برخي مدعيان مهدويت بعد از تولد حضرت مهدی عليه السلام

(بسم الله الرحمن الرحیم)

1- ابومحمد عبدالله مهدي. وي در اول امر، زاهد و پرهيزکار بود. او معاصر مکتفي عباسي بود. در آفريقا با يهود سازش کرد. جنگ هاي بسيار نمود و در سال 280 هجري مبلغان خود را به کشور مغرب فرستاد. وي در يمن ادعاي مهدويت کرد و لقب «القائم» به خود داد و سکه با عنوان «حجه الله » ضرب کرد. در سنه ي 307 هجري قمري، روز جمعه، خود را مهدي موعود خواند و لقب «اميرالمؤمنين» به خود داد. در آفريقا پيروان بسياري پيدا کرد و در سال 344 هجري قمري وفات نمود.
2. محمد بن تومرت ( اباعبدالله مغربي) . وي در سال 485 هجري قمري متولد شد و در سال 522 هجري قمري دعوي مهدويت نمود. جنگ هاي مهمي کرد و در سال 524 هجري قمري از دنيا رفت. جانشين او عبدالمؤمن شد که در سال 558 هجري قمري او نيز از دنيا رفت . جانشين بعدي او، يوسف بود که با اروپاييان جنگيد و سرانجام بر آنان غالب شد و در سال 580 هجري قمري از دنيا رفت . (1)
3. مهدي ( يا متمهدي) سوداني. متولد 1848 ميلادي است. وي در سال 1881 ميلادي به صوفيه پيوست و در همان سال قيام کرد و پس از جنگ هاي بسيار دعوي مهدويت نمود. در حمله به سودان ابتدا خرطوم پايتخت سودان را گرفت . کم کم تمام سودان را تصرف کرد و چهار جانشين براي خود معين نمود که يکي پس از ديگري به جاي او باشند.
4. غلام احمد قادياني . وي در اين اواخر خروج و دعوي مهدويت نموده . او به تمام ملل جهان اعلان کرد من همان شخصي هستم که منتظر او هستيد. به نصاري اظهار کرد: «من مسيح ام» به يهود گفت: «من نبي آخر الزمانم.» کتب زيادي از وي به جاي مانده است.
5. ميرزا طاهر حکاک اصفهاني. او يکي از شاگردان سيد کاظم رشتي بود. از اصفهان به تهران و از آنجا به اسلامبول رفت. در اسلامبول در کنار مسجد اَيا صوفيه به شغل تحرير و حکاکي مشغول شد. کم کم خود را ملقب به «ناصح العالم» نمود و نامه اي به ناصرالدين شاه نوشت که با عبارت «نور چشم عزيزم، ناصرالدين ميرزا» آغاز مي شود. يک نامه هم به سلطان عبدالحميد ثاني به زبان ترکي نوشت: «جوجوقم عبدالحميد افندي...».
و خود را مسلمان معرفي کرد و گفت: «من از طرف تمام انبيا مأمورم که بشر را وعظ و نصيحت نمايم.» او پس از اين ادعا پيروان بسياري پيدا کرد آن گاه دعوي مهدويت نمود. گويا در حدود سال 1300 هجري قمري کشته شده است.
6. سيد محمد مشهدي . وي اهل مشهد بود. و در هندوستان در زمان فرخ سير - سلطان هند - دعوي مهدويت نمود. فرخ سير با او بيعت کرد. بعدها مذهبي به نام «خفشاني» به وجود آورد و ادعاي وحي و نبوت کرد. مي گفت: «من محسن سقط شده ي حضرت صديقه ي طاهره هستم !!» وي نمازي اختراع کرد که به 6 جهت بخوانند: شمال، جنوب، شرق، غرب، بالا و پايين. پيروان او بايد به هر طرف رو کرده جملاتي از اين نماز را بخوانند. او کتابهايي نيز دارد. (مهمل بافي هاي) او در اين کتابها، شبيه مهمل بافي هاي ميرزا علي محمد باب است. پيروان او اعيادي دارند که مهمترين آن عيدها «عيد الجشن» است که روز هفتم ذيحجه است. مشهورترين کتابش «قوزه ي مقدس» است.


پي نوشت:

1- «اديان و مهدويت» ، به نقل از ابن خلکان و ابن اثير.

منبع: کتاب موعود امم

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:2 مهر 1393 - 1:15

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد