زندگی اجمالی امام نقی (ع)

(بسم الله الرحمن الرحیم)

 

 

حضرت علی بن محمد - علیه السلام- ملقب به «هادی»، دهمین امام شیعیان است كه تولد آن حضرت بنا به روایت كلینی، شیخ مفید و شیخ طوسی و نیز ابن اثیر، در نیمه ذی حجه سال 212 هجری[1] بوده است. در برخی از منابع، 27 ذی حجه،[2] و در منابعی دیگر در ماه رجب سال 214 ـ دوازدهم یا پنجم[3] یا سیزدهم ـ[4] یاد شده است.[5] مادر آن حضرت را سمانه[6] یا سوسن[7] نامیده‌اند.
شهادت آن حضرت در سال 254 بوده، هر چند در ماه و روز آن اختلاف فراوان وجود دارد. برخی از منابع آن را سوم رجب دانسته‌اند، [8]در حالی كه منابع دیگر، رحلت را در 25 یا 26 جمادی الثانی یاد كرده‌اند.[9]
آن حضرت و فرزند گرامیش امام حسن - علیه السلام- به عسكریین شهرت یافتند؛ [10]زیرا خلفای بنی عباس آنها را از سال 233 به سامرا (عسكر) برده و تا آخر عمر پر بركتشان در آنجا، آنها را تحت نظر قرار دادند.
امام هادی- علیه السلام- به لقبهای دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب شهرت داشت و كنیه مباركش ابوالحسن است. از آنجا كه كنیه امام موسی كاظم و امام رضا - علیهما السلام- نیز ابوالحسن بود، لذا برای اجتناب از اشتباه، ابوالحسن اول به امام كاظم - علیه السلام- و ابوالحسن ثانی به امام رضا - علیه السلام- و ابوالحسن ثالث به حضرت هادی - علیه السلام- اختصاص یافته است.
نقش انگشتر امام هادی - علیه السلام- بنا به روایت ابن صباغ مالكی، «الله ربی و هو عصمتی من خلقه» بوده است.[11]

 

شهادت امام هادی (ع)

 

امام هادی - علیه السلام - با آنكه در سامرّاء تحت كنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه رنج ها و محدودیت ها، هرگز به كمترین سازشی با ستمگران تن نداد. بدیهی است كه شخصیت الهی و موقعیت اجتماعی امام و نیز مبارزه منفی و عدم همكاری او با خلفا، برای طاغوتهای زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود و پیوسته از این موضوع رنج می بردند. سرانجام تنها راه را خاموش كردن نور خدا پنداشتند و در صدد قتل امام برآمدند و بدین ترتیب امام هادی- علیه السلام - نیز مانند امامان پیشین با مرگ طبیعی از دنیا نرفت، بلكه در زمان «معتزّ»، مسموم گردید[12] و در رجب سال 254 هجری به شهادت رسید و در سامرّا، در خانه خویش به خاك سپرده شد[13].




    • منبع: مهدي پيشوايي ـ سيره پيشوايان، ص612

 

    • منبع: رسول جعفريان ـ حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص499








    • [1] . الكافی، ج 1، ص 497؛ الارشاد، ص 327؛ التهذیب، ج 6، ص 92؛ كامل ابن اثیر، ج 7، ص 189.




    • [2] . مسار الشیعه، ص 23.




    • [3] . مصباح المتهجد، ص 741.




    • [4] . كشف الغمه، ج 2. ص 374.




    • [5] . اثبات الوصیه، ص 221؛ كشف الغمه، ج 2، ص 374.




    • [6] . الكافی، ج 1. ص 497؛ الارشاد، ص 307؛ اثبات الوصیه، ص 220.




    • [7] . فرق الشیعه، ص 102.




    • [8] . مسار الشیعه، ص 34؛ مصباح المتهجد، ص 753؛ فرق الشیعه، ص 10.




    • [9] . كشف الغمه. ج 2، ص 384؛ الكافی، ج 1. ص 497؛ مروج الذهب، ج 1، ص 84.




    • [10] . یافعی در «مرآه الجنان»، ج 1، ص 160، با اشاره به مطلب فوق دلیل شهرت «سامرّا» به عسكر را آن دانسته كه معتصم خودش با لشكرش بدانجا انتقال یافت؛ نك: تذكره الخواص، ص 359؛ معانی الاخبار، ص 65.




    • [11] . الفصول المهمه، ص 277.




    • [12] . شبلنجى، نوالأبصار، قاهره، مكتبه المشهد الحسینى، ص 166 .




    • [13] . شیخ مفید، الارشاد، قم، مكتبه بصیرتى، ص 334 .

 

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:26 فروردین 1391 - 13:52

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق