چگونه انسان جایگاه حقیقی خود را از دست می‌دهد؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

آنچه که در تعبیر امام سجاد(ع) آمده این است که باید به درستی نفس را شناخت و در تربیت آن تلاش کرد؛ زیرا اگر نفس آدمی در مسیر صحیح تربیت قرار نگیرد، انسان تمام جایگاه حقیقی خود را از دست می‌دهد.


آیت‌الله محمدرضا رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در ادامه مباحث اسلام و حقوق‌بشر از سلسله گفتارهای اسلام شناسی در نماز جمعه هامبورگ به ایراد سخنرانی پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

در رساله الحقوق امام سجاد(ع) که در آن یک دوره فشرده از مباحث حقوق اخلاقی و انسانی آمده است، می‌توان به دقیق‌ترین مباحث مربوط به کرامت انسان دست یافت. ایشان در ابتدا به این مقدمه‌ اشاره فرموده‌اند که در هر حرکتی که از انسان صادر می‌شود و در هر عضوی از اعضای بدن انسان، حقی وجود دارد که برخی از آن‌ها بر بعضی دیگر بر‌ترند و ادای هر یک از آن حقوق ـ از حق خداوند و حق هر یک از اعضاء و افعال و اعمال گرفته تا حقوق مربوط به جامعه مانند حق رفیق و خویشاوند و زیردستان و حاکمان عادل و ... ـ می‌تواند در نظم و امنیت و تحقق آرمان­‌های بشری نقش مهمی را ایفاء کند.

امام سجاد(ع) پس از مرور اجمالی بر اولین و مهم‌ترین حق که حق خداوند است، به حق النفس اشاره فرمودند: «وَ أَمَّا حَقُ‏ نَفْسِکَ‏ عَلَیْکَ فَأَنْ تَسْتَوْفِیَهَا فِی طَاعَةِ اللَّهِ فَتُؤَدِّیَ إِلَى لِسَانِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى سَمْعِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى بَصَرِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى یَدِکَ حَقَّهَا وَ إِلَى رِجْلِکَ حَقَّهَا وَ إِلَى بَطْنِکَ حَقَّهُ وَ إِلَى فَرْجِکَ حَقَّهُ وَ تَسْتَعِینَ بِاللَّهِ عَلَى ذَلِک‏»؛ و اما حق نفست بر تو آن است که به تمام و کمال، آن را در راه اطاعت خدا قرار دهی، پس اداء نمایی به زبان و گوش و چشم و دست و پا و شکم و دامنت حقوقشان را و در اداء حق آنها از خداوند کمک بجویی. و البته برای اینکه این حقوق به درستی اداء شود باید از خداوند کمک گرفت تا توفیق ادای همه حقوق را داشته باشی.

در قرآن کریم واژه نفس به صورت مکرّر و به معانی مختلف از جمله به معنای روح(1)، ذات(2) و قلب و باطن(3) به کار رفته است. در زبان حکماء، نفس به سه قسم تقسیم می شود: نفس نباتی، نفس حیوانی و نفس انسانی. همچنین به اعتبار مراتب و حالاتی که برای نفس به وجود می‌آید، چه از نظر درجه و کمال و چه از نظر سقوط و پستی، نامی نهاده شده است؛ مثلاً از جهت میل شدید به لذّات و شهوات حیوانی، «نفس امّاره» اطلاق می‌شود و از آن جهت که اعمال زشت در نظرش به واسطه غلبه شهوات زیبا می‌آید «نفس مُزیِّنه» گفته می‌شود و از آن رو که حیله و تسویل برای انجام مقاصد حیوانی می‌انگیزد و جلوه‌‌های دروغی در عمل از خود نشان می‌دهد «نفس مُسوّله» نامیده می‌شود و از آن جهت که پس از انجام کار زشت به فطرت رجوع و بازگشت می‌نماید و خود را ملامت می‌کند، آن­ را «نفس لوّامه» می‌نامند و زمانی که قوای شهوت و غضب را تعدیل کند و به لذات عقل روی آورد به آن «نفس مطمئنه» گفته می‌شود و زمانی که به مقام تسلیم و رضای معشوق برسد و میل خود را فانی در خواسته محبوب و معشوقش نماید نفس «راضیه» و «مرضیه» گفته می‌شود.(4)

البته نفس راضیه اعلام رضایت از جانب بنده است، به هر آنچه که خداوند حکم کند و «مرضیه» اعلام رضایت از جانب خداوند بزرگ است، نسبت به بنده‌ای که به چنین جایگاهی رسیده «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»(5) و آن گاه است که مخاطب به این خطاب الهی می‌شود: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ‏ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً- فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی‏».(6)

در قرآن نیز به این مراحل گوناگون اشاره شده است. از این رو وقتی انسان میل به لذات داشته باشد چنین حالی را قرآن «امّاره» می‌نامد که همیشه انسان را در مسیر زشتی‌ها که منشأ نفسانی دارد فرمان می‌دهد و باید از دست نفس امّاره به خدا پناه برد چه اینکه قرآن کریم می‌فرماید: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیم‏»؛(7) من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم چون پیوسته امر کننده به بدی‌ها است، اگر چه توفیق خودداری از گناه از طرف خداوند به من برسد و در آیه دیگر می‌فرماید: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏»

همین نفس گاهی به مرحله‌ای می‌رسد که کارهای زشت و بد را در مقابل انسان زینت می‌دهد و حتی انسان را برای انجام دادنش ترغیب می‌کند. قرآن نمونه‌هایی از آن را یادآور می‌­شود از جمله در رابطه با یوسف و برادرانش(9) و یا داستان قوم حضرت موسی(10)  که بیانگر تسویل و زینت دادن نفس به زشتی‌ها است.

قرآن به حالات دیگر نفس نیز اشاره می‌کند که همواره انسان را نسبت به انجام کارهای زشت و بد ملامت می‌کند و چه بسا این همان وجدان اخلاقی باشد که می‌خواهد به او کمک کند تا به دنبال زشتی­‌ها نرود؛ زیرا همواره یادآوری می‌کند آنچه را انجام پذیرفته زشت و نازیبا است. به همین جهت قرآن به این مرحله از نفس قسم یاد می‌کند و می‌فرماید: «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَة وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَة»(11) سوگند به روز قیامت و سوگند به نفس ملامت کننده انسانی از گناه.

آنچه که در تعبیر امام سجاد(ع) آمده این است که باید به درستی نفس را شناخت و در تربیت آن تلاش کرد؛ زیرا اگر نفس آدمی در مسیر صحیح تربیت قرار نگیرد، انسان تمام جایگاه حقیقی خود را از دست می‌دهد.

 


*پی‌نوشت‌ها:

1-« اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها». زمر(39)؛ آیه: 42:

2-«وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا». بقره(2)؛ آیه: 48

3-«وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی‏ نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَة». اعراف(7)؛ آیه: 205

4-میرزا مهدی الهی قمشه‌ای، حکمت الهی عام و خاص، ص 31 و 32.

5- مائده(5)؛ آیه: 119

6-فجر(89)؛ آیه: 27

7-یوسف(12)؛ آیه: 53

8-نازعات(79)؛ آیه: 40 ـ 41

9-یوسف(12)؛ آیه: 18

10-طه(20)؛ آیه: 96

11-قیامة(75)؛ آیه: 1 و 2




- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:18 مهر 1394 - 18:50

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد