علت تأخیر فرج حضرت مهدی علیه‌السلام چیست؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
علت تأخیر فرج حضرت مهدی علیه‌السلام چیست؟

به تأخیر افتادن ظهور، علت‌های مختلفی دارد كه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱. عدم پذیرش جهانی

برای اینكه قیام حضرت به نتیجه برسد، لازم است بیشتر مردم، آمادگی پذیرش حكومت امام موعود را بیابند و با جان و دل، به دستورهای ایشان گردن نهند. این پذیرش جهانی زمانی روی می‌دهد كه مردم از تمام حكومت‌های برپا شده ناامید شوند و ببینند كه افراد عادی نمی‌توانند عدالت و معنویت جامعه را تأمین کنند. در این صورت، خودبه‌خود به این نتیجه می‌رسند كه فقط امامی معصوم كه به اسرار عالم آفرینش و انسان‌ها آگاه است، می‌تواند حكومت عدل را برپا كند. همچنین درمی‌یابند كه عدالت، ضروری‌ترین چیزی است كه باید به آن پای‌بند بود و حتی در موارد ضرر به خود نیز، نباید روی عدالت پا گذاشت و ظلم بر دیگران را روا دانست. بعد از فراهم آمدن این مقدمات، مردم سراسر جهان احكام اسلام و فرمان‌های امام عصر را كه عین اسلام است، به جان می‌پذیرند.

۲. نبودن یاران حقیقی
برای پیروزی قیام و نهضت، باید یارانی پاك‌باخته و مجاهد وجود داشته باشند؛ به‌طوری‌كه تمام هستی خود را در راه تحقق اسلام و عدالت فدا كنند و در راه خدمت به دین و مردم آماده تحمل هرگونه سختی باشند؛ افرادی دانا، توانا، باتقوا و دارای روحیه گذشت و ایثار كه با تلاش شبانه‌روزی، دستورهای حضرت را اجرا كنند و هدف قیام را تحقق بخشند.

۳. فراهم‌نبودن زمینه تشکیل حكومت جهانی

بعضی معتقدند پیشرفت‌های صنعتی و فن‌آوری و نیز وجود گسترده و قوی وسایل ارتباط جمعی، زمینه‌ساز ظهور به‌شمار می‌آیند و برای حكومت جهانی، باید چنین ابزاری نیز به‌طور گسترده در تمام جهان فراهم آید تا مردم دنیا به درستی از وضعیت نظام ظلم و جور حاكم بر جهان آگاه گردند و از طرف دیگر، با نظام الهی و نجات‌بخش اسلام به طور صحیح آشنا شوند؛ در نتیجه، قدرت تشخیص حق از باطل را یافته و برای تحقق دولت حق به تلاش و جنبش افتند؛ افزون بر اینكه برای كنترل و اداره جهان به دست دولتی مركزی، به چنین وسایل پیشرفته‌ای نیاز جدّی است.

امام‌ مهدی علیه‌السلام در توقیعی که به شیخ مفید رحمه‌الله می‌فرستد، می‌فرماید:
«و لو أنّ أشیاعنا ـ وفقّهم الله لطاعته ـ علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم، لما تأخر عنهم الیُمن بلقائنا، و لتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا علی حق المعرفة منهم بنا، فما یحبسنا عنهم إلا ما یتّصل بنا مما نکرهه و لانؤثره منهم؛ اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، هم‌دل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنها می‌گشت؛ دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علت مخفی‌شدن ما از آنها چیزی نیست جز آنچه که از کردار آنها به ما می رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنها نداریم».[۱]

پی‌نوشت‌ها
۱. احتجاج، طبرسی، ج۲، ص۳۱۵.

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:16 خرداد 1394 - 18:26

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد