زنی که بیست سال سخنش فقط قرآن بود!

(بسم الله الرحمن الرحیم)
ابوالقاسم قشیری در کتاب خویش نقل می کند:

زنی در بیابانی از کاروان حج، عقب افتاد و تنها در بیابان سرگردان شد.شخصی به نام "عبدالله مبارک" که از کاروان عقب مانده بود می گوید: بانویی را در بیابان تنها دیدم، من سوار بر شتر بودم و نزد او رفتم و هر چه پرسیدم با آیه قرآن به من جواب داد، به او گفتم:توکیستی؟

زنی که بیست سال سخنش فقط قرآن بود!

 

زن گفت:«و قُل سلامٌ فسَوفَ یعلَمون»(زخرف89) یعنی:« بگو سلام بر شما، به زودی خواهند دانست.»

عبدالله گفت: بر او سلام کردم و گفتم: تو در اینجا چه می کنی؟

ــ زن: «وَ مَن یَهدِ اللهُ فما مِن مُضلٍّ»(زمر39) یعنی:« هر کس را خدا هدایت کند هیچ گمراه کننده ای نخواهد داشت.» فهمیدم که راه گم کرده است.

ــ عبدالله:آیا از جن هستی یا از انس؟!

ــ زن : «یا بنی آدم خُذُوا زینَتَکم»(اعراف31) یعنی:« ای فرزندان آدم، زینت خو را بردارید.» فهمیدم که از انس است.

ــ عبدالله: از کجا می آیی؟

ــ زن:«یُنادونَ من مکانٍ بعید»(فصلت44) یعنی:« آنها از مکان دور، صدا زده می شوند.» فهمیدم که از راه دور می آید.

ــ عبدالله: کجا می روی؟

ــ زن: «و لله علی الناس حِجُّ البیت»(آل عمران 97) یعنی:« خداوند بر مردم مستطیع(توانمند)حج را واجب کرده است.»فهمیدم که عازم مکه است.

ــ عبدالله:چه وقت از کاروان جدا شدی؟

ــ زن:«و لقَد خَلقنا السَّماوات و الارض و ما بینهما فی سِتَّةِ ایّامٍ»(ق38) یعنی:« ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست، در شش روز آفریدیم.» فهمیدم که شش روز است که از کاروان جدا شده است.

ــ عبدالله : آیا به غذا میل داری؟

ــ زن: «و ما جعلناهم جَسَداً لا یأکلون الطّعام»(انبیاء8) یعنی:«ما آنها را پیکرهایی که غذا نخورند قرار ندادیم.» فهمیدم که به غذا میل دارد.

ــ عبدالله : شتاب کن و تندتر بیا

ــ زن:«لا یُکلِّفُ اللهُ نفساً إلّا وُسعَها»(بقره286) یعنی:« خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تلیف نم کند.» فهمیدم که خسته شده و قدرت راه رفتن ندارد.

ــ عبدالله: بر شتر پشت سر من سوار شد.

ــ زن:«لو کان فیهما الِهةٌ إلّا اللهُ لَفَسدَتا»(انبیاء22) یعنی: « اگر در زمین و آسمان خدایانی جز خدای یکتا باشد، به هم می خورند.» فهمیدم که از سوار شدن به پشت سر من، حیا می کند.

ــ عبدالله می گوید:پیاده شدم و او را تنها سوار بر شتر کردم وقتی سوار بر شتر شد گفت:«سبحان الذی سَخَّرَ لنا هذا»(زخرف13) یعنی:« پاک و منزه است خدایی که این را مسخر و رام ما گردانید.»

وقتی به کاروان رسیدیم به او گفتم: آیا از بستگان تو کسی در میان کاروان هست؟

ــ زن این آیات را خواند:«یا داوُودُ إنّا جعلناک خلیفةً فی الارض»(ص26) یعنی:« ای داوود ما تو را نماینده خود در زمین قرار دادیم.»

«و ما محمّدٌ إلّا رسول الله»(آل عمران144) یعنی:« و نیست محمد صل الله علیه و آله وسلم جز رسول خدا.»

«یا یحیی خُذِ الکتابَ بِقُوةٍ»(مریم12) یعنی:« ای یحیی، کتاب را با قوت بگیر.»

« یا موسی إنّی أنا الله»(قصص 30) یعنی:« ای موسی،همانا منم خداوند.»

عبدالله می گوید: دریافتم که افرادی به نام های "داوود"، "محمد"،"یحیی" و "موسی" داخل کاروان هستند و با او خویشاوندی دارند، آنها را با نام صدا زدم، ناگهان جهار نفر جوان به سوی آن زن آمدند.

به او گفتم: این افراد با تو چه نسبتی دارند؟

ــ زن گفت:« المالُ و البنونَ زینَةُ الحیاةِ الدُّنیا»(کهف46) یعنی :« مال و فرزندان زینت زنداگانی دنیا هستند.» فهمیدم که آنها فرزندان او هستند.

وقتی که آنها نزد زن آمدند زن گفت:« یا اَبَتِ استاجِرهُ إنَّ خَیرَ مَنِ استاجَرتَ القَوِیُّ الامین»(قصص26) یعنی:«پدرم، او را استخدام کن چرا که بهترین کسی را که استخدام می توانی کرد، آن  کسی است که نیرومند و امین است.» فهمیدم که به آنها می گوید مزدی به من بدهند. آنها مقداری پول به عنوان پاداش به من دادند.

زن گفت:«و اللهُ یُضاعِفُ لِمَن یَشاء»(بقره 261) خداوند آن پاداش را برای هر کس که بخواهد چند برابر می کند.» فهمیدم به آنها می گوید زیادتر بدهید. آنها بر پاداش من افزودند، از آنها پرسیدم:

این زن کیست؟

گفتند:« این زن مادر ما "فضّه" است که کنیز حضرت زهرا بود و بیست سال است که به غیر از قرآن سخنی نگفته است.»

  • (بحارالانوار ج 43 ص87 ــ 86 )

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:24 فروردین 1392 - 8:15

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد