قصه بی‌پایان نژادپرستی؛ سیاه‌پوستان انگلیس آماده انقلاب هستند + تصاویر و فیلم

(بسم الله الرحمن الرحیم)
بسياري از جوانان سیاه‌پوست انگليس به دنبال آزادي هستند؛ آزادي از دست پليسي كه هيچ چيز را نمي‌فهمد. غرور بسياري از جوانان سیاه پوست انگليس آنقدر صدمه ديده است كه منتظر يك جرقه هستند تا يك انقلاب را راه بيندازند.

مستندی که خلاصه‌ای از آن را ملاحظه خواهید کرد، کاری است از مرکز مستند شبکه پرس‌تی‌وی و تلاشیست برای نشان دادن ظلم حکومتی و تروریسم دولتی حاکم بر این کشور و آزارهایی که سیاه‌پوستان انگلیس از سوءرفتارهای پلیس تحمل می‌کنند:

نگاهي به وضعيت معاش كارگران سیاه‌پوست انگليس نشان خواهد داد كه چرا این کشور در حال سوختن است. در تاريخ 26 اكتبر سال 2013 عده‌اي از خانواده قربانياني كه توسط پليس انگليس كشته شده‌اند به نخست وزير اين كشور نامه‌اي مي‌نويسند و خواستار اجراي عدالت در حق كساني مي‌شوند كه عزيزان آن‌ها را كشته‌اند. اين‌بار، دفعه پانزدهمي است كه اين عده دست به چنين كاري مي‌زنند و عقيده‌شان بر اين است كه نبايد دست از اين كار برداند. تعداد مرگ‌هاي اين‌چنيني در انگليس رو به افزايش است.

انگلیس در آتش
خانواده کسانی که توسط پلیس انگلیس در اعتراضات کشته شده‌اند هر ساله در سالگرد مرگ عزیزانشان دور هم جمع می‌شوند و سعی می‌کنند تا پلیس این کشور را وادار به پاسخ‌گویی کنند.

كارول دوگان، عمه مارك دوگان ماجراي مرگ برادرزاده‌اش را اينگونه شرح مي‌دهد: آن روز بدترين روز زندگي‌ام بود. سيمون با من تماس گرفت و من تنها چيزي كه از تماس او فهميدم، شنيدن صداي فرياد بود. بالاخره توانستم بفهمم كه مي‌گويد ماركوس مُرد. من هنوز نفهميدم كه دقيقا چه كسي بود كه فرياد مي‌زد مارك مرده است. صداي مارلون را مي‌شنيدم كه دائما فرياد مي‌زد و فرياد مي‌زد و فرياد مي‌زد.

مدت‌ها بعد پليس لندن اعلام كرد كه نيروهاي ضد شورش پليس توسط بطري شيشه‌اي و چيزهايي ديگر مورد حمله قرار گرفته است.

شليك به يك نفر مانند شليك به همه است و فشار يك دكمه، مي‌تواند يك بمب را منفجر كند. بسياري از جوانان سیاه‌پوست انگليس به دنبال آزادي هستند؛ آزادي از دست پليسي كه هيچ چيز را نمي‌فهمد. غرور بسياري از جوانان سیاه پوست انگليس آنقدر صدمه ديده است كه منتظر يك جرقه هستند تا يك انقلاب را راه بيندازند. دليل اين مسئله هم نبود اميد، شغل و رفتارهاي وحشيانه پليس انگليس با آن‌هاست. اكنون كار به جايي رسيده است كه اگر پليس دست از پا خطا كند جوانان سیاه‌پوست انگليس آماده‌اند تا تمام خيابان‌هاي لندن را به آتش بكشند.

خشم اصلي مردم در واقعه آگوست سال 2011 از وقتي شروع شد كه مارك دوگان سياه‌پوست توسط پليس كشته شد.

انگلیس در آتش
مینکاه آدونفو می‌گوید: وقتي سیاه‌پوستان به اداره پليس مي‌روند و درباره چيزي اعتراض مي‌كنند، پليس هيچ كاري نمي‌كند و اگر خود مردم دست به اقدامی بزنند، پلیس به شدیدترین شکل ممکن با آنان برخورد خواهد کرد.

مينكاه آدوفو، از كمپين دوستان و خانواده‌هاي متحد درباره رفتار پليس انگليس با مردم مي‌گويد: وقتي مردم محلي به اداره پليس مي‌روند و درباره چيزي اعتراض مي‌كنند، پليس هيچ كاري نمي‌كند. پليس هيچ احترامي براي اينكه آن فرد محلي يكي از اعضاي خانواده‌اش را از دست داده قائل نيست. در اين هنگام است كه مردم تصميم مي‌گيرند تا با هم مشكل را حل كنند. اما واكنش پليس چيست؟ واكنش پليس اين است كه يك زن سياه‌پوست ديگر را بكشد.

گريم بورك، پسر زن سياهپوستي كه توسط پليس انگليس به قتل رسيده است مي‌گويد: تظاهرات ما در ابتدا كاملا صلح‌آميز و در اعتراض به اين بود كه چرا پليس پاسخ شكايت‌هاي ما را نمي‌دهد. يك دختر از سوي پليس مورد حمله قرار گرفت و ناگهان همه چيز به هم ريخت و مثل دومينو كار به آشوب كشيده شد.

انگلیس در آتش
فرزند زنی که توسط پلیس انگلیس به قتل رسیده است: همه جا پلیس به دنبال جلوگیری از آشوب است اما در انگلیس و هنگام برخورد با سیاه‌پوستان، پلیس به نفع طرف قوی‌تر و کارفرمایان رفتار می‌کند.

در طول زمان آشوب‌هاي اجتماعي، نقش اصلي پليس لندن برطرف كردن شرايطي است كه باعث آشوب اجتماعي شده است. در انگليس هر گاه كه يك آشوب اجتماعي روي دهد، پليس بين كارگران و كارفرماها طرف كسي را مي‌گيرند و از كسي دفاع مي‌كنند كه در طبقه حكم‌فرمايي نشسته است.

يكي از شاهدان بلواي آگوست 2011، درباره نحوه رفتار پليس با جوانان لندني مي‌گويد: پليس‌ها انواع و اقسام رفتارهاي وحشيانه را از خود نشان مي‌دهند. اين كار را هر روز و هر روز انجام مي‌دهند. خيلي اذيت مي‌كنند و خيلي فشار مي‌آورند و اگر تعدادشان زياد باشد خيلي از فرصت استفاده مي‌كنند. 16 هزار افسر پليس در آن روز در لندن آماده بودند در حالي كه فقط حدود 200 نفر براي تجمع آمده بودند و پليس‌ها در عرض 10 دقيقه خودشان را به محل رساندند.

مينكاه آدوفو ادامه مي‌دهد: بايد به اين نكته توجه كرد كه وقتي جامعه ما هدف حمله و ترس قرار مي‌گيرد، قادر خواهيم بود تا سيستم پليسي جامعه براي مديريت رفتارهاي پرخطر مردم را توسعه دهيم و اين همان كاري است كه پليس لندن انجام مي‌دهد. ام از سوي ديگر كساني كه معترض هستند فقط خواسته‌هايي دارند و نمي‌خواهند كه با آنان با آزار و اذيت و كارهاي وحشيانه رفتار شود. حرف ساده ما اين است كه ما نمي‌خواهيم اين رفتارهاي وحشيانه پليس را به طور دائم قبول كنيم و نمي‌خواهيم اين آزار و اذيت‌ها را بپذيريم و تنها راه آن هم اين است كه عذرخواهي كنند و احترام بگذارند و اين وقتي اتفاق مي‌افتد كه ما قدرت داشته باشيم.

همه اين‌ها در حالي است كه كالين مورگان از افسران پليس لندن معتقد است با توجه به اينكه در شهر لندن كه 7 تا 8 ميليون نفر زندگي مي‌كنند حدود 30هزار نفر اراذل و اوباش وجود دارد كه نمي‌گذارند پليس راحت باشد و در مقابل در لندن فقط 30 هزار نفر پليس داريم. ما نمي‌توانيم لندن را كنترل كنيم. در هيچ جاي دنيا اينگونه نيست و ما دستمان در برخورد با افراد خيلي بسته است.

انگلیس در آتش
پلیس انگلیس می‌گوید: لندن حدود 8 میلیون نفر جمعیت دارد که از این تعداد 30هزار نفر اراذل هستند و ما فقط 30هزار نفر پلیس داریم.

مينكاه آدوفو ادامه مي‌دهد: مسئله پليس در لندن يك مسئله بحراني است زيرا هيچ گونه پاسخ‌گويي به مردم ندارد و اگر كسي از من بپرسد چرا اينطور فكر مي‌كنم مي‌گويم چون در جريان قتل مارك دوگان هيچ پاسخي نداد.

گروهي از سياه‌پوستان لندن دست به برگزاري يك سخنراني زدند تا سخن خود را به گوش مردم كشور برسانند. استافورد اسكات، مدير موسسه تاتنهام رايتز مي‌گويد: اكنون بيست و ششمين سالگرد قتل سينتيا جرت است. خانواده جرت و همچنين سالگرد قتل جوي گاردنر كه در هارينگي كشته شد. و سالگرد قتل راجر سيلوستر كه او هم در هارينگي كشته شد. و آخرين نفر هم كه مارك دوگان بود و به تازگي و او هم در هارينگي كشته شده است. خواهش من از پليس لندن اين است كه دست از قتل بردارد و كمي فكر كند و اجازه دهد كه مارك دوگان آخرين نفر از اين زنجيره باشد. 4 خانواده كه بخشي از جامعه انگليس هستند، به دست اعضاي پليس خشن انگليس يكي از اعضاي خود را از دست داده‌اند.

ميرنا سيمپسون مادر جوي گاردنر مي‌گويد: جوي توسط 5 افسر پليس لندن مورد حمله واقع شد و به قتل رسيد زيرا 13 ضربه با لگد به سر او وارد شده بود و پايش بسته بود و كمربند به دور معده‌اش پيچيده بود و نمي‌توانست نفس بكشد و در نهايت مرد و هنوز هيچ عدالتي در حقش انجام نشده. هيچ عدالتي نيست. اما ما براي همه فرزندانمان نياز به عدالت داريم. براي نوه‌هايمان هم همينطور. من 20 سال است كه دارم براي جوي مي‌جنگم تا عدالت اجرا شود.

فرزند جوي گاردنر و نوه ميرنا درباره وضعيت رفتار پليس انگليس مي‌گويد: از نظر دولت انگليس هيچ کس در دولت و حكومت كاري به كار مردم ندارد و درواقع، علايق هر كس به خودش مربوط است و به خودش مربوط است كه چه كاري مي‌تواند براي بهتر شدن زندگي‌اش انجام دهد. در عين حال هيچ عدالتي در كار پليس، در كار تحت تعقيب قرار دادن، در كار زندان انداختن و اينگونه مسائل وجود ندارد.

انگلیس در آتش

وقتي آشوب‌ها شروع مي‌شود، رسانه‌ها هيچ سخني از بازرسي مردم و حتي كودكان دبستاني در راه مدرسه توسط پليس سخني به ميان نمي‌آورند. رسانه‌هاي انگليس درباره تعداد كشته‌شدگان و زخمي‌هاي شلوغي‌هاي لندن ساكت هستند. هنگامي كه آشوب آغاز مي‌شود از همه خون‌هايي كه ريخته شده در رسانه هيچ چيز ديده نمي‌شود. همه مردم اسم افسر پليسي كه كشته مي‌شود را مي‌فهمند اما هيچ كس اسم مقتول را نمي‌داند و خانواده‌اش را نخواهد شناخت. رسانه‌هاي انگليس دچار فراموشي هستند. روايت‌هاي رسانه‌هاي انگليس توسط دولت ديكته مي‌شود و تلويزيون آن را روخواني مي‌كند. هنگامي كه آشوب برپا مي‌شود هيچ رسانه‌اي از دليل برپايي آن حرف نمي‌زند و فقط ذهن‌ها را با ترس و قلب‌ها را با نفرت پر مي‌كنند.

مانند دهه 80 ميلادي كه كامرون آمد تا كار تاچر را تمام كند. اگر خاطرتان باشد تاچر با استفاده از شكافتن زندگي مردم، بدبختي و فقر را به انگلستان هديه داد. كامرون هم خيلي فرقي با نداشت. او هم آمده كه كاري مشابه با آن را انجام دهد. سودها را قطع كرده‌اند و كمك‌هاي تحصيلي را از بين برده‌اند. پس ديگر نمي‌شود به سادگي به كالج رفت و نمي‌توان به سادگي به دانشگاه رفت. ما جوانان باهوش و استعداد زيادي داريم كه اگر به آن‌ها فرصت بدهيم به خوبي پيشرفت خواهند كرد اما حتي كمترين شانس براي نشان دادن خود را ندارند. اساسا حكومت انگليس در حال نابود كردن روحيه مردم خود است.

مينكاه آدوفو درباره وضعيت اجتماعي انگليس مي‌گويد: بحران به وجود آمده، بحران ميان پليس‌ها و جامعه سياه‌پوستان نيست. اين بحران دموكراسي است كه در قالب نحوه حكومت بر ما خود را نشان مي‌دهد و نشان مي‌دهد كه ما مردمي هستيم كه اجازه مي‌دهيم حكومت بي‌قانون و پليس فاسد بر ما حاكم باشد و معتقدم كه مي‌توانيم هسته‌هاي ابتدايي يك مقاومت طولاني را پايه‌گذاري كنيم. وقتي پليس دست از خشونت بي‌حد و حساب خود برنمي‌دارد چرا ما بايد دست از مقاومت برداريم؟

سياستمداران انگليس در درياچه كثيف رازهاي معاملات خود غوطه‌ور هستند. خون‌هاي روي ديوارهاي محله سياه‌پوستان لندن لكه ننگ اين سياستمداران است. هر لبخند آن‌ها تنفرشان از طبقه كارگر جامعه لندن را تاييد مي‌كند. از سويي دستشان در دست قاضي‌اي است كه افراد را سال‌ها به زندان مي‌اندازند، نفس‌ها را مي‌برند و خانواده‌ها را نابود مي‌كنند. و از سويي ديگر، ميليون‌ها شركت تجاري كه خون كارگران سياه‌پوست را در شيشه كرده‌اند آزاد گذاشته‌اند. رفتار آنان مانند فاحشه‌هايي است كه سرمايه‌ها را مي‌دزدند و مردم را قرباني حرص و طمع خود مي‌كنند. ادعايشان اين است كه مداخلاتشان در زندگي افراد از سر خيرخواهي آنان است و پرداختن به حقوق بشر را فقط ويژه سفيدپوستان مي‌دانند. چقدر عجيب است كه نزديك خانه سياه‌پوستان را با آتش مي‌سوزانند در حالي كه ادعاي آزاد كردن آن‌ها را دارند.

مينكاه آدوفو، رئيس كمپين خانواده‌ها و دوستان متحد ادامه مي‌دهد: اين دولت آنقدر رياكار است كه با همه اعمال زشت و وحشيانه‌اي كه انجام مي‌دهد، درباره سوريه هم حرف مي‌زند و درباره هر نقطه دنيا كه بخواهد نظر مي‌دهد. من و برادران و خواهران ظلم كشيده من مي‌توانيم بايستيم و نشان دهيم كه اين دولت لياقت حرف زدن درباره حقوق بشر را ندارد چرا كه رفتارش با شهروندان خودش نيز ظالمانه است. انگليس از شدت بي‌عدالتي در حال سوختن است. بي‌عدالتي باعث روشن شدن آتش است و فقط عدالت است كه مي‌تواند آن را خاموش كند. بنابراين فرصت كم است و مسئله عدالت آنقدر مهم است كه بايد منتظر سوزانده شدن كشور توسط آن باشيم.

در اين ميان اما سخنان كالين مورگان یکی از افسران رده بالای پليس لندن جاي تامل دارد: به نظرم يكي از درس‌هايي كه از وقايع سال 2011 ياد گرفتيم اين است كه بايد مانيتورينگ افراد و عمليات‌هاي اطلاعاتي خود را زيادتر كنيم. در گذشته شبكه‌هاي اجتماعي نبودند و كار آسانتر بود اما اكنون كار ممكن است از دست ما خارج شود. نياز به يك شبكه خبري 24 ساعته داريم كه در چنين مواقعي به كمك ما بيايد. بنابراين، در عصر ديجيتال، كه پيام‌ها به سرعت رد و بدل مي‌شوند بايد طوري برنامه‌ريزي كرد كه پليس جلوتر از شبكه‌هاي اجتماعي حركت كند. بنابراين اگر مسئله‌اي در لندن پيش بيايد كه باعث جلب توجه مردم شود و مردم را نسبت به آن مسئله محزون كند ممكن است پليس، حكومت، جامعه و كل سيستم را درگير كند. پس بايد با استفاده از عمليات‌هاي اطلاعاتي جلوتر از آن گام برداشت و با استفاده از اطلاعات براي به حركت درآوردن منابع كافي براي آنچه كه مي‌خواهيم انجام دهيم آماده باشيم.



- لینک کوتاه این مطلب

» مشرق
تاریخ انتشار:12 تیر 1394 - 23:59

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد