(بسم الله الرحمن الرحیم)
دربسیاری از روایات، امامان از زندهشدن گروهی از مردگان هنگام ظهور امام
موعود سخن گفتهاند. برخی از مردگان به اذن خداوند زنده میشوند و مدتی جهت
بهره جستن از حکومت امام عصر در سایه حکومت آن حضرت زندگی خواهند کرد.
زندهشدن مردگان نهتنها عقلاً محال نیست، بلکه واقع شده است و قرآن نیز در چند آیه، به این موارد اشاره فرموده است؛ ازجمله میفرماید: «ألم تر إلی الَّذین خرجوا من دیارهم و هم ألوف حذر الموت و قال لهم الله موتوا ثم احیاهم؛ آیا نگاه نمیکنید به سرنوشت کسانی که از شهرهایشان از ترس مرگ خارج گردیدند، درحالیکه هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنان گفت: بمیرید، سپس همه را زنده گردانید».[۱]
و نیز: «أو كالذی مر على قریة و هی خاویة على عروشها قال أنى یحیی هذه الله بعد موتها فأماته الله مائة عام ثم بعثه قال كم لبثت قال لبثت یوما أو بعض یوم قال بل لبثت مائة عام فانظر إلى طعامك و شرابك لم یتسنه و انظر إلى حمارك و لنجعلك آیة للناس و انظر إلى العظام كیف ننشزها ثم نكسوها لحماً فلما تبین له قال أعلم أن الله على كل شیء قدیر؛ یا همانند کسی که از کنار یک آبادی [ویران شده] عبورکرد، درحالیکه دیوارهای آن به روی سقفها فروریخته بود. گفت: چگونه خداوند اینها را پس از مرگ زنده میکند؟ [دراین هنگام] خدا او را صد سال میراند، سپس زنده کرد و به او فرمود: چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز. فرمود: نه، بلکه صدسال درنگ کردی. نگاهکن به غذا و نوشیدنی خود، [باگذشت سالها] هیچگونه تغییر نیافته است! ولی به مرکب خود نگاه کن [چگونه از هم متلاشی شده، این زندهشدن تو پس از مرگ هم برای اطمینان خاطر توست، و هم] برای اینکه تو را نشانهای برای مردم قرار دهیم. [اکنون به استخوانهای مرکب سواری خود] نگاهکن که چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند میدهیم و گوشت بر آن میپوشانیم! هنگامی که بر او آشکار شد، گفت: میدانم خدا بر هر کاری تواناست».[۲]
و همچنین: «و إذ قال إبراهیم رب أرنی كیف تحی الموتى قال أولم تؤمن قال بلى ولكن لیطمئن قلبی قال فخذ أربعة من الطیر فصرهن إلیك ثم اجعل على كل جبلٍ منهن جزءاً ثم ادعهن یأتینك سعیاً و اعلم أن الله عزیز حكیم؛ و هنگامی که ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاوردهای؟ گفت: چرا، ولی میخواهم قلبم آرامش یابد. فرمود: در این صورت چهار نوع مرغ از مرغان انتخاب کن و آنها را، قطعهقطعه نما، سپس بر هر کوهی قسمتی از آن قرار بده، سپس آنها را فراخوان، به سرعت به سوی تو میآیند و بدان که خداوند غالب و حکیم است».[۳]
مرحوم طبرسی در «مجمعالبیان»، در تفسیر آیه «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُكَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُون»[۴] میفرماید: «بنا بر روایات فراوان از ائمه، خداوند هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی علیهالسلام، گروهی از شیعیان و پیروان را که از دنیا رفتهاند، زنده میگرداند تا به ثواب یاری آن حضرت بشتابند و در دولتش اظهار شادمانی و سرور و خوشحالی بنمایند».
همچنین خداوند عدهای از دشمنان خود را زنده میگرداند، تا به وسیله امام موعود از آنها انتقام گرفته شود… و هیچعاقلی شک ندارد که این کار مقدور خداوند متعال و غیرمحال است و خداوند شبیه همین را در امتهای گذشته انجام داده و قرآن در موارد متعددی در این باره سخن گفته است.[۵]
مرحوم صدوق در کتاب اعتقادات، درباره اعتقاد به رجعت میفرماید : «اعتقاد ما درباره رجعت این است که حق است».[۶]
مرحوم سید مرتضی، ضمن نقل اجماع امامیه بر زندهشدن و رجعت عدهای از مؤمنان هنگام ظهور حضرت مهدی علیهالسلام مینویسد: «آنچه را که شیعه امامیه معتقدند، هیچعاقلی شبهه نمیکند که این کار مقدور خداوند متعال است و جزو محالات شمرده نمیشود».[۷]
شیخ مفید نیز میفرماید: «خداوند هنگام ظهور و قیام امام مهدی علیهالسلام، گروهی از مردگان را بهصورتهای قبلی خودشان زنده میکند و برمیگرداند. پس به یک دسته عزت میبخشد و دسته دیگر را ذلیل و خوار میگرداند… تمام امامیه بر همین نظر هستند، مگر عده بسیار کمی که روایات را تأویل میکنند».[۸]
و از زمان شیخ صدوق تا کنون، بزرگان شیعه بخش عظیمی از کتابها و نوشتههای خود را به رجعت اختصاص دادهاند، که مرحوم شیخ آغابزرگ طهرانی در کتاب خود[۹] بخشی از آنها را نام برده است.
از جمله بزرگانی که سالیان درازی وقت خود را صرف دفاع از این عقیده کرده است، مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدرضا طبسی است که حاصل تلاشهای وی کتابی در دو جلد به نام «الشیعه و الرجعة» میباشد.
پینوشتها
۱. بقره: ۲۴۳.
۲. بقره: ۲۵۹.
۳. بقره: ۲۶۰.
۴. نمل: ۸۳.
۵. مجمعالبیان، طبرسی، ج۷، ص۳۶۷.
۶. الشیعه والرجعة، محمدرضا طبسی، ج۲، ص۲۴۸.
۷. همان، ص۲۵۸.
۸. أوائلالمقالات، شیخ مفید، ص۸۹.
۹. الذریعة الی تصانیف الشیعة، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۱، ص۹۰.
زندهشدن مردگان نهتنها عقلاً محال نیست، بلکه واقع شده است و قرآن نیز در چند آیه، به این موارد اشاره فرموده است؛ ازجمله میفرماید: «ألم تر إلی الَّذین خرجوا من دیارهم و هم ألوف حذر الموت و قال لهم الله موتوا ثم احیاهم؛ آیا نگاه نمیکنید به سرنوشت کسانی که از شهرهایشان از ترس مرگ خارج گردیدند، درحالیکه هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنان گفت: بمیرید، سپس همه را زنده گردانید».[۱]
و نیز: «أو كالذی مر على قریة و هی خاویة على عروشها قال أنى یحیی هذه الله بعد موتها فأماته الله مائة عام ثم بعثه قال كم لبثت قال لبثت یوما أو بعض یوم قال بل لبثت مائة عام فانظر إلى طعامك و شرابك لم یتسنه و انظر إلى حمارك و لنجعلك آیة للناس و انظر إلى العظام كیف ننشزها ثم نكسوها لحماً فلما تبین له قال أعلم أن الله على كل شیء قدیر؛ یا همانند کسی که از کنار یک آبادی [ویران شده] عبورکرد، درحالیکه دیوارهای آن به روی سقفها فروریخته بود. گفت: چگونه خداوند اینها را پس از مرگ زنده میکند؟ [دراین هنگام] خدا او را صد سال میراند، سپس زنده کرد و به او فرمود: چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز. فرمود: نه، بلکه صدسال درنگ کردی. نگاهکن به غذا و نوشیدنی خود، [باگذشت سالها] هیچگونه تغییر نیافته است! ولی به مرکب خود نگاه کن [چگونه از هم متلاشی شده، این زندهشدن تو پس از مرگ هم برای اطمینان خاطر توست، و هم] برای اینکه تو را نشانهای برای مردم قرار دهیم. [اکنون به استخوانهای مرکب سواری خود] نگاهکن که چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند میدهیم و گوشت بر آن میپوشانیم! هنگامی که بر او آشکار شد، گفت: میدانم خدا بر هر کاری تواناست».[۲]
و همچنین: «و إذ قال إبراهیم رب أرنی كیف تحی الموتى قال أولم تؤمن قال بلى ولكن لیطمئن قلبی قال فخذ أربعة من الطیر فصرهن إلیك ثم اجعل على كل جبلٍ منهن جزءاً ثم ادعهن یأتینك سعیاً و اعلم أن الله عزیز حكیم؛ و هنگامی که ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاوردهای؟ گفت: چرا، ولی میخواهم قلبم آرامش یابد. فرمود: در این صورت چهار نوع مرغ از مرغان انتخاب کن و آنها را، قطعهقطعه نما، سپس بر هر کوهی قسمتی از آن قرار بده، سپس آنها را فراخوان، به سرعت به سوی تو میآیند و بدان که خداوند غالب و حکیم است».[۳]
مرحوم طبرسی در «مجمعالبیان»، در تفسیر آیه «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُكَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُون»[۴] میفرماید: «بنا بر روایات فراوان از ائمه، خداوند هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی علیهالسلام، گروهی از شیعیان و پیروان را که از دنیا رفتهاند، زنده میگرداند تا به ثواب یاری آن حضرت بشتابند و در دولتش اظهار شادمانی و سرور و خوشحالی بنمایند».
همچنین خداوند عدهای از دشمنان خود را زنده میگرداند، تا به وسیله امام موعود از آنها انتقام گرفته شود… و هیچعاقلی شک ندارد که این کار مقدور خداوند متعال و غیرمحال است و خداوند شبیه همین را در امتهای گذشته انجام داده و قرآن در موارد متعددی در این باره سخن گفته است.[۵]
مرحوم صدوق در کتاب اعتقادات، درباره اعتقاد به رجعت میفرماید : «اعتقاد ما درباره رجعت این است که حق است».[۶]
مرحوم سید مرتضی، ضمن نقل اجماع امامیه بر زندهشدن و رجعت عدهای از مؤمنان هنگام ظهور حضرت مهدی علیهالسلام مینویسد: «آنچه را که شیعه امامیه معتقدند، هیچعاقلی شبهه نمیکند که این کار مقدور خداوند متعال است و جزو محالات شمرده نمیشود».[۷]
شیخ مفید نیز میفرماید: «خداوند هنگام ظهور و قیام امام مهدی علیهالسلام، گروهی از مردگان را بهصورتهای قبلی خودشان زنده میکند و برمیگرداند. پس به یک دسته عزت میبخشد و دسته دیگر را ذلیل و خوار میگرداند… تمام امامیه بر همین نظر هستند، مگر عده بسیار کمی که روایات را تأویل میکنند».[۸]
و از زمان شیخ صدوق تا کنون، بزرگان شیعه بخش عظیمی از کتابها و نوشتههای خود را به رجعت اختصاص دادهاند، که مرحوم شیخ آغابزرگ طهرانی در کتاب خود[۹] بخشی از آنها را نام برده است.
از جمله بزرگانی که سالیان درازی وقت خود را صرف دفاع از این عقیده کرده است، مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدرضا طبسی است که حاصل تلاشهای وی کتابی در دو جلد به نام «الشیعه و الرجعة» میباشد.
پینوشتها
۱. بقره: ۲۴۳.
۲. بقره: ۲۵۹.
۳. بقره: ۲۶۰.
۴. نمل: ۸۳.
۵. مجمعالبیان، طبرسی، ج۷، ص۳۶۷.
۶. الشیعه والرجعة، محمدرضا طبسی، ج۲، ص۲۴۸.
۷. همان، ص۲۵۸.
۸. أوائلالمقالات، شیخ مفید، ص۸۹.
۹. الذریعة الی تصانیف الشیعة، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۱، ص۹۰.
- لینک کوتاه این مطلب
تاریخ انتشار:18 بهمن 1393 - 0:47
مطالب مرتبط...
نظر شما...