حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ چند سال مردم را به طور مخفيانه به دين اسلام دعوت کرد؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
پرسش :

حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ چند سال مردم را به طور مخفيانه به دين اسلام دعوت کرد؟


پاسخ :

بنابر آنچه در کتب تاريخي معتبر اسلامي يافت مي شود، پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ براي اينکه محيط مکه را براي رسالت و دعوت همگاني و آشکار خويش آماده و مهيا سازند، از زمان بر انگيخته شدن به رسالت بزرگ الهي خودشان، تا سه سال پس از آن يعني تا زماني که از سوي خدا دستور يافتند که اسلام را به صورت همگاني و آشکارا به مردم عرضه دارند، به مدت سه سال به تبليغ نهاني و تربيت جانهاي زلال و صافي که آماده دريافت پيام خداوند بزرگ بودند، پرداخته و توانستند به لطف خدا و تلاش هاي خستگي ناپذيرشان عده اي از مردم مکه را با جام محبت و معرفت خداي کريم سيراب کرده و به راه راستشان آرند.[1]
در اين سه سال مسلمانان اعمال ديني، نماز و جلسات دينيشان را به دور از چشم مشرکان، در دره هاي مکه برگزار مي کردند. و در اواخر دوران تبليغ نهاني، خانه ارقم ـ يکي از ياران پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ که در نزديکي کوه صفا قرار داشت، محل انجام فرائض ديني آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ و ياران با وفايش شده بود.[2]
و اما مشرکان قريش هم در اين مدت از دعوت پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ بي خبر نبودند و پوشيده وار و به اجمال مي دانستند که محمد امين ـ صلي الله عليه و آله ـ خبر از غيب و آسمان ها مي دهد. وقتي محمد امين ـ صلي الله عليه و آله ـ را در ميهماني ها و کوچه و بازار مي ديدند، ايشان را به همديگر نشان داده و مي گفتند که فرزند خاندان عبدالمطلب خبر از آسمان ها مي دهد.[3]
اما در اين دوره که مشرکان قريش از محتواي دعوت نبي اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بي خبر بودند، احترام آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ را داشته و از تعرض و دشمني با آن حضرت پرهيز مي کردند. تا اينکه حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ در سال چهارم نزول وحي به دستور خداوند ـ که فرمود: «مأموريت خود را هويدا کن و از مشرکان دوري گزين که ما ترا از شر مسخره کنندگان نگه مي داريم» دعوت خويش را آشکار فرموده و به مشرکان فرمود که بت پرستيشان اشتباه بوده و کافرند و پدرانشان نيز که بت مي پرستيدند، کافر مرده اند و سزاوار عذاب اخرويند، و از آن تاريخ به بعد که مشرکان از محتواي دعوت حضرتش ـ صلي الله عليه و آله ـ خبردار شدند، به مخالفت و جنگ و دشمني با پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ و يارانش سر برداشتند.[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تاريخ اسلام، آيت الله جعفر سبحاني.
2ـ فروغ ابديت، آيت الله جعفر سبحاني.
3ـ تاريخ اسلام از آغاز تا هجرت، علي دواني.
  • [1] . ابي جعفر محمد بن الحسن الطوسي، الغبيه، 460 ق، ص201ـ202؛ احمد بن يحيي معروف به بلاذري، انساب الاشراف، تحقيق دکتر محمد حميدالله، چاپ سوم، انتشارات دارالمعارف، ص115ـ116؛ ابي محمد عبدالملک بن هشام المعافري، السيره النبويه (معروف به سيره ابن هشام)، تحقيق الشيخ عادل احمد عبدالموجود و الشيخ علي محمد معوض، انتشارات مکتبه العبيکان، چاپ اول، ج1، ص296؛ ابي الحسن علي بن الحسين علي المسعودي، مروج الذهب، بيروت، انتشارات دارالاندلس، ج2، ص276 - 275؛ علي بن برهان الدين حلبي، السبيره الحلبيه في سيره الامين المامون، دارالمعرفه، 1044 - 975، ج1، ص456؛ ابي جعفر محمد بن جرير الطبري، تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوک)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، انتشارات بيروت310 - 224، ص318؛ احمد بن ابي يعقوب بن جعفر بن وهب، تاريخ يعقوبي، قم، انتشارات شريف رضي، چاپ اول، 1373ق، ص24؛ ابن سعد، الطبقات الکبري، بيروت، انتشارات داربيروت، 1405ق، ج1، ص199ـ200؛ دواني، علي، تاريخ اسلام از آغاز تا هجرت، قم، انتشارات دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين، چاپ هشتم، 1373ش، ص128ـ127؛ سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، انتشارات مرکز مطبوعاتي دار التبليغ اسلامي، ص210ـ209؛ پيشوايي، مهدي، تاريخ اسلام، قم، انتشارات دفتر نشر معارف، 1382ش، ص137.
  • [2] . انساب الاشراف، ج1، ص116؛ السيره الحلبيه، ج1، ص456؛ تاريخ طبري، ج2، ص318.
  • [3] . انساب الاشراف، ج1، ص116ـ115؛ الطبقات الکبري، ج1، ص200ـ199؛
  • [4] . انساب الاشراف، ج1، ص116 - 115؛ تاريخ يعقوبي، ص24؛ الطبقات الکبري، ج1، ص200.
  • اندیشه قم

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:4 اسفند 1390 - 12:54

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق