تنها بانویی که «کریمه اهل بیت» نام گرفت

(بسم الله الرحمن الرحیم)

ویژگی‌های روحی و خصایص فردی حضرت معصومه(س) سبب شده که با لقب «کریمه اهل بیت» در زبان عالمان و فقیهان شیعه یاد شود. لقبی که از میان بانوان اهل بیت(ع) تنها به او اختصاص یافته است.

 

دهم ربیع‌الثانی سال 201 هجری قمری مصادف است با وفات حضرت فاطمه معصومه(س) به همین مناسبت خلاصه‌ای از زندگانی این بانوی بزرگوار از کتاب «نگین ری» حجت‌الاسلام جواد محدثی تقدیم عاشقان و علاقه‌مندان اهل بیت علیهم‌السلام می‌شود.

 کریمه اهل بیت(ع)

نهالى که در بوستان امامت بروید و از آب عفاف و نور فضیلت سیراب شود و توان گیرد و با گذشت زمان خود به شاخه‌اى پربار و زیبا از شجره طیبه خاندان رسول تبدیل شود، اگر «کریمه اهل بیت» نام نگیرد پس چیست؟

این دختر فرزانه که به « فاطمه معصومه» می‌شناسیمش، در روز اول ذی القعده سال 183 هجرى در مدینه دیده به دنیا گشود ودر خانه‌ای که پدرى چون امام کاظم(ع) و برادری چون رضا(ع) در آن می‌زیسته بزرگ می‌شود. نام مادرش را خیزران یا نجمه دانسته‌اند که کنیزی بود لایق و پاک و چون حضرت رضا(ع) را به دنیا می‌آورد «طاهره» نامیده می‌شود.

فاطمه معصومه(س) در دامان ایمان و پاکی رشد و نمو می‌کند و در چشمه عفاف و عصمت و علم و حکمت به طهارت روح و جان می‌رسد. نسب و تبارش نبوی و فاطمی و علوی است؛ از طرف مادر به امام مجتبی(ع) و از طرف پدر به امام حسین (ع) می‌رسد.

«عبادت و ادب» شاخ و برگ روییده بر این سروِ پاکدامنی است

ویژگی‌های روحی و خصایص فردی سبب شده که با لقب «کریمه اهل بیت» در زبان عالمان و فقیهان شیعه یاد شود. لقبی که از میان بانوان اهل بیت(ع) تنها به او اختصاص یافته است، لقب‌های دیگرش نیز هر یک گویای کمالات والای اوست؛ از جمله محدثه، عابده،‌ مقدامه و معصومه که هم نام‌ها و لقب‌هایش و هم ارزش‌ها و فضایلش یادآور مادر والا قدرش، عصمت هستی و حبیبه خدا، حضرت زهرا (س) ست. از میان دختران امام کاظم (ع) این بانو با فضیلت‌ترین آنان به شمار می‌رود.

از جمله فضیلت‌های این بانو  «مقام شفاعت» است. در روایتی از امام صادق (ع) تصریح شده است که با شفاعت آن حضرت عده بسیاری از شیعیان وارد بهشت می‌شوند.

در متن زیارتنامه آن حضرت نیز درخواست می‌شود که شفیع ما برای ورود به بهشت شود؛ «یَا فَاطِمَةُ إشفَعی لِی فِی الجَنَّةِ» چرا که نزد خداوند شأن و مقام والایی دارد؛ «فانّ لکِ عندالله شأناً مِنَ الشأن».

قم حرم ائمه(ع)

گروهى از مردم «رى» به زیارت امام ششم حضرت صادق(ع) رفته بودند. هنگامى که به محضر امام شرفیاب شدند در معرفی خود چنین گفتند: ما اهل رى هستیم حضرت فرمود: مرحبا به برادران قمى ما گفتند: ما از رى آمده‌ایم. حضرت دوباره همان سخن را فرمود. چند بار دیگر تأکید کردند که ما اهل رى هستیم، پاسخ حضرت همان بود سپس امام چنین فرمود:

خداوند حرمی دارد که آن مکه است. پیامبر (ص) هم حرمى دارد و آن مدینه است. امیرالمؤمنین (ع) نیز حرمى دارد که کوفه است. ما ائمه دیگر هم حرمى داریم و آن شهر «قم» است. بزودى دخترى از فرزندانم به نام «فاطمه» در آنجا به خاک سپرده می‌شود هر کس قبر او را زیارت کند، بهشت براى و واجب مى‌شود.

این سخن را -به گفته راوى - امام صادق(ع) زمانى فرمود که هنوز امام کاظم(ع)، پدر حضرت فاطمه معصومه(س) به دنیا نیامده بود.

ستایش‌هاى عظیم و اوصاف بلندى که درباره این شهر در روایات دیده مى‌شود بى‌جهت نیست.

آرى بر اساس روایات « قم» حرم اهل بیت و حریم امامان و پناهگاه شیعیان است. بانویى در آن مدفون است که بارگاهش چون نگینى در این خطّه کویرى مى‌درخشد و حرمش چشمه‌اى پرفیض و کرامت جوش است و نه تنها کبوتران بر آسمان مزارش عاشقانه طواف می‌کنند؛ بلکه پروانگانى شیفته علم و معنویت از سراسر ایران بلکه از کشورهاى دیگری همچون حجاز، بحرین، هند، پاکستان، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و کشورهای آفریقایى و آسیاى دور به این وادى نور آمده‌اند.

حوزه علمیه قم، به برکت مرقد پاک این بانو پدید آمده و دوام یافته است و ایران ما از فروغ رضوى و عصمت فاطمى روشن و مطهر است. این دوبرادر و خواهر، یکى از شرق کشور همچون خورشید مى‌درخشد و بر ایران بزرگ، نور مى‌افشاند و دیگرى در قلب کشور در خاستگاه نهضت، مرکزیت حوزه فقاهت و عاصمه تشیع را گرم و پر جنب و جوش نگهداشته است.

شهادت غریبانه حضرت معصومه(ع) 

این بانوی والاقدر در ویژگی‌هایی شبیه مادرش حضرت زهرا (س) است و مرگ در جوانی هم یکی از این نقاط اشتراک و تشابه به شمار می‌رود.

هفده ساله است که برادرش حضرت رضا (ع) به اجبار از مدینه به مرو برده می‌شود و مأمون با عنوان «ولایتعهدی» او را به پایتخت خود احضار می‌کند. در این هنگام سال 200 هجری است. وداع دردمندانه و پرسوزی که حضرت رضا (ع) هنگام ترک مدینه به سوی مرو انجام می‌دهد همه را به گریه می‌اندازد. همه می‌دانند که حضرت را پس از این «سفر بی‌بازگشت» نخواهند دید.

از این رو یک سال نمی‌گذرد که حضرت معصومه(س) همراه تعدادی از برادران خویش به شوق دیدار برادرش، عزم سفر می‌کند و به قصد خراسان به راه می‌افتد اما دست تقدیر، تدبیر دیگری اندیشیده است، به ساوه که می‌رسد بیمار می‌شود.

در برخی نقل‌ها آمده است که میان همراهان آن حضرت و مأمورانِ حکومتی که مخالف اهل بیت بودند درگیری می‌شود و بعضی از همراهان نیز کشته می‌شوند.

آری، قرائن نشان می‌دهد که به خراسان نخواهد رسید و این بیماری، او را از پای خواهد افکند.

می‌پرسد: تا «قم» چقدر فاصله است؟

می‌گویند: ده فرسخ .

می‌خواهد که او را به قم برسانند. چرا که شیعیان قم هواداران اهل بیت‌اند و اشعریان به این خاندان احترام می‌گذارند و او از پدرش موسی بن جعفر (ع) شنیده است که: «قم مرکز شیعیان ماست.

وقتی به قم می‌رسد، عده‌ای از بزرگان و چهره‌های معتبر قمی به استقبال او می‌شتابند، «موسی بن خزرج اشعری» در پیشاپیش استقبال کنندگان است. پیش می‌رود و زمام ناقه دختر موسی بن جعفر (ع) را می‌گیرد و او را به طرف خانه خود می‌برد. موسی بن خزرج، افتخار آن را دارد که تنها هفده روز از دختر امام پذیرایی کند.

حال این بانو وخیم‌تر می‌شود و در روز دهم ربیع الثانی 201 هجری چشم از جهان بسته، به خانه ابدی آخرت کوچ می‌کند . به دستور موسی بن خزرج، او را غسل می‌دهند و کفن می‌کنند و برای خاکسپاری به قطعه زمینی به نام «بابلان» که متعلق به موسی است منتقل می‌کنند.


- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:21 بهمن 1392 - 11:35

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد