آنان زماني كه براي دستگيري حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف راهي مكه ميشوند، براي استراحت در منطقه بيداء توقف ميکنند که از آسمان به زمين بيداء دستور داده ميشود تا آنان را در خود فرو برد و جز چند نفر براي عبرت ديگران، بقيه لشگر سفياني به زمين فرو ميروند. حديثي زيبا و طولاني که با سندهاي مختلف و معتبر، در کتاب غيبت نعماني آمده و از جابر بن يزيد جعفي از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است، اين حادثه را در کنار ساير حوادث دوره ظهور مطرح ميکند.[4]
همچنين حسين بن خالد گويد: خدمت ابوالحسن الرضا علیه السلام عرض کردم: «عبدالله بن بکير حديثي را نقل ميکند و آن را به تأويل ميبرد. دوست دارم آن را خدمت شما عرضه کنم». فرمود: «آن حديث چيست؟» گفتم: «ابن بکير ميگويد عبيد بن زراره براي من حديثي روايت کرد و گفت: هنگام خروج محمد بن عبدالله بن حسن نزد امام جعفر صادق علیه السلام بودم که فردي از اصحاب ما وارد شد و به امام گفت: محمد بن عبدالله قيام کرده است و مردم همراه او شدهاند؛ درباره همراهي با او چه ميفرماييد؟ امام صادق علیه السلام فرمود: مادامي که آسمان و زمين آرامند آرام باش ]و هر کس ادعاي مهدويت ميکند با او همراهي نکن[. عبدالله بن بکير گويد: وقتي امر به اين صورت است كه تا آسمان و زمين آرامند قيامي نيست، پس قائمي وجود ندارد و خروجي صورت نميگيرد». امام رضا علیه السلام فرمود: «حديث همان است که عبيد بن زراره گفت؛ ولي تأويل ابن بکير درست نيست. در واقع ابوعبدالله علیه السلام فرمود: آرام باش مادامي که آسمان از ندا و زمين از خسف سپاه(سفياني) ساکت است».[5]
- [1]. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص678، باب25، ح7.
- [2]. لسان العرب، ج9، ص67.
- [3]. معجم البلدان، ج1، ص523.
- [4]. غيبت، نعماني، ص279، باب14، ح67.
- [5]. معاني الأخبار، ص266، ح1، از نوادگان امام حسن مجتبي علیه السلام که ادعاي مهدويت داشت.