نشانه‌ای میان دو کتف پیامبر(ص) و ۱۷ معجزه همیشگی ایشان

(بسم الله الرحمن الرحیم)

استاد خاتمی خوانساری با بیان اینکه ۱۷ معجزه همیشه همراه پیامبر(ص) بوده است،‌ گفت: هنگامی که پیامبر(ص) از خانه خارج می‌شدند، همیشه یک تکه ابر بالای سر پیامبر(ص) حرکت می‌کرد.

 

به مناسبت سالروز ولادت کریم اهل بیت(ع) امام حسن مجتبی(ع) مراسم جشن و سرور با حضور استاد سیدمرتضی خاتمی خوانساری مدرس حوزه و دانشگاه در سالن اجتماعات خبرگزاری فارس برگزار شد.

خاتمی خوانساری در این مراسم که در امتداد سلسله جلسات اخلاق با حضور خبرنگاران و کارکنان خبرگزاری فارس برگزار شد، با اشاره به ماجرای آشنایی حضرت خدیجه با پیامبر اکرم(ص)، بیان داشت: در یک روز که یک دانشمند یهودی در منزل حضرت خدیجه(س) حضور داشت، از خدیجه درخواست کرد که پیامبر اکرم(ص) را به حضور بطلبد تا درباره یکی از علائم پیامبری(ص) او تحقیق کند، البته پیغمبر(ص) تقاضای دانشمند یهودی را برای دیدن مهر نبوت بر کتف خود پذیرفت.

وی با بیان اینکه دانشمند یهودی معتقد بود که اگر آیه 115 سوره انعام «وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ» میان دو کتف نقش بسته باشد، حتماً آن شخص پیامبر آخرالزمان است، افزود: دانشمند یهودی خطاب به حضرت خدیجه گفت: من علایم پیامبر آخرالزمان را در تورات خوانده‌ام و از نشانه‌های او این است که پدر و مادر او می‌میرند و جد و عموی وی از او حمایت می‌کنند و از قریش زنی را انتخاب می‌کند که سیده قریش است، سپس اشاره به حضرت خدیجه(س) کرد و گفت: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه همیشه 17 معجزه همراه پیامبر(ص) بود، اظهار داشت: هنگامی که رسول اکرم(ص) میان جمعیتی حضور پیدا می‌کرد، قدش نسبت به دیگران یک سر و گردن بلندتر بود یا اینکه هر لباسی را با اندازه‌های مختلف بر تن می‌کرد، قالب تنشان می‌شد.

وی تواضع، فروتنی، بخشش و جوانمردی پیامبر(ص) را راز موفقیت ایشان در ترویج دین اسلام دانست و ادامه داد: هنگامی که پیامبر از خانه خارج می‌شد، همیشه یک تکه ابر بالای سر پیامبر(ص) حرکت می‌کرد، به خاطر همین مسجدی را در مدینه به نام مسجد «الغمام» ساختند، البته هنگامی که پیامبر از مدینه خارج می‌شدند، ابر دیگری بالای سر حضرت حرکت می‌کرد.

خاتمی خوانساری در ادامه به ماجرای درگیری دو مادر بر سر یک طفل تازه متولد شده در زمان امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرد و گفت: در زمان خلافت عمر دو زن بر سر کودکی نزاع کردند و هر کدام او را فرزند خود می‌دانستند، نزاع به نزد عمر بردند، عمر نتوانست مشکلشان را حل کند، از این رو دست به دامان امیرالمؤمنین(ع) شدند، امیرالمؤمنین(ع) ابتدا آن دو زن را نصیحت کردند، ولی سودی نداشت و آن‌ها همچنان به مشاجره خود ادامه دادند، امام علی(ع) دستور داد، اره‌ای بیاورند.

وی ادامه داد: در این موقع آن دو زن گفتند: یا امیرالمؤمنین! می‌خواهی با این اره چکار کنی؟، امام(ع) فرمود: می‌خواهم فرزند را دو نصف کنم، برای هر کدامتان یک نصف! از شنیدن این سخن یکی از زنان فریاد زد: یا اباالحسن! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود، من از حق خودم صرفنظر کردم و راضی نمی شوم عزیزم کشته شود، پس امام فرمود: این کودک پسر توست!

این کارشناس دینی با بیان اینکه رفتار امام حسن(ع) نسبت به جامعه اسلامی در صلح با معاویه مانند رفتار مادر حقیقی آن طفل بود، خاطرنشان کرد: مقامات دنیایی و اخروی امام حسن(ع) نسبت به امام حسین(ع) بالاتر است، زیرا امام حسن(ع) برای حفظ اسلام کارشان به مراتب سخت‌تر بود و با استفاده از صلح و سازش سعی کرد جمعیت اندک مسلمانان واقعی را حفظ کند.


- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:2 مرداد 1392 - 15:49

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد