دانلود مقاله شفاهی استاد رحیم پور ازغدی با موضوع «ملاصدرا»

(بسم الله الرحمن الرحیم)

سی و هشتمین مقاله شفاهی حسن رحیم‌پور ازغدی به مناسبت بزرگداشت روز ملاصدرا به بخش دوم از تحلیل آثار ملاصدرا اختصاص دارد که در قالب بسته صوتی منتشر شد.

 

حسن رحیم‌پور ازغدی در سی و هشتمین مقاله شفاهی به مناسبت بزرگداشت روز ملاصدرا، بخش دوم از تحلیل آثار ملاصدرا را در قالب بسته صوتی ارائه داده است که مهمترین مباحث آن به شرح ذیل است:

1-نظریات صدرایی در باب نسبت جسم و روح و تفسیر پیری و مرگ، قابل نقد و در عین حال، منشاء آثار مهمی در روان شناسی، روان درمانی و تعریف اعتدال در جسم و روح و... است.

2-ملاصدرا و هیچ متفکر دیگری، خط قرمز نیست اما به لوازم مهم نظریات او در عرصه علوم انسانی باید توجه کرد.فیلسوفان و متفکران، نه نیاز به سمپاتی و هواداران متعصب دارند و نه با توهین، حذف می‌شوند.

3-فلسفه ذهن و علم النفس در آثار ملاصدرا به نحو بدیعی مرتبط شده‌اند.تفسیر الهی یا مادی از ذهن به تفسیر الهی یا مادی از نفس می‌انجامد.

4-ملاصدرا چگونه از شناخت انسان به شناخت خدا می رسد و به عکس؟ شناخت هستی از طریق شناخت خویش، تأثیر خودشناسی در هستی شناسی، انتقال علم النفس از عرصه طبیعیات و اتصال آن به خداشناسی و سپس تحلیل مفهوم خلاقیت نفس در ذیل اراده الهی؛ ارتباط نفس انسان با اصل وجود عالم و الهیاتی بودن مقوله نفس انسان، نوآوری در اثبات تجرد نفس، همگی در فلسفه علوم انسانی، فلسفه هنر و فلسفه اخلاق، تعیین کننده‌اند.

5-مبنای اعتقادات اسلامی، کتاب و سنت با رعایت ضوابط استنباط است و تفسیر آیات و احادیث نباید به تأویل افراطی و تفسیر برأی در دین شناسی منجر شود. مقام اعتقادات با مقام نظریه پردازی لزوما یکی نیست.

6-قول به تجرد حتی در نفوس حیوانی، تفاوت نظریه تعلق نفس به به دنیا نظریه حلول،به نظریان جدیدی در جانور شناسی و زیست شناسی نیز منجر می شود؛همچون تحلیل علم حیوان به نفس خود، تفاوت تحجر برزخی و تحجر نسبی عقلی و....

7-استنتاج تجرد نفس انسانی از امکان درک مفاهیم کلی و از مراتب نفس، دانستن ذهن ،جمع تشخص عقلانی با درک کلیات، تعریف تعقل به اتصال وجودی نفس با حقایق غیر مادی حتی هنگام درک حسی و علوم تجربی، نحوه ارتباط تفکر مجرد با سلول‌های مغزی و ابزار مادی و جسمانی، در ملاصدرای متقدم و ملاصدرای متأخر در نحوه حل معضل ربط نفس و بدن،یک نظریه تازه در ارتباط میان معرفت شناسی و فلسفه علم با فلسفه نفس و کالبد شناسی است.

8-عینیت ذات و صفات در خداوند با تفسیر صدرایی، و تفاوت اتحاد مفهومی با اتحاد مصداقی چه آثاری در فلسفه دین و کلام و خداشناسی دارد؟

9-تعریف شر ادراکی، شر اخلاقی و معنای عدمی بودن شرور، واقعیت ذاتی نداشتن شر و معنای عرضی بودن شر در تفسیر صدرایی، قلمروی وسیعی را از فلسفه هستی و تعریف معنویت تا فلسفه اخلاق، تحت تأثیر قرار می‌دهد.

10-نظریه پردازی او در تفسیر معرفت شناختی وحی و تبیین مفهوم نبوت، ظرفیت معرفتی پیامبران، مبدأ و غایت شریعت، نحوه ظهور اسرار و حقائق از طریق قوه قدسی عقل و باز شدن چشم و گوش باطن،سرایت حقیقت از باطن به ظاهر و تمثل مشاهدات از نفس قدسی به قوای حسی، توصیف فلسفی اعجاز و ارتباط آن با کمال قوه احساس و تأثیر گذاری در هیولای عالم و مفهوم ولایت تکوینی و ولایت تشریعی و نحوه تصرف نفس پیامبران در هستی، اشراف عالم ملکوت بر عالم مُلک، پاسخ بسیاری پرسش‌های کنونی جهان در قلمروی فلسفه دین است.

11-در تفسیر صدرایی از اراده،علم،جبر و اختیار و فعل اخلاقی نیز نو آوری‌های قابل بحث اما مهم و مؤثر در علوم تربیتی و اخلاق و فلسفه حقوق بشر، قابل پیگیری است.

12-اعتراف ملاصدرا به عجز فلاسفه و محدودیت عقل و به برخی خطاهای خود در بخشی از معارف الهی و اعلام نیاز قطعی به وحی و قول معصوم(ع) در بسیاری از موضوعات از قبیل شناخت اسماءالله، معنای خلقت در شش روز، استواء خداوند بر عرش، شناخت احوال قیامت و مفهوم معاد جسمانی و شناخت حقیقت نفس و درک حقیقت دنیا و آخرت، حقیقت ملائکه و روح، مفهوم معیت الهی، معراج پیامبر (ص).

13-جریان متعادل صدرایی و جریان متعادل تفکیکی، وجوه مشترک بسیاری داشته و اختلاف نظر آنها کُبرَوی و مفهومی نیست بلکه در برخی مصادیق صغروی و در تفسیر برخی آیات و روایات، اختلاف نظر دارند و ادبیات تکفیری از یک طرف و ادبیات تجهیل و تحمیق از جانب دیگر، متعلق به دو روش افراطی غیرعلمی و غیر اخلاقی است و باز کردن چنین جبهه بندی‌هایی در حوزه معارف اسلامی در حضور جبهه متحد کفر و شرک، یک جبهه بندی انحرافی است که از ناحیه برخی فیلسوف نمایان و صوفی مأبان غیر متشرع در یک سوی و از ناحیه جریان نواخباری و تکفیری شیعه از سوی دیگر دامن زده می‌شود. سیاسی یا ژورنالیستی کردن این مباحث، خروج از سنخ مفهومی این مباحث است.

14-ملاصدرا از مجرای اخلاق و تهذیب و عدالت فردی و جمعی،حکمت نظری و هستی شناسی خود را به حکمت عملی و فلسفه سیاسی امتداد می‌دهد.

15- تدبیر بدن توسط نفس و تدبیر نفس و قوای آن توسط عقل ، نقطه آغاز برای ارتباط اخلاق فردی و اجتماعی با عدالت در ساحت خصوصی و عمومی و ربط اخلاق و شریعت با سیاست در نظریه صدرایی است.

16-تفاوت الهام و وسوسه و تأثیر عوامل فردی و اجتماعی در خاطر محمود و خاطر مذموم ،  از جمله نقاط اتصال معنویات و مادیات و اتصال شریعت و معنویت با سیاست و اقتصاد و حقوق بشر است.

17- نسبی بودن فضیلت و رذیلت یا سعادت و شقاوت و نیز لذت و رنج در حکمت صدرایی ، غیر از نسبی گرایی مادیون و شکاکان است.

18- ملاصدرا، عقل منهای شرع را برای هدایت فرد و جامعه ، ناکارآمد و ناکافی می‌داند و تمدن سازی و حاکمیت سیاسی بدون شریعت را از سنخ سیاست نفسانی و غیر عقلانی می شمارد.

19- سیاست سکولار و حکومت لائیک در فلسفه سیاسی ملاصدرا دقیقاً نقادی شده و تفکیک ولایت سیاسی از نبوت و ولایت معنوی ، سد راه سفر معنوی و سلوک تکاملی انسان در ساحت فردی و جمعی دانسته شده است. ملاصدرا تفکیک سیاست از نبوت  را  آغاز سقوط انسانی تمدن ها می خواند.

20- نظریه بی طرف بودن دولتها نسبت به اخلاق و عقائد اجتماعی و اکتفا به تأمین نیازهای جسمانی و مادی ، یک سیاست الحادی و غیرتوحیدی و مورد نقد صریح ملاصدرا است.

21-معنویت و تکامل اخلاقی و فردی در انسان، بدون جامعه سازی و عدالت اجتماعی و بدون نظام سازی اسلامی و نیز تفکیک حریم مادی و معنوی، اخلاق از سیاست، و تفکیک دین از دولت و شریعت از مدنیت، همگی مانع تکامل انسان از دیدگاه صدرایی است که ظاهر عالم را تابع باطن عالم و محسوسات را تابع معقولات سزاوار می داند زیرا اگر سیاست و اقتصاد و رسانه و آموزش و پرورش، تابع شریعت نباشد، کمالات دنیوی و اخروی بشر، هر دو به خطر می‌افتد.

22-فرار حاکمان و دولتمردان از مسئولیت تربیتی و اخلاقی و فرهنگی جامعه، در منظر ملاصدرا،جابجایی اصل و فرع و اکتفاء به مدیریت جسمانی و حیوانی محض و عدم رعایت شرائط عقلی و نقلی در حاکمان و رؤسای جامعه، خیانت در امانت و پشت کردن به خدا و خلق و محروم کردن مردم از تکامل و موجب ضمان است.

23-در دیدگاه صدرایی، مدینه ناقصه و امت جاهله حتی اگر مرفه و منظم شود، مناسب شأن الهی انسان نیست و اگر همه دنیا، مزرعه آخرت و سیاست، خادم شریعت نباشد، دولت اسلام و دولت کفر، یکی خواهد شد.

24-ظرفیت شناسی در آثار ملاصدرا و سایر متفکران،ضمن تحفظ برحق نقد آنان، نوعی ظرفیت سازی برای جریان دائمی تفکر اسلامی در عرصه تمدن سازی و علوم انسانی خواهد بود زیرا تعبد به متفکران بشری از جمله ملاصدرا، خود یک روش غیر صدرایی است.


نوع فایل
پخش آنلاین
حجم
صوتی


----


- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:10 خرداد 1393 - 13:16

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق