دری به سوی رحمت خداوند متعال/ چگونه از آتش دوزخ رهایی یابیم؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

خداوند در قرآن راه نجات از آتش دوزخ را نشان مى‌دهد و مى‌گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! به سوى خدا بازگردید و توبه کنید، توبه خالصى» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً).

 آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 8 سوره مبارکه «تحریم» به اهمیت توبه نصوح و راهی برای نجات از آتش دوزخ اشاره کرده که متن آن در ادامه می‌آید؛

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ ۖ نُورُهُمْ یَسْعَىٰ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید! به سوى خدا توبه کنید، توبه‌اى خالص امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشدو شما را در باغهایى بهشتى که نهرها از پاى درختانش جارى است وارد کند، در آن روزى که خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آوردند خوار نمى‌کند این در حالى است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوى راستشان در حرکت است، و مى‌گویند: پروردگارا! نورِ ما را کامل کن و ما راببخش که تو بر هرچیز توانایى». (تحریم/ 8)

خداوند در حقیقت راه نجات از آتش دوزخ را نشان مى‌دهد، مى‌گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! به سوى خدا بازگردید و توبه کنید، توبه خالصى» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً).

آرى، نخستین گام، براى نجات، توبه از گناه است، توبه‌اى که از هر نظر خالص باشد، توبه‌اى که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه، نه وحشت از آثار اجتماعى و دنیوى آن، بوده باشد، توبه‌اى که براى همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتى در آن رخ ندهد.

مى‌دانیم: حقیقت «توبه» همان ندامت و پشیمانى از گناه است، که لازمه آن تصمیم بر ترک در آینده است، و اگر کارى بوده که قابل جبران است، در صدد جبران برآید، و گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنى است، و به این ترتیب، ارکان توبه را مى‌توان در پنج چیز خلاصه کرد: «ترک گناه ـ ندامت ـ تصمیم بر ترک در آینده ـ جبران گذشته ـ استغفار».

«نَصُوح» از ماده «نصح» (بر وزن صلح) در اصل، به معنى خیرخواهى خالصانه است، و لذا به عسل خالص «ناصح» گفته مى‌شود و از آنجا که خیرخواهى واقعى باید توأم با محکم کارى باشد، واژه «نصح» گاه به این معنى نیز آمده است، به همین جهت، به نماى محکم «نصاح» (بر وزن کتاب) و به خیاط «ناصح» گفته مى‌شود، و این هر دو معنى یعنى «خالص بودن» و «محکم بودن» در توبه«نصوح» باید جمع باشد.

«توبه نصوح» چیست؟

در این که: «توبه نصوح» چیست؟ تفسیرهاى زیادى براى آن ذکر کرده‌اند، تا آنجا که بعضى شماره تفسیرهاى آن را بالغ بر بیست و سه تفسیر دانسته‌اند؛ ولى همه این تفسیرها تقریبا به یک حقیقت بازمى‌گردد، یا شاخ و برگ‌ها و شرایط مختلف توبه است.

از جمله این که: «توبه نصوح» آن است که واجد چهار شرط باشد: پشیمانى قلبى، استغفار زبانى، ترک گناه، و تصمیم بر ترک در آینده.

بعضى دیگر گفته‌اند: «توبه نصوح» آن است که واجد سه شرط باشد: ترس از این که پذیرفته نشود، امید به این که پذیرفته شود، و ادامه اطاعت خدا.

یا این که: «توبه نصوح» آن است که: گناه خود را همواره در مقابل چشم خود ببینى و از آن شرمنده باشى!

یا این که: «توبه نصوح» آن است که: مظالم را به صاحبانش بازگرداند، و از مظلومین حلیت بطلبد، و بر اطاعت خدا اصرار ورزد.

یا این که: «توبه نصوح» آن است که: در آن سه شرط باشد: کم سخن گفتن، کم خوردن، و کم خوابیدن.

یا این که: «توبه نصوح» آن است که: توأم با چشمى گریان، و قلبى بیزار از گناه باشد... و مانند اینها، که همگى شاخ و برگ یک واقعیت است، و این توبه خالص و کامل است.

در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى‌خوانیم: هنگامى که «معاذ بن جبل» از توبه نصوح سؤال کرد، در پاسخ فرمود: أَنْ یَتُوبَ التّائِبُ ثُمَّ لایَرْجِعُ فِى ذَنْب کَما لایَعُودُ اللَّبَنُ إِلَى الضَّرْعِ:«آن است که شخص توبه کننده، به هیچ وجه بازگشت به گناه نکند، آن چنان که شیر به پستان هرگز باز نمى‌گردد»!

این تعبیر لطیف، بیانگر این واقعیت است که: «توبه نصوح» چنان انقلابى در انسان ایجاد مى‌کند که، راه بازگشت به گذشته را به کلى بر او مى‌بندد.

همان گونه که بازگشت شیر به پستان غیر ممکن است.

این معنى که در روایات دیگر نیز وارد شده، در حقیقت، درجه عالى «توبه نصوح» را بیان مى‌کند، و گرنه، در مراحل پائین‌تر ممکن است بازگشتى باشد که بعد از تکرار توبه، سرانجام منتهى به ترک دائمى شود.

سپس، به آثار این «توبه نصوح» اشاره کرده، مى‌افزاید: «امید است با این کار پروردگار شما گناهانتان را ببخشد و بپوشاند» (عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ).

«و شما را در باغ‌هایى از بهشت وارد کند که نهرها از زیر درختانش جارى است» (وَ یُدْخِلَکُمْ جَنّات تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الاْنْهارُ).

«این کار در روزى خواهد بود که خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آوردند خوار و موهون نمى‌کند» (یَوْمَ لایُخْزِی اللّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ).

«این در حالى است که نور (ایمان و عمل صالح) آنها از پیشاپیش و از سوى راستشان در حرکت است» و عرصه محشر را روشن مى‌سازد، و راه آنها را به سوى بهشت مى‌گشاید (نُورُهُمْ یَسْعى بَیْنَأَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ).

در اینجاست که آنها رو به درگاه خداوند آورده، «مى گویند: پروردگارا! نور ما را کامل کن، و ما را ببخش که بر هر کار قادرى» (یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ).

در حقیقت این «توبه نصوح»، پنج ثمره بزرگ دارد:

نخست، بخشودگى سیئات و گناهان.

دوم، ورود در بهشت پر نعمت الهى.

سوم، عدم رسوایى در آن روز که پرده ها کنار مى رود، و حقایق آشکار مى‌گردد، و دروغگویان تبهکار، خوار و رسوا مى شوند، آرى، در آن روز پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان، آبرومند خواهند بود، چرا که آنچه گفتند به واقعیت مى‌پیوندد.

چهارم این که: نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت مى کند، و مسیر آنها را به سوى بهشت روشن مى‌سازد (بعضى از مفسران نورى را که پیشاپیش حرکت مى‌کند «نور عمل»دانسته اند، در این زمینه تفسیر دیگرى نیز ذیل آیه 12 سوره «حدید» در جلد 23 تفسیر «نمونه»داشتیم).

پنجم این که: توجهشان به خدا بیشتر مى‌گردد، لذا رو به سوى درگاه خدا مى‌آورند و از او تقاضاى تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خویش مى‌کنند.

«توبه» درى به سوى رحمت خدا

بسیار مى‌شود که از انسان ـ مخصوصاً در آغاز تربیت و سیر و سلوک الى اللّه ـ لغزش هایى سرمى‌زند، اگر درهاى بازگشت به روى او بسته شود، مأیوس مى‌گردد، و براى همیشه از راه مى‌ماند، و لذا در مکتب تربیتى اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتى با اهمیت فوق العاده‌اى مطرح است، و از تمام گنهکاران دعوت مى‌کند که، براى اصلاح خویش و جبران گذشته از این در، وارد شوند.

امام على بن الحسین(علیهما السلام) در مناجات «تائبین» به پیشگاه خدا چنین عرضه مى دارد:

إِلهِى أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً إِلى عَفْوِکَ سَمَّیْتَهُ التَّوْبَةَ، فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً، فَما عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ:

«خداى من! تو کسى هستى که درى به سوى عفوت، به روى بندگانت گشوده‌اى، و نامش را توبه نهاده‌اى، و فرموده‌اى: بازگردید به سوى خدا و توبه کنید، توبه خالصى، اکنون، عذر کسانى که از ورود از این در، بعد از گشایش آن، غافل شوند چیست»؟!

به قدرى در مسأله توبه، در روایات تأکید شده، که در حدیثى از امام باقر(علیه السلام)مى‌خوانیم: إِنَّ اللّهَ تَعالى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُل أَضَلَّ راحِلَتَهُ وَ زادَهُ

فِی لَیْلَة ظَلْماءَ، فَوَجَدَها: «خداوند از توبه بنده‌اش بیش از کسى که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را بیابد، شاد مى‌گردد»!

این تعبیرات آمیخته با بزرگوارى، همه براى تشویق به این امر مهم حیاتى است.

ولى، باید توجه داشت: توبه تنها لقلقه زبان، و گفتن «استغفر اللّه» نیست، بلکه شرایط و ارکانى دارد که در تفسیر توبه نصوح در آیات فوق به آن اشاره شد، هرگاه توبه با این شرایط انجام گیرد، آن چنان اثر مى‌گذارد که، گناه و آثار گناه را به کلى از روح و جان انسان محو مى‌کند، لذا در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى‌خوانیم:

التّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ، وَ الْمُقِیمُ عَلَى الذَّنْبِ وَ هُوَ مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ کَالْمُسْتَهْزِءِ!:

«کسى که از گناه توبه کند، همچون کسى است که اصلاً گناه نکرده، و کسى که به گناه خود ادامه دهد، در حالى که استغفار مى‌کند، مانند کسى است که مسخره مى‌کند»!.

- لینک کوتاه این مطلب

» فارس نیوز
تاریخ انتشار:14 مرداد 1396 - 17:12

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد