آيا اسلام خيلي از احكام عملي خود را از بودا گرفته است؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
هدف از عبادت در اسلام جلب محبّت و رضايت خداوند است و خود مشاهدات هدف نيست، بر خلاف آئين بودا كه هدف از رياضت را روشن شدگي معرفي مي‌كند و ثانياً محدودة مشاهدات موحد از كشف روحي و عالم ملكوت گذشته و به عالم عقول و كشف‌هاي غيبي مي‌رسد ولي مشاهدات مرتاضان غير موحد در همان كشف‌هاي روحي و ملكوتي محدود مي‌ماند.

آيا اسلام خيلي از احكام عملي خود را از بودا گرفته است؟

 

پرسش : آيا اسلام خيلي از احكام عملي خود را از راههاي رسيدن به حق بودا گرفته است؟

پاسخ :
اساس آئين بودا بر چهار حقيقت استوار است كه به «چهار حقيقت شريف» معروف است: 1ـ حقيقت رنج، 2ـ حقيقت خاستگاه رنج، 3ـ حقيقت توقف رنج، 4ـ حقيقت راهي كه به توقف رنج منتهي مي‌شود.[1]

حقيقت نخست مي‌گويد كه رنج مشخصة همة هستي است كه خشنودي نمي‌آورد. اسلام عقيده دارد كه دلبستگي به دنيا مذموم است ولي در عين حال دنيا مزرعة آخرت بوده و مكاني براي كشت، عمل و آماده شدن براي زندگي در جهاني وسيع‌تر و ابدي است.[2] پس هستي رنج نيست بلكه تعلق به آن رنج است.

حقيقت دوّم آئين بودا، تشنگي يا شهوت را علت رنج مي‌داند. اسلام نيز با حرص و آز مخالف است ولي بهره‌مندي از دنيا را در حد اعتدال مذموم نشمرده و بلكه به آن توصيه نيز كرده است.[3] حقيقت سوم مي‌گويد با ريشه‌كني كامل تشنگي، رنج مي‌تواند به پايان برسد و حقيقت چهارم راه هشتگانه را ابزارهاي پايان رنج مي‌داند.

راه هشتگانه آئين بودا عبارت است از: 1. شناخت درست. 2. انديشة درست. 3. گفتار درست. 4. رفتار درست. 5. زيست درست. 6. كوشش درست. 7. آگاهي درست. 8. يكدلي درست.

شناخت درست يعني شناختي كه بر اساس فهم چهار حقيقت شريف و نبود فرديت در هستي و عقيده به اينكه آنچه توليد مي‌شود و از ميان مي‌رود چيزي جز رنج نيست قرار دارد. انديشة درست يعني تصميم يا عزم به رها شدن، انديشة نيك‌خواهي و ستم نكردن به زندگان.

گفتار درست پرهيز از دروغ، بدگويي و درشت‌گويي است. رفتار درست خودداري از كُشتن، دزدي و كام‌پرستي است. زيست درست جستجوي راه بي‌آزار نان درآوردن است كه در آن رنجي به ديگران نرسد و موجودي كشته نشود، لذا مشاغلي مانند قصابي، مرغ فروشي، دامگذاري، ماهيگيري  و مانند آن با زيست درست سازگاري ندارد.

سرانجام سه گام آخر راه هشتگانه روي هم «يكدلي» خوانده مي‌شود كه به معناي كليِ روش تمركز و در ضبط داشتن جان است. به اين ترتيب كه كوشش درست مجاهدت در پاك شدن از حالات نادرست و پديد آوردن حالات درست در خود و نگهباني درهاي حواس است.

آگاهي درست يعني نوعي آگاهي ويژه به تن، احساس‌ها، دل و موضوعات جان است. يكدلي درست فهم را بالا مي‌برد تا ميان «فنون» نظاره و «تمرينات» نظاره فرق بگذارد.[4]

 به اين ترتيب آئين بودا راهي را براي رهايي پيروان خود از چرخة هستي و رسيدن به نيروانه ارائه مي‌دهد. مهمترين ايراد آئين بودا اين است كه مشخص نمي‌كند با وجودي كه «خود» مشتركي در زندگي‌هاي گوناگون فرد وجود ندارد، چرا بايد تلاش كند تا از چرخة رنج‌آور هستي رها شود؟[5] دو ايراد اساسيِ آئين بودا يعني انكارِ «خود» مشترك در مراحل گوناگون چرخة هستي و فقدان تعريف مشخص از نيروانه از نظر هشيار بودن يا نبودن آن (كه به انكار خدا مي‌انجامد) باعث شده است پيروان راههاي سلوك بودايي، به تناقض و سر در گمي بيفتند.

از سوي ديگر آئين بودا خود را به عنوان «دين» معرفي نمي‌كند، بلكه بودا كه در فضاي هندويي به رياضت مشغول بود، راهي را براي رهايي از چرخة هستي يافت كه كوتاه‌تر از راه استادان هندويي خويش بود و در واقع اصلاح شيوة رياضت هندويي آنان بود. بودا هرگز ادعاي پيامبري و بعثت نداشت.[6]

در مقابل، اسلام ديني است كه به خانوادة اديان ابراهيمي تعلق دارد و اساساً از محيط بودايي و هندويي جدا بوده و در فضاي اديان توحيدي ظهور كرده است. حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ ادعاي نبوت كرد و با ارائه هزاران معجزه و برهان عقلي، خود را فرستادة خداوندِ ابراهيم، موسي و عيسي ـ عليه السّلام ـ معرفي كرد.

اساس دين اسلام بر توحيد، نبوت و معاد است و راه رسيدن به توحيد، ايمان و عمل صالح است. احكام عملي اسلام مانند نماز و روزه، حج و جهاد و مانند آن هيچ شباهتي به احكام عملي آئين بودا ندارد و فقط در برخي از احكام اخلاقي مانند پرهيز از دروغ، دزدي، قتل و زنا و مانند آن اشتراك دارند كه البته تقريباً تمام آئين‌هاي جهان در بخش اخلاقيات بيشترين اشتراك را دارند. ممكن است عبادت‌هاي مختلفي كه در اسلام توصيه شده است بعضي شهودهاي عرفاني به همراه داشته باشد كه با اعمال رياضتي آئين بودا نيز به دست آيد.

ولي اولاً هدف از عبادت در اسلام جلب محبّت و رضايت خداوند است و خود مشاهدات هدف نيست، بر خلاف آئين بودا كه هدف از رياضت را روشن شدگي معرفي مي‌كند.[7] و ثانياً محدودة مشاهدات موحد از كشف روحي و عالم ملكوت گذشته و به عالم عقول و كشف‌هاي غيبي مي‌رسد ولي مشاهدات مرتاضان غير موحد در همان كشف‌هاي روحي و ملكوتي محدود مي‌ماند.

معرفي منابع جهت مطالعة بيشتر
1ـ درس‌هايي از اصول ديني، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق، انتشارات در راه حق، چاپ ششم، 1381.
2ـ عقايد اسلام در قرآن كريم، علامه سيد مرتضي عسكري، ترجمة: محمد جواد كرمي، ناشر: مجمع علمي اسلامي، چاپ اول، 1377.
3ـ مقالات، ج 1، محمد شجاعي، سروش، چاپ سوم، 1379.
4ـ آئين بودا، هانس ولفانگ شومان، ترجمة: ع . پاشايي، چاپ گلشن، چاپ دوم، 1375.
5ـ راه بودا، ب . ل . سوزوكي، ترجمة: ع . پاشايي، نشر ميترا، چاپ دوم، 1378.

پي نوشت ها:
[1] . مجلة هفت آسماني، دانش‌نامه دين، چهار حقيقت شريف، ابوالقاسم جعفري، شمارة پانزدهم، سال چهارم، پاييز 1381، صفحة 266.
[2] . امام صادق ـ عليه السّلام ـ  فرمود: من اراد الحديث لمنفعة الدنيا لم يكن له في الآخرة نصيب و من اراد به خير الآخرة اعطاه الله خير الدين و الدنيا. مجلسي، محمّد باقر، بحار الانوار، 67 / 225، بيروت، موسسة الوفاء، سوم، 1403 ق.
[3] . سورة بقره، آيات 168 و 172.
[4] . آئين بودا، هانس ولفانگ شومان، ترجمة: ع . پاشايي، چاپ گلشن، چاپ دوم، 1375، ص 71.
[5] . همان، ص 44.
[6] . همان، ص 193.
[7] . هفت آسمان، شمارة 15، سال چهارم، پاييز 1381، دانش نامة دين، روشن شدگي، ابوالقاسم جعفري، ص 267
.

- لینک کوتاه این مطلب

» ادیان نیوز
تاریخ انتشار:2 آذر 1393 - 13:25

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد