(بسم الله الرحمن الرحیم)
ذکر تمامی دیدارها، در هیچیک از دو دوره غیبت صغری و کبری امکان ندارد؛ چرا که لازمه احصا و شمارش آنها ـ به ویژه در دوران غیبت کبری ـ احاطه کامل بر جهانیان و برنامههای لطف امام زمان میباشد و این دانش و احاطه، تنها در اختیار خود آن امام بزرگوار است؛ اما از باب اینکه
«آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید»
برخی از گفتههای معتبر و مستند را، به صورت فهرستوار ذکر میکنیم. سوختگان دیدار یار و چشمبهراهان عنایات همایونی او، مجموعههایی را در درازای تاریخ، گردآوری کردهاند که ما آنها را، به ترتیب تاریخ اثر، آورده و سپس یکی از این دیدارها را به تفصیل بیان خواهیم نمود:
1. اصول کافی، ثقةالاسلام کلینی (متوفا 329هـ.ق.)، ج1، صص525ـ514، دارای 31 حدیث؛
2. الإرشاد، شیخ مفید (متوفا 413هـ.ق.)، مجموعه مصنّفات، ج11، صص367ـ351، در باب دیدارها و معجزات امام زمان؛
3. کمالالدّین، شیخ صدوق (متوفا 381هـ.ق.)، صص479ـ434، 26 حدیث و داستان دیدار؛[1]
4. غیبت، شیخ طوسی (متوفا 460 هـ.ق.)، صص172ـ152، ذکر دیدارها و معجزات؛
5. علمالیقین، فیض کاشانی (متوفا 1091 هـ.ق.)، ج2، صص 788ـ784؛
6. وافی، فیض کاشانی ( متوفا 1091 هـ.ق.)، ج1، ص201، حاوی احادیثی درباره دیدارکنندگان.
7. إثباتالهداة، شیخ حرّ عاملی (متوفا 1104 هـ.ق.)، ج 7، صص 383ـ270، شامل 170حدیث در بیان معجزات و دیدارها؛
8. حلیةالأبرار، سیّد هاشم بحرانی (متوفا 1109 هـ.ق.)، ج 7، صص 548ـ522، شامل احادیثی است که دیدار با حضرت ولیعصر ـ در ایام ولادت و پس از آن، تا هنگام شهادت پدرش امام حسن عسگری علیهالسلام ـ را به طور ضمنی، تأیید میکند؛
9. روزنهای به خورشید (ترجمه تبصرةُالولیِّ)، سیّد هاشم بحرانی (متوفا 1109 هـ.ق.)، ترجمه سیّد حسن افتخارزاده، شامل 55 حکایت دیدار؛
10. گزیده کفایةالمهتدی، سیّد محمّد میرلوحی اصفهانی ( قرن 11 هـ.ق.)، صص 255ـ250، شامل اسامی دیدارکنندگان؛
11. بحارالأنوار، ملّا محمّدباقر مجلسی (متوفا 1111 هـ.ق.)، ج 52، صص 89ـ1؛
12. جنَّةالمأوی، میرزا حسین نوری (متوفا 1320 هـ.ق.)، ضمیمه بحارالأنوار 53: 236ـ200، دارای 59 حکایت دیدار؛
13. نجمالثاقب، میرزا حسین نوری (متوفا1320 هـ.ق.)، باب هفتم، دارای 100 حکایت دیدار،
14. منتخبالأثر، لطفالله صافی گلپایگانی (معاصر)، صص 381ـ351 در حکایت از دیدارهای دوران غیبت صغری و صص 420ـ412 شامل 13 داستان تشرّف در زمان غیبت کبری؛
15. رعیة الإمام المهدی علیهالسلام، علی کریمی جهرمی (معاصر)، حاوی 30 داستان از عنایات امام عصر، نسبت به مراجع و بزرگان دین.
شایان ذکر است که کتابهای مذکور ـ به غیر از شمارههای 9 و 15 ـ به زبان عربی میباشند.
اکنون، تشرّفی را از کتاب ارزنده کمالالدّین مرحوم صدوق، نقل میکنیم:
احمدبناسحاقبنسعد اشعری گوید: به حضور ابومحمّد حسنبنعلی [امام یازدهم] مشرّف شدم. در اندیشه بودم که از او، درباره جانشینش بپرسم؛ پیش از آنکه من سخنی بگویم، آن حضرت فرمود:
«احمدبناسحاق! همانا خداوند ـ تبارک و تعالی ـ از آفرینش انسان تا کنون و تا برپایی رستاخیز، زمین را از حجّت خود خالی نخواهد گذاشت؛ چرا که به خاطر حجّت خدا، بلاها از زمین برداشته میشود؛ باران فرود میآید و برکات و نعم، از زمین بیرون میآیند».
احمدبناسحاق میگوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، امام و جانشین پس از شما کیست؟ آن حضرت با شتاب به پا خاست و وارد اندرون شد؛ لحظاتی بعد بیرون آمد و در حالی که پسر بچّهای سه ساله مانند قرص شب چهارده بر دوش داشت، فرمود:
«احمدبناسحاق! اگر نزد خدای ـ عزّوجل ـ و حجّتهای او، جایگاه ویژهای نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم. او، همنام و همکنیه رسول خداست؛ همان است که زمین را از عدل و داد پُر میکند، همانگونه که از ستم و بیداد پُر شده باشد.
احمد بن اسحاق! او در میان این امّت، همانند خضر و ذوالقرنین است. به خدا سوگند که او غیبت خواهد کرد و در آن غیبت، هیچکس از امتحان و هلاکت بیرون نمی آید، مگر آنان که خداوند ـ عزّوجل ـ در ایمان به امامت، استوارشان داشته و به دعا برای تعجیل فرج و ظهور، موفّق گردانیده است».
احمدبناسحاق میگوید: عرض کردم: مولایم! آیا علامتی هست که قلبم آرام گیرد؟
ناگهان کودک، به لهجه عربی فصیح به سخن آمده، فرمود:
«منم بقیّةالله در زمین خدا و انتقامگیرنده از دشمنان خدا. ای احمدبناسحاق، پس از دیدار، دیگر در پی اثر و علامت مباش!».
احمدبناسحاق گوید: با شادی و سرور، از خانه امام حسن عسگری علیهالسلام بیرون آمدم. صبح روز بعد، دوباره به خانه آن حضرت برگشتم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، بسیار خوشحال شدم که بر من منّت گذاردید. [سؤالی دارم و آن اینکه] سنّت جانشین شما از خضر و ذوالقرنین چیست؟ فرموند: « طولانی و پنهانی بودن زندگیاش، ای احمد!».
گفتم: یعنی غیبت و پنهان بودن او، به درازا میکشد؟
فرمود: «به پروردگارم سوگند، آری؛ تا بدان جا که بیشتر معتقدان به امامت او، از ایمان خود برمیگردند. بر ایمان استوار نمیماند مگر آنکه خداوند بر ولایت ما از او پیمانگرفته و ایمان را در قلب او نبشته و او را به روحی از سوی خود، تقویت فرموده است.
ای احمدبناسحاق! این است امر و سرّ و غیبی از خداوند! آن را نگهدار و کتمان کن و از سپاسگزاران باش که فردای قیامت، در علّیین همراه ما خواهی بود».
پینوشتها
1. شیخ صدوق، یکی از بزرگترین و موثّقترین محدثّان شیعی بهشمار میرود و کتاب «من لا یحضُرُه الفقیه» این عالم بزرگ، یکی از چهار کتاب مرجع و معتبر شیعه است. او که تولدش نیز به دعای امام زمان بوده، کتاب «کمالالدّین و تمامالنعمة» را به دستور خود امام زمان نوشته است. [ر.ک مقدّمه کمالالدّین]
یکی از دیدارهای مستند انجام گرفته با امام زمان را بیان کنید؟
ذکر تمامی دیدارها، در هیچیک از دو دوره غیبت صغری و کبری امکان ندارد؛ چرا که لازمه احصا و شمارش آنها ـ به ویژه در دوران غیبت کبری ـ احاطه کامل بر جهانیان و برنامههای لطف امام زمان میباشد و این دانش و احاطه، تنها در اختیار خود آن امام بزرگوار است؛ اما از باب اینکه
«آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید»
برخی از گفتههای معتبر و مستند را، به صورت فهرستوار ذکر میکنیم. سوختگان دیدار یار و چشمبهراهان عنایات همایونی او، مجموعههایی را در درازای تاریخ، گردآوری کردهاند که ما آنها را، به ترتیب تاریخ اثر، آورده و سپس یکی از این دیدارها را به تفصیل بیان خواهیم نمود:
1. اصول کافی، ثقةالاسلام کلینی (متوفا 329هـ.ق.)، ج1، صص525ـ514، دارای 31 حدیث؛
2. الإرشاد، شیخ مفید (متوفا 413هـ.ق.)، مجموعه مصنّفات، ج11، صص367ـ351، در باب دیدارها و معجزات امام زمان؛
3. کمالالدّین، شیخ صدوق (متوفا 381هـ.ق.)، صص479ـ434، 26 حدیث و داستان دیدار؛[1]
4. غیبت، شیخ طوسی (متوفا 460 هـ.ق.)، صص172ـ152، ذکر دیدارها و معجزات؛
5. علمالیقین، فیض کاشانی (متوفا 1091 هـ.ق.)، ج2، صص 788ـ784؛
6. وافی، فیض کاشانی ( متوفا 1091 هـ.ق.)، ج1، ص201، حاوی احادیثی درباره دیدارکنندگان.
7. إثباتالهداة، شیخ حرّ عاملی (متوفا 1104 هـ.ق.)، ج 7، صص 383ـ270، شامل 170حدیث در بیان معجزات و دیدارها؛
8. حلیةالأبرار، سیّد هاشم بحرانی (متوفا 1109 هـ.ق.)، ج 7، صص 548ـ522، شامل احادیثی است که دیدار با حضرت ولیعصر ـ در ایام ولادت و پس از آن، تا هنگام شهادت پدرش امام حسن عسگری علیهالسلام ـ را به طور ضمنی، تأیید میکند؛
9. روزنهای به خورشید (ترجمه تبصرةُالولیِّ)، سیّد هاشم بحرانی (متوفا 1109 هـ.ق.)، ترجمه سیّد حسن افتخارزاده، شامل 55 حکایت دیدار؛
10. گزیده کفایةالمهتدی، سیّد محمّد میرلوحی اصفهانی ( قرن 11 هـ.ق.)، صص 255ـ250، شامل اسامی دیدارکنندگان؛
11. بحارالأنوار، ملّا محمّدباقر مجلسی (متوفا 1111 هـ.ق.)، ج 52، صص 89ـ1؛
12. جنَّةالمأوی، میرزا حسین نوری (متوفا 1320 هـ.ق.)، ضمیمه بحارالأنوار 53: 236ـ200، دارای 59 حکایت دیدار؛
13. نجمالثاقب، میرزا حسین نوری (متوفا1320 هـ.ق.)، باب هفتم، دارای 100 حکایت دیدار،
14. منتخبالأثر، لطفالله صافی گلپایگانی (معاصر)، صص 381ـ351 در حکایت از دیدارهای دوران غیبت صغری و صص 420ـ412 شامل 13 داستان تشرّف در زمان غیبت کبری؛
15. رعیة الإمام المهدی علیهالسلام، علی کریمی جهرمی (معاصر)، حاوی 30 داستان از عنایات امام عصر، نسبت به مراجع و بزرگان دین.
شایان ذکر است که کتابهای مذکور ـ به غیر از شمارههای 9 و 15 ـ به زبان عربی میباشند.
اکنون، تشرّفی را از کتاب ارزنده کمالالدّین مرحوم صدوق، نقل میکنیم:
احمدبناسحاقبنسعد اشعری گوید: به حضور ابومحمّد حسنبنعلی [امام یازدهم] مشرّف شدم. در اندیشه بودم که از او، درباره جانشینش بپرسم؛ پیش از آنکه من سخنی بگویم، آن حضرت فرمود:
«احمدبناسحاق! همانا خداوند ـ تبارک و تعالی ـ از آفرینش انسان تا کنون و تا برپایی رستاخیز، زمین را از حجّت خود خالی نخواهد گذاشت؛ چرا که به خاطر حجّت خدا، بلاها از زمین برداشته میشود؛ باران فرود میآید و برکات و نعم، از زمین بیرون میآیند».
احمدبناسحاق میگوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، امام و جانشین پس از شما کیست؟ آن حضرت با شتاب به پا خاست و وارد اندرون شد؛ لحظاتی بعد بیرون آمد و در حالی که پسر بچّهای سه ساله مانند قرص شب چهارده بر دوش داشت، فرمود:
«احمدبناسحاق! اگر نزد خدای ـ عزّوجل ـ و حجّتهای او، جایگاه ویژهای نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم. او، همنام و همکنیه رسول خداست؛ همان است که زمین را از عدل و داد پُر میکند، همانگونه که از ستم و بیداد پُر شده باشد.
احمد بن اسحاق! او در میان این امّت، همانند خضر و ذوالقرنین است. به خدا سوگند که او غیبت خواهد کرد و در آن غیبت، هیچکس از امتحان و هلاکت بیرون نمی آید، مگر آنان که خداوند ـ عزّوجل ـ در ایمان به امامت، استوارشان داشته و به دعا برای تعجیل فرج و ظهور، موفّق گردانیده است».
احمدبناسحاق میگوید: عرض کردم: مولایم! آیا علامتی هست که قلبم آرام گیرد؟
ناگهان کودک، به لهجه عربی فصیح به سخن آمده، فرمود:
«منم بقیّةالله در زمین خدا و انتقامگیرنده از دشمنان خدا. ای احمدبناسحاق، پس از دیدار، دیگر در پی اثر و علامت مباش!».
احمدبناسحاق گوید: با شادی و سرور، از خانه امام حسن عسگری علیهالسلام بیرون آمدم. صبح روز بعد، دوباره به خانه آن حضرت برگشتم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، بسیار خوشحال شدم که بر من منّت گذاردید. [سؤالی دارم و آن اینکه] سنّت جانشین شما از خضر و ذوالقرنین چیست؟ فرموند: « طولانی و پنهانی بودن زندگیاش، ای احمد!».
گفتم: یعنی غیبت و پنهان بودن او، به درازا میکشد؟
فرمود: «به پروردگارم سوگند، آری؛ تا بدان جا که بیشتر معتقدان به امامت او، از ایمان خود برمیگردند. بر ایمان استوار نمیماند مگر آنکه خداوند بر ولایت ما از او پیمانگرفته و ایمان را در قلب او نبشته و او را به روحی از سوی خود، تقویت فرموده است.
ای احمدبناسحاق! این است امر و سرّ و غیبی از خداوند! آن را نگهدار و کتمان کن و از سپاسگزاران باش که فردای قیامت، در علّیین همراه ما خواهی بود».
پینوشتها
1. شیخ صدوق، یکی از بزرگترین و موثّقترین محدثّان شیعی بهشمار میرود و کتاب «من لا یحضُرُه الفقیه» این عالم بزرگ، یکی از چهار کتاب مرجع و معتبر شیعه است. او که تولدش نیز به دعای امام زمان بوده، کتاب «کمالالدّین و تمامالنعمة» را به دستور خود امام زمان نوشته است. [ر.ک مقدّمه کمالالدّین]
- لینک کوتاه این مطلب
تاریخ انتشار:18 اسفند 1393 - 19:07
مطالب مرتبط...
نظر شما...