(بسم الله الرحمن الرحیم)
امام ابوالحسن علي النقي الهادي، پيشواي دهم شيعيان، در محلي به نام «صريا» نزديک مدينه در نيمه ماه ذي حجه سال 212 ه . ق چشم به جهان گشود.[1] پدرش پيشواي نهم، امام جواد (عليه السّلام) و مادرش بانوي گرامي سمانه است كه كنيزي با فضيلت و تقوا بود. مشهورترين القاب امام دهم، نقي و هادي است و به آن حضرت ابوالحسن الثالث نيز ميگويند.[2] امام هادي (عليه السّلام) در سال 220ه پس از شهادت پدر گراميش كه هنوز بيش از هفت سال نداشت[3]، به امامت رسيد. آن حضرت در مدت امامت خود، با چند تن از خلفاي عباسي معاصر بود كه عبارتند از:
1. معتصم، برادر مأمون
2. واثق، پسر معتصم
3. متوكل، برادر واثق
4. منتصر، پسر متوكل
5. مستعين، پسر عموي منتصر
6. معتزّ، پسر ديگر متوكل[4]
به دستور متوكل، آن امام عزيز را به اجبار به سامرا آوردند.[5] امام تا پايان عمر خود ـ بيش از بيست سالـ در اين شهر به سر برد. شيخ مفيد با اشاره به اقامت اجباري امام در سامرا مينويسد: آن حضرت به ظاهر مورد احترام خليفه بود، ولي در باطن به وسيله متوكل، دسيسههايي عليه آن حضرت ميشد كه هيچ يك از اين نقشهها در عمل موفق نبود.[6] عصر زندگي امام هادي، عصر اختناق و استبداد بود و امام، براي فعاليت فرهنگي در سطح گسترده آزادي عمل نداشت، ولي در همان شرائط نامساعد، علاوه بر فعاليتهاي فرهنگي از طريق مناظره با مكاتب عقيدتي متعددي همچون «معتزله» و «اشاعره»،[7] نامه نگاريها، پاسخگويي به سوالها و شبهات و تبيين بينش درست در برابر مكاتب كلامي منحرف، راويان و محدثان و بزرگاني از شيعه را تربيت كرد و علوم و معارف اسلامي را به آنان آموزش داد. شيخ طوسي، تعداد شاگردان آن حضرت در زمينههاي مختلف علوم اسلامي را 185 نفر ميداند.[8]
امام هادي (عليه السّلام) در مدت اقامت خود در سامرا، چندين بار، روياروي فقيهان درباري قرار گرفت؛ وآن هنگامي بود كه در ميان فقهاي دربار اختلاف فتوا به وجود ميآمد و آنان ناگزير براي حل مشكل به امام مراجعه ميكردند، آن حضرت هم با استدلال روشن، چنان مسئله را ميشكافت كه فقها ناگزير به تحسين و تسليم ميشدند.[9]
امام هادي (عليه السّلام) در طول زندگي خود، با غلات و كساني كه در حق ايشان غلو ميكردند، مبارزه كرده و آنان را از خود طرد مينمودند كه از جملة آنان، علي بن حسكه و قاسم يقطيني بودند.[10] از انحرافاتي كه غلات شيعه پديد آورده و سبب حمله ديگر فرق اسلامي به آنها شدند، مشكل تحريف قرآن بود، امام هادي ضمن رساله مفصلي كه ابن شعبه حرّاني از آن نقل كرده، به شدت بر اصالة قرآن تكيه فرمود و آن را در مقام سنجش روايات و تشخيص صحيح از ناصحيح به عنوان معياري دقيق اعلام نمود.[11]
امام هادي (عليه السّلام) همواره در سامرا از چنان شخصيت والا و عظمت روحي برخوردار بود كه همگان در مقابل وي فروتني نشان ميدادند و ناخواسته در برابرش تواضع كرده و سخت محترمش ميداشتند.[12]
آن حضرت در سامرا تحت كنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همة رنجها و محدوديتها هرگز به كمترين سازش با ستمگران تن نداد، سرانجام در زمان معتز مسموم گرديد،[13] و در ماه رجب سال 254 هجري پس از بيست سال و نه ماه اقامت در سامراء به شهادت رسيد و در خانه خويش به خاك سپرده شد.[14]
پي نوشت ها:
[1] . طبرسي، اعلام الوري، ، تهران، دارالكتب الاسلاميه،1390،چاپ سوم،ج2، ص109 ؛ و شيخ مفيد، الارشاد، قم، بصيرتي، بي تا، ص327.
[2] . طبرسي، پيشين، ج2، ص109.
[3] . مسعودي، اثبات الوصيه،قم، انصاريان، 1426 ق، ص 228.
[4] . رسول جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، قم، چاپ هفتم، انصاريان، 1383ش، ص501 و 502.
[5] . مسعودي، مروج الذهب، بيروت، دارالاندلس، الطبعة الاولي، نجف، المطبعة الحيدرية، 1381 ه.ق، ص409.
[6] . شيخ مفيد، پيشين، ص334.
[7] . طبرسي، احتجاج، نجف، المطبعة المرتضوية، 1350 ه.ق، ص249.
[8] . طوسي، رجال، الطبعة الاولي، نجف، المطبعة الحيدرية، 1381 ه.ق، ص409.
[9] . ر ك؛ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، بيروت دار احياء التراث العربي، ج18، ص408؛ و شريف القرشي، حياة الامام الهادي، الطبعة الاولي، بيروت، دار الأضواء، 1408 ه.ق، ص240.
[10] . شيخ طوسي، رجال كشي، تصحيح مصطفوي، مشهد، دانشگاه مشهد، ص518.
[11] . جعفريان رسول ، پيشين، ص516.
[12] . اربلي عيسي ، كشف الغمه، تحقيق: سيد هاشم رسولي، تبريز، ج2، ص389.
[13] . شبلنجي، نور الابصار، قاهره، مكتبة المشهد الحسين، ص166.
[14] . شيخ مفيد، پيشين، ص334.