مي‎خواهم در زمان ظهور امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ جزء پيروان ولايت فقيه باشم لطفاً مرا راهنمائي فرمائيد؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
پرسش :

مي‎خواهم در زمان ظهور امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ جزء پيروان ولايت فقيه باشم لطفاً مرا راهنمائي فرمائيد؟


پاسخ :

با توجه به اينكه اين پرسش به طور كامل گويا و رسا نيست و مي‎توان از آن سه سؤال برداشت كرد از اينرو پاسختان را در زير برداشتهاي سه‎گانه بيان مي‎كنيم:
1. در عصر غيبت چگونه از ولي فقيه پيروي كنم تا در عصر ظهور امام از ديدگاه امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ در دايره پيروان ولي فقيه قرار بگيرم؟
2. در زماني كه امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ ظهور مي‎كند و رهبر جامعة جهاني مي‎شود چه كنم كه پيرو ولي فقيه باشم نه امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ ؟
3. چه كارهايي انجام دهم تا در عصر ظهور از پيروان امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ به حساب آيم؟
دربارة پرسش نخست مي‎توان گفت كه مكتب امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ براي شخص ولي فقيه جايگاه و ملوك و معيارهايي قرار داده است و از جملة شرائط ولي فقيه عالم بودن، با تقوا بودن، مدير و مدبر بودن و... است و وقتي چنين ويژگي‎هايي در وجود شخصي چون امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري جمع شد و به عنوان ولي فقيه به مردم معرفي شد پيروي از او معنا پيدا مي‎كند و پيروي از ولي فقيه به معناي اطاعت از بايدها و نبايدهاي اوست به عنوان مثال اگر ولي فقيه امر به جهاد كرد بايد مطيع امر او بود و اگر نهي از جنگ و قبول قطعنامه را صادر كرد باز بايد گوش به فرمان او بود و خلاصه سخن كسي پيرو ولايت فقيه است و ولايت مداري او مورد تأييد امام عصر ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ كه از حدود الهي خارج نمي‎شود و در چارچوبي كه ولايت بيان مي‎كند حركت مي‎كند و هر چه از اين محدوده خارج شودبه همان اندازه سرپيچي نموده است و از صراط پيروي فاصله گرفته است و ولايت مداريش از منظر امام عصر خدشه پيدا مي‎كند.
در جواب پرسش دوم مي‎گوييم با توجه به نصب عام فقها، نظريه ولايت فقيه اختصاص به زمان غيبت ندارد، بلكه در زمان حضور هم اگر دسترسي به امام معصوم ممكن نباشد نظريه ولايت فقيه اجرا مي‎گردد.[1] زيرا محتواي اين نظريه چيزي جز چاره‎جويي براي مردمي كه دسترسي به معصوم ندارند نيست و از اينرو همانطور كه مالك اشتر به نصب حضرت علي ـ عليه‎السلام ـ والي مصر شد ولي فقيه هم طبق صلاحديد حضرت مي‎تواند بر بعضي از بلاد ولايت داشته باشد و در اين صورت نيز بايد دستورات ولايت را به جان خريد و در برابر دستورهاي او سر تسليم فرود آورد و مطيع ولي فقيه بودن در اين زمان هم سرپيچي نكردن از رهنمودهاي اوست. گفتني است در اين فرض رعايت اوامر ولي فقيه به منزله رعايت دستور حضرت است چون ولي فقيه خود نيز مطيع و مجري رهنمودهاي آن امام است.
اما اگر منظورتان اين است كه چه كنم تا در عصر ظهور پيروي از پيروان امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ به حساب آيم؟ آنچه قابل ذكر است اين است كه پيروي از آن جان جانان افتخار بزرگي است و براي رسيدن به چنين افتخاري بايد در محورهاي زير جد و جهد داشته باشيم.
1. شناخت امام عصر ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ : مهمترين وظيفه‎اي كه هر شيعه منتظر بر عهده دارد و كسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خويش است چنان كه در يكي از دعاهاي معروف و معتبري كه شيخ صدوق آنرا در كتاب كمال الدين نقل كرده است مي‎خوانيم: بارالها! خودت را به من بشناسان كه اگر خودت را به من نشناساني پيغمبرت را نخواهم شناخت. بارالها! پيغمبرت را به من بشناسان كه اگر پيغمبرت را به من نشناساني حج تو را نخواهم شناخت. باالها! حجت خود را به من بشناسان كه اگر حجتت را به من نشناساني از دين گمراه مي‎گردم...»[2]
2. پيراستگي از بدي‎ها و آراستگي به خوبي‎ها: وظيفه مهم ديگري كه هر شيعه منتظر بر عهده دارد پيراستن خود از خصايص ناپسند و آراستن خود به اخلاق نيكو است، چنان كه در روايتي كه از امام صادق ـ عليه‎السلام ـ نقل آمده است: «هر كس دوست مي‎دارد از ياران حضرت قائم ـ عليه‎السلام ـ باشد بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكاري و اخلاق نيكو رفتار نمايد....»[3]
امام عصر ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ هم مي‎فرمايد: «هر يك از شما بايد آنچه را كه موجب دوستي ما مي‎شود، پيشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم ما مي‎گردد دوري گزيند...»[4]
3. پيوند با نظام ولايت: يك منتظر واقعي حضرت حجت ـ عليه‎السلام ـ با وجود غيبت ظاهري آن حضرت هرگز نبايد احساس كند كه در جامعه رها و بي‎مسئوليت است و هيچ تكليفي نسبت به امام و مقتداي خود ندارد. اين موضوع در روايات بسياري مورد تأكيد قرار گرفته است چنان كه امام محمد باقر ـ عليه‎السلام ـ در ذيل آيه 200 سوره آل عمران مي‎فرمايند: «إصبروا علي أداء الفرائض و صابروا عدوّكم و رابطوا امامَكمُ(المنتظر).[5]
«بر انجام واجبات صبر كنيد و با دشمنانتان پايداري كنيد و پيوند خود را با امام منتظرتان مستحكم نماييد.»
4. كسب آمادگي براي ظهور حجت حق: يكي ديگر از وظايفي كه به تصريح روايات در دوران غيبت بر عهده شيعيان و منتظران فرج حضرت است كسب آمادگي‎هاي نظامي براي حضرت امام ـ عليه‎السلام ـ است. چنانكه از امام صادق ـ عليه‎السلام ـ نقل شده است كه: ليعدنَّ أحَدُكُم يخروجِ القائم ـ عليه‎السلام ـ ولو سهماً... ؛ هر يك از شما بايد براي خروج حضرت قائم ـ عليه‎السلام ـ (سلاحي) را مهيا كنيد هر چند كه يك تير باشد.
5. ارتباط با مراجع تقليد: ائمه ـ عليهم‎السلام ـ تكليف ما را در زمان غيبت امام معصوم مشخص كرده‎اند و به ما امر فرموده‎اند كه به فقهاي جامع الشرايط مراجعه كنيم چنان كه در روايتي كه امام حسن عسكري ـ عليه‎السلام ـ از امام صادق ـ عليه‎السلام ـ نقل مي‎كند مي‎فرمايد: «بر مردم لازم است از فقيهي پيروي كنند كه با تقوا است و اوامر مولاي خود را اطاعت مي‎كند و دين خود را نگهداري مي‎كند. [6]
6. دعا براي تعجيل فرج: بنابه تصريح صاحب الامر دعا براي تعجيل فرج حضرت از وظايف پيروان و منتظران حضرت است. امام عصر ـ عًجَلَ الله تعالي فَرَجَهُ الشريف ـ در توقيعي كه خطاب به «اسحاق بن يعقوب» صادر شده مي‎فرمايند: «و أكْثروا الدُّعاءَ بتعجيل الفرج، فانَّ ذلك فرجكُم»[7] براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه فرج شما در فرج من است.
و نيز از جملة وظايف پيروان حضرت، بزرگداشت ياد و نام حضرت مهدي ـ عليه‎السلام ـ، بر پا خاستن به هنگام شنيدن نام او، نكوداشت روزهاي منسوب به حضرت و آغاز كردن هر روز با سلام به پيشگاه امام ـ عليه‎السلام ـ مي‎باشد.
براي مطالعه بيشتر به كتابهاي مكيال المكارم، ج اول تأليف مرحوم آيت الله سيد محمد تقي موسوي اصفهاني و خورشيد مغرب محمد رضا حكيمي مراجعه كنيد.
امام علي ـ عليه‎السلام ـ مي‎فرمايد:
تلخكامي دنيا، شيريني آخرت و شيريني دنياي حرام تلخكامي آخرت است.[8]

  • [1] . استاد محمد تقي مصباح يزدي، پرسشها و پاسخها، ج اول، موسسه آموزشي امام خميني(ره)، چاپ ياران، چاپ ششم، بهار 1378.
  • [2] . فرهنگ انتظار، ج1، ابراهيم شفيعي سروستاني، به نقل از كمال الدين، صدوق ج 2، در يك مجله ص 512، تهران دارالكتب الاسلاميه 1359، هـ ق.
  • [3] . الغيبة، النعماني، محمد بن ابراهيم، ص 200، ج 16، تهران، مكتبة الصدوق.
  • [4] . المجلسي، المولي محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 176، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
  • [5] . النعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص 199، تهران مكتبة‌ الصدوق.
  • [6] . الحر العاملي محمد بن الحسن، وسائل الشيعه، ج 18، ص 95، ح20.
  • [7] . الطوسي، محمد بن الحسن، كتاب الغيبة، ص 176، تهران، مكتبة نينوي الحديثة.
  • [8] . نهج البلاغه،‌حكمت 252.
  • اندیشه قم

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:5 بهمن 1390 - 15:48

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق