جادو و جادوگری(بخش دوم) / جادوگران در چرخه احیاء +تصاویر

(بسم الله الرحمن الرحیم)
محمود بلالی:
اگر به محتوای انیمیشن ها و فیلم های تخیلی رسانه های 20 سال پیش نگاهی بیندازید، در اکثر آن ها چهره ای که از جادوگرها نشان داده می شد، چهره هایی زشت و خبیث بودند و قریب به اتفاق آن ها شخصیت های منفی داستان ها به شمار می رفتند.
از لحاظ ظاهری هم بدترین چهره ها به جادوگران اختصاص داشت؛ جادوگران مرد، کلاه های بوقی شکل بزرگی بر سر داشتند (همانند کلاهی که گاندالف بر سر دارد)، عصایی چوبی در دست می گرفتند و اکثر اوقات از روی کتابی سحرآمیز ورد های جادویی می خواندند. زن های جادوگر هم اکثرا عفریته هایی آبله رو با موهایی قرمز و مجعد بودند که با ناخون های بلند و سیاهشان سعی در نفرین زن های جوان و زیبا رو داشتند.

Wizard

اما پس از گذشت چیزی حدود بیست سال، به یکبار این چهره های زشت و کریه تغییر ماهیت داده و از شخصیت های منفی و منفور به شخصیت های مثبت و قهرمان تبدیل شدند! موجوداتی که نه تنها دیگر به دنبال نابودی بشر نبودند، بلکه اینبار در نقش ناجی ظاهر شده و برای بقای نسل بشر تلاش می کردند!
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که چرا جادوگران و ساحره هایی که در ابتدا با ظاهری کلیشه ای و منفی تصویر می شدند و خصلتی خبیثانه داشتند به یکباره تغییر ماهیت داده و آن ها هم همانند سایر قهرمان های خوب قصه ها، نقشی اسطوره ای و منجی گرایانه را عهده دار شدند؟
برای پاسخ به این سوال لازم است تا ابتدا نیم نگاهی به علت پدید آمدن کلیشه ها در ظاهر جادوگرها و ساحره ها داشته باشیم...
همانطور که می دانید، معمولا در رسانه برای نمایش گروه های خاص (تیپ های شاخص) از کلیشه های ویژه ای بهره می گیرند. مثلا در اکثر انیمیشن ها، پروفسورها افرادی کوتاه قد، تاس، با ریش بزی هستند و دزدان دریایی را با کلاه مخصوص، چشم بند، طوطی روی شانه و پای چوبی نمایش می دهند. از همین رو در گذشته برای نمایش پیامبران هم از کلیشه مشهور مردانی با محاسنی بلند، رداپوش، عصا به دست و دارای کتاب استفاده می کردند.

Prophets

همانطور که در قسمت اول مقاله توضیح دادم، درواقع جادو و جادوگری برای مقابله با پیامبران و ادیان الهی به وجود آمدند. از همین رو بود که کم کم برای تحقق این هدف شوم، کلیشه پیامبران در رسانه ها دستخوش تغییر شد و جادوگران در این کسوت به نمایش درآمدند (نظیر تهمتی که به اکثر پیامبران زده می شد)
مانند:
وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشیَطِینُ عَلی مُلْکِ سلَیْمَنَ وَ مَا کفَرَ سلَیْمَنُ وَ لَکِنَّ الشیَطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاس السحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلی الْمَلَکینِ بِبَابِلَ هَرُوت وَ مَرُوت وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتی یَقُولا إِنَّمَا نحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَینَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضرُّهُمْ وَ لا یَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشترَاهُ مَا لَهُ فی الاَخِرَةِ مِنْ خَلَقٍ وَ لَبِئْس مَا شرَوْا بِهِ أَنفُسهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ(بقره-۱۰۲)
وَ لَوْ أَنَّهُمْ ءَامَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَیرٌ لَّوْ کانُوا یَعْلَمُونَ(بقره-۱۰۳).
"(یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی می کردند، سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و کافر نشد، ولیکن شیاطین کفر ورزیدند و به مردم تعلیم سحر دادند (و نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل (هاروت) و (ماروت) نازل شد پیروی کردند، (آن ها طریق سحر کردن را برای آشنائی به طرز ابطال آن به مردم یاد می دادند) و به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند مگر اینکه قبلا به او می گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم، کافر نشوید (و از این تعلیمات سوء استفاده نکنید) ولی آن ها از آن دو فرشته مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائی بیا فکنند (نه اینکه از آن برای ابطال سحر استفاده کنند) ولی هیچگاه بدون فرمان خدا نمی توانند به انسانی ضرر برسانند، آنها قسمت هایی را فرا می گرفتند که برای آنان زیان داشت و نفعی نداشت، و مسلما می دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد بهره ای در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن می فروختند اگر علم و دانشی می داشتند!.
و اگر آن ها ایمان می آوردند و پرهیز کاری پیشه می کردند پاداشی که نزد خداوند بود برای آنان بهتر بود، اگر آگاهی داشتند."
یا:
وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قالَ الْکافِرُونَ هذا ساحِرٌ کَذَّاب(سوره ص- 4)
و از اینکه هشداردهنده‏ای از خودشان برایشان آمده در شگفتند، و کافران می‏گویند: این، ساحری شیّاد است.

وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ کافِرُون(الزخرف- 30)
و چون حقیقت به سویشان آمد، گفتند: این افسونی است و ما منکر آنیم.

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ
ما موسی را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم...( غافر-23)
إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ
بسوی فرعون و هامان و قارون؛ ولی آنها گفتند:
او ساحری بسیار دروغگو است! (غافر-24)

از آن زمان به بعد بود که جادوگران در رسانه ها در کسوت مردانی رداپوش، با محاسنی بلند و دارای کتاب و عصا نمایش داده شدند، که علیه نیروهای خیر می جنگیدند (هنوز زمان برای تحریف جبهه آن ها زود بود. ولی در ادامه این اتفاق هم رخ داد.)
با گذشت زمان و تغییر تدریجی ذائقه جمعی و تبلیغات روزافزون درمورد محاسن جادو و جادوگری و گرایش عمومی به آن، کم کم این کلیشه های جدید درمورد جادوگرها هم از بین رفت و آن ها هم به همراه پیامبران، از قالب کلیشه ای معروف خود خارج شده و اینبار در قالب های مختلف و متنوع ظاهر شدند.

Noah-And-Moses

دیگر از کلاه بوقی، محاسن بلند، صورت های خبیث پر چین و چروک و زگیل دار و موجودات دخمه نشین با ناخن های بلند و سیاه خبری نبود و جادوگرهای جدید، با ظواهری بسیار عادی (حتی بسیار شیک و امروزی) و شبیه به سایر اقشار جامعه به تصویر کشیده شدند. تنها تفاوت آن ها با سایر مردم، هوش و ذکاوت بالای آن ها نسبت به دیگران بود که آن ها را در مقایسه با دیگران خاص می کرد.
به عنوان مهم ترین نمونه این تغییرات می توان به جادوگرهای موجود در سری داستان های هری پاتر اشاره کرد. هری پسری بسیار عادی با ظاهری کاملا معمولی است که از استعداد بالایی در امر جادوگری برخوردار است. در بین اساتید هاگوارتز هم به غیر از دامبلدور که شخصیتی نسبتا کلیشه ای دارد، دیگر هیچ یک از اساتید شباهتی به شخصیت های سنتی جادوگرها ندارند و همانند سایر مردم و در میان آن ها زندگی می کنند.

sorceres-aprantic

جادوگری که در فیلم دستیار جادوگر (The Sorcerer's Apprentice) معرفی می شود هم هیچ شباهتی به جادوگرهای سنتی قدیمی ندارد و از قضا چهره ای بسیار مدرن هم دارد!
کریس آنجل جادوگر هم با تیپی مطابق روز و بسیار معمولی در میان مردم ظاهر می شود و هیچ اثری از نمادهای سنتی جادوگری در او دیده نمی شود!
چهره جادوگرهای درون بازی های رایانه ای هم از این قاعده کلی مستثنی نبوده اند و در طول زمان دچار تغییرات اساسی شده اند. در سری بازی های Fate (همچنین انیمه های آن Fate/Zero- Fate/Stay Night) جادوگرهای مدرنی را می بینیم که به هیچ وجه شباهتی به نسل سنتی خود ندارند. در بازی مورتال کامبت شخصیت شانگ سونگ (Shang Tsung)، جادوگری خارج از عرف کلیشه ای و بسیار مدرن شده است.

Geralt

همین قائده درمورد شخصیت زوبک (Zobek) در بازی کسل وانیا: اربابان تاریکی (Castlevania: Lords of Shadow)، یونا (Yuna) و لولو (Lulu) در فاینال فانتزی10(Final Fantasy X) ، بایونتا (Bayonetta) در بازی ای به همین نام، گرالت (Geralt)، ینفر (Yennefer) و تریس (Triss) در بازی ویچر (The Witcher 3: Wild Hunt) و... هم صادق است.

Zobek

حال سوال مهم این است که چرا به یکباره جادوگرهای خبیث، در رسانه های جمعی رنگ عوض کرده و همانند مردم عادی شده اند؟ چه عاملی موجب این تغییر ناگهانی بوده؟
اگر جزو افرادی باشید که اخبار روز جهان را پی گیری می کنند، حتما متوجه شده اید که در چند سال اخیر تا چه حد بازار بحث درمورد گروه های مخفی مانند فراماسونری داغ شده است. علت این موضوع گرایش گسترده افراد به این فرقه ها و بالارفتن میزان فعالیت آن ها و خروج از حالت مخفی و سری بودن است، که درواقع می توان آن را پاسخی به گسترش روزافزون دینداری (خصوصا گرایش به اسلام) در سراسر جهان دانست.
حال که دین و دینداری در سراسر جهان درحال گسترش است، پس باید برای مقابله با آن هم راه حلی جهانی یافت. و چه راه حلی بهتر و کاربردی تر از این که یکبار دیگر با کمک جادو (که دامنه عملکرد آن بسیار فراگیر و گسترده است) به این مهم دست یافت. به همین دلیل است که در سال های اخیر به وضوح شاهد تغییر ماهیت جادو و جادوگران در رسانه های غربی- شرقی هستیم.

yenefer

جادوگران افرادی دلسوز بشریت معرفی می شوند و جادو به عنوان گره گشای تمام مشکلات بشر تجویز می شود! کتاب های هری پاتر در سطح بسیار بالا و با برترین کیفیت تولید و چاپ می شوند و بلافاصله به کمک برجسته ترین مترجمان (با کمترین اختلاف زمانی ممکن نسبت به زمان عرضه) به زبان های مختلف ترجمه می شوند. کمپانی های بزرگ فیلم سازی با کمک بهترین کارگردان های خود و با اتکا به برترین تکنیک های سینمایی اقدام به تولید فیلم های هری پاتر می کنند و در نهایت بالاترین مقامات سیاسی جهان از این کتاب ها به نیکی یاد می کنند!
در همین بین همزمان با تغییر ماهیت جادوگران، اتفاق های مشابهی هم علیه جبهه مقابل در فضای رسانه ای رقم می خورد. هالیوود در کنار تبلیغ جادو و جادوگری و مشروعیت بخشی به آن ها، شروع به ساخت فیلم های اسلام هراسانه می کند و پازل پیچیده خود را طوری می چیند که مسلمانان (دینداران) در نقطه مقابل صلح، آرامش و خوشبختی بشریت قرار گیرند. سپس در چنین اوضاعی جادوگران را به عنوان تنها منجی واقعی معرفی کرده و جادو را برای رفع همه سختی ها و غم ها تجویز می کنند!
نمونه اینگونه تلقین های رسانه ای را می توان در فیلم هایی مانند ارباب حلقه ها به وضوح مشاهده کرد. جایی که گاندالف در نابودی شر و نجات بشریت نقشی کلیدی ایفا کرده و در کسوت یک منجی تمام عیار با تمام معیارهای لازم معرفی می شود.

malficent

یا در فیلمی مانند زیبای خفته (Sleeping Beauty-1959) که داستان آن زمانی جزو بهترین خاطرات دوران کودکی گروه کثیری از مردم دنیا محسوب می شد، شخصیت مالفیسنت (Maleficent) خبیث به یکباره تطهیر شده و چهره ای انسانی و قابل ترحم پیدا می کند.
در فیلم ناگفته های دراکولا (Dracula Untold) و سری بازی های کسل وانیا: اربابان تاریکی (Castlevania: Lords of Shadow)، چهره دراکولای خون آشام تطهیر می شود و به جای او، افراطی های مذهبی (به طور خاص مسلمان ها) عامل بدبختی جهان و موجوداتی ترسناک معرفی می شوند.

Oz

در فیلم آز: بزرگ و قدرتمند (Oz the Great and Powerful)، منجی شعبده بازی (جادوگر) معرفی می شود که می تواند با کمک شعبده و جادو، شر را از میان بردارد و با رهایی جادوگر خوب! از چنگال جادوگران پلید، صلح و آرامش را به سرزمین آز بازگرداند.
در سری داستان های سابریل (Sabriel)، جادوست که در نهایت ناجی بشریت می شود و دون خوان (Don Juan) جادوگر موجبات رستگاری کاستاندای (Carlos Castaneda) سرخورده و سرگردان را فراهم می کند.
اما تبلیغ جادو و جادوگری به همینجا ختم نمی شود و گردانندگان رسانه عملا به آموزش جادو از طریق رسانه هم می پردازند.

Nightside

به عنوان نمونه، در سری داستان های هری پاتر از ورد هایی استفاده می شود که معلوم نیست تاثیر آن ها در عالم واقع به چه شکل خواهد بود. آیا خواننده با بر زبان آوردن این وردها عملا به حوزه جادو ورود می کند یا این وردها صرفا یک کلام لغو است؟ این موضوعی است که به درستی نمی توان راجع به آن نظر داد. همین موضوع را می توان درمورد وردهای موجود در سری داستان های حماسه دارن شان (Darren Shan)، آرتمیس فاول (Artemis Fowl)، نایت ساید (Nightside)، وارکرفت (Warcraft)، سابریل(Sabriel) و یا بازی هایی مانند کسل وانیا: اربابان تاریکی (Castlevania: Lords of Shadow)، ویچر (The Witcher 3: Wild Hunt) و کوان (Kuon) و... هم مشاهده کرد.

NintendoDS

لازم به ذکر است که خواندن (شنیدن- پخش کردن صوت خواندن فردی)، نوشتن و یا همراه داشتن برخی از طلسم ها می تواند نتیجه ای بسیار خطرناک در پی داشته باشد، لذا تشویق مخاطب به خواندن این وردها از طریق درگیری با داستان ها، پخش ورد ها و طلسم هایی که شخصیت های اصلی فیلم، بازی و یا انیمیشن ها آن ها را اجرا می کنند، اجبار بازیکن به کشیدن طلسم ها (همانند آنچه در کنسول های همراه مانند DS اتفاق می افتد یا عملی مشابه که با کمک کینکت (Kinect) و یا کنترلر موو (PlayStation Move) انجام می شود)، اجبار به انجام مراسم جادوگری برای عبور از یک مرحله و یا تولید نمادها و طلسم های موجود در بازی ها و فیلم ها در قالب وسایل زینتی همانند انگشتر، گردنبند و... هم می تواند تاثیری مشابه داشته باشد.

Accec

ادامه دارد...


- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:13 تیر 1394 - 0:09

نظر شما...
    • prancess

      کسي دعانويس غير مسلمون سراغ داره؟خواهش مي کنم اگه کسي رو سراغ داريد کمکم کنيد.براي باطليه طلسم وجادو مي خوام.کارم انجام شود 500 شيريني ميدم .فرنيا هستم شماره تماسم ************** هست
    • prancess

      کسی دعانویس غیر مسلمون سراغ داره؟خواهش می کنم اگه کسی رو سراغ دارید کمکم کنید.برای باطلیه طلسم وجادو می خوام.کارم انجام شود ۵۰۰ شیرینی میدم .فرنیا هستم شماره تماسم************* هست
    • prancess

      آیا کسی دعانویس سراغ داره؟خواهش می کنم کسی را سراغ دارید کمکم کنید.برای باطلیه طلسم وجادو می خواهم که از طرف دشمنان فامیلی ایجاد شده است. اگر بتواند کارم را حل کند ۵۰۰ شیرینی می دهم . فرنیا هستم. شماره تماسم و تلگرامم ******* هست
    • prancess

      مدیر محترم لطفاً پیام بنده رو منتشر کنید. با میل شخصی خود شماره تماس گذاشته ام. ممنون
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد