وظیفه‌ امروز مسلمانان در قبال حکم ارتداد سلمان رشدی

(بسم الله الرحمن الرحیم)

با صدور فتوای حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ارتداد رشدی ملعون از اسلام موضوع دیگری مطرح شد دایر بر ارتداد از خود حکم امام که حکایت از مسئولیت سنگین ما مسلمانان در قبال دین اسلام دارد، مسئولیتی که این روزها از سوی غرب به چالش کشیده می‌شود.


بهروز حاج دوانی: امروز 25 بهمن ماه مصادف است با بیست و ششمین سالروز صدور فتوای تاریخی امام علیه سلمان رشدی که طی آن این نویسنده مسلمان هندی الاصل بابت تالیف کتاب آیات شیطانی و توهین به مقدسات دین اسلام مهدور الدم شناخته شد. صدور این فتوا که یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شکست غرب در براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت ضربه سنگینی بر پیکره غرب وارد کرد و پایه‌های قدرت آن را سست نمود. غرب که به تعبیر بسیاری علت ناکامی خود را در برخورد با ملتی غیرتمند، اسلام و آموزه‌های مترقی اسلام می‌دانست، سعی در حمله به اسلام به عنوان روح و سرچشمه مقاومت ملل مسلمان خصوصا ملت ایران نمود. یکی از این توطئه‌ها، انتشار کتاب آیات شیطانی به نویسندگی سلمان رشدی بود. این کتاب با حمله به پایه‌های اعتقادی و ایمانی مسلمین و با تمسخر و استهزا و توهین به مقدسات اسلامی و توهین به قرآن کریم و حضرت رسول اکرم (ص) قصد داشت با وهن پایه‌های دین و مذهب، زمینه‌های نفوذ انقلاب اسلامی و بازیافت هویت اسلامی را در میان جوامع اسلامی، سد کند.
در گذر زمان بالاخص در چند سده اخیر، استیلاخواهان و چیرگی طلبان دنیا در جریان فتح تمام نقاط جهان و نشر ارزش های مادی گرایانه خود، به دیوار سخت جهان اسلام برخورده اند؛ برای آنان راهی نبود که مستقیما بدان ضربه ای وارد کنند که اثر گذار باشد و مطابق با تجربه شان یافتند که جهان اسلام از بیرون قابل آسیب دیدن نیست و لذا نتیجه را آن یافتند که از درون به آن لطمه وارد کنند؛ در این راستا دو راه بسیار بر آن چه می خواستند را کارگر یافتند، یکی تحریف مفاهیم دینی و دیگری تغییر چارچوب ها و منظرهای فکری مسلمانان مسامحه گر و سست رای.
در مورد گزینه دوم نمونه ها در تاریخ معاصر فراوان است که از جمله می‌توان به نسخه «سلمان رشدی» نویسنده  هندی الاصل  و تبعه انگلیس اشاره کرد. این نویسنده مسلمان و البته سست اندیش و اباحه گر – در باب اعتقادات سستی که داشت - در اثر پنجم خود درپی تفسیری اشتباه از یک آیه و البته تشویق و ترغیب بدسگالان دین اسلام، کوشید با وهن و سست کردن شخصیت های کلیدی دین اسلام خاصه نبی مکرم حضرت محمد مصطفی (ص)  در قالب داستانی بلند در نه فصل، جلوه قدسی که اسلام از آن در جهان برخوردار بود را بزداید. کوشش های او اما با یک واکنش سخت و جدی از سوی بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران حضرت‌امام خمینی (ره) مواجه شد؛ پاسخی که سبب سلب آرامش او از زمان نشر اثر بداندیشانه اش در سال 1367 شمسی تا به حال شده است. البته بایست ذکر هم کرد که با وجود آن واکنش سختی که از سوی یک شخص داهی و کافی صورت گرفت، آن اقدام رشدی سر منشاء اقدامات توهین آمیز دیگری نسبت به آورنده دین مبین اسلام و پیشوایان آن تا به حال نیز شده است.
برای امام مان ارتداد (اصطلاحی فقهی و به معنای از دین اسلام خارج شدن یک مسلمان که در منابع دینی و بالاخص در فقه آن را بابی است و در پیشینه اسلام آن را بازگردنده ای به زمان نبی اکرم و ائمه صالح) یک شخص سست رای مهم نبود بلکه ارتداد جهان اسلام مهم بود؛ امام درک کرده بود که پس از قدرت گرفتن حکومت دینی در ایران در پی بروز و تحقق انقلاب اسلامی، سخت همچون توطئه می نماید که شخصی با سابقه نویسندگی درخور توجه و بالاخص با سابقه مسلمان بودن و دیگر آن که شرقی بودن، بیاید کتابی بنویسد و در آن تا می تواند بکوشد که وهن دین و شخصیت های دینی کند. امام آن کتاب را ضاله پنداشت که پخش و نشر کتاب ضاله حرام است زیرا به سبب قبح شکنی ای که در آن وجود دارد موجب انحراف عمومی می شود؛ امام درک کرده بودند که در کتاب مزبور (آیات شیطانی) به بهترین بنده خدا اهانت شده بود و اگر نشر شود و نقل قول از آن در نزد عموم رایج شود، در مردم حس بی خیالی و اباحه گری های بعدی و توهین به سایر مقدسات نیز امری جاری می شود؛ نیز امام دریافت که پرداختن بیشتر به آن کتاب سبب جریحه دارتر شدن قلوب مسلمین می شود و جز این ها نتیجه ای متصور نبود و لذا در اقدامی بی‌باکانه حکم ارتداد را در رابطه با آن نویسنده مرتد جاری کرد.
حکم ارتداد که از سوی امام جاری شد در واقع برای تداوم تمدن و فرهنگ واحد مسلمانان در جهان اسلام امری واجب بود و امام بود که در واقع برخورد سخت و بی تعارف نسبت به هتاکان به دین مبین اسلام  را در جهان جا انداخت و بر آن متاکد شد.
پس از صدور فتوای تاریخی امام (ره) علیه سلمان رشدی بحث دیگری نیز مطرح شد و آن اشاره به دو نوع ارتداد بود، ارتداد از دین که سابقا نیز مطرح بود و دوم، ارتداد از خود حکم امام و در واقع ارتداد از حکم ارتداد. مورد دوم اشاره به مسئولیت سنگین ما مسلمانان در قبال دین مان دارد، مسئولیتی که در زمان حاضر از سوی رسانه های غربی سعی در به چالش کشیده شدنش می کنند. می بایست دقت کنیم که اگر سخت تر در پشتیبانی از تصمیم امام مان می ایستادیم، الان شاهد این اندازه از اهانت ها علیه اسلام و مسلمانان نبودیم. نظر به شرایط کنونی جهان و انتشار گسترده اسلام از یک سو و همت دشمنان برای مقابله با اقبال عمومی غرب از آموزه های دین اسلام با استفاده از سلسله اقدامات توهین آمیز علیه اسلام توجه و پافشاری بر تحقق فتوای امام که بسیاری تلاش می کنند تاریخ مصر ان را گذشته توصیف کنند وظیفه یکایک مسلمانان جهان است چه اینکه رفتارهای امروز برخی بدخواهان نشان از تدبیر آن زمان حضرت امام داشت.



- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:25 بهمن 1393 - 17:51

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد