يك. سلام در زيارت عاشورا
سلام دادن از سنتهاى مقدس اسلامى است كه بر آن بسيار تأكيد شده است و روايات فراوانى بر فضيلت و پاداش آن وارد شده است تا جايى كه اگر كسى از شما سؤالى كرد و قبل از آن سلام نداد دستور دادهاند به سؤال او پاسخ نگوييد. در اسلام براى سلام دهنده پاداش بيشتر از جواب دهنده قرار دادهاند و به سلام دادن ترغيب كردهاند. در داستانها از ويژگى اخلاقى پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم سلام دادن ايشان حتى به كودكان را ذكر كردهاند و پيشى گرفتن ايشان در اسلام زبانزد خاص و عام بوده است.
فارغ از اثرات تربيتى سلام و تأثير اخلاقى آن در روح آدمى و ايجاد روحيه تواضع و صميميت در جامعه انسانى، يادآور آرزوى سلامتى و خير بركت نيز مىباشد و اين كه در جامعه اسلامى همه مردم خواهان سلامت و بركت براى يكديگر باشند و كينه و نفرت و حسادت و تكبر و... رخت بربندد.
«سلام سخن خداست» .
«سلام نامى از نامهاى خداوند سبحان است» .
و در قرآن مجيد به مؤمنان سفارش شده است تا بر پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم سلام دهند «در حقيقت خدا و فرشتگانش بر پيامبر دعا (= درود و صلوات) مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آورديد بر او دعا (درود و صلوات) بفرستيد و به طور كامل سلام كنيد (و كاملاً تسليم او باشيد)» .
و خداوند سبحان بر بهشتيان چنين سلام مىدهد «سلام بر شما به خاطر شكيبايىتان و چه نيكوست فرجام سراى (ديگر)» .
و دستور فرموده است كه هنگامى كه وارد خانههاى يكديگر مىشويد سلام دهيد «اى كسانى كه ايمان آورديد، در خانههايى غير از خانههايتان وارد نشويد تا اينكه با دوستى رخصت طلبيد و بر اهل آن خانه سلام كنيد، اين براى شما بهتر است باشد كه متذكر شويد.» .
و نيز سلام را تحيتى برشمرد كه به سلام كننده برمىگردد و اين مبارك و پاكيزه از جانب خداوند براى شما شمرده مىشود «پس هنگامى كه وارد خانهها شديد پس بر خودتان سلام كنيد زنده بادى خجسته و پاكيزه از نزد خدا...» .
و نيز در بهشت هنگامى كه بهشتيان گروه گروه وارد مىشوند فرشتگان بر آن سلام مىدهند و از آنان استقبال مىكنند .
و در بهشت سخن بهشتيان نيز سلام است «در آن بهشت هيچ بيهوده و نسبت دادن گناه نمىشنوند مگر گفتار سلام سلام» .
سلام آغازين زيارت عاشورا، شناسنامه امام حسين عليهالسلام است و به نوعى معرفى امام على عليهالسلام به عنوان «سيدالوصيين» و معرفى حضرت زهرا عليهاالسلام به عنوان «سيده نساء العالمين» است.
امام على عليهالسلام فرمود: «ما از درخت سرسبز رسالتيم و از جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستيم ما معدنهاى دانش و چشمهسارهاى حكمت الهى هستيم. ياران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و كينهتوزان ما در انتظار كيفر و لعنت خداوند به سر مىبرند» .
امام على عليهالسلام با اشاره به سرزمين نينوا هنگامى كه در نيمه راه صفين بودند، فرمود: «اين جا بارانداز سواران و قتلگاه عاشقان است. شهيدانى كه نه پيشينيان بر آنان سبقت جستهاند و نه آيندگان به مقام آنان دست يابند» .
دو. راز و رمز ماندگارى نهضت حسينى
رمز و راز ماندگاى امام حسين عليهالسلام و تمام كسانى كه در زندگانى خويش به خدا پيوند خوردهاند نيز در ملكوتى بودن و خداگونگى آنان است چون خداوند جاودانه است آنان كه رنگ خدايى مىگيرند جاودانه مىشوند.
«رنگ خدايى (بپذيريد) و خوش رنگتر از خدا كيست؟» اين درس بزرگى است كه از حادثه عاشورا برمىخيزد. دشمن با تمامى قدرت و غرور، نه تنها پايدار و ماندگار نشد بلكه در اندك مدتى دودمان آن بر باد رفت اما نهضت حضرت ابى عبداللّه الحسين عليهالسلامچون براى خدا و در راه خدا بوده، اگر چه به ظاهر به شهادت رسيدند ماندگار شد و دين اسلام را نيز ماندگار و جاودانه ساخت.
سه. كرامت در قيام حسينى
از فرازهاى نورانى اين زيارت بلند، ادعيه ملكوتى آن است:
«فاسئلاللّه الذى اكرم مقامك و اكرمنى بك ان يرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من اهل بيت محمد صلىاللهعليهوآلهوسلم».
بحث از كرامات امام حسين عليهالسلام در اين مقال نمىگنجد اما اين نكته را بايد اشارت كرد آنانى كه عاشق حسين عليهالسلام و آرزومند خونخواهى حضرتش مىباشند صاحب كرامتند.
عزت و كرامت را در بسيارى از سخنان امام حسين عليهالسلام به خوبى مىتوان يافت. آنجا كه مىفرمايد:
«همانا اين دنيا ديگرگونه و ناشناس شده و خيرش رفته، از آن جز نمى بر كاسه نمانده و جز زندگى وبال آورى...، آيا نمىنگريد كه حق را به كار نمىبندند و از باطل دست نمىكشند تا مؤمن به درستى در مرگ و لقاء خدا رغبت كند. همانا من مرگ را جز سعادت نمىدانم و زندگى با ظالمان را جز هلاكت نمىبينم. مردم همه دنيا پرستند و دين بر سر زبان آنهاست و تا براى آنها وسيله زندگى است آن را مىچرخانند و وقتى به بلا آزموده شدند ديندار كم است» .
«اللهمَّ اجعلنى عندك وجيها بالحسين عليهالسلام فى الدنيا و الاخرة».
اين دعا كه آرزوى بزرگى است درس بزرگى و كرامت را در خود دارد، اين كه شهادت امام حسين عليهالسلامو فداكارى وى موجب عزت و عظمت اسلام و حيات مجدد دين شده است موجب نشر اخلاق و فرهنگ قرآنى شده است و كسى كه به دامن اين مكتب دست زند مىتواند خود به اين جايگاه دست يابد.
حسينى شدن؛ يعنى دست شستن از دنيا و آنچه غيرخداست،
حسينى شدن؛ يعنى از گناهان و وسوسههاى شيطانى چشم پوشيدن،
حسينى شدن؛ يعنى در راه حق از زن و فرزند گذشتن،
حسينى شدن؛ يعنى در مسير بندگى موانع را برداشتن،
حسينى شدن؛ يعنى راضى به قضاى الهى شدن،
حسينى شدن؛ يعنى سر تسليم در مقابل ستمگران و دنيامداران فرود نياوردن و...
اين آرزو خود هزينه بزرگى مىخواهد و انسان صاحب اين آرزو، انسان بزرگى مىشود هنگامى كه به عمل آن را در خود ايجاد نمايد. اين صرف يك آرزوى ساده نيست و لقلقه زبان نبايد باشد چرا كه حسين عليهالسلام فرمود: «مردمان بندگان دنيايند و دين لقلقه زبانشان است» .
در اين جا اين نكته اضافه مىشود: «دوستى با شما موجب، تقرب به خدا مىشود» .
چهار. معرفت و معيّت با امام
«فاسئلاللّه الذى اكرمنى بمعرفتكم و معرفته اولياءكم... ان يجعلنى معكم فى الدنيا و الاخره و ان يثبت لى عندكم قدم صدق فى الدنيا و الاخره».
ولايت اهل بيت عليهمالسلام امرى لفظى نيست كه هر كس مدعى شود؛ بلكه بايد به صورت ملكه اخلاقى و رفتارى در آيد وگرنه چه بسيارند كه به زبان شيعه على عليهالسلام و در عمل از پيروان معاندان و مخالفان آن امام همام مىباشند و شناخت اين مقام و پايدارى در راه اين هدف بزرگ، همت بلند و توفيق الهى مىطلبد و ماندگارى بر اين مرام و آيين تا قيامت نيز بسيار مهم است.
در حديثى زيبا از امام رضا عليهالسلام هشدارى داده شده كه چنين است:
«رها نكنيد عمل صالح و تلاش در عبادت را و تكيه و اتكال شما بر محبت و دوستى آل محمد صلىاللهعليهوآلهوسلم باشد و هم چنين رها نكنيد محبت و دوستى آل محمد و تسليم بودن در مقابل اوامر آنها را در حالى كه تكيه و اتكال بر عبادت خود داشته باشيد زيرا اين دو با هم و همراه هم هستند و نمىشود يكى را بدون ديگرى پذيرفت» .
در روايتى از امام باقر عليهالسلام وارد شده است:
«به خدا قسم اگر سنگى ما را دوست بدارد خداوند آن را با ما محشور مىكند آيا دين چيزى غير از دوستى است» .
پنج. حسينى بودن و حسينى ماندن
«ان يجعلنى معكم فى الدنيا و الاخره و ان يثبت لى قدم صدق فى الدنيا و آلاخره و اسئله ان يبلغنى المقام (المحمود لكم عنداللّه)».
ثابت ماندن در راه خدا، فريب دنيا و دنيا مداران با هر عنوان و گروه و شعارى را نخوردن و هميشه مراقب رفتار و گفتار و پندار خويش ماندن و پناه بردن به حضرت خداوند سبحان در مصون ماندن از كيد و مكر شيطان و... بسيار سخت اما قابل دسترسى است و دين به ما مىآموزد كه مسير پرتلاطم بندگى خدا را هميشه با نور تقوى و هدايت چراغهاى - ائمه معصومين عليهمالسلام - و قرآن مجيد بايد طى كرد.
چه بسيار كسانى كه با پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در جنگها بودهاند اما در پيروى ايشان باقى نماندهاند و دنبال دنياى خويش رفتهاند و ستمها كردند و مسيرى منحرف را به نام حق ارائه نمودند.
چه بسيار كسانى كه در ركاب مولى الكونين حضرت علىبن ابى طالب عليهالسلام حضور داشتهاند و به دفاع از وى پرداختند اما روزگارى نه چندان دور، در مقابل ايشان صف كشيدند و جنگ عليه ايشان آغازيدند...
چه بسيار كسانى كه مدعى انتظار حضرت بقيهاللّه الاعظم(عج) مىباشند و چون روح تقوى و عبوديت را در خود تقويت و پايدار نكردند در مقابل دولت عدالت وى به مقابله برخيزند و اصلاحات ايشان در حوزه دين و انديشه دينى را بدعت و كفر بپندارند.
پس حسينى بودن مهم است اما حسينى ماندن مهمتر است، حسينى بودن زيباست اما زيباتر آن است كه حسينى بمانيم و حسينى بميريم