از ولادت موعود تا شهادت امام عسكري(عليه السلام) (قسمت اول)

(بسم الله الرحمن الرحيم)
اين دوره از زندگي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در بردارنده نكات بسيار مهمّي است كه به بخشي از آن‌ها اشاره مي‌شود:
معرّفي امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به شيعيان
از آن جا كه ولادت امام دوازدهم(عليه السلام) به صورت پنهاني انجام گرفت بيم آن بود كه شيعيان در شناخت آخرين حجّت پروردگار به اشتباه و گمراهي گرفتار آيند. امام عسكري(عليه السلام) وظيفه داشت تا فرزند خود را به گروهي از بزرگان شيعه و افراد مورد اعتماد معرفي كند تا آنان نيز خبر ولادت او را به ديگر پيروان اهل بيت(عليهم السلام) برسانند و بدين ترتيب ضمن معرفي آن بزرگوار، تهديدي نيز متوجّه وجود آن آخرين سفير حق نگردد.

از ولادت موعود تا شهادت امام عسكري(عليه السلام) (قسمت اول)

«احمد بن اسحاق» كه از بزرگان شيعه و پيروان ويژه امام يازدهم(عليه السلام) است مي‌گويد:
خدمت امام عسكري(عليه السلام) شرفياب شدم و مي‌خواستم در مورد امام پس از او سؤال كنم؛ ولي پيش از آن كه سخني بگويم فرمود: «‌اي احمد! همانا خداي متعال از آن زمان كه آدم را آفريده، زمين را از حجّت خود خالي نگذاشته است و تا قيامت نيز چنين نخواهد كرد! به واسطه حجّت خدا، بلا از اهل زمين برداشته مي‌شود و (به بركت وجود او ) باران باريده و بهره‌هاي زميني بيرون مي‌آيد.»
عرض كردم: ‌اي پسر رسول خدا! امام و جانشين پس از شما كيست؟!
آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالي كه پسري سه ساله كه رويش همانند ماه تمام مي‌درخشيد بر دوش خويش داشت و فرمود: «‌اي احمد بن اسحاق! اگر نزد خداي متعال و حجّت‌هاي او گرامي نبودي، اين پسرم را به تو نشان نمي‌دادم! همانا او هم نام و هم كنيه رسول خداست و كسي است كه زمين را از عدل و داد پر مي‌كند همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده باشد.»
گفتم: سرور من! آيا نشانه‌اي هست كه قلبم به آن آرام گردد؟!
(در اين هنگام) آن كودك، لب به سخن گشود و به زبان عربي روان گفت:
«اَنا بَقيةُ اللّهِ في اَرْضِهِ والمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ... من بقية الله در زمين هستم كه از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت؛ ‌اي احمد بن اسحاق، پس از اين كه با چشم خود مي‌بيني در پي نشانه مباش!!»
احمد بن اسحاق گويد: پس ( از شنيدن اين سخنان )با شادماني از خانه امام(عليه السلام) بيرون شدم....1
همچنين محمد بن عثمان2 و چند تن ديگر از بزرگان شيعه نقل مي‌كنند:
چهل نفر از شيعيان نزد امام يازدهم گرد آمديم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، اين امام شما و جانشين من است. از او فرمان بريد و بعد از من در دين خود پراكنده نشويد كه هلاك خواهيد شد و ( بدانيد كه ) پس از امروز او را نخواهيد ديد....»3
گفتني است كه يكي از برنامه‌هاي ديني و سنّت‌هاي سفارش شده، عقيقه كردن و وليمه دادن براي نوزاد است و آن كشتن گوسفند و طعام دادن به گروهي از مردم است كه براي سلامتي و طول عمر فرزند تأثير فراوان دارد. امام حسن عسكري(عليه السلام) بارها براي فرزندش عقيقه كرد4 تا ضمن عمل به اين سنّت نيكوي پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) گروه‌هاي بسياري از شيعيان را از ولادت امام دوازدهم آگاه سازد.
محمد بن ابراهيم گويد:
امام عسكري(عليه السلام) براي يكي از شيعيان خود، گوسفند سر بريده‌اي فرستاد و فرمود: «اين از عقيقه فرزندم «محمد» است.»5
معجزات و كرامات
يكي از فرازهاي خواندني زندگي امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سال‌هاي نخستين تولد و پيش از دوران غيبت، معجزه‌ها و كرامت هايي است كه به وسيله آن حضرت، انجام گرفته است و معمولا اين بخش از حيات آن آيت بزرگ الهي، مورد غفلت واقع شده است.
ما تنها يك نمونه از آن‌ها را مي‌آوريم:
ابراهيم بن احمد نيشابوري گويد:
زماني كه عمروبن عوف، (كه فرمانروايي ستمگر بود و به كشتن شيعيان، علاقه فراوان داشت.) قصد كشتن مرا كرد به شدت بيمناك شدم و وحشت همه وجودم را فرا گرفت. پس با خاندان و دوستان خود خداحافظي كرده و رو به جانب خانه امام حسن عسكري(عليه السلام) كردم تا با ايشان نيز وداع كنم و در نظر داشتم كه پس از آن بگريزم. چون به خانه امام وارد شدم، در كنار امام حسن عسكري(عليه السلام) پسري ديدم كه رويش مانند شب چهاردهم مي‌درخشيد به گونه‌اي كه از نور سيماي او حيران گشتم و نزديك بود آنچه را در خاطر داشتم (يعني ترس از كشته شدن و تصميم به فرار )فراموش كنم.
(در اين هنگام آن كودك) به من گفت: «اي ابراهيم، نيازي به گريختن نيست! به زودي خداي متعال، شرّ او را از تو دور خواهد كرد!»
حيرتم بيشتر شد، به امام عسكري(عليه السلام) گفتم: فداي شما شوم! اين پسر كيست كه از درون من خبر مي‌دهد؟! امام عسكري(عليه السلام) فرمود: او فرزند من و جانشين پس از من است...‌.
ابراهيم گويد: بيرون آمدم در حالي كه به لطف خداوند اميدوار بودم و به آنچه از امام دوازدهم، شنيده بودم، اعتماد داشتم. چندي بعد، عمويم مرا به كشته شدن عمرو بن عوف، بشارت داد.6
-------------------------------------------------------------------------
  • پي نوشت ها:
  • 1. كمال الدين، ج 2، باب 38، ح 1، ص 80.
    • 2. او دومين نائب خاص امام مهدى(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوره غيبت صغرى است كه در بخش غيبت، شرح حال او خواهد آمد.
    • 3. كمال الدين، ج 2، باب 43، ح 2، ص 162.
    • 4. همان، باب 42.
    • 5. همان، ص 158.
    • 6. اثبات الهداة، ج 3، فصل 7، ص 700.
  • منبع: نگین آفرینش

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:31 فروردین 1392 - 13:33

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد