لشکری رو به روی یک کودک؟! سیلی گرگ، صورتِ آهو...؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

شبنم فرضی‌زاده از شاعران کشورمان به مناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین و یاران شهیدشان شعری نذر حضرت رقیه(س) سروده است.

 

شب طبابت بلد نبود آخر، دردهایت دوا نشد بانو

خنده‌هایت که راه را گم کرد، بغض‌هایت رها نشد بانو

 

بعد تو غم به واژ‌ها پیوست، شرح آن در کتاب‌ها پیچید

به همین سادگی و آسانی کربلا کربلا نشد بانو

 

لشکری روبه روی یک کودک؟! سیلی گرگ، صورتِ آهو...؟

عقل را جور در نمی‌آید، عرش را هم که جا نشد بانو

 

ماتمت را سیاه  پوشیدم، دسته‌ها سینه سینه می‌بارند

مانده‌ام پای غربتی محسوس، نوبت تکیه‌ها نشد بانو ؟

 

نذر دارم که گریه ...لایق نیست، نذر دارم که روضه...باز کم است

«باید از دیده خون برافشانم»... این که کل عزا نشد بانو

 

کوچه‌هامان دوباره غمگینند، روضه «یارقیه» می‌خوانند

شور این شهر گرچه مشهور است، قطره ای نی نوا نشد بانو

 

بیز علمداره سینه داغلامیشوغ حشره جک بیزدن ایری قالمییاجاق*

اردبیل است و (یاابالفضلش) از عمویت جدا نشد بانو

 

گاهی از یک غزل پلی زده ام، گاه در خواب شاعرت شده‌ام

می‌روم بیشتر فدا بشوم...حق مطلب ادا نشد بانو

***

* ما دررثای علمدار سینه داغ کرد‌ه‌ایم

تا حشر این عشق از ما جدا نخواهد شد

 



- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:17 آبان 1393 - 18:06

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد