاکیزگی لباس و ظاهر و اینکه بهداشت و طهارت در اسلام قبل از همه فرائض، فرض شده و در کتب فقهی سرآمد مباحث است، این رویکردها و رویکردهای خاص دیگر که در رهنمودهای نبوی وجود دارد، بیانگر نکات زیبا در توجه پیامبر (ص) به بهداشت و نظافت پوشش می‌باشد.
در نگره‌ نبوی گزاره‌های فراوانی درباره رعایت بهداشت لباس وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
پیامبر اکرم با این نگرش و روش اسلام را به مسلمانان معرفی کرد و بنای اسلام را با بهداشت و پاکیزگی آغاز کرد و ریشه ژولیدگی و خمودی را از دین اسلام می‌زداید و هیچ جایگاهی به این گونه رفتارها، که ظاهراً در بین برخی از صحابه وجود داشت باقی نمی‌گذارد و آن را با اساس ایمان بیگانه دانسته و پاکی را با ایمان پیوند می‌دهد.
6. پوشیدن لباس پاکیزه و تمیز: لباس تمیز را عامل سلامتی و عمر طولانی معرفی کرد و فرمود: لباس پاکیزه و بپوشید تا زندگی خوب و عمر طولانی داشته باشی[47]  از آن رو که انتخاب رنگ مناسب برای لباس در سلامتی روحی و جسمی تأثیر دارد و این تأثیر از نظر علمی نیز ثابت شده (عشرت ساطعی، 1383، ص32ـ33.) تأثیر لباس تمیز در سلامتی پوست و شادابی روح، عاملی است که سلامتی و حیات سلول‌ها را بالا می‌برد. (ابی داود،1410ق، ج2، ص267) نتیجه‌ این فرایند استمرار حیات تمام اعضای بدن که به عبارت دیگر عمر طولانی است. حکمت کلام نورانی پیامبر(ص) را می‌توان چنین دریافت که پوشش نو و پاکیزه تأثیر مستقیم در استمرار حیات انسان دارد.[48]
 

پی نوشت ها:
[1] . (بهشتی،فرهنگ صبا، 1367،19)
[2] . ( جاحظ،الکتاب البخلاء، 299)
[3] . (همان، ص300)
[4] . (همان، ص301)
[5] . (ابن ابی الحدید، شرح نهج،1378ق ج2، ص20 و ص185 و ج7، ص114؛ نهج البلاغه خطبه 104)
[6] . (احمد امین، فجرالاسلام، 23)
[7] . (جاحظ،همان، 1419ق، 273ـ310)
[8] . جرجانی،التفسیر ج1، ص 535
[9] . (.زین العابدین رهنما،پیامبر(ص)1346، ج‏1، 199)
[10] . (مکارم شیرازی تفسیرنمونه، ج1، 588)
[11] . (قرشی،تفسیر ج‏1، ص411)
[12] . (توبه، 108)
[13] . (ابن حمدون،التذکره، ، ج9، ص85)
[14] . (بقره، 222)
[15] . (مائده،90)
[16] . (مائده،100 )
[17] . (بقره،166)
[18] . (مائده، 87)
[19] . (مائده، 4 و5)
[20] . (مائده، 6)
[21] . (مدثر، 41)
[22] . (علامه طباطبایی،المیزان، ج 6، ص171؛ همان، ج20، ص127)
[23] . (راوندی، 1405، ج1، ص 68)
[24] . (توبه، 108)
[25] . (مائده، 6)
[26] . (مائده،3؛ بقره،173؛ نحل، 115)
[27] . (شیخ طوسی، ج‏8، ص328؛ [سوره الأحزاب، الآیات 21 الى 25])
[28] . (احزاب، 21)
[29] . (شیخ طوسی، التبیان، ج1، ص 98)
[30] . (شیخ حرالعاملی، الوسائل، ج2، ص81)
[31] . (رضا پاک نژاد، آخرین دانشگاه، ج4، ص128)
[32] . (طبرسی، المکارم، ص71)
[33] . (همان، ص77 و ص31)
[34] . (کلینی، الکافی، ص77)
[35] . (طبرسی، همان، 76 و32)
[36] . (عبدالله بن بهرام دارمی،سنن دارمی ، ج2، ص102ـ95)
[37] . (آل عمران، 159)
[38] . (سیوطی، الدر المنثور، ج1، ص184)
[39] . (ابن عساکر، التاریخ الدمشق، ج36، 124)
[40] . (شعراء، 214)
[41] . (احزاب، 59)
[42] . (طه، 132)
[43] . (شیخ مفید، الامالی،ص 60)
[44] . (احمد امین، همان، ص42)
[45] . (ابن عساکر، پیشین، ج36، ص 124)
[46] . (مدثر، 4)
[47] . (احمد بن یحیی، بلاذری،الانساب  1417، ج10، ص344 )
[48] . برگرفته از کتاب سبک زندگی پیامبر (ص) درپوشش وتغذیه نوشته امیر علی حسنلو.

- لینک کوتاه این مطلب

» اندیشه قم
تاریخ انتشار:29 آذر 1395 - 0:07

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد