(بسم الله الرحمن الرحیم)
در علم کلام ـ مبحث افعال الهی ـ به این نکته اشاره شده است که افعال خداوند دارای هدف و غرض است، ولی هدف و غرض الهی همانند هدف انسان نیست؛ زیرا غایت افعال خداوند رسیدن به کمال نیست، خداوند کامل مطلق است و نقص ندارد تا بخواهد از طریق فعل خود آن را برطرف سازد، بلکه غایت افعال الهی به مخلوقات بازمیگردد و بهجهت استکمال مخلوقات است.
دلیل غایتمندی افعال خداوند آن است که فعل بدون هدف، عبث و لغو است و انجام چنین کاری از خداوند قبیح میباشد. قرآن کریم نیز در تأیید هدفمندبودن افعال خداوند میفرماید:
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ.[۱]
و آسمانها، زمین و آنچه را میان آن دو است به بازی (بیهوده) نیافریدیم.
حکما و فلاسفه الهی میگویند:
در قوس صعود از هیولا تا وجود محض، هر مرتبه عالی، غایت و ثمره برای مرتبه دانی و پایینتر است و نیز بهاثبات رسیده که نتیجه، علت فاعلیت فاعل است. بنابراین، هرگاه در عالم خلقت، انسانی نباشد خلقت حیوان و وجود او لغو است و...
از سوی دیگر میدانیم که هر فردی از افراد انسان، اگرچه در صورت با افراد دیگر از انسانها شبیه بوده و همگی از افراد نوع واحد منطقی بهحساب میآیند، ولی در واقع با یکدیگر اختلاف دارند و لذا در روایتی از پیامبر میخوانیم:
الناس معادن کمعادن الذهب والفضة؛ جوهر انسانها بهمانند معادن طلا و نقره [با یکدیگر متفاوت] است.[۲]
بنابراین، انسان بهمانند درختی است که میوه آن وجود انسان کامل است و او کسی غیر از حجت معصوم خدا در روی زمین نیست؛ بنابراین در روایات میخوانیم:
لو بقیت الأرض بغیر إمام لساخت؛ اگر زمین بدون امام شود دگرگون خواهد شد.[۳]
خلاصه آنکه انسان کامل ـ که از او به حجت خدا تعبیر میشود ـ از آن جهت که علت غایی وجود انسان و... است، وجودش همیشه ضروری است.
پینوشتها
۱. دخان: ۳۸.
۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۶۱، ص۶۵، ح۵۱.
۳. کافی، کلینی، ج۱، ص۱۷۹، ح۱۰.
برهان علت غایی چگونه بر وجود امام زمان دلالت دارد؟
در علم کلام ـ مبحث افعال الهی ـ به این نکته اشاره شده است که افعال خداوند دارای هدف و غرض است، ولی هدف و غرض الهی همانند هدف انسان نیست؛ زیرا غایت افعال خداوند رسیدن به کمال نیست، خداوند کامل مطلق است و نقص ندارد تا بخواهد از طریق فعل خود آن را برطرف سازد، بلکه غایت افعال الهی به مخلوقات بازمیگردد و بهجهت استکمال مخلوقات است.
دلیل غایتمندی افعال خداوند آن است که فعل بدون هدف، عبث و لغو است و انجام چنین کاری از خداوند قبیح میباشد. قرآن کریم نیز در تأیید هدفمندبودن افعال خداوند میفرماید:
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ.[۱]
و آسمانها، زمین و آنچه را میان آن دو است به بازی (بیهوده) نیافریدیم.
حکما و فلاسفه الهی میگویند:
در قوس صعود از هیولا تا وجود محض، هر مرتبه عالی، غایت و ثمره برای مرتبه دانی و پایینتر است و نیز بهاثبات رسیده که نتیجه، علت فاعلیت فاعل است. بنابراین، هرگاه در عالم خلقت، انسانی نباشد خلقت حیوان و وجود او لغو است و...
از سوی دیگر میدانیم که هر فردی از افراد انسان، اگرچه در صورت با افراد دیگر از انسانها شبیه بوده و همگی از افراد نوع واحد منطقی بهحساب میآیند، ولی در واقع با یکدیگر اختلاف دارند و لذا در روایتی از پیامبر میخوانیم:
الناس معادن کمعادن الذهب والفضة؛ جوهر انسانها بهمانند معادن طلا و نقره [با یکدیگر متفاوت] است.[۲]
بنابراین، انسان بهمانند درختی است که میوه آن وجود انسان کامل است و او کسی غیر از حجت معصوم خدا در روی زمین نیست؛ بنابراین در روایات میخوانیم:
لو بقیت الأرض بغیر إمام لساخت؛ اگر زمین بدون امام شود دگرگون خواهد شد.[۳]
خلاصه آنکه انسان کامل ـ که از او به حجت خدا تعبیر میشود ـ از آن جهت که علت غایی وجود انسان و... است، وجودش همیشه ضروری است.
پینوشتها
۱. دخان: ۳۸.
۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۶۱، ص۶۵، ح۵۱.
۳. کافی، کلینی، ج۱، ص۱۷۹، ح۱۰.
- لینک کوتاه این مطلب
»
پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:5 بهمن 1393 - 3:05
مطالب مرتبط...
نظر شما...