امتيازات ياران حجة بن الحسن (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)

(بسم الله الرحمن الرحیم)
با وجود تمام مشترکات و تشابهاتی که بين ياران امام حسين (عليه‌السلام) و حضرت بقیت‌الله (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) وجود دارد؛ ولي اصحاب حضرت حجت‌بن‌الحسن (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) امتيازاتي دارند که هر انسان با بصيرتي را طامع مي‌سازد تا خود را در زمرة آنان قرار دهد.

 امتيازات ياران حجة بن الحسن (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)


1. شواهدي از آيات

آيات متعددي از قرآن، به اصحاب حضرت بقیت‌الله (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) تأویل شده، که از جملة آن‌ها، آيات شريفة ذيل است:
 «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِين‏ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب‏230»
امام باقر (عليه‌السلام) در رابطه با این آیه مي‌فرمايند: «خوشا به حال صابرين در غيبتش؛ خوشا به حال ثابتین در محبت او؛ اين‌ها کساني هستند که خداي تعالي در كتابش، آنان را اين‌گونه وصف فرموده: ذلک الکتاب...»
 «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً»231.
در تفسیر اين آيه از امام صادق (عليه‌السلام) روايت شده است: «کساني که خدا آن‌ها را خليفه مي‌کند، قائم (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) و اصحاب اويند».
 «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»232.
در روايات متعددي از خاندان عصمت (عليهم‌السلام)، اين آيه در شأن امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) و اصحاب ايشان، تفسير شده است.
 «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم‏»233.
امام صادق (عليه‌السلام) در تفسیر این آیه مي‌فرمايند: «اگر همة مردم بميرند، خداوند، ياران او را خواهد آورد؛ آن‌ها کساني هستند که خداوند، در اين آيه، توصیف آن‌ها را فرموده است».
 «وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‏ أُمَّةٍ مَعْدُودَة»234.
از اميرالمومنين (عليه‌السلام) نقل شده که: «امت معدوده، 313 نفر اصحاب قائمند».
 «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون‏»235.
در تفسير علي بن ابراهيم، در ذيل اين آيه آمده است: «عبادي الصالحون، قائم (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) و اصحاب او هستند».
 «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيل‏»236
امام باقر (عليه‌السلام)، در مورد اين آيه مي‌فرمايند: «یاری شدگان، قائم (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) و اصحاب او هستند؛ پس کسی بر ايشان، تسلط نمی‌یابد».
 «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور237».
امام باقر (عليه‌السلام) در تفسير اين آيه فرموده‌اند: «خداي تعالي، مشرق و مغرب زمين را تحت سلطة مهدي (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) و ياران او قرار مي‌دهد و به وسيلة آن‌ها، دين را غالب و همة بدعت‌ها و باطل‌ها را نابود می‌سازد؛ هم‌چنان که اشقيا، حق را از بين برده بودند. و آن‌ها به معروف، امر، و از منکر، نهي مي‌کنند».

2. شواهدي از روايات

در فضيلت و امتياز ياران حضرت بقية الله (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) همين بس که در روايات متعدد، آن‌ها به عنوان بهترين افراد زمان خود، معرفی شده‌اند.
برای مثال، پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي‌فرمايند: «والاترين مردم، از نظر يقين، قومي در آخر الزمان هستند که پيامبر را درک نکرده‌اند و حجت خدا از آن‌ها مخفي شده است و آن‌ها به مرکب سياه، روي کاغذ سفيد ايمان آورده‌اند». ایشان در روايتي ديگر مي‌فرمايند: «اولئک رفقائي و اکرم امتي»؛ «ايشان همراهان و گرامي‌ترينِ امت من هستند».
هم‌چنین، امام سجاد (عليه‌السلام) فرموده‌اند: «ان اهل زمان غيبته و القائلين بامامته و المنتظرين لظهوره، افضل من اهل کل زمان»؛ «مردم زمان غیبت که معتقد به امامت امام خود و منتظر ظهور او هستند، از مردم تمام زمان‌ها، برترند». و باز، در روايت ديگری از آن حضرت آمده است: «من ثبت علي مولاتنا في غيبة قائمنا اعطاه الله عزوجل اجر الف شهيد من شهداء بدر و احد»؛ «خداوند به کسی که بر ولایت قائم (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) در دوران غیبتش، پایدار بماند».
منقول است که روزي پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) در جمع اصحابشان فرمودند: «اي کاش برادرانم را ملاقات مي‌کردم». عمر و ابوبکر گفتند: «آيا ما برادران شما نيستيم، در حالي که به شما ايمان آورده¬ايم و همراهتان مهاجرت کرده‌ايم؟» حضرت، مجدداً کلام خود را تكرار کردند و بعد فرمودند: «شما اصحاب من هستيد؛ ولی برادران من، کساني هستند که بعد از شما خواهند آمد. آن‌ها با آن‌که مرا نمی‌بینند، به من ايمان می‌آورند، مرا دوست می‌دارند و ياري و تصديقم مي‌نمايند، فياليتني قد لقيت اخواني».
ياران امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)، کساني هستند که به فرمودة امام صادق (عليه‌السلام)، امامشان اين‌گونه آنان را مورد خطاب قرار مي‌دهد: «يا معاشر نقبائي واهل خاصتي و من ادخر¬هم الله لنصرتي قبل ظهوري علي وجه الارض...»؛ «‌اي فرماندهان! ‌اي نزديکان من! ‌اي کساني که خدا، آن‌ها را براي ياري¬ من در زمين ذخيره کرده بود....».

3. درسي براي منتظران

حاصل کلام، يادآوري درسي براي شيعيان و منتظران ظهور امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) بود که بايد واقعة عاشورا را پيش روي خود قرارداده و با دقت و بصيرت، آن را تحليل کنند و از آن عبرت بگيرند.
در اينجا ذکر چند نکتة اساسي لازم است:
همه ما آرزوي ياري آن وجود مقدس را داريم؛ ولي بايد بدانيم که شرط اساسي در ياري نمودن ايشان، داشتن احساس مسئوليت است. همة ما در قبال امام زمان خود، موظف و مسئوليم (و کان عهد الله مسئولا)؛ پس بايد به صورت جدي تأمل کنيم و به وجدان خود پاسخ دهيم که چرا امام ما غائب است؟
اشکال ما اين است که به دوران غيبت با تمام سختي‌هايش، خو گرفته‌ايم؛ زيرا به قول معروف، «بني آدم، بني عادت است»! در اين زمان به دنيا آمده‌ايم و به شرائط آن عادت کرده‌ایم و گمان مي‌کنيم که سیر زندگی، همیشه همین خواهد بود. اشکال ديگر ما اين است که باور نداريم غيبت امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) و فراق از او، مصيبت است؛ حتی بعضي مي‌گويند: «مصلحت اين است»! آيا عقل سليم باور مي‌کند که غیبت امام معصوم، به صلاح ما باشد؟! اگر به صلاح ماست، چرا امام صادق (عليه‌السلام) در حالي که هنوز غيبتي واقع نشده بود، در عزاي آن، زانوي غم در بغل مي‌گرفت و هم‌چون مادري داغ‌ديده، آشفته و جگر‌سوخته مي‌گريید و مي‌فرمود: «آقاي من! غيبت تو، خواب از ديدگانم ربوده و زمين را بر من تنگ کرده و آسايش دلم را به هم زده است...»
پس، بر ماست که اين مصيبت را درک کنيم و بدانيم که هر لحظة دوران غیبت، خسارت است (ان الانسان لفي خسر) و بی تردید، مسبب آن هم، خود ما هستیم. (الغيبة منا)؛ ما امام خود را به واسطة غفلتمان، در چاه غيبت انداخته¬ايم و چاره¬اش هم به دست خود ماست (ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم).
پس بايد چاره¬جويي کنيم و در اين مسیر، نخست، بايد تصور آن که ظهور، مربوط به آينده‌هاي دور و بعيد است، از سر بيرون کنيم؛ چون اين اعتقاد کافران است: «انهم يرونه بعيدا و نراه قريبا» و در نتيجة اين تصور غلط، مسئله به خدا واگذار، و از منتظران، سلب مسئولیت می‌شود. در این صورت، همه نسبت به مسئلة ظهور، بي¬تفاوت و بي¬تحرک خواهند شد.
امروز همة ما بايد متوجه باشیم که در چه دوران حسّاس و سرنوشت‌سازي به سر مي‌بريم؛ در زمان امامي که همة انبياء و اوصياء، آرزوي ديدن او را و بلکه آرزوي خدمت به او را داشتند؛ حتي جد بزرگوار او، امام صادق (عليه‌السلام) فرمودند: «به خدا سوگند؛ اگر زمان ظهور را درک مي‌کردم، جانم را فدای صاحب الامر، مي‌نمودم».
باید بدانیم کساني مي‌توانند در رديف ياران آن حضرت، واقع شوند که در راه زمينه¬سازي ظهور او، جهاد و تلاش نمايند؛ چرا که امام صادق (عليه‌السلام) فرموده‌اند: «الا انهم انصار المهدي يوطئون له سلطانه»؛ «آگاه باشيد! ياران مهدي، زمينه‌ساز سلطنت جهاني او هستند» و کيفيت این زمينه¬سازي را هم، در ضمن داستان قوم بنی اسرائیل، این‌گونه به ما تعليم فرموده‌اند: «چون عذاب بر بني¬اسرائيل، طولاني شد، تا چهل روز در پيشگاه الهي ضجه زدند. پس خداي تعالي به حضرت موسي (عليه‌السلام) دستور فرمود که بني‌اسرائيل را از دست فرعون، نجات دهد؛ در نتيجه از صد و هفتاد سالي که به فرج حضرت موسي (عليه‌السلام) باقي مانده بود، صرف نظر شد.اگر شما هم، این چنین عمل کنيد، خدا فرج ما را مي‌رساند؛ ولي اگر دست روي دست بگذاريد و دعا نکنید، زمانی فرج می‌رسد که کار به نهایت خود رسیده باشد».
و اما چارة اصلي و کلیدی که درِ بستة غيبت را به سرعت باز می‌کند، توصيه‌اي است که خود امام زمان (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)، بيش از هزار سال پيش، در نامه به شيخ مفيد فرمودند: «اگر شيعيان ما-که خداوند، توفیق طاعت خويش را به ایشان دهد- در وفا به عهدي که با ما دارند، يکپارچه مي‌شدند [و ما را ياري مي‌کردند]، هرگز از ميمنت ديدار ما محروم نمي‌گشتند[و ظهور ما به تأخير نمي‌افتاد] و سعادت حضور در محضر ما، با معرفتي حقيقي، به سرعت نصيبشان مي‌شد».
شايد يکي از اشکالات ديگر ما، اين باشد که تصور درستي از ياري نمودن امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) نداريم. در طول تاريخ، عده‌اي در کاشان يا حله و سبزوار بودند که در بامدادِ هر روز با نیت یاری امام زمان (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف)، با اسب‌هاي زين‌کرده و شمشيرهاي برهنه از دروازة شهر، خارج می‌شدند و به این شکل، انتظار خود را نشان می‌دادند. حتي سلاطين صفوي برای آن که آمادگی خود را در همراهی امام زمان (عليه‌السلام) اثبات کنند، همیشه در کاخ‌های خود، دو اسب با زين و افسار مجلل و مجهز داشتند.
امروز هم به اشکال دیگری، در مسئلة آمادگی برای ظهور، قشری برخورد می‌شود. هرچند اين ¬اعمال، حاکي از داشتن روحية انتظار و فی نفسه ارزشمند است؛ ولي معناي صحيح آمادگي و نصرت آن حضرت در زمان غيبت، اين است که مقتضيات ظهور را ايجاد کنيم و موانع را از سر راه برداريم. اين اقتضائات، همان ايجاد يکپارچگي و ارادة عمومي در توجه به آن حضرت و نيازمندی به آن وجود پربرکت و درخواست جدي و دعا براي ظهور آن امام است؛ و این امر با معرفي آن وجود مقدس، به جهانيان و تبليغ و ترويج‌ فرهنگ سازندة انتظار، محقق خواهد شد.
پس، همة ما باید در نهضتی فراگیر، برای ظهور آن امام غریب، تلاش کنیم؛ چرا که امام کاظم (عليه‌السلام) فرمود: «هو الطريد الوريد الغريب الغائب عن اهله».
به راستی آیا وقت آن نرسیده است که محبوب دلمان را از غربت و مظلومیت در آوریم؟ آیا کسی هست که امام طرد شده و تنهای خود را یاری کند؟ آيا مردان غير¬تمندي هستند که از حرم و فرزند رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) دفاع کند؟ (هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟) آیا آزادمرد موحدی هست که مانند حرّ، دلش از خوف خدا و قیامت بلرزد و امام مظلوم خود را یای کند؟ (هل من موحد یخاف فینا؟)
اي کاش با داستان بني اسرائيل به خودمان می‌آمدیم. ‌اي کاش از ندامت و شرمندگي برادران يوسف (عليه‌السلام) عبرتي مي‌گرفتيم که: «لقد کان في قصصهم عبرة لاولي الالباب». ای کاش به جهت غفلت از امام عصرمان، توبه مي‌کرديم و به محضر عزيزش عرضه می‌داشتیم:
«يا ايها العزيز مسنا واهلنا الضر و جئنا ببضائة مزجاة فاوف لنا الکيل و تصدق علينا ان الله يجزي المتصدقين».

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:16 مرداد 1393 - 21:49

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد