افسانه سر به محمل كوبيدن

(بسم الله الرحمن الرحیم)
 آيا روايت «مسلم جصاص» مبني بر اين كه حضرت زينب سلام الله عليها سر مبارك خود را به چوبه ي محمل زدند معتبر است؟
در پاسخ به اين سوال، بايد ابتدا اشاره به اصل ماجراي نقل شده نمود و سپس مطالبي را پيرامون آن ارائه كرد.اصل ماجرا چنين است كه فردي بنام «مسلم جَصّاص(گچكار)» نقل مي‌كند:
به هنگامي كه در حال بازسازي دروازه اصلي شهر كوفه بوده هياهويي مي‌شنود و به سمت هياهو حركت كرده و مي‌بيند اسراي واقعه عاشورا سوار بر شترها در كجاوه‌اند. در اين هنگام سر بريده امام حسين (ع) را بالاي نيزه مي‌برند كه حضرت زينب با مشاهده سر بريده برادر، سر خود را از فرط ناراحتي به چوب محمل مي‌كوبد، به گونه‌اي كه خون از زير مقنعه‌اش جاري مي‌شود. و با چشم گريان اشعاري را قرائت مي‌كنند (ناسخ التواريخ ، ج 6، ص 54 و 55) .
اين مطلب برگرفته شده از كتابي بنام «نورالعين في مشهد الحسين» مي‌باشد كه نويسنده آن مشخص نيست و تنها به «ابراهيم بن محمد نيشابوري اسفرايني» نسبت داده مي‌شود كه شخصي اشعري مذهب و شافعي مسلك بوده است. بسياري از علما تصريح كرده‌اند كه اين كتاب بي‌اعتبار مي‌باشد. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شيخ عباس قمي صاحب مفــاتيح الجنـــــــان بيان مي‌كند كه : نسبت سر شكستن به حضرت زينب بعيد است چون ايشان عقيله بني هاشم و صاحب مقام رضا و تسليم است (منتهي الآمال ، ج 1 ، ص 75 ). وي سپس با استناد به كتابهاي معتبر مي‌نويسد كه اصلاً محمل و هُوْدَجي در كار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بكوبد .
همچنين عالم بزرگوار «آيت‌الله ‌حاج ميرزا محمد ارباب» نيز در خصوص بي‌اعتبار بودن كتاب «نورالعين» و بي اساس بودن گفته هاي «مسلم جصاص» تاكيد دارد (الاربعين الحسينيه، ميرزا محمد ارباب ، چاپ اسوه ، ص 232) .
به دلايل زير اين خبر اساس و پايه‌اي ندارد :
الف )- تنها در كتاب نورالعين نوشته شده كه طبق آنچه گفته شد بي اعتبار است . و در ساير كتابهاي معتبر ديني اين مطلب گزارش نشده است .
ب ) - سند ندارد و به عبارت ديگر راويان آن در جايي ذكر نشده است .
ج ) - در اشعاري كه به حضرت زينب نسبت داده اند مصرعي آمده كه در آن حضرت خطاب به امام حسين ( ع ) مي‌فرمايند: اگر با من حرف نمي زني لااقل با دختر صغير خود فاطمه سخن بگو . در حالي كه بنا به تصريح همه مورخان اسلامي ، فاطمه بنت الحسين كه فاطمه كبري هم خوانده مي‌شود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داري بود كه همسرشان حسن بن حسن( ع ) معروف به حسن مثني بوده و در روز عاشورا پس از آنكه زخمهاي فراواني برداشته بودند از مرگ نجات يافت . و از دختر ديگري بنام فاطمه كه صغير بوده ، در كاروان اسرا نام برده نشده است و آنكه در ميان روضه خوانان بنام فاطمه صغري معروف است به قول خود روضه خوانان به علت بيماري در مدينه مانده بود و در حماسه عاشورا شركت نداشت .
د ) - در بيت ديگري از همان اشعار منتسب به حضرت زينب ، حضرت امام حسين به سنگدلي و قساوت قلب متهم شده كه حتي با تمسك به صنايع ادبي ، مانند تجاهل عارف هم قابل توجيه نيست .
ه ) - با توجه به شخصيت معرفي شده حضرت زينب در متون اسلامي كه ايشان را آدمي خويشتن‌دار و رضا و تسليم معرفي كرده اند ، آنچه در اين كتاب گفته شده با آنچه در ساير متون معتبر اسلامي آمده متضاد است وچهره ديگري از حضرت زينب معرفي شده است .
علاوه بر آنچه گفته شد ، اگر بر فرض محال چنين گفته اي صحت داشته باشد كه ندارد ، عمل قمه زنان با فعل حضرت زينب تفاوت آشكار دارد.
براي كسب اطلاعات بيشتر در اين زمينه مي‌توانيد به اين كتاب‌ها مراجعه فرماييد:
1- محدث نوري، لؤلؤ و مرجان.
2- تحريف شناسي عاشورا و تاريخ امام حسين ، محمد صحتي سردرودي ، ص209.

- لینک کوتاه این مطلب

» پرسمان دانشجویی
تاریخ انتشار:11 آبان 1393 - 9:20

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد