دوران زندگانی مردان بزرگ، قابل مطالعه و دقت فراوان است. گاهی شخصیت یک فرد، به قدری بزرگ و گسترده است که تمام فصول زندگانی او، حتی دوره کودکی و شیرخوارگی وی نیز مورد توجه فراوان دوستداران وی قرار میگیرد. زندگی نوابغ بزرگ، مخترعان و مکتشفان بزرگ همینگونه است. سرگذشت پیشروان قافله تمدن، معمولاً برای مردم جالب و شگفتآور است و مردم دوست دارند از لحظه انعقاد نطفه تا آخرین دقائق زندگی بزرگ مردان تاریخ که مملو از اسرار میباشد را اطلاع حاصل کنند. قرآن کریم، دوران کودکی حضرت موسی(علیه السلام) را، بسیار اسرار آمیز و شگفت آور تشریح میکند و میگوید: «صدها طفل معصوم به منظور اینکه موسی متولد نشود، به دستور حکومت جبار زمان یعنی فرعون ستمگر سر بریده شدند. ولی چون اراده الهی به این تعلق گرفته بود که موسی پا به عرصه وجود بگذارد؛ از این لحاظ نه تنها دشمنان او نتوانستند آسیبی به او بزنند بلکه موسی(علیه السلام) در دامن دشمن خود یعنی فرعون رشد و بزرگ شد. قرآن میگوید: «ما به مادر موسی وحی کردیم که فرزند خود را در میان صندوقی بگذارد، و دست امواج آب او را به ساحل نجات میرساند، دشمن من از وی حمایت میکند، محبت عمیق او را در دل دشمن میافکنیم و مجدداً فرزند تو را به خودت بازمیگردانیم. خواهر موسی، به دربار فرعون رفت و گفت من زنی را سراغ دارم که میتواند تربیت این فرزند مورد علاقه شما را بهعهده بگیرد. از این لحاظ، مادر موسی از طرف حکومت وقت، موظف شد که از کودک مورد علاقه آنان سرپرستی کند [طه/ ۴۲-۴۳]».
تولد و پرورش حضرت مسیح(علیهالسلام) شگفت انگیزتر از موسی بود. قرآن، دوران تولد و نموّ مسیح را چنین تشریح میکند: «هنگامیکه درد زایمان مریم را فراگرفت، خود را بهسوی درخت خرما کشاند، او از وضع حمل خود غمگین بود. دستور دادیم که درخت خرما را تکان بدهد تا رطبی تازه فرو ریزد، فرزند او گام به جهان هستی گذارد و مریم با نوزاد خود به سوی قوم خود آمد. دهان مردم از تعجب بازمانده بود و سیل اعتراضات بهسوی "مریم" سرازیر شد. مریم دستور داشت که به مردم برساند که، سؤالات خود را از همین کودک بپرسند. آنان گفتند: مگر طفل شیرخوار که در گهواره آرمیده است، میتواند سخن بگوید؟ در این هنگام عیسی لب به سخن گشود و گفت: «منم بنده خدا و دارای کتاب و در زمره پیامبران هستم» [مریم/۱۸-۳۲].
هنگام ولادت نبی گرامی اسلام نیز شگفتیهای بسیاری رخ داد که بسیار حیرتانگیز و خبر از یک اتفاق مهم در جهان میداد. ما در لابهلای کتب تاریخی و حدیث چنین میخوانیم که هنگام ولادت آن حضرت، ایوان کسری شکافت و چند کنگره آن فرو ریخت و آتش آتشکده فارس خاموش شد؛ دریاچه ساوه خشک گردید؛ بتهای بتخانه مکه سرنگون شد، نوری از وجود آن حضرت، بهسوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگها راه را روشن کرد، انوشیروان و موبدان خواب وحشتناکی دیدند؛ آنحضرت ختنه شده و ناف بریده به دنيا آمد و گفت: «اللهاکبر و الحمد لله کثیرا سبحان الله بکرة و اصیلا.» [۲] خداوند عالم رسولش را هنگامی به دنیا آورد که یک رشته فساد اخلاق، دامنگیر جهان شده بود که جلوه هرگونه کمالی را از بین برده بود. و اگر روزنهای از غیب به روی آنان باز نمیشد به طور مسلم طومار حیات انسانی درهم پیچیده میشد.
- من برای این مبعوث شدهام، که شرک و بتپرستی را از بین ببرم.
- در سرلوحه برنامه من احسان و نیکوئی به پدر و مادر قرارگرفته است.
- در آئین من، فرزند کشی به منظور ترس از فقر، زشتترین عمل شمرده میشود.
- برای این برانگیخته شدهام که، بشر را از کارهای زشت دور کنم و از هر پلیدی پنهان و آشکاری بازدارم.
- در شریعت من آدم کشی و خونریزی به ناحق اکیداً ممنوع است، و اینها سفارشهای خدا است تا بیندیشید.
- خیانت به مال یتیم حرام است.
- اساس آئین من عدالت است و کم فروشی حرام است.
- هیچکس را به بیش از توانائی خود تکلیف نمیکنیم.
- زبان و گفتارهای انسان که آئينه تمام نمای روحیات او است، باید در راه کمک به حق و حقیقت به کار افتد و جز راستی نباید بر زبان جاری شود.
- به پیمانهایی که باخدا بستهاید، احترام بگذارید.
مضامین این جملات، اسعد را متأثر ساخت. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بابیان این جملات اهداف رسالت خود را برای جهانیان بیان فرمودند. [۴]
پینوشتها:
[۱]. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی، قم، نشر مشعر، چاپ دارالحدیث، بهار ۱۳۸۴ ص ۵۹.
[۲]. کمالالدین، ترجمه پهلوانی، ابنبابویه، مصحح علیاکبر غفاری، قم دارالحدیث، ج ۱ ص ۳۷۰؛ امالی شیخ صدوق، ابنبابویه، ترجمه کمرهای، تهران، کتابچی، ص ۲۸.
[۳]. نهجالبلاغه، ترجمه دشتی، ایران، قم، ص ۷۳.
[۴]. زندگانی چهارده معصوم، طبرسی، ترجمه اعلام الو ری، ترجمه قوچانی، تهران، ناشر اسلامیه، ص ۸۰.