آیا اهالی موسیقی حرام و رقص وآواز در زندگی شادترند؟!

(بسم الله الرحمن الرحیم)

دين اسلام كه به عنوان برترين، جامع ترين و آخرين دين، گرانبهاترين ارمغان را براي بشريت آورده است براي تمامي حالات، شرايط، سنين مختلف و... دستورات و نكات كاربردي بيان كرده است.

آیا اهالی موسیقی حرام و رقص وآواز در زندگی شادترند؟!

  

همان مقدار كه توصيه به نماز و عبادت شده، به همان مقدار توصيه به «تفريحات سالم و ورزش شده»، آن گونه كه نهي از برخي از خوردني هاي حرام شده، بيشتر از آن توصيه به خوراكي ها و نوشيدني هاي مفيد و سالم شده و اگر امر به عزاداري كرده، در مقابل بشارت بر آسايش رواني و اجر و ثواب بر آن داده است و در كنار آن توصيه مؤكد بر شادي و نشاط شده است.


امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: خداوند شيعياني را براي ما انتخاب كرد كه ما را ياري مي نمايند و در شادي ما شادمان و در عزا و حزن ما اندوهناك هستند.(1)


پس دين ما نه اينكه نهي از شادي نكرده بلكه امر به «شادي مشروع، پايدار و كمال آور» نموده. اما سئوال اين است كه آيا هر شادي و عامل نشاط انگيزي مي تواند موجب آرامش، نشاط روحي و موفقيت ما شود يا خير؟


اگر ما تشنه بوديم و عطش بر ما غلبه كرده بود و آبي در دسترسمان نبود آيا سراغ ظرف نوشيدني زهرآلود و كشنده در حالي كه زهر بسيار شيرين و گوارا باشد مي‌رويم و آن را مي نوشيم؟ هرگز. چرا كه اين لذت و رفع تشنگي، لحظه اي بيش دوام ندارد و در پي آن مرگ يا عمري حسرت و اندوه را به دنبال دارد.


اسلام با اصل موسيقي مخالف نيست و آن را تحريم نكرده است. اما اگر موسيقي موجب تهييج شهوت شود و آدمي را ازحالت معقول خارج كند و تأثير منفي در اعصاب، اخلاقيات و معنويات انسان بگذارد حرام مي شود.(2) گذشته از اينكه آثار مخرب آن را هرگز نمي توان ناديده گرفت. افرادي مدعي هستند با شنيدن نوار موسيقي و رقص و... با نشاط و موفق هستند.


اولاً اين تلقيني است از ناحيه خودشان و ثانياً اثر آن زودگذر و مقطعي. جالب است اشاره اي كوتاه به آثار موسيقي در روايات و كلام انديشمندان نماييم:


1ـ از بين رفتن بركت از اهل خانه.
2ـ مستجاب نشدن دعا
3ـ ايجاد نفاق در دل انسان
4ـ بي غيرتي و بي تفاوتي به ناموس(3)
5ـ دور شدن ملائکه از خانه (نتیجه اش ورود اجنه وشیاطین به خانه چون این دو قطب مخالفند وبا خروج هرکدام دیگری وارد می شود).

6- و......

حال اگر اين موسيقي به همراه رقص يا تصاوير مبتذل باشد، اثر مخرب و تأثير منفي رواني آن به مراتب بيشتر و عميق تر خواهد بود، گذشته از اينكه رقص درمقابل نامحرم و نگاه به تصاوير محرّك از محرمات است وكيفر اخروي راهم درپي دارد.


در اينجا توجه شما را به نكات زير جلب مي نماييم:
1ـ موفقيت و نشاط در چيست كه مي گوييم افرادي كه اهل استفاده از CD رقص و موسيقي و... هستند شادتر از ديگران مي‌باشند. اين حرف آيا مبناي علمي اثبات شده دارد يا بر اساس احساس و نتيجه گيري از ظاهر برخي افراد است؟ شما عكس اين مسأله را بررسي نماييد.


قطعاً با مشاهده يك يا چند نفر نمي توان قاعده اي كلي ساخت. بله هستند افرادي كه چه بسا اهل اين گونه مسايل (استفاده از نوارهاي غير مجاز و...) نمي باشند ولي بر اثر مشكلات زندگي حالت نشاط شان كمتر از ديگران است و از آن طرف افرادي كه اهل اينگونه مسايل هستند ولي به ظاهر شاد و موفق هستند ولي نمي توان نتيجه گرفت كه درباطن نيز شادكام و راضيند.


به هر حال زندگي بزرگان دين، مؤمنان واقعي و افرادي كه پايبند به احكام الهي هستند را اگر مورد بررسي دقيق قرار دهيم در مي يابيم كه موفقيت، نشاط، پويايي و معنويت شان نه اينكه كمتر از ديگران نيست بلكه به مراتب در بسياري از امور پيشرو و موفق تر هستند، به هر حال فرح قلبی، شادی درونی و موفقيت يا عدم آن ارتباطي با موسيقي و رقص و... ندارد، بلكه منشاء آن مجموعه عوامل ديگري است كه عامل اصلي موفقيت و نشاط آنها تلاش، پويايي، معنويت و عمل به احكام دين، خودباوري و جديت در كار و برنامه ريزي صحيح است.

این را می توان با نگاه به زندگی بزرگان علمی وانسانهای موفق در هر عرصه ای، خواه بزرگان دینی وخواه غیر دینی وشخصیت های تاریخی مشاهده کرد. باید دید آنها چقدر از وقت خود را به این موضوعات اختصاص می دادند وجقدر را صرف کوشش وکار می کردند: ( البته سوای کسانی که موضوع کار وتلاششان موسیقی بوده، زیرا دعوا بر سر همین موضوع است) حتی آنهایی که بزرگان موسیقی در تاریخ به شمار می روند، چقدر از وقتشان صرف گوش دادن وتفریح با موسیقی شده وچقدر صرف تولید و پیشرفت واختراع سبک  در موسیقی شده است؟


2ـ نكته بسيار كليدي و اساسي در بحث لذت ها (كه مورد قبول همگان مي باشد) اين است كه اولاً آيا هر لذتي براي ما داراي ارزش است، و ثانياً هر ابزار و وسيله اي كه بتواند ما را به نشاط و لذت برساند، آيا صحيح است از آن بهره مند شويم؟


جواب سئوال اول اين است كه لذت 2 قسم هستند: لذات ماندگار و لذات زودگذر. بسياري از لذت ها ظاهري خوش و شيرين دارند اما اين اثر، يا گذرا و لحظه اي است و آثار روحي رواني زيانبار داشته و نگراني هايي به دنبال دارد كه موجب عذاب وجدان و... مي شود. پس لذت حقيقي در آن است كه اثري جاودانه، معنوي، آخرت و بهشت ساز داشته و در عين حال همراه با نشاط و پويايي ظاهري و باطني گردد نه فقط ظاهري. (دنبال لذتي باشيم كه پس از آن بگوييم خوش گذشت و خوش ماند تنها خوش گذشت نباشد والاّ خوش نيست).


و جواب سئوال دوم اينكه هر عاقلي بهره مندي از هر وسيله اي براي رسيدن به لذت را مخالف عقل سليم و وجدان واقعي مي داند.
3ـ فراموش نكنيم كه متأسفانه گاهي اوقات آثار و ثمرات عبادات ما، در اثر غفلت و بي توجهي به دستورات الهي و انجام گناه از بين مي رود و از اين روي آثار سازنده عبادت و نماز، بسيار كم رنگ مي شود. و مهمتر از همه اينكه، دعا و نماز فقط در كلام نيست بلكه واقعيت اين است كه بايد كلام و قلب و عمل با هم همراه باشند تا عبادت كامل و حقيقي انجام شود.


4ـ چگونه مي توان در ظرف پاك و تميز، هم عسل لذيذ مصّفا ريخت و هم زهر كشنده و توقع داشته باشيم كه با خوردن آن، اثر سلامتي، تحرك و نشاط را نتيجه دهد؟ آيا مي توان گناه و بي توجهي به دستورات الهي را در كنار عبادت، در ظرف دلمان كه امانت الهي است قرار دهيم و از آن، اثر موفقيت، معنويت و رضايت الهي را به دست آوريم؟!


5ـ معنويت اگر با نشاط همراه شود معجوني پديد مي آيد بي نظير.


البته حقيقت اين است كه اگر معنويت و عبادت، واقعي باشد، خودش نشاط آور است چرا كه در واقع خود دين ما را به نشاط، حتي شوخي با دوستان، معطر نمودن، زيبايي و توجه به نظافت و... و نيز مراعات آداب زيباي اجتماعي، امر نموده است.


مشكل ما اين است كه يا در معنويت تندروي مي كنيم يا در شادي و نشاط، اگر حدّ تعادل را هم در معنويت و هم در نشاط مورد توجه قرار دهيم و شادي و مجالس تفريح و مهماني خود را به گناه تبديل نكنيم و حدّ و حريم توصيه شده دين را مراعات نموده و عمل نماييم، نتيجه اي مطلوب و ماندگار به دست مي آوريم، مشروط بر اينكه مراقب غفلت ها و وسوسه هاي شيطاني در تمام لحظات باشيم.



نكته پايانيهمانگونه كه گفتيم لذتي خوب است كه پايدار، كمال آور و مشروع باشد. لذتي كه در پي آن ضررهاي دنيوي (ناسازگاري در روابط اجتماعي و خانوادگي، فرار دختران، بي حجابي، عصيان در برابر حق و...) و نيز عقاب اخروي باشد در واقع لذت نيستند. در معارف ما زندگي به خط مرگ پايان نمي پذيرد مرگ تنها پلي است كه ما را به عالمي بزرگ‌تر و نامحدود و واقعي مي رساند.

آري كساني كه به اين بينش نرسيده اند، طوري براي شادي‌هاي خود برنامه ريزي مي كنندكه خود را از لذتها وخوشيهاي جاودان سراي اخرت محروم مي كنند. آنها خوشي را در محدوده دنياي مادي تعريف مي كنند. كسي كه به استمرار زندگي تا آخرت توجه دارد، خوب مي فهمد كه خوشي بايد مشروع و در چهارچوب شرع باشد. بنابراين چه بسا لحظه هايي را بتوان در اين دنيا شاد شد و اما در آخرت كه پايدار است ناشاد بود.


در كلام ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ مي خوانيم در لذتي كه آخرش به هلاكت ختم شود هيچ خير و بركتي نيست پس بايد شادي را دوباره با توجه به مفهوم حقيقي انسانيت، جايگاه انسان در هستي و در فرهنگ دين تعريف كنيم.


اگر لذتِ ترك، لذت بدانيم دگر لذت تن بلذت نخوانيم


دوست عزيز پيروي از دستورات الهي (نماز، حج، خمس و...) براي انسان نورانيت مي آورد و خروج از اوامر الهي (گناه و...) باعث هدر دادن سرمايه وجدان، فطرت و نورانيت هايي است كه از طريق پيروي از دستورات الهي به دست آورده ايم. پس كسي كه هم اهل نماز است و هم اهل موسيقي حرام و... در واقع سرمايه معنوي و وجودي خود را به حراج گذاشته و نمي داند چه مي كند.

  • جام

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:28 آذر 1392 - 21:21

نظر شما...
    • ممد

      اسلام دین آه وناله وگریه وزاری. نوحه خوانی. مداحی... وبا رقص واواز و موسیقی و....مخالف است . عقب افتاده. ... جهان سومی.
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد