غیبت امام علیه السلام ،بزرگترین گرفتاری عصر (2)

(بسم الله الرحمن الرحیم)

همانطور که گفته شد ، دوری و غیبت امام عصر (عج)نتیجه ناخشنودی خداوند از مردم است و این که ما از وجود امام بی بهره باشیم،بدون شک برای ما مصیبت است.

برای اینکه عمق این درد برایمان بیشتر آشکار شود، از اینجا شروع کنیم که: اگر امام علیه السلام ظاهر و آشکار بودند، برای فرد فرد ما چه نعمت هایی فراهم بود که اکنون نیست؟ چه بهره های شخصی از وجود ایشان می توانستیم ببریم که در حال حاضر از آنها محروم هستیم؟ اگر هر یک از ما امکان دسترسی عادی و سهل به حضور اماممان داشتیم، چه مشکلاتی که دامنگیر ما نمی شد و چه سرگردانی ها و بلاتکلیفی ها که پیدا نمی کردیم؟

گاهی پیدا کردن یک حکم شرعی ِ فقهی آنچنان مشکل می شود و آراء مختلف در یک مساله آنقدر زیاد می گردد که افراد سست عقیده از اصل عمل به آن و یافتن وظیفه شرعی خویش منصرف شده و راه بی خیالی و لااُبالی گری را پیش می گیرند و آنها که عقیده محکم تری دارند، جدّاً حیران و سرگردان می مانند. در صورتی که اگر یافتن امام علیه السلام و پرسیدن از ایشان برای آنها به راحتی میسّر بود، به این گرفتاری ها دچار نمی شدند و از خود حضرت کسب تکلیف می کردند.

در مسائل اعتقادی، بلاتکلیفی بیشتر از احکام شرعی است و عموم انسانها در برخورد با نظریه ها و مکاتب مختلف دینی- که هر کدام خود را حق می دانند و نظریّات دیگر را رد می کنند- توانایی تجزیه و تحلیل صحیح ندارند و گرایش آنها به یک مکتب خاص نوعاً از روی اعتمادی است که به شخصیت های مقبول خود می کنند؛ یعنی از روی "رجال" به حق یا باطل بودن یک نظریّه پی می برند، در حالی که باید عکس این مطلب باشد. به فرموده حضرت امیرعلیه السلام:

انَّ دینَ الله لا یُعرَفُ بالرّجال بـَل بآیةِ الحقّ. فَاعر ِف الحقَّ تَعرِف أهلَه.

همانا دین خدا نه از طریق شخصیت ها بلکه با نشانه حق شناخته می شود، پس حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی.

متأسفانه اکثر مؤمنان شناخت دقیق و کافی نسبت به نوع مباحث اعتقادی ندارند تا بتوانند به این سفارش حکیمانه عمل کنند، بلکه درست عکس آن را انجام می دهند و از طریق شخصیت های افراد به حقّانیت چیزی معتقد می شوند. افراد متخصّص هم چون مبانی مختلف و بعضاً متضادّی در شناخت دین دارند، کمتر با گفتگو به تفاهم و وحدت نظر می رسند. و گروه معدودی نیز که دارای مبانی مشترک اعتقادی هستند، در استنباط از ادلّه- قرآن و سنّت- یا در برداشت های عقلی و نظری خود، اختلاف دارند.

به هر حال حداکثر دارایی ما در زمان غیبت امام علیه السلام، علاوه بر عقل- که در حدّ بدیهیات و مستقلّات عقلیّه حجّیت قطعی و ضروری دارد- ادلّه نقلی و متون کتاب و سنّت است که در معرض تفسیرها و برداشت های مختلف و گاه متعارض قرار می گیرند و چیزی بیش از سیاهی ِروی سپیدی نیستند؛ تعبیری که رسول خاتم (صل الله علیه واله و سلم) در وصیّت خود به امیر مؤمنان علیه السلام برای مؤمنان آخرالزمان به کار برده اند:

یا علیُّ، و اعلَم اَنَّ اَعجَبَ الناس ِ ایماناً و اَعظَمَهُم یقیناً قومٌ یـَکونُونَ فی آخِر ِالزَّمان ِ لَم یَلحَقُوا النّبیَّّ و حَجَبَتهُمُ الحُجّةُ فامَنُوا بـِسَوادٍ عَلی بَیاض ٍ.

ای علی، بدان که شگفت انگیزترین ایمان ها در مردم و بزرگترین یقین ها در ایشان، از آن ِ گروهی است در آخرالزمان که پیامبر (ص) را درک نکرده اند و امام علیه السلام هم از دیدگانشان پوشیده است و ایمان آنها به واسطه سیاهی ِ روی سپیدی است.

ایمان از طریق سیاهی روی سپیدی، براساس اعتماد و اتّکال بر قرآن و احادیث اهل بیت علهیم السلام می باشد که تنها مرجع صحیح برای دینداری است. چنین ایمانی به دلیل سختی و دشواری اش، ارزش و قیمت زیادی دارد، و درست به همین دلیل بسیار کمیاب است؛ تا آن حدّ که خود حضرت رسول صلی الله علیه و اله و سلم آنگاه که با وصیّ خود حضرت امیرعلیه السلام سخن از زمان غیبتِ امام دوازدهم علیه السلام را مطرح کردند، فرمودند:

اِنّ الثّابتینَ عَلی القَولِ بـِهِ فی زمانِ غَیبَتِهِ، لَاَعَزُّ مِنَ الکِبریتِ الاحمَر.

همانا ثابت قدم ها بر اعتقاد به او (حضرت قائم علیه السلام) در زمان غیبتش از گوگرد سرخ کمیاب تر هستند.

گوگرد سرخ مثلی است برای چیزهای بسیار کمیاب. در زمان غیبت امام عصر علیه السلام، دینداران صرفاً با تکیه بر سیاهی های روی سپیدی (یعنی نوشته ها) باید ایمان خود را حفظ کنند و لذا تعداد ایشان بسیار بسیار اندک خواهد بود و ثابت قدمان بر عقیده به امام غایب، از گوگرد سرخ کمتر یافت می شوند.

همه اینها ازعوارض و لوازم غیبت امام علیه السلام می باشد که دامنگیر امّت ایشان شده و متأسفانه عمق این بلا و گرفتاری برای بسیاری از شیعیان هنوز ناشناخته مانده است. محرومیت از ظهور امام علیه السلام در اجتماع و طولانی شدن این درد، کم کم مسأله را برای بسیاری از مردم- حتی دوستان و شیعیان حضرتش- عادی ساخته و چنان به آن خو گرفته اند که ناخودآگاه می پندارند گویی باید همیشه چنین باشد و کمتر احساس خلأ از حضور علنی امام عصر علیه السلام برای ایشان پیدا می شود.

برای اینکه میزان حرمان و بیچارگی شیعه در زمان غیبت امامش بیشتر روشن شود، یکی از بهترین راه ها مقایسه زمان غیبت با زمان ظهور ایشان است و توجه کردن به اینکه پس از ظهور چه برکاتی آشکار می شود و چه نعمت هایی از طرف خداوند بر کلّ عالم سرازیر می گردد؛ نعمتها و برکاتی که رنگ عالَم را به کلّی با زمان غیبت متفاوت می سازد.

 

برگرفته از کتاب سلوک منتظران

نوشته دکتر سید محمد بنی هاشمی

 

 

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:28 دی 1396 - 0:41

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد