سالک، که در این سفر، سیر به سوى مکانات برتر را طلب مى کند، به ره توشه اى علمى نیازمند است او باید موانع نظرى و عملى سیر و سلوک الى الله را به خوبى بشناسد و با راه هاى مانع زدایى و مراحل این سیر آشنا شود و چون مجموعه این شناخت ها را علم اخلاق بر عهده دارد و علم اخلاق نیز، خود داراى مبادى خاصى است، پیش از هر چیز، باید با مبادى اخلاق آشنا شود.
این مبادى، که اکنون به فلسفه اخلاق موسوم شده کاوش هاى علمى اخلاق شناسانه اى است که از بیرون به این علم مى نگرد از این رو کتاب"مراحل اخلاق در قرآن کریم" نوشته حضرت آیت الله جوادی آملی؛ راهگشای مناسبی است تا از دریچه وحی به اخلاق خود باید ها و نباید ها بنگریم و در صدد اصلاح برآییم.
کتاب حاضر، عهده دار تبیین برخى از مبادى اخلاق از منظر وحى است و در بخش یکم، از رابطه جهان بینى و اخلاق، در بخش دوم از رابطه انسان و اخلاق و در بخش سوم درباره اهمیت و آثار اخلاق بحث مى کند. بخش پایانى کتاب نیز عنایت علمى و عملى فرزانگان بشرى به اخلاق را مورد ارزیابى قرار مى دهد.
مباحث ارزشمند این کتاب، محصول درس هاى تفسیر موضوعى حکیم متاله و مفسر ژرف اندیش قرآن کریم، حضرت آیة الله جوادى آملى (دامت برکاته العالیه) است که در جمع دانشجویان محترمى که از سراسر کشور براى ملاقات با ایشان در مرکز تحقیقاتى اسراء (در شهر مقدس قم) گرد مى آمدند، مطرح مى شد و سپس از سیماى جمهورى اسلامى ایران پخش و مورد استفاده شیفتگان معارف و اسرار قرآن قرار مى گرفت و اکنون پس از تنظیم و ویرایش، توسط مرکز نشر اسراء منتشر مى شود.
مباحث این کتاب بخشى از بحث هاى اخلاق در قرآن است که هنگام تنظیم، به دو بخش تقسیم شد: بخشى که بیشتر صبغه مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه علم اخلاق داشت، در همین جلد، با عنوان مبادى اخلاق در قرآن آمده و بخش دیگر که بیشتر صبغه مباحث اخلاقى داشت، با عنوان مراحل اخلاق در قرآن در جلد یازدهم گردآورى شده است.
"مراحل اخلاق در قرآن کریم "به قلم آیت الله جوادی آملی توسط مرکز اسراء به چاپ رسیده است. در بخش اول این کتاب می خوانیم:
فصل یکم: تاثیر متقابل جهان بینى و علم اخلاق
بین جهان بینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد زیرا از یک سو اخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئى است و زیر پوشش علم کلى (جهان بینى) قرار دارد چون این علم موضوع خود را که نفس و قواى آن است اثبات مى کند، چنان که بخشى از اینها را هم علوم طبیعى اثبات مى کند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهان بینى اظهار نظر مى کند به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مى شود جهان بینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولى جهان بینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.
اکنون باید بررسى شود، اخلاق با تاثیر شگرفى که در تغییر حقیقت انسان و سازندگى او دارد، از کجا مایه مى گیرد؟