چه کسانی حضرت قائم را در عصر غیبت صغرا دیده‌اند؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
چه کسانی حضرت قائم را در عصر غیبت صغرا دیده‌اند؟

پس از تولد حضرت مهدی و پیش از وفات امام حسن عسکری علیهماالسلام برخی از اصحاب و شیعیان خاص، هنگام تشرف به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام به ملاقات امام موعود شرف‌یلب شده‌اند. در این میان، ملاقات سعدبن‌عبدالله‌اشعری با امام عصر و سؤالات وی از آن حضرت، در حضور امام حسن عسکری علیه‌السلام معروف است.[۱] 

دومین ملاقات، مربوط به دیدار چهل نفر از اصحاب امام حسن عسکری علیه‌السلام با امام مهدی علیه‌السلام است که تفصیل آن را حسن‌بن‌ایوب‌بن‌نوح چنین بیان می‌دارد:
ما برای پرسش درباره‌ امام بعدی، به حضور امام حسن عسکری علیه‌السلام رسیدیم. در مجلس آن حضرت، چهل نفر حضور داشتند. عثمان‌بن‌سعید‌عمری ـ که بعدها از نایبان خاص امام زمان علیه‌السلام شد ـ به‌پا‌خاست و عرض کرد: «می‌خواهم از موضوعی سؤال کنم که درباره‌ آن، از من داناتری». امام علیه‌السلام فرمود: «بنشین». عثمان با ناراحتی خواست ازمجلس خارج شود. امام فرمود: «هیچ‌کس از مجلس بیرون نرود». کسی بیرون نرفت و مدتی گذشت. در این هنگام، امام عثمان را صدا کرد. او به‌پاخاست. حضرت فرمود: «می‌خواهید به شما بگویم که برای چه به این‌جا آمده اید؟» همه گفتند: «بفرمایید». فرمود: «برای این به این‌جا آمده‌‌اید که از حجت و امام پس از من بپرسید». گفتند: «بلی». در این هنگام، پسری نورانی، مانند پاره‌ ماه که شبیه‌ترین مردم به امام حسن عسکری علیه‌السلام بود، وارد مجلس شد. حضرت، با اشاره، به او فرمود: «این، امام شما بعد از من و جانشین من در میان شماست. فرمان او را اطاعت کنید و پس از من اختلاف نکنید که در این صورت، هلاک می‌شوید و دینتان تباه می‌گردد ...».[۲]

«نسیم» خادم امام حسن عسکری علیه‌السلام نقل می‌کند که یک شب بعد از تولد صاحب‌الأمر نزد ایشان رفتم. ناگهان، نزد ایشان عطسه کردم. حضرت فرمود: «یرحمک‌الله». نسیم می‌گوید: «من خوشحال شدم». آن حضرت فرمود: «آیا از فوائد عطسه، به تو خبر بدهم؟» گفتم: «آری». فرمود: «عطسه، سه روز، امان از مرگ است».[۳]
بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام و آغاز غیبت صغرا نیز این دیدارها ادامه داشت و علاوه بر نایبان خاص آن حضرت که دائماً با ایشان ارتباط داشتند و به ملاقات آن حضرت می‌رسیدند، عده‌ کثیری غیر از نایبان خاص نیز به دیدار آن حضرت رسیده‌اند. این ملاقات‌ها، تا آغاز غیبت کبرا ادامه داشته است.

علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار، جلد پنجاه و دوم، روایات مختلف و فراوانی را از کسانی که به حضور امام زمان رسیده و آن حضرت را ملاقات کرده‌اند، نقل کرده است در این‌جا، به ذکر چند نمونه اکتفا می‌شود:

۱. طریف می‌گوید: خدمت صاحب‌الزمان رسیدم ... حضرت فرمود: «آیا مرا می‌شناسی؟». گفتم: «آری». فرمود: «من کیستم؟» گفتم: «شما، مولای من و فرزند مولای من هستید». فرمود: «این را از تو سؤال نکردم». گفتم: «فدایت شوم! خودتان توضیح دهید». فرمود: «من خاتم اوصیا هستم و به دست من خداوند، بلا را از اهل من و شیعه‌ من دفع می‌کند».[۴]

۲. حمیری می‌گوید: از محمدبن‌عثمان‌عمری سؤال کردم: «آیا صاحب الزمان را دیده‌اید؟» او گفت: «آری و آخرین دیدار من با ایشان، در بیت‌الله‌الحرام بود. آن حضرت فرمود: «اللهم! أنجزلی ما وعدتنی؛ خدایا! به‌جا آور آنچه را که به من وعده داده‌ای».[۵]

۳. ابراهیم‌بن‌ادریس می‌گوید: «امام زمان  را در‌حالی‌که بزرگ شده بود ـ یعنی بعد از وفات امام حسن عسکری علیه‌السلام ـ ملاقات کردم و دست و صورتش را بوسیدم».[۶]
 
پی‌نوشت‌ها
۱. بحارالانوار، علامه‌ مجلسی، ج۵۲، ص۷۸-۸۹.
۲. همان، ج۵۱، ص۳۴۶.
۳. همان، ج۵۲، ص۳۰.
۴. همان.
۵. همان.
۶. همان، ص۱۴.

- لینک کوتاه این مطلب

» پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:28 فروردین 1394 - 17:43

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد